eitaa logo
رنگارنگ 🌸
1.6هزار دنبال‌کننده
13.4هزار عکس
10.8هزار ویدیو
24 فایل
کانال متفاوت و مورد سلیقه همه قشرها مختلف.. داستان های کوتاه و بلند.. از حضرت ادم تا خاتم الانبیا.. حدیث و پیامهای آموزنده و کلیپ های کوتاه و بلند.. کپی برداری آزاد..
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷زندگی می گذرد، و هرکس سهمی از عمر دارد ! تا آنجا که از دستمان برمی آید، باید چنان زندگی کنیم که تلخ نباشد و برای دیگران هم تلخی نیاورد .! 🌷تقدیم به دوستان گلم 🌷لحظه های عمرتون شاد و زیبا @ranggarang
863.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹ياعلىُّ ياعلىُّ ياعلىّ 🎤 جابر مى گوید: از ابن مسعود شنیدم که می گفت : پیامبر صلی الله علیه و اله ‌‌فرمودند : کسی که به من ایمان بیاورد و علی علیه السلام را دوست داشته یاشد و لایت او را بپذیرد ، آتش دوزخ بر او حرام شده است . لعنت کند کسی که با علی علیه السلام از درِ ِستیزه و دشمنی در آید. 🟢 علی علیه السلام نسب به من همچون پوست نازک میان جشم و ابروست . 📗 : هزار حدیث در فضایل امام علی علیه السلام ص : ۲۰۰ @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻هفتاد منقبت انحصاری برای امیرالمؤمنین علیه السلام از زبان خود حضرت 0️⃣7️⃣ رسول خدا ـ صلّی الـله علیه و آله ـ خوابيد و به من و همسرم و دو پسرم حسن و حسين نيز فرمود تا بخوابيم و آنگاه عبايي پشمين به روي ما كشيد و خداوند اين آيه شريفه را درباره ما نازل فرمود: «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً»، (احزاب/ 33)(خدا فقط مى‏خواهد آلودگى را از شما خاندان [پيامبر] بزدايد و شما را پاك و پاكيزه گرداند.) و جبرئيل علیه السلام گفت: من هم با شمايم اي محمد! و اينگونه، ششمين نفر ما جبرئيل بود. و ، سنگ تمام بگذاریم @ranggarang
هشدار كه هرگز به جز این برادرم كسی نباید امیرالمؤمنین خوانده شود. هشدار كه پس از من امارت مؤمنان بری كسی جز او روا نباشد. @ranggarang
🌸مثَلُ الصَّلاهُ الخَمسِ کَمِثلِ نَهرٍ جارٍ، عذب عَلی بَابِ أحدُکُم یَغتَسِلُ فِیه کُلَّ یَومٍ خَمسَ مَرّاتٍ فَما یَبقَی ذالِک مِنَ الدَّنَس نمازهای پنج گانه به نهر جاری گوارایی می مانند که بر در خانه هایتان روان است وهر روز پنج بار خود را در زلال آن شست و شو می دهید، و دیگر هیچ پلیدی باقی نمی ماند. 🌺رسول مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی(ص)/کنز العمال، ج ۷، ص ۲۹۱ حدیث 18931 @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در زمان رسول خدا(ص) شخصی بسیار زشت رو و بدقیافه به نام ذوالنّمره زندگی می کرد (نمره، در لغت به معنای لکه ی صورت است که هم رنگ آن نمی باشد.) روزی خدمت پیامبر(ص) رسید و عرض کرد: یا رسول الله! خداوند چه مسائلی را بر من واجب کرده است؟ حضرت به او فرمود: خداوند، هفده رکعت نماز در هر شبانه روز، روزه ی ماه رمضان، حج خانه ی خدا (با شرایط آن، مانند داشتن امکانات مالی) و زکات را بر تو واجب کرده است. سپس حضرت شرح کاملی درباره ی واجبات او بیان کرد. آن شخص عرض کرد: به آن خدایی که تو را به حق مبعوث کرده است، جز واجبات کار دیگری انجام نخواهم داد. پیامبر اسلام(ص) به او فرمود: چرا ای ذوالنّمره؟! عرض کرد: برای این که مرا این گونه زشت و بدقیافه آفریده است! در این هنگام جبرئیل(ع) نازل شد و عرض کرد: یا رسول الله! پروردگار می فرماید: از طرف من ذوالنمره را سلام برسان و به او بگو: «آیا نمی خواهی خدا تو را در قیامت به زیبایی و وجاهت جبرئیل(ع) قرار داده و به این صورت تو را محشور گرداند؟!» پیامبر اکرم(ص) وقتی مژده ی الهی را به وسیله ی جبرئیل به او رساند، عرض کرد: خدایا! خشنود شدم، «یا رب فو عزتک لأیدنک حتی ترضی»، «پروردگارا! به عزتت سوگند، من هم در مقابل، آن قدر عمل نیکو و شایسته انجام بدهم تا تو راضی شوی.» روضه کافی جلد ۲. ص ۱۷۵ @ranggarang
حضرت مریم (دختر عمران از فرزندان حضرت سلیمان(ع) و یکی از چهار زن برگزیده ی عالم)، قبل از این که فرزند خویش را به دنیا آورد، همیشه در محراب عبادت از عالم غیب غذای آماده داشت: «کلما دخل علیها زکریا المحراب وجد عندها رزقاً قال یا مریم أنی لک هذا قالت هو من عندالله إن الله یرزق من یشاء بغیر حساب» «هر زمان زکریا وارد محراب او می شد، غذای مخصوصی در آن جا می دید و از او می پرسید: ای مریم! این را از کجا آورده ای؟ پاسخ می داد: این از سوی خداست. خدا به هر کس بخواهد بی حساب روزی می دهد.» اما زمانی که فرزند خود را به دنیا آورد، از سوی پروردگار خطاب رسید: «و هزی إلیک بجذع النحله تسقط علیک رطباً جنیاً» «ای مریم! تنه ی درخت را به طرف خود تکان ده، رطب تازه ای بر تو بریزد و میل کنی.» مریم عرض کرد: خدایا! چه شده است که وقتی درد زایمان نچشیده بودم، روزی مرا بی رنج و زحمت و بدون درخواست عنایت می کردی و اکنون که ضعف بر من غلبه کرده و پرستاری این کودک هم موجب گرفتاری شده، مرا به تکان دادن نخل خرما فرمان می دهید!؟ از درگاه پروردگار خطاب رسید: «ای مریم! قبل از این پیشامد، تمام قلب و خاطرت برای ما بود و دل تو برای ما می تپید، و ما نیز کار تو را بدون زحمت درخواست (به خاطر محبتی که به تو داشتیم) انجام می دادیم. اما اکنون، گوشه ی دلت این کودک است و یاد او گاهی تو را از ما و ذکر ما غافل می کند و باعث می شود تو ما را فراموش کنی، به همین دلیل زحمت تو افزون گشته است.» @ranggarang
📗 ✍️ﺳﺮ ﺧﺮﻡ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﯽﮔﺮﺩﺍﻧﻢ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﯼ. ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥﻫﺎﯼ ﻗﺪﯾﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻔﻆ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﻭ ﺁﺳﺎﯾﺶ ﺷﻬﺮ ﻭ ﺷﻬﺮﻭﻧﺪﺍﻥ ﺑﻪ ﺩﻭﺭ ﺷﻬﺮ ﺣﺼﺎﺭ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺭ ﻭﺭﻭﺩﯼ ﺷﻬﺮ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩﺍﯼ ﺭﺍ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﺩﺍﺩﻧﺪ. ﺣﺎﮐﻢ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺭﺁﻣﺪﯼ ﺭﺍ ﮐﺴﺐ ﮐﻨﺪ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻏﺮﯾﺒﻪﺍﯼ ﮐﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﻬﺮ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ﻣﻘﺪﺍﺭﯼ ﭘﻮﻝ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﮐﺴﺐ ﮐﻨﺪ. ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺴﺎﻓﺮﯼ ﻣﺜﻞ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺮ ﻗﺎﻃﺮ ﺧﻮﺩ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺑﻪ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ. ﺩﺭ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﺍﺻﻠﯽ ﺷﻬﺮ، ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺟﻠﻮﯼ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻃﻠﺐ ﻋﻮﺍﺭﺽ ﻭ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﮐﺮﺩ؛ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ: ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﻣﺴﺎﻓﺮﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﻗﺼﺪ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﻋﻮﺍﺭﺽ ﻭ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ. ﻣﺮﺩ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﮐﻪ ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺍﮔﺮ ﻣﺴﺎﻓﺮﻫﺎ ﻭ ﺗﺎﺟﺮﻫﺎ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﻬﺮ ﻧﺸﻮﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺳﺘﺪﯼ ﺭﺥ ﻧﻤﯽﺩﻫﺪ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ. ﻣﺎﻣﻮﺭ ﮐﻤﯽ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﺣﺮﻑ ﻧﺎﺩﺭﺳﺘﯽ ﻧﻤﯽﮔﻮﯾﺪ؛ اﻣﺎ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﺴﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺣﺎﮐﻢ ﺳﺮﭘﯿﭽﯽ ﮐﻨﺪ. ﻣﺎﻣﻮﺭ ﺑﺎ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﺑﻪ ﻣﺮﺩ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﮔﻔﺖ: ﺑﺎﯾﺪ ﺣﺘﻤﺎ ﯾﮏ ﺳﮑﻪ ﻋﻮﺍﺭﺽ ﺭﺍ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻧﻤﺎﯾﯽ ﺗﺎ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺩﻫﻢ ﮐﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﻬﺮ ﺑﺸﻮﯼ. ﻣﺮﺩ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﻫﻢ ﺑﺎ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﮔﻔﺖ: ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻻﻥ ﺳﺮ ﺧﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺭﻭﺳﺘﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺯ ﻣﯽﮔﺮﺩﻡ ﻭ ﺍﺯ ﺧﯿﺮ ﺗﺠﺎﺭﺕ ﺑﺎ ﺷﻬﺮ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺷﻬﺮ ﺷﻤﺎ ﻣﯽﮔﺬﺭﻡ. ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﺣﮑﺎﯾﺖ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﺷﺪ ﺿﺮﺏﺍﻟﻤﺜﻞ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺗﻦ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﺯﻭﺭ ﺑﺪﻫﻨﺪ.. @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دنیا گذرگاهِ عبور است، نه جای ماندن؛ و مردم در آن دو دستـه‌اند: یکـی آن که خود را فروخـت و به تباهی کشـانـد، و دیگری آن که خود را خرید و آزاد کرد. [ | ۱۳۳ ] @ranggarang