🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #داستان_آموزنده 🔆شادمانى ملائكه از قضاوت حضرت زهراء سلام اللّه عليها امام حسن عسكرى عليه السلام حكايت فرمود: روزى دو نفر زن همسايه ، كه يكى از آن دو نفر از دوستان وشيعيان اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام و ديگرى از مخالفين و از دشمنان ايشان بود، بر سر مسئله اى از مسائل دين با يكديگر اختلاف ونزاع پيدا كردند؛ و چون به توافق نرسيدند، جهت رفع اختلاف وروشن شدن حقيقت نزد فاطمه زهراء سلام اللّه عليها شرف حضور يافتند. حضرت زهراء سلام اللّه عليها پس از توجّه به سخنان دو طرف و شنيدن استدلال هر دو نفر، حقّ را با زن شيعه دانست و استدلال و محاجّه او را تشريح نمود، و او چون بر رقيب مخالف خود تسلّط يافت ، شادمان و خوشحال گرديد. و امّا زن مخالف چون دليلى بر حقّانيت خود نداشت تسليم شد و ساكت ماند. پس از آن ، حضرت زهراء سلام اللّه عليها خطاب به زن شيعه كرد و فرمود: همانا ملائكه به جهت پيروزى و شادمانى تو، شادمان گرديدند و شيطان بسيار غمگين و محزون گشت . امام حسن عسكرى عليه السلام در ادامه فرمايش خود افزود: در اين هنگام ، خداوند متعال به ملائكه خطاب نمود و فرمود: اى ملائكه ! اكنون چون فاطمه زهراء، گشايشى براى اين زن باايمان به وجود آورد و او را شادمان و مسرور نمود؛ پس درجات او را در بهشت چندين برابر افزايش دهيد. و به بركت اين روز، هركس كه براى بنده ضعيفى از بندگان من گشايشى ايجاد كند، ترفيع درجات عاليه ، در بهشت برايش ثبت و محسوب كنيد. 📚احتجاج طبرسى : ج 1، ص 18، تفسير امام عسكرى عليه السلام : ص 346. 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df

🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #تقاضای_همفکری ❓ سلام خدمت ادمین محترم شما را به خداقسم به حضرت فاطمه که نامش مزین جهان است همچنین اسم خودتون این زود بذارتوگروهتون خیلی ناراحتم برای دخترم ، رفته بودحموم اومدلباس بپوشه دیدم پشت پاش یه لکه سفید داره توروخدا قسمتون میدم هرکی میدونه راهنمایی کنه این چیه چکارش کنم ممنونم ازاعضای گروه خدا به همتون خیربده ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ #همفکری #حرف_دل #تقاضای_همفکری آیدی ادمین: @Fatemee113 منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊 در این #دورهمی_بزرگ_همراه_ما_باشید 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df

🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 حال دلم این روزها خوب نیست... 🍃🍃🌸🍃

🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #ارسالی_اعضا ❤️ سلام فاطمه عزیزم. میخواستم درمورد پیام خانومی که درمورد کتک زدن مرد به زن  و اینکه گفته بودن خارج از کشور مثل ایران شهر هرت نیست که مرد هر کاری دلش میخواد بکنه نیست اومدم بگم. من ۱۵ ساله که ازدواج کردم و از همون اول خیلی اوقات با همسرم بحث و درگیری داشتم. وخیلی وقت ها هم به کتک خوردن من ختم میشد و همسرم هم خیلی زود پشیمون میشدن و با یه دسته گل عذرخواهی میکردن و قضیه تموم میشد. منم چون زندگیمو دوست داشتم همیشه سکوت می‌کردم و هیچ وقت حتی به خانواده ام چیزی نمیگفتم. تا اینکه یکی دوسال اخیر متوجه تغییر رفتار همسرم میشدم. میدونستم داره یه کارهایی میکنه و ارتباط های پنهانی داره اما زیاد تو کارش جست و جو نمیکردم که بخوام چیزی رو ببینم و بدونم و پیش خودم میگفتم خیلی زود خسته میشه از کارش. عوضش همیشه ازش تشکر می‌کردم و وقتی میخواست بره سرکار بهش میگفتم که من به تو اعتماد دارم میدونم برای من و بچه ها تلاش میکنی و کسی غیر از من و بچه ها رو دوست نداری ووقتی این رو میگفتم قشنگ متوجه تغییر حالت تو چهره و رفتارش میشدم (یه جور احساس پشیمونی از کارش) تا اینکه کم کم دیدم داره به من گیر میده گوشی من رو چک میکنه. منم بدون هیچ اعتراضی گوشی رو بهش میدادم. گیر میداد این کیه ،اون کیه چرا با این چت کردی چی میگفتید بهم منم بهش تو ضیح میدادم که دوستمه و درمورد بچه ها صحبت کردیم و ..... تا اینکه آنقدر سر این چیزها بحث و دعوا داشتیم گفتم خب تو خودت چرا رو گوشی رمز گزاشتی منم میخوام گوشی تو رو نگاه کنم. یه روز صبح که خواب بود گوشی رو از کنارش برداشتم نمیدونم چطور واقعا اما قفل گوشی رو باز کردم و آنچه رو که نباید میدیدم رو دیدم. چت هاش با خانومی که قول ازدواج بهش داده بود و چن تای دیگه .... از همه ی اون ها شات گرفتم و به گوشی خودم فرستادم و ذخیره کردم. حااااالم خیییلی بد بود دلم برای خودم میسوخت که این همه صادقانه تو این زندگی تلاش کردم. و همیشه کوتاه اومدم تا زندگیم خراب نشه. بعد که بیدارشد بحث شدیدی کردیم و مثل همیشه به کتک خوردن من ختم شد این بار جلوش ایستادم و تهدیدش کردم که ترکش میکنم و ازش به خاطر کتک و توهین هایی که بهم کرده شکایت میکنم. و همسرم که بارها این کار رو تکرار کرده بود و هر بار از طرف من بخشیده شده بود باور نکرد. شب با یه دسته گل اومد خونه. ازش تشکر کردم بابت گل اما بهش گفتم دیگه بهت اعتماد ندارم. دیگه دوستت ندارم و دسته گل رو گزاشتم روی میز. فرداش رفتم ازش شکایت کردم و پزشکی قانونی رفتم و بعدش اومدم خونه مادرم برای انجام کارهام هم وکیل گرفتم الان چن ماهی هست که منتظر نتیجه شکایتم هستم و میدونم که تو ایران هم رسیدگی میشه و هیچ مردی حق زدن زن رو نداره. الان محکوم شده و من موندم و یه زندگی ویرانی که دوستش داشتم و نه دلم میخواد دوباره برگردم. نه دلم میخواد طلاق بگیرم. به بچه هام فکر میکنم جیگرم آتیش میگیره چطور تنهاشون بزارم😭😭😭 پیام این دوستمون رو که خوندم انگار داغ دلم تازه شد و دلم خواست درموردش حرف بزنم. برام دعا کنید حااااال دلم این روزها خوب نیست. 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df

🖤🖤🖤🖤🖤 🖤سلام به رحمت وبه جود تو 🥀سلام به چهره کبود تو 🖤سلام به قلب داغ ديده ات 🥀سلام به قامت خميده ات 🖤سلام به طفل نااميد تو 🥀سلام به محسن شهيد تو 🖤سلام به چهره خجسته ات 🥀سلام به پهلوي شکسته ات 🖤سلام به آه وناله شبت 🥀سلام به اشک چشم زينب 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df

🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #داستان_آموزنده 🔆تقسيم كار و پاداش اطاعت امام باقر عليه السلام حكايت فرمايد: چون حضرت علىّ و فاطمه صلوات اللّه عليهما ازدواج كردند، كارها را بين خود تقسيم نمودند، كارهاى مربوط به داخل منزل را حضرت فاطمه سلام اللّه عليها عهده دار آن گرديد؛ و آنچه را كه مربوط به بيرون منزل بود امام علىّ عليه السلام پذيرفت . چند روزى بدين منوال گذشت ، روزى امام علىّ عليه السلام وارد منزل گرديد و اظهار داشت : اى فاطمه ! در منزل چه داريم ؟ حضرت زهراء سلام اللّه عليها پاسخ داد: قسم به حقيقت تو! سه روز است كه هيچ نداريم . امام علىّ عليه السلام فرمود: چرا قبلاً نگفته اى ؟ جواب داد: چون پدرم ، رسول خدا صلّلى اللّه عليه و آله مرا نهى فرمود از اين كه چيزى را از شوهرم درخواست كنم كه قادر بر انجام آن نباشد. پس اميرالمؤ منين علىّ عليه السلام از منزل خارج شد و مبلغ يك دينار از شخصى قرض نمود و به سوى منزل مراجعت كرد تا آنچه را كه حضرت زهراء سلام اللّه عليها مى خواهد خريدارى نمايد. در بين راه ، عمّار ياسر را ديد كه غمگين و افسرده است ، فرمود: براى چه از منزل بيرون آمده اى ؟ و چرا افسرده اى ؟ عمّار گفت : يا اميرالمؤ منين ! گرسنگى و تهيدستى ما را غمگين نموده است و به همين دليل از منزل بيرون آمده ام . در اين لحظه ، يكى از اصحاب كه اين داستان را از امام محمّد باقر عليه السلام مى شنيد، گفت : مولاى من ! آيا در چنين وضعيّتى رسول اللّه زنده بود؟ حضرت فرمود: بلى رسول خدا زنده بود. سپس امام باقر عليه السلام افزود: اميرالمؤ منين علىّ عليه السلام به عمّار خطاب كرد و فرمود: من نيز به همين جهت از منزل بيرون آمده ام و يك دينار قرض كرده ام تا رفع مشكل خويش نمايم ؛ ولى آن دينار را به تو مى دهم ، و سپس حضرت آن يك دينار را به عمّار ياسر داد و خود دست خالى روانه منزل گرديد. چون وارد منزل گشت ، ديد رسول اللّه صلّلى اللّه عليه و آله نشسته است و فاطمه سلام اللّه عليها مشغول نماز مى باشد و طبقى سرپوشيده جلوى آن دو بزرگوار قرار دارد. همين كه حضرت زهراء سلام اللّه عليها نمازش را به اتمام رسانيد، به طرف طبق رفت و سرپوش را برداشت ، مقدارى نان و گوشت در طبق موجود بود. امام علىّ عليه السلام از همسرش سؤ ال نمود: اين طبق غذا را چه كسى آورده است ؟ پاسخ داد: از طرف خداوند متعال ؛ چون او هر كه را بخواهد از نعمت هايش روزى مى رساند. حضرت رسول صلّلى اللّه عليه و آله خطاب به آن دو همسر كرد و فرمود: مى خواهيد مثال شماها را بگويم ؟ گفتند: بلى . حضرت رسول فرمود: تو اى علىّ! مانند حضرت زكريّا عليه السلام هستى ، كه چون بر مريم سلام اللّه عليها وارد شد او را در محراب ، مشغول عبادت يافت كه كنارش طبقى از غذا قرار داشت . و اين همان طبق غذائى است كه قائم آل محمّد عليهم السلام وعجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف نيز از آن تناول خواهد نمود. 📚بحارالا نوار: ج 43، ص 31 ، ح 38، تفسير عيّاشى : ص 29، ح 35، إ حقاق الحقّ: ج 19، ص 113. 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df

📨 عجائب و غرائبی در حدیث کساست خدا می داند کسی بشمارد که چقدر معجزه در آن است خیلی کار بزرگی کرده است خیلی دیده شده و گفته اند که حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف را در مجالس توسل یا حدیث کساء حاضر دیده اند. 💬 محمد تقی#بهجت_ره 🍃🍃🍃🍃🌾🌾 ‌ لینک کانال💌👇 ‌https://eitaa.com/joinchat/2072707419C9e3cc1bf07

🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #التماس_دعا_اعضا ❤️🙏 همدم جان سلام.امیدوارم خوب باشین.ان شا الله به هرچی میخواین برسین.ازتون خواهش میکنم پیام منو‌، خواهش منو تو گروه بزارین.🙏🖤😭😔😔😔😔از همه ی عزیزانی که تو گروه هسن خواهش میکنم حضرت فاطمه رو به جان حسینشون قسم بدین بلکه من زائر عزیز زهرا بشم.روانی شدم از بس که دلم زیارت امام حسینو میخاد.شمارو به قران ،شمارو به این روزای عزیز،شمارو به پهلوی شکسته زهراقسم، کنیز دره خونتون میشم خاک زیر پاتون میشم صدقه ی سر عزیزانتون میشم شما واسم دعا کنید🙏😥 بلکه امام حسین منو دعوت کنه.اخه چرا هرچی تلاش میکنم قسمتم نمیشه.😭😭😭😭امیدوارم صدای شما دعای خیر شما به گوش خدا برسه.شاید من روسیاهم.دلم داره از نوشتن این پیام میترکه. 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df

#کلیپ | #استاد_شجاعی حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» جلوه‌ی تامّ اسم جامع خداست! بطوریکه تمام تاریخ بطور یکپارچه در «این وجود» مدیریت و ربوبیت شده و می‌شود، تا به مقصد «حکومت صالحان» برسد. ✘ اصلاً این اتفاق به چه معناست و چگونه رخ می‌دهد؟ 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df

🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #تقاضای_همفکری ❓ سلام ادمین عزیز وقتت بخیر من عفونت ادرار دارم خودمم حاملم دکترم برام قرص سفیکسین داده روزیه دونه ولی اثرنداره عفونتم خوب نمیشه خواسم ازاعضای گروه بپرسم ببینم ایاداروگیاهی هست که برای زن باردارضررنداشته باشه بخورم ممنون میشم اجرتون باامام حسین در ضمن دوماهو دو هفتمم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ #همفکری #حرف_دل #تقاضای_همفکری آیدی ادمین: @Fatemee113 منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊 در این #دورهمی_بزرگ_همراه_ما_باشید 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df

🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #التماس_دعا❤️🙏 سلام بانو وسلام به همه همگروهی هایی که ندیده دوستتون دارم حال دلم امشب خرابه😔 بغضی که داره خفم میکنه ما وضع مالی خوبی نداریم مستاجریم و حقوقی که به زور کفاف خرج زندگی رو میده. خواهرم وضعیت مالیشون خوبه یه ماشین صفر خریدن. امشب پسرم که ۴سالشه موقع خواب گفت مامان خوشبحالشون چه ماشینشون نو بود یعنی انگار غم دنیا نشست توی دلم😔 بسوزه پدر فقر که آدم شرمنده بچه نباشه دلم آتیش گرفته. به حضرت فاطمه زهرا گفتم کمک کن ماهم بتونیم یه ماشین خوب بخریم فقط بخاطر دل بچم. واسه منم دعاکنید دوستان 😔😔😔 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df