🍃🍃🍃🍃🌸🍃
📚داستان کوتاه
در زمان قدیم دو برادر بودند که هر دو خوب و با خدا بودند.یکی چوپان بودو دیگری در بازار شهر طلا فروشی داشت.بعد از چندین سال برادرچوپان برای بازدید وصله رحم به شهر آمده به مغازه برادر خود رفت وقتی مغازه برادر دید که بسیار شیک و مرتب بود، به اوگفت:
برادرتو چرا این کار را انتخاب کرده ای زیرا اینجا محل رفت آمد شیطان ها است و مشکل است در اینجا انسان با خدا و پرهیزگار باشد.
مرد زرگر روکرد به مرد چوپان و گفت:تو حالا چندین سال است فقط گوسفند دیده ای کوه و بیابان حالا چه کار غیر عادی می توانی انجام دهی.چوپان که در بتزار غربالی خریده بود اون را پر از آب کرد و گداشت کنار مغازه برادر و گفت:
ببین من آب را در غربال نگه میدارم از بس که در بیابان ریاضت کشیدم و ذکر خدا گفتم.مرد زرگر هم با خونسردی تکه آتشی از کوره طلا سازی برداشت و داخل پنبه ای گذاشت و کنار غربال گذاشت وگفت:
برادر جان ماهم در این مغازه و بازار بی‌دین نبوده ایم حالا خواهشمندم چند لحظه ای در مغازه من بنشین نا من برم آن طرف بازار برم و برگردم.
مرد چوپان مدتی ؛در مغازه طلا فروشی نشست یک دفعه زنی آمد و گفت این آقای زرگر کجا هستند چوپان گفت:خواهرم چه کار داری؟
زن گفت:این دست بندی که من دیروز خریدم خیلی برام تنگ است. چوپان گفت: کدام دستبند؟
زن ناگهان دست خود را از زیر چادر در آورد و گفت: این دست بند چوپان بیچاره تا به دست سفید و گوشتی زن نگاه کرد همه
چیز را فراموش کرد و خیره خیره دست زن نگاه کرد ناگاه برادرش سر رسید و گفت: ای برادر چرا آب دیگر درغربال نیست؟
و آتش روی پنبه هست؟
برادر چوپان بر سر خود زد و گفت:خاک بر سر من که در بیابان و کنج عژلت به دنبال عبادت و ریاضت بودم.
👌هرگاه در آزادی کامل و در کنار مردم به زندگی و کسب روزی پرداختیم و به اصطلاح آب از غربال مان نریخت ،کارمان درست است و ما نمی توانیم همه ی جامعه را محدود کنیم یا کنج عرلت بگیریم که یک وقت دلمان نلرزد
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 قسمت ششم منتظر بود تا جوابشو بدم و دوباره به باد کتک بگیره... بچه رو از سینم جدا کردم و ب
🍃🍃🍃🌸🍃
#قسمت_هفتم
هنوز بچه بغلش بود.بوسیدش اما من انگار خواب بودم.
گفت زنگ بزن پدرت بیاد اسشو تو گوشش بگه.منم میرم میوه و شیرینی میخرم تا بیان.
هیچ مراسمی جشن و سورانی برای هفتم یا دهم برگزار نکرده بودیم.
زنگ زدم پدر اومده بود.ته دلش شادی رو میدیدم.انگار از چشمام دیده بود که یه ذره آرامش ته قلبم دارم.
اون شب پدر اسم پسرمو تو گوشش خوند و با دلگرمی از خونمون رفت.رفتارای شوهرم واقعا غیرقابل پیش بینی شده بود.هیچ حرفی که به پدرم بربخوره، نزد.
اونا رفتن و ما سه نفر تنها شدیم.گفت:" این بچه رو دوباره به آغوشت بگیر و به حضرت زهرا قسم بده که خدا یا منو بکشه یا از این افکار بد نجاتم بده.من مریضم...مریض..
دختره بدبخت!!!چقدر عذاب کشیدی که انتقام رو به یه معصوم واگذار کردی."
من فقط اشک میریختم.تعجبم از سکوت بچه بود.خودش هم گاهی اشک میریخت..
هیچ اشتیاقی به آغوشش نداشتم.ماهها بود که برای من مُرده بود.
پیشانیمو بوسید و معذرت خواست و ازم خواست که ببخشمش..اما من؛خیلی زجر کشیده بودم.چند روز تا انتخابات مونده بود.دوران داغ تبلیغات نامزدها بود.قرار شد پنج شنبه مراسم سور فامیلها رو بگیریم و فرداش انتخابات بود.اخلاقش خوب شده بود.(هیچوقت درباره افکار بدی که درمورد من داشت به هیچکس هیچی نگفتم.و همان بهتر که نگفتم..میدونستم که آبرو ریزی میشه و بیخود آبروی پدرم و خودم میره.اون اگه آبرو براش مهم بود به دختر باکره تهمت نمیزد.به بچه حلال زاده خودش،حرام زاده نمیگفت).
مراسم با خوشی تموم شد.برام کلی طلا گرفته بود.اسم پسرمو روی یه پلاک سنگین حک کرده بود.هر بار که حسین رو میدیدم آرزو میکردم که کاش اسم پسرم حسن بود😊
مراسم به خوبی برگزار شد.ما رو گذاشت تو خونه و با معذرت خواهی از اینکه نمیتونه شب رو خونه بیاد رفت
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
*🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#تقاضای_همفکری ❓
سلام فاطمه عزیز❤️
میشه پیام منوبزاری کانالت شایدکسی تونست منوراهنمایی کنه.من چندماهه متوجه شدم کلیه هام پروتئین دفع میکنه 2000بودم توبیوپسی بعدتشخیص دادن بیماری خودایمنیagiنفروپاتی گرفتم دکترم بهم گفته درمان نداره الانم پردنیزولون 50میخورم صورتم خیلی زشت شده بادکرده .قراربودازدواج کنم ولی همه چی معلق روهواست.کسی هست این بیماریوداشته باشه منوراهنمایی کنه؟کسی میدونه ورم صورت بعدقطع پردنیزولون میخوابه یانه؟واینکه تااخرعمربایدکورتون مصرف کرد؟؟لطفاپیام منوبزارین خواهش میکنم شایدیکی کمکم کرد
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
#همفکری
#حرف_دل
#تقاضای_همفکری
آیدی ادمین: @Fatemee113
منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊
در این #دورهمی_بزرگ_همراه_ما_باشید
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 قسمت ششم حتماسرنوشتم این بوده ولی صبح زوددیدم صدای بوق موتورمیادرفتم دم دراموزشگاه دیدم
🍃🍃🍃🌸🍃
قسمت هفتم
وقرارشدمامانش راضی کنه وبعدیک هفته رفته بودبه مادرش گفته بود من رفتم دختره روعقدکردم حالاهرکا میخاین بکنیدبکنیدومادرش خیلی گریه کرده بودوگفته بودتوپسربزرگم بودی برات ارزوهاداشتم وروزبعدمادرش ززد گفت امشب میایم خونتون ومااماده بودیم ومادرم نمیدونست چی بهشون بگه شب شدمادرش ودایی اش امدن واول ناراحت وعصبانی نشستم ومعلوم بودکه خیلی مامانش گریه کرده وتامن دیدزدزیرگریه وگفت شمانبایداینکارومیکردین پسرم کارنداره هموزبیست ساله هست تازه ازسربازی برگشته تازه یک سال شده پاک هستش هموزبچه هستش حالا من چیکارکنم براش ارزوهای زیادی داشتم وبعدمادرم گفت دخترمون رودزدیده بوداگه مابه شمازمیزدیم دخترمون نمیاورد وماروتهدیدکرده بود وبابام هم گفت من راضی نبودم ونیستم وبعدمادرش زن خوبی بود گفت من اگه اصراداشتم ازدواج نکنن چون نمیتونم ضمانت کنم پسرم فردادخترتون خوشبخت کنه اون ممکنه دوباره موادمصرف کنه وگفت من هیچ ضمانتی نمیدم که پسرم فردایه نان بخره حتی چون پسرم همیشه علاف وبیکاربوده الانم هنوزبرای مسیولیت پذیری اماده نیست ولی حالاکاریه که شده پس بیاین صحبت کنیم براشون جلسه بگیریم یه عقدکوچیک که فامیلامون نفهمن فرارکردن ابرومون میره وبعدمن بغل کردوبوسیدگفت برواماده شوبریم برات حلقه بخریم ومن خوشحال شدم دوباره خداروشکرکردم وگفتم خدایاممنونم ودیدم که خداهم بهن لبخندزدو باتمام وجودحسش کردم
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀🥀🥀
#استوری
دلم گرفته...
دلم برا بقیع بی حرم گرفته
دل تموم عاشقا رو غم گرفته
🖤سالروز تخریب قبور ائمه بقیع(ع) تسلیت باد.
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#همفکری❤️🌺
سلام بر فاطمه خانم و همه دوستان گروه
پیام این خانم که سیسمونی مادرش خریده
عزیزم یه چای شیرینی چیزی درست کن ببشین قشنگ با همسرت صبحت کن
بگوو مادر لطف کرده با صبر و حوصله سیمونی خریده ارزش از طلا هم بالاترر هست ،
بگوو چطور دلت میاد برا بچه ات وسیله ببخشید عذر می خوام دست دوم استفاده کنی ،،، در موقع لزوم اشکالی نداره
ولی خداات انشاالله به همه عطاا کنه نوو بخرن حس قشنگی هست
بگوو طلا خیلی خوبه ، مخصوصااا الان که هی میره بالا سرمایه هست منتهااا به چه قیمتی
شفاف باهاش حرف بزن قانعش کن
حالاا با کادو تولد نوزاد طلا بخرید پس انداز کنید
راستی وظیفه این آقای پدر هست برا شما کادو بخره😊😊😊
خلاصه خواهر جانم حرف زیاد هست بگوو وقتی اتاق قشنگ باشه وسایل نوزاد تا کودک بشه توش باشن لطف خاصی داره
انشاالله دامن همه منتظر سبزز سبزرر
من خودم دخترم 12سالشه کامل سیسمونی خودم ومادرم خریدیم چون خودم شاغل بودم کمک کردم
کلی عکس ازش دارم دخترم که میبینه لذت می بره 😍😍😍😍😍
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🍃🍃🍃🍃🌸🍃
اگر رابطه شما اینطوریه،روش حساب نکنید اینجوری فکر کردن زندگی ورابطه #زناشویی شما رو نابود میکنه؛
1⃣ اگر انتظار داری حجاب و آرایش طرفت باید اونطور که میخواهی بشود
2⃣ اگر وقتی پشت خطش میری فکر میکنی، نکنه با یکی دیگه رابطه داره و داره باهاش حرف میزنه
3⃣ اگر باید هر لحظه بهت جواب پس بده که با کی هست کجا میره کی میاد
4⃣ اگر مدام باید گزارش بده
5⃣ اگر اس ام اس میدی و دیر جوابتو میده، این میشه زمینه شک کردن و دعوا وآخرش جدایی
6⃣ اگر همش میترسی نکنه از دستش بدم
7⃣ اگر تا آنلاین میشه انتظار داری بهت پیام بده
8⃣ اگر هر اس ام اسی میاد انتظار داری اون باشه
9⃣ اگر مدام بحث میکنید و بعدش دوباره آشتی میکنید ولی وقتی تو خلوت خودت هستی بازم میگی نکنه فلان و فلان...دیگه قید رابطه رو بزن
🔟 اگر صفحات شخصیشو هک میکنی، یاپسوردشوبدست میاری برای چک کردن پیامهای فیسبوک، تلگرام،اینستاگرام و ایمیلش ...باید به خودت شک کنی نه عشقت
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
6.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🍃🍃🌸🍃
داستان عجیب شیطانکهایی که هنگام خواندن تلقین توسط آیت‌الله سید جمال‌الدین گلپایگانی برای یک جوان مذهبی بالای قبر می‌رقصیدند!😳
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#همنشینی_با_مردگان!
🌷در سرپل ذهاب قبرستانی بر روی تپه‌ای بود که شده بود مقر ما. مقرها هم چادر بود. جهت استقرار چادر، مجبور شدیم دو تا قبر را نصف کنیم تا فضا صاف شود و بتوانیم چادر را برپا کنیم! شب‌ها که می‌خوابیدیم یا سرمان توی قبر بود یا پاهایمان یا دستانمان. درختی هم در کنار چادر بود که جغدی شب‌ها در کنار آن آواز می‌خواند. اوایل بسیار می‌ترسیدیم، ولی بعداً عادی شد.
🌷سرگروهبانی داشتیم که خیلی می‌ترسید و شب‌ها می‌رفت در مقرهای دیگر می‌خوابید. حق هم داشت. چون ما حدود نیم متر زمین را گود کرده بودیم تا صاف شود. وقتی می‌خوابیدیم عملاً در کنار میت خوابیده بودیم. من بهترین خواب‌ها و نگهبانی‌ها را در همین سرپل ذهاب داشتم. شب‌ها در آن قبرستان حال معنوی خوبی داشتم.
#راوى: رزمنده و جهادگر دلاور احمد مرادی عسکری
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🍃🍃🍃🌸🌸🍃
#همفکری ❤️
سلام عزیز با تشکر از همراهی و همدلی همه ی عزیزان ،بچه ای که شدید گریه میکنه لطفا پیش پزشک اطفال گوشش رو هم معاینه کنند خدایی نکرده عفونت نداشته باشه.تجربه از دخترم دارم.
🍃🍃🍃🍃💕💕🍃🍃🍃🍃
سلام به شما فاطمه عزیز وهمه هم گروهی عزیز
دررابطه با فیلم نوزاد که گریه داشتن
عزیزم بنده دوتا پسر دارم که دوتاشون ریفلاکس پنهان معده داشتن (یعنی چی پنهان بچهای ریفلاکس همه بالا میارن ولی پنهان فقط دردش دارن وسوزش معده) لطف مادر گلشون برنامه رژیم غذای رعایت کنن وموقع گریه بچه لطفا رو دست ،روی سینه خودتون هر جا که آروم میشه به صورت دمر بخوابانند واز پشت معده را ماساژ بدهند وقتی بچه درد داره لطف بغلش کنن وآرام آرام راه برند خودش ساکت میشه تا ۷ ماهگی باز هم تاکید میکنم مادر حتما رژیم غذای رعایت کنه گل پسر خوب خوب میشه
توکل به خدات
🍃🍃🍃🍃💕💕🍃🍃🍃🍃
سلام برای خانمی که برادر زاده اش گریه میکنه نوه من هم همینطور بود نزد یک دکتر طب سنتی رفتیم گفت به مدت یک هفته نع بیشتر روزی یک در نوشابه عرق پونه اصل به او بدهید ومثل آب روی آتش بود انشالله نتیجه ببینند وشما هم پیام من را در گروه بگذارید ممنون
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c