eitaa logo
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
37.1هزار دنبال‌کننده
19.2هزار عکس
4.3هزار ویدیو
16 فایل
حرف ،درد دل و رازهای مگوی زن و شوهری😁🙊 با تجربه ها و رنج کشیده بیان اینجا👥👣💔 ادمین گرامی کپی از پست های کانال حرام و #پیگرد دارد⛔⛔ ♨️- ادمین @Fatemee113 جهت رزرو تبلیغات 👇👇👌 https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#تقاضای_همفکری #حرف_دل_اعضا سلام فاطمه خانم میشه لطفا این پیام رو در کانال قرار بدین تا دوستان ه
اگر هرروز آب کشمش بنوشید، چه اتفاقی در بدنتان روی می‌دهد !؟ 👇 اگر هر روز آب کشمش بنوشید، بعد از گذشت ۳۰ روز جوش‌های صورتتان از بین می‌رود و پوست شما شفاف خواهد شد همچنین آب کشمش تصفیه کننده خون است و کلسترول بد را از بین می‌برد و فشار خون را نیز تنظیم می‌کند 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 سلام عزیزم دخترخانمی ک جوش زده عکس صورتشو گذاشتن زالو درمانی براش خوبه با پاکسازی بدن 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 درجواب این دوستمون می خواستم بگم که از کرم ژل رویال استفاده کنن حتما جواب میده من خودم استفاده کردم و جواب داد انشالله زود تر بهبود پیدا کنه جوش های صورتشون 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 سلام فاطمه جان میخواستم به دختر خانم عزیزی که 19 سالشه و صورتش جوش زده بگم صابون مراغه ای که به شکل مربع هستش هرشب بزنن هم برای جوش خوبه هم برای جای جوش دختر منم اینجوره وقتی استفاده میکنه خیلیییی بهتر میشه ممنون از کانال خوبتون برا سلامتی صاحب الزمان عج صلوات
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 بسم الله الرحمن الرحیم «کف خیابون» نوسنده: محمدرضا حدادپور جهرمی دلیل این همه حساسیت را میتونستم درک کنم. به قول قدیمیا: «بچه دیشب که نیستم!» میتونستم بفهمم که داره اتفاقاتی میفته که نمیشه چندان پرس و جو کرد. چون هنوز هیچی معلوم نبود و مدرک مستدلی در دست نبود و بولتن های خبری اداره هم خیلی کلی مینوشتند و نمیشد ازش چیز دندون گیری درآورد. تا اینکه روز 8 فروردین 88 ... اولین روز کاری من در سال جدید... توی راه آیت الکرسی خوندم و یه کمی هم صدقه دادم ... رفتم اداره... بعد از دیده بوسی ها و سلام و علیک های معمولی، رفتم توی اتاقم و سیستمم را روشن کردم... نامه ای روی کارتابلم ظاهر شد که ازم خواسته شده بود، صبح شنبه راس ساعت 8 در جلسه ستادی اداره حتما شرکت کنم... بدون هیچ توضیحی! به ساعتم نگاه کردم... ساعت 7:58 بود... ینی فقط دو دقیقه وقت داشتم تا سه طبقه برم بالا و بشینم رو به روی کسی که همیشه آنتایم هست و نمیشه باهاش شوخی کرد... فقط یادمه پاشدم کتم را برداشتم و حتی منتظر آسانسور هم نشدم و مثل جت خودمو به طبقه سوم رسوندم... تا هماهنگ کردن و رفتم داخل، دیدم 6 نفر دیگه هم هستند و فقط من سه چهار دقیقه در روبوسی با همکاراها وقت تلف کردم و... حالا ولش کن... خلاصه تا نشستم، دیدم همشون دارن میخندن... خب شما جای من... وقتی نشستین توی جلسه ای که تا وارد شدی و نشستی، همه نگات کنن و خنده بکنن، چه حالی بهتون دست میده؟! با اینکه نه میدونین موضوع چیه و نه میدونین چجوری باید جمعش کرد؟! گرفتم داشتن به چی میخندیدن! دقیقا از وقتی کارتابلم را چک کردم تا وقتی رسیدم پشت در اتاق جلسات رییس، هفتاشون داشتن از طریق مانیتور دوربین منو میدیدن و با هم شرط بندی میکردن ببینن میرسم یا نه؟! خداوکیلی بچه های ما را باش! فقط یکی از بچه ها تونسته بود درست حدس بزنه که من سر ساعت 8 و 20 ثانیه میرسم پشت اتاق جلسات!! اینم از شیوه شادی بچه های ما! خدا این شادی را ازشون نگیره! راستی اسم سازمانی همین کسی که درست حدس زده بود داوود هست و بچه اقلید فارس... یا بهتره بگم داوود بود... خلاصه... وقتی جلسه به حالت جدی تر برگشت، رئیس شروع کرد به تشریح موضوع جلسه... بذارین یه کم از شیوه اداره کردن جلسات توسط این آقاهه واستون بگم یه کم کفتون ببره تا بعد... گفت: «با سلام و صبح بخیر! خدا کنه سال خوبی داشته باشیم. جلسه را شروع میکنم. موضوع: ابلاغ ماموریت! زمان: 21 دقیقه که هر کدومتون 2 دقیقه برای سوالات جانبی فرصت دارین که با 7 دقیقه من میشه 21 دقیقه.» بعدش هم شروع کرد به تشریح ابلاغ ماموریت های ما هفت نفر... گفت : «شما هفت نفر که از رده های درون و برون مرزی هستید، تمام ماموریت های سال 88 شما حداقل به مدت شش ماه کان لم یکن هست و باید به ابلاغ جدید عمل کنیم. فکر نکنین شما تنها و در استان فارس اینطوری هستید. بلکه طبق اولین ابلاغیه سال جاری، همه استان ها موظف به چینش در جدول ارسالی هستند و به استان های مختلف اعزام دارند.» این ینی ماموریت ترکیه من پرید... خب الهی شکر... خیلی هم خوشم نمیومد برم ترکیه... ذاتا از ترکیه خوشم نمیاد... حالا اگر کشورهای عربی مثل عربستان و امارات و بحرین بود یه چیزی... ادامه داد و گفت: «قرار شده نیروهای استان ها به خاطر اهمیت موضوع با استان های دیگر تبادل بشن و احکام ماموریت دریافت کنند.» بعد دونه دونه اسم بچه ها را خوند و اسم شهر مدنظر برای ماموریتشون را بهشون گفت... تبریز... گرگان... قائم شهر... خمینی شهر... بندر عسلویه... زابل... تا رسید به من... گفت: «و محمد! تهران!» بعدش دونه دونه ماموریتمون را تشریح کرد... تا رسید به من! گفت: «محمد تو باید بری تهران! حکم 4 ماهه برات تعیین شده. اگه تونستی زودتر تمومش کنی که هیچ! اما اگه تا چهار ماه تموم نشد تمدید میشه. مجرد و با میزان دسترسی 50 درصد با اداره کل...» من فقط پرسیدم: «از کی شروع میشه! تاریخ و ساعت معرفیم کی هست؟» نگاه به ساعت دیواری دفترش کرد و گفت: «ساعت 11 پرواز چارتر از شیراز به تهران دارن. بلیطش را از دفترم بگیر. به نام خودت صادر شده. تو همین پاشو برو! پاشو که دیرت میشه. بالاخره تا بری وسایلت را جمع کنی و بری فرودگاه، دیرت میشه ها!» ادامه دارد... 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 لطفا نظرات در مورد این مستند با ما میان بگذارید🙏🌺 @Fatemee113 :آیدی ادمین
. سلام خوب هستید لطفا پیام منو بزارید کانال من یه دختر ۱۵ساله و۱۲ساله دارم هردوتاشون ترک پوستی زدن رنگ ترک پوستی هم قرمز و بنفشه لطفا راهنمایی کنید که خودشون میرن یا باید از دارو استفاده کنم؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ . سلام خدمت خواهرای گلم،یه سوال داشتم ،ممنون میشم اگر کسی تجربه داشته راهنمایی کنه: دختر ۸ سالم رو موهاش و کوتاه کردم و میخام به موهاش برسم تا هم زودتر رشد کنن و پر پشت بشن،الان راهنمایی میخاستم ببینم چه چیزایی استفاده کنم،اگر روغنی باشه بهتره چون از حنا وو خوشش نمیاد و اجازه نمیده.ان شاالله حاجت روا بشید با ذکر یک صلوات🤲🌺 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ . سلام، تورو خدا این سوال رو زود بذارید،کانال ۴تا دختر دارم ۳سال پیش لوله هام رو بستم الان ۴روزی هست پریودم عقب افتاده توروخدا چکار کنم پریود شم میشه احتمال بارداری باشه؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام عزیزم خوبین خانم های گل خواستم سرم حنا کنم می خوام رنگش قرمز بشه چون من موهام خیلی مشکی هستش و تا حالا حنا گذاشتم زیاد موهام رنگ قرمز نشد آیامیشه از حنا اندی با حنا قاطی کنم و استفاده کنم؟ ممنون میشم
♨️چرا دلزدگی زناشویی پیش می آید؟ 1- توقعات غیرمنطقی و غیرواقع بینانه گاهی توقعات ما آنقدر بالا و غیر واقع بینانه است که ازدواج با هر فرد دیگری هم نمی تواند آن توقع ها را برآورده کند. مثلا زنی که توقع دارد شوهرش که از صفر زندگی را با او شروع کرده باید یکساله هم خانه و هم ماشین بخرد، معلوم است با دیدن واقعیت دلزده می شود. 2- گذشتن از فاز هیجانی اول ازدواج وقتی زن و شوهر از فاز هیجانی و عاطفی اول پس از ازدواج بیرون می آیند، هر حادثه کوچکی را بهانه می کنند تا به همسرشان یک برچسب منفی بزنند. در این مواقع سکوت مردها نشانه بی احساسی شان تلقی می شود و یک بار محبت نکردن زن ها، نشانه ی نامهربانی شان! 3- نگفتن احساسات به یکدیگر اگر همسران، نیازهای خود را مطرح نکنند یا در رابطه با همدیگر پی به نیازهای یکدیگر نبرند و به راه حل مثبتی برای برآورده کردن نیازهایشان نرسند، خطر دلزدگی دوچندان می شود. ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
📌همواره سعی کن هم تو خلوت هم جلوی دیگران از همسرت تقدیر و کن. 🔍دیگران یعنی: اقوام همسرت... اقوام خودت... دوستانتون... فرزندانتون... و ......... 📇با این کار هم ارزش همسرت رو جلوی بقیه بالا بردی هم همسرت احساس ارزشمند بودن می کنه هم همسرت خوب متوجه میشه که چقدر دوستش داری ❗نکته❗ ⚖مراقب باشید تو تقدیر و تشکر از همسرتون افراط نکنید!! هم تو تعداد دفعات هم تو کمیت هر دفعه چون..... 1-باعث عادی شدنش میشه (میگن دیگه لوس شده)😉 2-باعث ایجاد حساسیت تو همسرتون یا اطرافیان میشه😌 👌پس هر چند وقت یکبار خوبه! فاصله زمانیش بسته به شرایط، به اختیار خودتونه؛⏳ 👌و فقط با یه اشاره یا جمله کوتاه ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#تقاضای_همفکری سلام عزیزم وقت بخیر پسرم ۲سالشه و ۱ماه پیش آب جوش روی پهلوش ریخت و سوخت مرتب روغن
سلام وقتتون بخیر. خانمی ک معلم هستین و شوهرتون خیانت کرده. میدونم حالتون بده ولی باید بدونید. بنظره من مقصره اصلی خودتون هستید واگه واقعا دلتون ب بچه هاتون میسوزه بچسبید ب زندگیتون. وقتی شما شوهری داری ک دست رو قرآن گذاشته و قسم خورده دیگه تکرار نشه کارش. وقتی شوهری داری ک دوست نداره بری سره کار. چرا ناشکری میکنی. چرا نمیزاری پای دوست داشتنش. بهش محبت کن. یعنی چی همه مشکلاتو میندازی سره مردت. ببین خانومی من خودم یک زنم ولی بارها شده بود ک از شوهرم خیانت دیدم. وکتکو. توهینو فوش. همش قهر میکردم. ولی یه روز نشستم فکر کردم گفتم اگه من زندگیمو دوست دارم باید قهرو دعوا نکنم. پیش خودم گفتم من حتما یه چیزی تو خودم دارم ک شوهرم منو انتخاب کرده براازدواج. شوهرم ک خیانت میکنه مگه اون زناچیکار میکنن ک من نتونم بکنم.با ناز عشوه حرف میزنن خب منم همونجوری میشم. غرغر نمیکنن خب منم... قربون صدقه ش میرن خب منم.. پول میگرن ازش منم... خودشونو آرا گیرا میکنن خب منم میکنم ولی ب اندازه. و خیلی خیلی باید بهش احترام بزاری. الان ک رفتی تعقیبش کردی دادو بیداد کردی چیشد ب کجا رسیدی. بهش گیرنده ک رمز نزار. اگه میگه کارنکن نکن خب بابااااااا بگو پس هرماه بهم یک مبلغی بده. یا کارتو انتخاب کن یازندگیتو. اگه واقعا زندگیتو میخای. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 سلام خدمت شما ادمین عزیز واعضای کانال در رابطه با خواهرمون که معلم هستن وهمسرشون بهشون خیانت کرده خواهرم منم معلم هستم وقتی سرنوشتتونو خوندم گویی خودم نوشتم منم بعد از 20سال زندگی وقناعت و... متوجه شدم همسرم بهم خیانت می کنه هرچی گفتم قانع نشد وکار خودشو ادامه داد من تنها کاری که کردم دیگه باهاش کار ندارم حقوقمو می گیرم وخرج خودمو وتک دخترم می کنم ونه دیگه باهاش بحث می کنم نه دعوا خیلی معذرت می خوام دیگه آدم حسابش نمی کنم کسانی که فکر می کنه این زنهای خیابونی به درد شون می خورن باید رهاشون کرد تا به خودشون بیان حقوق که داری عزیزم سعی کن پس انداز کنی واز نظر مالی خودتو محکم کن ببین چه جوری می یاد التمالست می کنه هرچی کم محلی کنی ارزش واحترامت بیشتره باتشکر 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 سلام در جواب خانم که همسر اقای طلبه شدن خواهرررررررم مبادا زن برای همسرت پیدا کنی چون اون خانم علاوه بر مهریه ممکنه از همسرت جدا نشه باردار بشه چندتا بچه بیاره و همسرت بهشان علاقه مند بشه و از زن صیغه ای به دائمی تبدیل بشه خدا نکرده پیام بدی می خوام جدا شم همسرم منو نمی خواد و هزار مشکل از طرفی تنها گذاشتن ۲ نوجوان هم کار بسیار اشتباهیه حتما بچه ها را با خودتان ببرید اصلا هم نترس متوسل شو به امام باقر علیه سلام بچه اگر درس خوان باشه تو بیابان هم درس می خونه مگر تو روستا نمی شه قران حفظ کرد تو رو به خدا زندگیت را بخاطر درس بچه هات خراب نکن و انقدر پسرهات را لوس و ناز ناز بار نیار این سفر امتحان خداست برای همه شما
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#تقاضای_همفکری سلام روزتون بخیر خواهش میکنم سوالمو بذارین تنها جایی که سوالمو میدونن اینجاست لطفا
سلام براخانمی که عکس زودپزگذاشتن وگفتن که خوب کارنمیکنه زودپزمنم همینطوربودبااین که نوبودولی استفاده میکردم اصلا چیزی رودرست نمیپخت بااین که ظاهرااصلامشکلی نداشت دادم بیرون تعمیراتی وسایل آشپزخونه برام درست کردعالی شده بایدبدی تعمیراتی درست میشه 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 سلام فاطمه بانوی عزیز،دوست عزیزی که زودپز شون خوب کار نمیکنه درباره عیب زودپز چیزی نمیدونم😉ولی فعلا تا زودپز درست بشه هر وقت خواستی حبوبات بپزی بشور بریز تو فلاسک چای آب جوش بریز روش درش رو ببند و بزار یکساعت بمونه نیم پز میشه بقیه شم تو غذا میپزه برای گوشت هم نمک نزن،لیمو بنداز توش و آب غذا رو آب جوش بریز نه آب سرد در ضمن موقع تفت دادن فلفل سیاه به گوشت بزن تُردِش میکنه 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 در مورد اون خانوم که ۴تا دختر داره و نگرانه که حامله باشه اولا اینکه تا آزمایشو تست نگرفته باشه نگرانی معنایی نداره بعدشم اگه بچه باشه که اصلا به فکر سقط و این چیزا نباشه که جز پشیمونی چیزی نداره😔 عمه ی من ۴ تا بچه داشت سه تاش دختر بود توی سن بالا دوباره حامله شد همه سرزنش میکردن خودشم خجالت میکشید بعد چند ماه دخترش به دنیا اومد همه بهشون ترحم میکردن الان بعد چند سال از رحمتی که اون بچه با خودش آورد زندگیشون رونق گرفته خونه جدید ساختن کارگاه زدن حالا وضعشون از همه بهتره خداروشکر دلت رو به خدا بسپار خودش بهترینارو برات رقم‌میزنه 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 سلام وقت شما بخیر در پاسخ به خانمی که لوله بستن و الان پریود عقب افتاده. احتمال بارداری بسیار ضعیفه چون بستن لوله یعنی پایان بارداری مگر اینکه از روش گره زدن لوله در اتاق عمل استفاده بشه و گاها گره باز میشه و این امر مرسوم نیست. و ممکنه اختلال هورمونی یا در آستانه یائسگی باشن که با یه سونو و آزمایش مشخص میشه. سلامت بمونید.
قبل از عقد رسمی باردار شده حالامیترسه 😂😂 رمانش تو پی آی وی تموم شده تو کانال اصلی هم کم مونده بدو بدو که حاضر آماده بخونی بدون معطلی👌 https://eitaa.com/joinchat/770310263C8c5629a060
هر یک صفحه از 🌱🌱💚💚💚 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🔗📎🔗📎🔗📎🔗📎🔗📎🔗 واسه من همیشه سخت ترین لحظه ماموریت ها، وقتیه که به خانمم میخوام بگم دارم میرم ماموریت! اونم چهار پنج ماه طول میکشه و باید مجردی برم و برنامه تماس و اس ام اس ها هم میشه شرایط قوه ای! (شرایط قهوه ای برای خانواده ماها ینی نه میشه خیلی راحت بود و نه جای نگرانی هست! خلاصه ینی حواست به مکالماتت باشه.) اون روز تا رسیدم خونه و مطرح کردم که دارم میرم ماموریت چهار ماهه، خونمون شد کربلا ... چشمتون روز بد نبینه... خانمم کاری کرد که اصلا به زبونم نمیاد... حتی گفت: «حاضرم نون خشک بخوریم اما پیش خودمون باشی! اصلا پاشو برو بنایی و کارگری! اما شبها برگرد خونه و اسمی از ماموریت و شرایط قهوه ای و کوفت و زهرمار نیار! انگار همه مردند و فقط آسمون سوراخ شده که تو را میفرستند این ور و اون ور! شوهر معصومه و شوهر محدثه و شوهر ملاحت و شوهر فاطمه و شوهر نجمه و اینا چرا جایی نمیرن و همیشه شیراز هستند؟! همیشه هم جوری برمیگردی که تا لباس راحتی میپوشی، میبینم دو سه تا زخم و شکستگی جدید روی بدنت گذاشتن!» گفتم: «لطفا درکم کن! مثل تو فیلم ها حرف نزن! ما چیکار شوهرای مردم داریم؟! مگه من اسم زن مردم میارم که تو اسم شوهراشون میاری؟ لابد توقع داری منم مثل تو فیلم ها بگم این ماموریت آخرمه و دیگه کار نمیکنم؟! نه عزیزدل محمد! از این خبرها نیست. اگه زنده موندم، حالا حالاها کار داریم. خودت را قرص و محکم بگیر. نذار شیطون ...» گفت: «شیطون کیه؟ کدوم شیطون؟ کدوم کشک؟ از کی تا حالا اسم دلتنگی زن برای شوهر بت منش گذاشتن شیطون که ما خبر نداریم؟» بعد شروع کرد به گریه... خب راست میگفت... زن است دیگر... گاهی... ینی معمولا دلش میگیره... خلاصه اون روز اشک منم درآورد... میگفت: «از وقتی زنت شدم همه دوستام را از دست دادم... میگن شوهرش امنیتیه... میگن لابد اگه اومدن خونمون، میخوام راپورت زندگیشون بدم به تو... حتی اگه پسر و پدرشون به خاطر مواد مخدر و هر جرمی دیگه دستگیر بشن، فکر میکنند من بدبخت بی کس و کار دارم راپورتشون میدم... گفتم شوهرم میشه همدمم، اما کدوم شوهر؟! شوهری که تا زنگ میزنم براش و میخوام یه کم قربونم بشه و قربونش برم، باید حواسم باشه که برادران تلاشگر و همیشه در صحنه ادارتون صدامون نشنوند و شنود نشه! بعدش هم فقط میتونم همه هنرم را جمع کنم و ازش بپرسم: حالت چطوره محمد آقا؟! تو هم دربیایی بگی: الحمد لله حاج خانم! شما چطورین؟! تو حتی به من پشت تلفن میگی حاج خانم! میگی شما! حالا اگه اسمم را پشت تلفن بگی و منم یه کلمه جان بذارم پشت اسمت، امنیت ملی و روابط ژئوپولوتیک نظام بهم میخوره؟! یا فکر میکنی مثلا تشویش اذهان عمومی پیش میاد؟! خدا نجاتم بده از دست تو! که هم بدبختانه دوستت دارم و هم دیگه خونه بابام راهم نمیدن که بخوام برگردم!» من همیشه تا یاد پدر خانمم میفتم خندم میگیره! خانمم هم میدونه! دید سرمو انداختم پایین و دارم میخندم... وسط گریه اش خندش گرفت و گفت: «زهر مار! برو از بابای خودت بخند!» منم دیگه نتونستم خندم را کنترل کنم و گفتم: «با بابای تو بیشتر حال میکنم! راستی وقتی میفهمه من رفتم ماموریت، چی میگه؟ یه تکه کلام داره ها... بگو اونو...» همینجوری که داشت اشکش را پاک میکرد و با بغضش میخندید گفت: « خودت که میدونی! تا حالا صد بار برات گفتم و خندیدیم!» گفتم: «جان محمدت! فقط یه بار بگو و دیگه نگو!» هر کاریش کردم نگفت. خیلی ازم دلخور بود. باید آرومش میکردم اما داشت وقت از دستم میرفت. حواسم نبود و خیلی تابلو به ساعت نگاه کردم. فورا گفت: «آره پاشو که دیرته! پاشو که وقت برای زن و بچه هات گذاشتن، اتلاف وقتت محسوب میشه! پاشو که ما ارزشش نداریم. پاشو مامور ویژه! پاشو برو بت من! پاشو زورو!» خودش هم میدونست که تا آرومش نکنم و برام دعا نکنه نمیرم. میدونست و حالا داشت بازم اذیتم میکرد. میدونم که بعدا که ممکنه این اوراق به دست مردم بیفته و بخونند، فورا بگن: «خانمه و احساسات داره و حق با اونه و باید درکش کنی و...» اما کسی هم حال ماموری را نمیفهمه که داره دیرش میشه... بلیطش هم چارتره... ترافیک خیابونای شیراز هم که ماشالله... برای ساعت سه عصر باید حضور و معرفی بزنه... ترافیک منطقه مهرآباد و آزادی تهران هم که وامصیبتا... ضمنا یادش هم رفته برگه دوم حکمش را مهر کنه و بیاره و هزار تا فکر دیگه... الا یکی مثل خودمون که این شرایط را تجربه کرده باشه... بگذریم! بوسیدمش... به زور بوسم کرد... از زیر قرآن ردم کرد... برگشتم بهش گفتم دعا کن آدم بشم! با دلخوری و چشمای قرمزش گفت: «دعا میکنم سالم برگردی! آدم شدنت پیش کش!» در فرودگاه مدرس شیراز، با عمار قرار گذاشتیم که یه پرینت دیگه از کاغذ دوم با مهر تایید واسم بیاره. وقتی رسیدم فرودگاه، عمار اونجا بود. کاغذ را بهم داد ... کاغذ قبلی را تحویل گرفت ...گفتم: « میزان دسترسیم بدک نیست اما نذار فکرم مشغول بشه.