#دعا_درمانی ☀️🍃 #قبول_نماز_و_جلب_خیر_و_حسنه رسول خدا صل الله علیه و آله فرمودند : هر که سه بار این آیات را بعد از نماز مغرب بخواند آن چه از ثواب در روز گذشته از او فوت شده در یابد نمازش مقبول درگاه الهی قرار می گیرد و اگر بعد از هر نماز واجب و مستحبی بخواند به عدد ستارگان آسمان و قطرات باران و برگ درختان و ذرات خاک زمین برای او حسنه و پاداش نوشته می شود و هنگامی که بمیرد در مقابل هر حسنه ده حسنه در قبر به او داده می شود . آیات این است :   سوره روم آیات 17 الی 19 فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَحِينَ تُصْبِحُونَ وَلَهُ الْحَمْدُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَعَشِيًّا وَحِينَ تُظْهِرُونَ يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَيُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَيُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَكَذَلِكَ تُخْرَجُونَ سوره صافات آیات 180 الی 182 سُبْحَانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ   📓 منبع : مجموعه آثار شیخ عباس قمی ج 2 ص 63 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

#تجربه_اعضا 🌸🍃 سلام ستاره جان. خطاب به اون برادر بزرگوارم که با خانم عقدیشون به مشکل خوردن. من دقیقا مشکل مشابه شما رو در عقد با شوهرم داشتم و بزرگترین عامل دخالت خانواده ها هس من و همسرم هم 4 با تا پای طلاق رفتیم اما همسرم بخاطر علاقه ای که به من داشت و واقعا مسبب مشکلاتمون خانوادشون بود برگ مشاوره طلاق رو پاره می‌کرد.. خیلی بدبختی کشیدیم من و همسرم هر دومون گرفتار بودیم. بین دوتا خانواده با عقیده و فرهنگ متفاوت. که پدر و مادر من ی دیدگاه و ی عقیده داشتن و پدر ومادر همسرم هم تصمیم گیره برا شوهرم بودن و حتی استقلال مادی به همسرم نمیدادن و کارکرد و پول همسرم رو هم به طریق های مختلف از همسرم میگرفتن و این باعث شد هیچ پس اندازی برا اجاره خونه و عروسی نداشته باشیم. بعد از کلی سختی و دوسال قهر و آشتی و دوری و اینکه من طوری شده بودم که از همسرم متنفر شده بودم. تا اینکه خانمی به من گفت برو سرکتاب باز کن من اعتقادی نداشتم و ندارم. اما واقعا ممکنه باشه بعد از اینکه پیش سید بزرگواری رفتم و برا من و همسرم سر کتاب باز کرد متوجه شدیم تمام این مشکلات و این سردی ها و این حس تنفر از دعا و طلسم دیگرون هس که برا ما گرفته بودن به من گفت دختر رو سرد کردن و پسر رو سرگردون. و راهش اینکه سریع ازدواج کنید. البته اینو بگم من بدخواه در اطرافم زیاد داشتم. و بعد از اون همه چند جلسه مشاوره رفتیم و طبق راهکارهای مشاوره سیاست رفتار با پدر ومادر رو به من و همسرم یاد دادن و همسرم هر چه سریع تر کاراشون رو کردن و عروسی کردیم. الان از اون روزا و از اون بدبختی ها و زجرایی که کشیدیم 7 ساله که میگذره والهی شکر بعداز ازدواج و مستقل شدن فهمیدیم چقدر همدیگرو دوست داریم اما دخالت خانواده ها مانع این عشق و دوست داشتن بود. الان پسرم 4 سال‌ش هس و دخترم رو باردارم از صفر زندگی رو شروع کردیم و با تلاش همسرم و صبر من تونستیم خونه هم بخریم و روزی هزار بار همسرم خدارو شکر میکنه که از هم جدا نشدیم وگرنه تا ابد مشغول ضمه دلمون بودیم. منکه دیونه میشدم چون واقعا شوهرم رو دوست داشتم. الانم از شما خواهش میکنم بخاطر چیزای بیهوده و الکی و نداشتن اقتدار و ثبات مدیون دلتون نشید که تا ابد دیگه نمیتونید کسی رو مثل همسرتون دوست داشته باشید. به همسرتون اصلا پیام ندید بزارید اتفاقا قانونی جلو بره و در دادگاه و شورا بگید من هدفم از ازدواج زندگی کردن بوده ن طلاق و اگر حرف مهریه شد بگید پرداخت میکنم اما بعداز اینکه با همسرم عروسی کردم. و خیلی منطقی ن از سر احساس با همسرتون صحبت کنید اگر دیدید بهتون علاقه ای نداره و واقعا میخواد طلاق بگیره در اینصورت اصلا اصرار نکن که اشتباه بزرگی هس عذر خواهی می‌کنم طولانی شد اما سرنوشت شما گذشته خیلی سخت خودم برام تداعی شد. ممنون میشم هر اتفاقی که افتاد داخل گروه بزارید. ان شاالله که هر چی خیره براتون رقم بخوره. 🙏 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

#حرف_اعضا 🌸🍃 سلام در جواب اقایی که خانواده خانومشون دخالت میکنن ایشون باید با مشاوره صحبت کنن ولی چیزی که دیدم میخوام بهشون بگم دایی بنده با ی خانومی اشنا شدن و با مخالفتای خانواده ما عقد کردن ۹سال پیش و در تمام طول یک.سالی که عقد بودن بحث و دعوا خواهرای زنداییم و مادرشون.بخاطر دخالتای بیجا همه میگفتن جدا شین خیلی بهتره که فردا عروسی کنید بعد جدا شین داییم بخاطر علاقه ای که ب همسرشون داشتن ب حرف کسی گوش.نداد و عروسی گرفتن و مستقل شدن اما متاسفانه با وجود دوتا بچه دختر تا امروز میتونم بگم از این ۹سال شاید هر ماه زندایی من رفته چن ماه خونه مادرش دوباره برمیگرده ی مدت با خانوادش قهره تا اینکه اشتی میکنن دوباره میره زندگیشون شده خاله بازی فقطم بخاطر دخالتای مادرشون و خواهرای محترمشون و الان دوباره رفته که دیگه داییم گفته نمیخوامت چون دیگه ابرو برامون نمونده بعضی از بحثا داخل عقد عادی سر جهیزیه مهریه ایچیزا طبیعی ولی اینکه ماشین و میبرن دوباره میارن زندگی بحث ی روز دوروز نیس بحث ی عمره با کسی که تخصص داره ی مشاور خوب صحبت کنید ان شاء الله هر چی که ب صلاحتونه براتون پیش بیاد موفق باشید. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام برای اون برادری که یه ماشین با وام ازدواج خریدن وهمسرشون هفته ای یه دفعه میاد میبره به نظرم هرچه زودتر وهر جور که میتونید ولو اینکه ضرر مالی بدین خودتون رو از شر این خانم وخانوادش رها کنید 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام، درپاسخ به برادر بزرگواری که باهمسرشون مشکل دارند ومادر خانم وخواهر خانم در زندگیشون دخالت دارند،برادر بزرگواربه هیچ عنوان توصیه نمی کنم زیر یه سقف برید وبه هر قیمتی زندگیتون رو آغاز کنید، به چند دلیل :شما با اتفاقات افتاده حمایت خانواده را نداریدواونها شما رو زوج خوشبختی نمی بینند و همسر شما رو به عنوان عروسشون نمی پذیرند؛ دخالت خانواده همسر میشه گفت ادامه خواهد داشت وهمسر شما سخن اونها رو قبول داره و شخصیت مستقلی ندارند؛خیلی وقت پیش یه صوت از دکتر همیز گوش کردم ایشون تاکید داشتند کسانی که در دوران عقد بسیار مشاجره دارند به صورت رسمی زندگیشون رو آغاز نکنند ،چون احتمال شکست زیاد است۰ پس با یک مشاور خبره ومذهبی مشورت کنید. شاید من خیلی بد بینانه به موضوع نگاه کردم، اما واقعیت را باید پذیرفت. این خانم (طبق تفاسیری که شما فرمودید) ولایت پذیری ندارند وشما رو خیلی قبول ندارند ، شاید هم شیوه ی تربیتشون اینجور بوده وآموزش ندیدند. بنده خودم بعد از سالها زندگی تازه یاد گرفتم باید اقتدار مردم رو حفظ کنم وخیلی چیزای دیگه. با چند جلسه مشاوره مطمئن خواهید شد که می تونید باهاش زندگی کنید یانه؟ فقط تاکید می کنم احساساتی برخورد نکنید و خودتون وخانواده رو تو دردسر بزرگتری نندازید. انشاالله بهترین مقدرات خداوند نصیبتون بشه. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام خدمت اون برادری که خانومشون هی ماشین و برمی‌داره و میمونه کلا شکرابه و خانواده رو مقصر میدونه برادر عزیزم لطفا منطقی فکر کنید من به عنوان یه خواهر کوچکتر بهتون بگم که.... اول بگم که عشق یه طرفه نمیشه و باید دوطرفه باشه دوما وقتی اول زندگی تون اینجوریه مطمئن باشید بعد چند سال زندگی مشترک دعوا و بحث خواهید داشت به قول معروف خانومتون بر میگرده سر جای اول و درخواست مهریه و ماشین پس بهتره تا دیر نشده و پای بچه بی گناهی بینتون باز نشده تموم کنید ولی اینم بگم از نظرقانونی شما نخواید طلاق بگیرین ولی زنتون هم طلاق میخواد هم مهریه بهش تعلق نمیگیره (منظورم با مهریه است) موفق باشید.....! 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام نبات عزیزم.آقای که خانمش دوست داره وبا هم مشکل دارن .دوست محترم واقعا جدایی به نفع هردوتون هست الان عقد هستین این همه بحث مشکل خدا به داد این برسه زیر ی سقف برین شما قصد زندگی دارین ؛ آیا طرف مقابل هم قصد زندگی داره؟؟ آیا سازگار هست ؟؟ آیا اونم شما رو دوست داره ؟؟ آیا آدمی هست که بشه روش حساب کرد ؟؟؟ وووو... به نظر من جدایی به صلاح هست ی ماشین بنامش شده ببین چقدر مانور میده ....در پناه خداوند مهربان باشیم ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

#حرف_اعضا 🌻🍃 سلام ستاره خانوم.خوبین.خدا می دونه چقدر خودم رو کنترل می کنم بابت بعضی پیام های داخل کانال بهتون پیام ندم..باور کنین بعضی وقتا اینقدر از خواندنش ناراحت میشم که مادرم می گه کانال رو حذف کن.ولی نمی تونم.درد بقیه انگار درد منم هست.از اینکه نمی تونم به کسی جز دعا کمک کنم از خودم دلگیر و ناراحت می شم.اخه درد کشیده طبیبه..ولی موقعی که داشتم پیام اون خانومی که بعد از جدا شدن از شوهر معتادش با پسر خاله اش ازدواج کرده می خوندم چقدر دلم شکست و داشتم دعای خاصه امام رضا علیه السلام رو گوش می دادم و براش خیلی دعا کردم.به آقا گفتم که به خاطر بچه‌های بی گناهش به حق جوادش کمکش کنه..خیلی وحشتناکه شرمنده بچه ها بودن.بدترین درده..مخصوصا وقتی بچه ها بزرگتر می شن و خواسته هم دارن.. دوست عزیز هیچ کار خانگی نمی تونی راه بندازی که دستت توی جیبت بره و حداقل به خوراک بچه ها برسی.یا کمیته امداد بری و از زندگیت بگو و بچه ها رو تحت پوشش کمیته امداد قرار بدی..مثلا من تو خونه سمنو می پزم و می فروشم.درسته پولش ناچیزه ولی همین که یکبار چیزی بخوام خودم می تونم بخرم و حتی پول به شوهرم یا پسرم قرض بدم شکر..چون شوهرم با کار بیرون مخالفه.بزار بهت بگم مرد بد اخلاق و بد دل روزی نداره.و روزیش تنگ می شه.و تره و خشک با هم می سوزه.ولی خواهر من تو تنها نیستی.همه ما داریم امتحان الهی پس می دیم مخصوصا مایی که مذهبی و اعتقادی هستیم بیشتر تو طلاتم هستیم.ولی بیکار نشین دعاهای مختلف بخون و از خدا مدد بگیر.دست رو دست نزار.آفرین به تو که بچه شوهرت رو مثل یه مادر حتی بهتر از یه مادر بزرگ کردی الهی خیر دنیا و آخرت نصیبت بشه.مادر بودن خیلی سخته من که خدا بهم سه فرزند داده خوب می فهم از داشتن و نداری تا ورشکستگی و بدهکاری گرفته تا الان که اختلاف خانوادگی داریم.ولی من پرو تر و پوست کلفت تر از این حرفام..مردا با قربون و صدقه و احترام جذب می شن عزیز دلم.تا می تونی زبون بریز و قربون و صدقه اش برو.به قول یه کسی تو که نمی تونی دستش رو گاز بگیری پس بوسش کن.ما هیچ کدوم معصوم نیستیم.دچار جهالت و اشتباه می شیم که بعضی وقتا دچار پشیمانی مون می شه ولی بعضی وقتا خیلی دیر متوجه می شیم..خدا کنه شوهرت زود به کارهای اشتباهش پی ببره..امیدوارم خواهر گلم شما عاقبت بخیر و به زودی از همه فشار ها نجات پیدا کنید.لطفا آی دی تون رو به من بدین.البته با اجازه مدیر کانال.اصلا متوجه نشدم چی نوشتم.. ببخشید خیلی طولانی شد.شرمنده دوستان کانال.التماس دعا ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

#حرف_حساب ✅ اوناییکه درس خوندن براشون مهمه برای رسیدن به دانشگاهای خوب تلاش میکنن، اوناییکه با کار کردن حالشون خوب میشه دنبال یادگرفتن اصول بیزینس هستن، اوناییکه هنر رو دوست دارن با بد و خوب اش میسازن، اوناییکه میخوان کارآفرین شن با کم و زیادش کنار میان، اونایی که هدفشون داشتن یه رابطه اس برای پیدا کردن آدمشون تلاش میکنن! میخوام بگم همه ی آدم‌ها هدف و ارزش های متفاوتی توی زندگی دارن و واسه اون تلاش میکنن، و این به معنی کوچیک بودن یا بی ارزش بودنش نیست؛ به قول بکمن توی کتاب مردی به نام اوه میگه «هر انسانی بايد بداند كه براى چه چيزی مبارزه می‌كند، شايد آنچه كه من برايش می‌جنگم براى ديگرى بی‌ارزش باشد، اما من می‌دانم كه چه می‌كنم!» ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

#درد_دل_اعضا تا وارد خونه شدیم مشغول شام درست کردن شدم... بعد شام چای ریختم و کنار حسین نشستم... همینجوری که چاییمونو هورت میکشیدیم ازش پرسیدم: تو از کجا میدونستی من خونه الهامم...؟ با شنیدن این جمله چای پرید تو گلوشو شروع کرد به سرفه کردن... بعد از چند ثانیه که حالش بهتر شد جواب داد: اومده بودم دنبال تو... دیشب گفتی با دختر همسایه دوست شدی... اومدم خونه دیدم نیستی فهمیدم اونجایی...! لبخندی زدم و آهانی گفتم...! روزها پشت هم میگذشت و من بجز الهام دوستی نداشتم و هرروز یا اون میومد خونمون یا من میرفتم پیشش... البته از وقتی پدرمادرش برگشته بودن اون بیشتر میومد پیش من و حتی چند شب اجازشو از مامانش گرفتم تا خونمون بخوابه...! الهام از کل زندگیم خبر داشت...! هر اتفاقی میفتاد براش تعریف میکردم... از قضیه ی سینا و رابطم با حسین و خانوادم... همه چیو میدونست و همیشه درکم میکرد... از این بابت خیلی خوشحال بودم که یه آدمیو پیدا کردم که به همه ی حرفام گوش میده...! الهامم از زندگیش خیلی بهم میگفت... پدرومارش فوق العاده سختگیر و متعصب بودن... با اینکه الهام ۲۴ سالش بود ولی نمیزاشتن تنها جایی بره... یه بار که میخواست بره بیرون از من خواست با مامانش حرف بزنم... مامانش نوری خانوم خیلی رابطش با من خوب بود... رفتم پیشش و بعد کلی لوس بازی گفتم: خاله‌... من میخوام برم خرید... میزاری الهامم باهام بیاد...؟ و بعد مظلوم زل زدم بهش... نوری خانوم اول مخالفت کرد... ولی بعد کلی اصرار قبول کرد و گفت: یک ساعته برگردید...! الهام تا اینو شنید جیغ کوتاهی کشید و دویید تو اتاقش تا حاضر شه... منم رفتم خونه ی خودمون تا لباس بپوشم...! آماده وایساده بودم که در خونه رو زدن... کیفمو برداشتم و رفتم دم در... الهام با دیدن من که حاضر وایساده بودم ابروشو بالا انداختو گفت: عه... تو هم میری بیرون؟ با شنیدن این حرف با تعجب بهش زل زدم... الهام سریع بغلم کردو گفت: مرسی نگین... بالاخره میتونم برم پیش دوستم... توهم اگه میری بیرون زود برگرد مامانم شک نکنه‌.. و بدون اینکه منتظر جوابم باشه رفت...! داشتم با خودم فکر میکردم مگه قرار نبود باهم بریم...؟ تا یک ساعت بشه و الهام برگرده از استرس هی طول و عرض خونه رو طی میکردم...! نزدیک سه ربع گذشته بود که دیگه کلافه شدم و رفتم پشت پنجره.... همونجا منتظر وایسادم تا الهام بیاد... خیلی نگران بودم.. اگه چیزی میشد نوری خانوم از چشم من میدید...! دقیق یک ساعت گذشته بود که الهامو از پشت پنجره دیدم که رسید جلوی در...! با دیدنش خیالم راحت شد و از پشت پنجره اومدم کنار‌‌...! از دستش دلخور بودم... اون نگفته بود قراره تنها بره...! برای شام داشتم پیازداغ درست میکردم که تا بوش بهم خورد حالم بهم خورد و دوییدم سمت دستشویی...! داشتم عوق میزدم که احساس کردم کسی کلید انداخت اومد تو خونه... رفتم بیرون با دیدن حسین که بهم زل زده بود بهش سلام کردم... جوابمو داد و گفت: چیشده نگین؟ حالت بده؟ لبخند بی جونی زدم و گفتم: نه خوبم...! حسین سری تکون داد و چیزی نگفت...! تا موقع خواب تو فکر بودم...!داشتم با خودم حساب میکردم که کی پریود شدم... وقتی فهمیدم دوهفته از وقتش گذشته احتمال دادم باردار باشم...! برای همین تصمیم گرفتم فردا برم آزمایشگاه تا مطمئن شم...! فردا صبح زود به محض اینکه حسین از خونه بیرون زد منم رفتم سمت آزمایشگاه... بعد از آزمایش دادن بهم گفتن فردا برم جوابشو بگیرم...! وقتی داشتم برمیگشتم از جلوی خونه ی الهام اینا رد شدم... هنوز ازش ناراحت بودم برای همین نرفتم پیشش و رفتم سمت واحد خودمون...! وقتی رسیدم داخل خونه خیلی ذوق داشتم... برعکس قبلا الان دوست داشتم باردار باشم تا از تنهایی دربیام...! نزدیکای ظهر بود که الهام اومد خونمون.. درو باز کردم و با سردی تعارف کردم بیاد داخل... اومد تو و شروع کردن به زبون ریختن و حرف زدن... درست مثل همیشه... یهو وسط حرفاش گفت: امروز کجا رفته بودی؟ از سوال یهوییش با تعجب بهش نگاه کردم و گفتم: چطور؟؟ الهام جواب داد: آخه نیومدی پیشم... همیشه همه چیو بهم میگفتی... #ادامه_دارد ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

#فال_روزانه 💜❤️ •┄┅🌒 متولد فروردین ┅┄• 🔸سطح انرژی کلی شما: 93% 🔸 ستاره شما 154 درجه شمالی 🔸با تك روي كاري به جايي نميبري، همكاري داشته باش. اگر توانستيد از عرق خارشتر استفاده كنيد برايتان مفيد است. •┄┅🌒 متولد اردیبهشت ┅┄• 🔸سطح انرژی کلی شما: 77% 🔸 ستاره شما 52 درجه جنوبی 🔸با تك روي كاري به جايي نميبري، همكاري داشته باش. بادام و گردو تعدادي به طور روزانه مصرف كنيد. •┄┅🌒 متولد خرداد ┅┄• 🔸سطح انرژي کلی شما: 57% 🔸 ستاره شما 137 درجه شمالی 🔸نياز هاي كه داشتيد برآورده شده در هاي خوشبختي. امشب به آينده ات فكر كن. •┄┅🌒 متولد تیر ┅┄• 🔸سطح انرژي کلی شما: 49% 🔸 ستاره شما 61 درجه شمالی 🔸در نزديكي در فاميل خواستگار پيدا ميشود. لبنيات را بيشتر استفاده كن. •┄┅🌒 متولد مرداد ┅┄• 🔸سطح انرژي کلی شما: 65% 🔸 ستاره شما 91 درجه شمالی 🔸در رفتارت مراقب باش، پشيماني سودي ندارد. از خشكبار بيشتر مصرف كن. •┄┅🌒 متولد شهریور ┅┄• 🔸سطح انرژي کلی شما: 88% 🔸 ستاره شما 26 درجه جنوبی 🔸کاری را که می خواهید انجام بدهید پنهان کنید. کار را هر چند کوچک است بزرگ بدانید، خیال پردازی را کنار بگذارید و وقت را غنیمت شمارید تا صاحب مقام و منزلت شوید. روزگار تنگدستی به پایان رسیده و زمان آسایش است. عمرتان طولانی است وضعیت فعلی تان تغییر می کند.. بادام و گردو تعدادي به طور روزانه مصرف كنيد. •┄┅🌒 متولد مهر ┅┄• 🔸سطح انرژي کلی شما: 42% 🔸 ستاره شما 52 درجه جنوبی 🔸اشتباهي داشته اي، اما از اشتباهت چشم پوشي ميكند، با او باش. ورزش و تحرك براي سلامتي شما لازم است. •┄┅🌒 متولد آبان ┅┄• 🔸سطح انرژي کلی شما: 68% 🔸 ستاره شما 172 درجه جنوبی 🔸وقت خود را بيهوده اتلاف نكن ، برنامه داشته باش. كمي خون اهدا كن، جريان خونتان صاف شود. •┄┅🌒 متولد آذر ┅┄• 🔸سطح انرژي کلی شما: 95% 🔸 ستاره شما 70 درجه جنوبی 🔸در هر زمينه اي مشورت داشته باش كه موفق باشي. خوردن كلم بروكلي برايتان مفيد است. •┄┅🌒 متولد دی ┅┄• 🔸سطح انرژي کلی شما: 40% 🔸 ستاره شما 76 درجه شمالی 🔸دلت را مثل آیینه صاف کن. پرده های تاریک را از رویت کنار بزن تا حقیقت را ببینی آن موقع است که به مقام عالی می رسی. طمع نداشته باش تا عمرت طولانی باشد. بهشت تو آنجاست که حق مردم را به جا آوری. این همان راهیست که تو را به هدف می رساند.. آب يخ زياد مصرف نكن. •┄┅🌒 متولد بهمن ┅┄• 🔸سطح انرژي کلی شما: 72% 🔸 ستاره شما 52 درجه شمالی 🔸در راهي كي قدم ميگذاري به نفع شما نيست. شير و شلغم را پخته و بخوريد. •┄┅🌒 متولد اسفند ┅┄• 🔸سطح انرژي کلی شما: 63% 🔸 ستاره شما 81 درجه جنوبی 🔸اشتباهي داشته اي، اما از اشتباهت چشم پوشي ميكند، با او باش. قبل خواب پياده روي داشته باش ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

#پرسش_اعضا 🌸🍃 سلام نبات جان خوب هستین؟؟ ممنون میشم سوال منم بزارین تو گروه دختر من بلوغ زود رس داره میشه یخرده در موردش توضیح بدین از عوارضش...یا مثلا فردا ازدواج کرد مشکلی براش پیش نمیاد.!!! ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ سلام خواهر گلم ممنون از این کانال سودمند منم مشکلی پیش اومدع واسع دخترم ۱۷سالش دوسال نامزد تو این دوسال ایام پریودی سردرد میشع والان دوبار هست که ایام پریودی دندون دردم میشع خواهری مکنید بابت راهنمایتون 🙏🙏 ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ سلام وقت تون بخیر دختر ۱۶ ساله هستم میشه لطفا سوالم رو داخل کانال بزارید ک واسه اینکه کمتر ب صورتم جوش بزنه چیکار کنم؟ یه مدته خیلی جوش میزنه و نمیدونم باید از چی استفاده کنم ک قیمت مناسب هم داشته باشه ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ سلام نبات عزیز و محترم،با تشکر از کانال خوب و مفیدتون و دوستان دلسوز و محترم.. راستش میخواستم ازتون بخوام که باتوجه به تجربه بعضی دوستان که داستان آشناییشون رو مینویسند،در کنارش دوستانی که تجربه موفقیت و پیشرفت علمی،معنوی،مادی،روحی روانی و...کلا هر تنوع و پیشرفت و موفقیت در زمینه ای داشتن رو بیان کنند که از کجا شروع کردند و به کجا رسیدند،چقدر هزینه کردند ،از چه ارگان و ادارات و افرادی کمک گرفتند ،در چه مسیرهایی قدم گذاشتند،تا به اون چیزهایی که خواستند رسیدند؟! خیلی خوشحال میشم کمکی کنید تا بنده و افرادی مثل من که اول مسیر و دوران جوونی هستیم از تجربه های شما عزیزان استفاده کنیم و همچنین پیشاپیش ممنون میشم. اجرتون با آقا صاحب الزمان (عج)🌹 ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ سلام عزیزم خسته نباشین میشه از اعضای گروه درمورد کارت ایثار گری بپرسین ممنون مثلا حقوق داره یا امتیاز اینا؟ #ایدی_ادمین 🌸👇 @nabat1389 #ستاره : عزیزای دلم لطفا سوالات رو بی پاسخ نزارید🙏😘 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

#حرف_اعضا ❤️🍃 سلام ونور🌱 دوست عزیز ۱۷ ساله ای که اعتماد به نفس ندارن.... خوب تو اول باید به خودت ثابت کنی که با ارزشی وقتی تو ارزش خودت رو انقدر میاری پایین از دیگران هم نباید انتظار داشت دیگه درسته؟! برای بیشتر شدن اعتماد به نفست تو مدرسه سعی کن با بچه ها راجع به مسائلی که ازش اطلاعات داری هم صحبت بشی... _توی کلاس فعالیت داشته باش حتما (حل سوالات و تحقیق و ....)این باعث میشه بقیه روت حساب باز کنن. _روی صحبت کردن خودت کار کن سعی کن رسا صحبت کنی! _حتما مرتب باش، لباساتو اتو کن مسواک بزن یه کوچولو هم عطر و به ظاهر خودت اهمیت بده وقتی بقیه میگن خوشگلی چرا اصراری داری که بگی زشتی؟😟😍 _فعالیت های فرهنگی انجام بده مثلا پایگاه محلتون برو از طریق مدرسه توی اتحادیه ثبت نام کن، تو بسیج مدرسه عضو باش و... _ با خودت هم فکر کن راجع به اینکه بیهوده اینجا نیستی... از تو، توی این دنیا فقط یدونه هست پس برای خودت ارزش قائل باش _ کتاب هایی راجع به اعتماد به نفس و .... خریداری کن _اگر امکانش هست باشگاه برو یه هنر یا کلاسی رو دنبال کنی؛ توی مسابقات مدرسه در صورت امکان شرکت کنی اگر تو مدرسه کاری ازت خواستن به نحو احسنت انجام بده تا روت حساب باز کنن(: _بدون که همه ی انسان ها ممکن الخطا هستن و اگر کار اشتباهی میکنی اون رو تجربه قرار بده تا تکرارش نکنی _گاهی اوقات برای خودت وقت بزار چایی درست کن با یه کیک بشین یه گوشه کتاب بخون یا هر کار که دوست داری اینارو شاید کسی نبینه ولی تو وجودت تاثیرمیگذاره سعی کن به خودشناسی برسی راجع به خودت اطلاعات داشته باشی _حتما حتما ارتباطت رو با خدا بیشتر کن اصلا بعد نماز به خدا بگو خدایا من دوست دارم آدم تاثیر گذار و خوبی باشم واسه رضای تو خودت حلش کن ....درست میشه♡ میتونی آروم آروم شروع کنی واسه هر روز برنامه ریزی داشته باش و منظم باش مثلا بگو فردا به یه نفر کمک میکنم ،تو مدرسه داوطلب میشم واسه انجام یه فعالیت یا سوال(البته حتما تمرین کن و مسلط باش میتونی کنفرانس هم داشته باشی) مهربون و خوش اخلاق باش ولی اگر کسی خواست حقت رو بگیره از خودت قاطعانه دفاع کن(منظورم فیزیکی نیستا😂) خلاصه که ما به انسان های ارزشمندی مثل شما، تو جامعه نیاز داریم پس تلاش کن❤️ ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

#حرف_اعضا 🌸🍃 سلام خدمت آقایی که همه تلاشش برای حفظ زندگیش کرد اول تحسین می کنم شمارو بعد بهتون میگم شما تلاش تون کردین برای حفظ زندگی اون خانوم شما رو نمی خواد بخواین تسلیم حرفاش بشین اون یه دلیل دیگه میاره و میره و چه زن چه مرد اگه گوشی باشند زندگی شون راه به جایی نمی بره باز این خانوم اگه برین زیر یه سقف یه چیز جدید پیدا می کنه برای آذار دادن شما اون داره از دوست داشتن بی حد و مرز شما سوء استفاده می کنه وگرنه کدوم زنی که شوهرش دورش بگرده بدش میاد من به شخص مثل شما دور شوهرم می چرخم ولی متاسفانه اون بی اهمیت و من همیشه تلاشم و می کنم بهترین باشم ولی اون منو نمی بینه به نظر من دیگه نشون بده اهمیتی نداره و ازش سردی شاید متوجه کاراش بشه و پشیمان بشه ولی سعی نکن کسی و به زور تو زندگیت نگهداری هر عشق یک طرفه ای آخرش جدایی متاسفانه خانومه شما نمی فهمه دوست داشتن یعنی چی عشق یعنی چی 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام برای برادری مینویسم که خانومش ماشینو ازش میگیره و به خانوادش بی احترامی میکنه 😐آخه برادر من شما دلت به چی این خانوم خوشه حق با خانوادته اونا فقط دارن ازت سواستفاده میکنن و خانوادتو بد جلوه میدن بهتره بدی دست قانون و اگر چیزی ب نامت هست بزن به اسم پدرت یک ریال مهریه هم بهش نده چون معلومه بی خانواده هستش وگرنه اینکارو باهات نمیکرد برو دست پدر مادرتو ببوس و ازشون معذرت خواهی کن در ضمن شما چرا از نامزدت معذرت خواهی کردی 😐سعی کن فراموشش کنی چون جنبه دوس داشته شدن رو نداره 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام به برادر محترمی که به دلیل دخالتهای خانواده ی خانوم ،چند بار قهر و آشتی کردید و نشده زیر یک سقف برید .. سوال شما نیاز به مشاوره چند جلسه ای داره و با نظرسنجی نمی تونید به نتیجه مطلوب برسید.. اما چیزی که به نظر من میرسه،جدا از دخالتهای خانواده ی همسرتون،، فکر میکنید رفتار همسرتون با شما چه معنی میده؟؟ به محض اینکه قهر میکنه،ماشین را گرو میکشه!!😏 شکایت کرده و از گرفتن مهریه،کوتاه نمیاد!! شما دائم دارید نازش را میکشید و ازش عذر خواهی میکنید،و ایشون بیشتر کلاس میگذاره!! بهتون گفته دور خانواده تون خط بکشید!! اینا نشانه های خوبی برای شروع یک زندگی آروم نیست.. بعدشم،برادر من شما مطمئن هستید که به خاطر دوست داشتن همسرت، میخوای زندگیت را حفظ کنی؟؟ یا از ترس اینکه مجبور بشی مهریه و نفقه و ماشین را بدی به خانوم،اصرار داری ایشون را به موندن راضی کنی؟؟ به هر حال از خدا میخوام مشکل تون به نحو احسنت حل بشه.. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام وقتتون بخیر .درجواب اقایی ک گفته بودن بر سر دوراهی گیر کردن و نمی دونن خانمشون رو انتخاب کنن یا خانوادشون رو . ببنید اینکه شما به حرف مردم نباشید خیلی بهتره و اینکه هم خانواده ی شما پاپیش نمیذارن و خانواده همسرتون فیس میان و داماد رو ب چشم پسر خودشون نمیبینن و اینکه خانمتون هم حق تصمیم گیری نداره و این خانوادشن ک براش تصمیم میگیرن و ایشون باتفکر اونا گام برمیداره و اصلا برای شما ارزش قائل نیست .درصورتی شما میتونستید همسرتون رو انتخاب کنید ک اولویت زندگیش خود شما بودید و درمقابل خانوادش میاستاد و حق دخالت نمیداد .شما دارید میگید تو این چند وقت یک سره دارید عذر خواهی میکنید با این حال ک اونا مقصرن خانواده همسرتون حتی کوچک ترین ارزشی رو برای شما و خانوادتون قائل نیستن و خیلی حق به جانبن باور کنید اگه اصلا اینسری التماس هم بکنید و اصلا یک درصد هم احتمال بدیم خانومتون برگردن بازم دخالت های خانوادشون هستن ک زندگیتون رو بپاشونن و این زندگی دیگ پایدار نیست .ولی از نظر من بهتره ک بازهم خودتون به مشاوره مراجعه کنید حتی اگه خانمتون نمیاد خودتون برید و عین حقیقت رو بگید تا بهتر راهنماییتون کنن (من جسارت نکردم منظورم این بود ک با اب و تاب و نصفه گویی تعریف نکید )انشا الله ک بهترین ها براتون اتفاق بیفته و زندگیتون باب دلتون باشه 😊😊🙏🌹 لطفا اگع مشکتون حل شد (ک صد درصد میشه😉👍 مطمئن باشید و توکلتون بر خدا باشه ) لطفا برای منم دعا کنید سرنوشتم به درستی رقم بخوره🙏🙏 لطفا برای ظهور اقا امام زمان هم نفری ۳صلوات بفرستید خیلی ممنونم 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام واقعا من موندم چطور میخوای با هین زن زندگی کنی زندگیت جهنم میشه بعد ازدواج ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

#پاسخ_اعضا 🌻🍃 سلام این دوست عزیزی که گفتن لب شون ترک داره کمبود کلسیم وویتامینهای گروه ب مصرف کنن بهتر میشن من خودم وقتی چند بار ماست و لبنیات مصرف میکنم خیلی بهتر میشم بعضی داروها هم باعث میشه بدن راش راش بشه مثل قرص مترو نیدازول چون خودم برای عفونت استفاده میکردم به دکتر گفتم دیگه مترونیدازول برام نسخه نکرد 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 🌹سلام در مورد اون خانمی که بچه اش تنها تو اتاقش نمیخوابه عزیزم معلومه بچه اولتونه و تک فرزند. اول اینکه سه چهار سالش بود ، بچه بعدی رو هم بدنیا می آوردی. چطور انتظار داری تنها تو اتاقش بخوابه. آدم بزرگش هم دوست نداره تنها تویه اتاق بخوابه. خودتو جا یه اون بزار .ببین چه حسی داره. از حس تنهایی و استرسی که داره به شما میچسبه و بازوشو میمکه. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خانم محترمی که مشکل گوش دارن دخترم اگر واقعا پرده گوش شما پاره شده با قطره درست نمیشه و باید حتما جراحی کنی بهتره قبل از هر کاری به متخصص گوش و حلق و بینی مراجعه کنی تا با توجه به وضعیت پرده گوش شما درمان لازم رو انجام بدن ضمنا در جریان باش گوش عضو مهمی هست و اگر عفونت کنه ممکنه عفونتش به مغز سرایت کنه و مغز آسیب ببینه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام ممنون از شما لطفا پیام من رو تو کانالتون بذارید دوستی ک گفتن دخترشون پیش دبستانی نمیره و میترسه، دوتا احتمال برای بچه شما وجود داره،اول اینکه بچتون دچار اضطراب جدایی شده و به خودتون وابسته هست و دوم اینکه- نمیخوام تو دلتو خالی کنم- ممکنه توی خونه اقوام یا مسیر مهد یا حتی خود مهد مورد ازار و اذیت یا حتی تعرض قرار گرفته باشه. چند تا نکته رو دقت کنید، اول اینکه دخترتون از یک ما پیش این طوری شده ، دوم اینکه از تاریکی میترسه سومین نکته از تنهایی و در بسته میترسه، دقت کنید این بسته بودن در خیلی مهمه امیدوارم مشکل دخترتون زودتر برطرف بشه 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام‌ خدمت همگی✋ اون خانم بزرگواری که تا پای طلاق رفتن و دنبال راهکارن... اولا که به اعتراف خودتون، اشتباه کردین با فاش کردن خیانت همسرتون قبح کار بدش را ریختین🤦‍♀️ حالا هم با نیت خالص برا رضای خدا در هر شرایطی،توسل به حضرت معصومه (س)کنین و ایشون را وکیل زندگیتون بدونین که براتون وکالت کنن و هر مبلغی در توانتون هست زندگیتون را بیمه حضرت کنین که براشون کنار بذارین یا به حساب نذورات حرم واریز کنین .... تا مدتی بدون هیچ چشمداشتی به همسرتون محبت کنین و بداخلاقیشون را نرنجید شاید خیییلی سخت بشه اوضاعتون ولی به همسرتون بفهمونین که قصد ماندن در زندگیتون با احترام متقابل دارین🤔 خودتون را با ذکر و دعا آرام کنین و البته در قلب خودتون مسئولیت این اشتباه را هرچند از طرف همسرتون بوده، را از جانب خودتون بپذیرین و همش صفات خوبی که شما ترغیب به ازدواج باهاشون شدین را در نظر بگیرین😳میدونم خییییلی مشکله🤷‍♀️ حتی ذره ای شک نکنین که دوباره شرایط زندگیتون عادی میشه و حتی همسرتون به اشتباهش اعتراف و اظهار پشیمونی میکنه😊 این راهکار یکی از اساتید دوره همسرداری هست که سالها پیش شرکت کردم و به هر خانمی گفتم، بعد از مدتی هرچند طولانی ولی به نتیجه خوبی رسیده👌 انشاالله که خدا قلبتون را آرام کنه تا بتونین بین بد و بدتر زندگیتون،هر چی به صلاحتونه انتخاب کنین و به زودی حق به حقدار برسه و براتون جبران به خیر کنن🙏🙏🙏 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام در مورد اون خانمی که دوسال از شوهرشون جدا شدن با توصیفی که از شوهرتون کردین بعید میدونم این درست شده باشه تازه شما مزه اسایش وارامش رو چشیدین و اصلا نمیتونید درباره به روزا برگردین بچه ها هم بزرگ هستن وتواین دوسال خودشون رو با شرا یط وفق دادن به نظر بنده اگر واقعا ارامش دارید با دست خودتون خرابش نکنید یا حق التماس دعا ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

همون شب بله برون گفتن که فردا بریم آزمایشگاه و ببینیم چی میشه  مامانمینا گفتن خودشون برن نیازی نیست که کسی باهاشون بره فردا صب ساعت۷ بود که مرتضی زنگ درو زد منم اماده بودم حاج آقا ماشینو  روشن کرد و تو راه گفت که باید عکس بدیم مرتضی گفت که من یادم رفت عکسمو بیارم رفتیم دم در خونشون هرچقدر که نزدیکتر میشدیم منم با خودم میگفتم اینجا کجاست من که همه جا رو میشناسم این جاها رو انگار ندیدم  بعد مادرش اومد دم در منم رفتم باهاش دست دادم حاج اقا گفت دیر میشه  رفتیم . رسیدیم دم در ازمایشگاه حاج اقا رفت و منو مرتضی باهم رفتیم تو.  ازمایشهامونو دادیم  بهمون کفتن ساعت ۱۱ کلاس هست باید شرکت کنین تا  جوابتونو بدن و منو مرتضی تا چهارراه باهم پیاده رفتیم ومنم گفتم که  ساعت۹ من کلاس دارم باید برم ساعت ۱۱ خودمو میرسونم کلاس سوار تاکسی شدم و رفتم کلاس . یکم مونده به ۱۱ کلاس جرم شناسی داشتیم از استاد اجازه گرفتمو به دوستامم هم گفتم کار دارم میرم . زودی سوار تاکسی شدم و همش چشمم به ساعت بود که دیر نشه رفتم نشستم قرار بود که ازمون سوالاتی بپرسن و فرم هارو پر کنیم منتظر مرتضی بودم که دیدم نیومد زنگ زدم بهش گفت تو راهم الان تاکسی هستم میام ۵ دقیقه دیگه اومد و رفتیم تو اتاق ازمون درمورد تحصیلات و مشخصات و شغل و اینکه کی عروسی میکنید مرتضی گفت ۱ سال دیگه و کی بچه دار میشید و..... رفتیم تو کلاس. کلاس پر دخترو پسرایی بود قرار بود باهم ازدواج کنن  استاد توضیح میداد و سوال می پرسید و این وسط  هم هی گوشی من زنگ میخورد  ومنم تو سایلنت گذاشتم بعد استاد گفت اصلا هیچکدومتون کتاب در مورد ازدواج نخوندید ؟ مرتضی  بین اون همه ادم جواب دادم من خوندم استاد گفت: اسمش چیه؟ مرتضی گفت. کتاب ازدواج نکنیم استاد  زود گفت : پس چرا ازدواج کردی مرتضی گفت بقیه هم داره. ازدواج نکنیم مگر با نیم گمشده خودمان  استاد دیگه هیچی نگفت وکلاس تموم شد  منم میخواستم خودم با تاکسی برم دیدم مرتضی داره باهام میاد تو دلم گفتم این دیگه برا چی میاد من میخام تنها برم ولی باهم سوار تاکسی شدیم و سر کوچه پیاده شدیم  منم از مرتضی فاصله میگرفتم که مبادا کسی مارو با هم ببینه چون محله ما همش منو میشناسن  و هنوزم چیزی معلوم نیست من همش اضطراب داشتم که جواب ازمایشمون جور در نمیاد ومنم کم خونم... اومد تو کوچه زنگ درو زدم گفتم بفرمایید تو نیومد هرچی گفتم  نیومد انگار فقط اومده  منو برسونه و بره قرار بود فردا  جواب ازمایش رو بگیریم بهم گفت فردا باهم بریم منم گفتم من کلاس دارم اون ساعت. خودتون بگیرید منم رفتم تو کتابخانه با دوستام  درس بخونیم تو دلم همش اضطراب داشتم یکدفعه دیدم زنگ زد رفتم بیرون از کتابخانه  تا دوستام نفهمن چون به اونا نگفته بودم. سلام کرد و احوالپرسی و گفت که جواب ازمایشو گرفتم جور در نمیاد ازمایشمون ... میگن نمیتونید ازدواج کنید ومنم یکدفعه سرم گیج رفت و خداحافظی کرد و منم ناراحت بودم میخواستم که گریه کنم دیدم بازم زنگ زد و گفت شوخی کردم جوابمون درسته تو دلم بهش گفتم واقعا که... من داشتم از حال میرفتم  .... ولی الانم اونقده خاطره جالبی برام شده که وقتی یادش میوفتم خندم میگیره از کارای مرتضی ... منم عاشق اینجور کارام...   #ادامه_دارد ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌