eitaa logo
🇵🇸 Ranyaa | رانیا
1.6هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
2.2هزار ویدیو
150 فایل
• گـروه‌فرهنگی‌رانــیا🌱 • هیئت‌دختـرانه‌بنات‌الزهـرا • استان البرز، پایگاه شهیدان پناهی ‌ جزتویاری‌نگرفتیم‌ونخواهیم‌گرفت برهمان‌عهدکه‌بستیم،برآنیــم‌هنوز(: جهت ارتباط با ما ، کانال شرایط رو مطالعه بفرمائید🦋: @ranyaa_313_shorot
مشاهده در ایتا
دانلود
مثل یک صاعقه تکبیرِ حسن می‌آمد یازده ساله ترین شیرِ حسن می‌آمد
بر تن از پیرهن خویش کفن ساخته است او حسینیه‌ای از خشتِ حسن ساخته است
رگِ گردن متورم شده یعنی لبیک مُشت‌هایش متراکم شده یعنی لبیک
یازده جرعه‌ی ناب از  یَمِ حیدر خورده‌است خوب پیداست که بر غیرتِ او برخورده‌است
دست حق بر درِ خیبر بخورد می‌فهمند به رگ غیرت او بَر بخورد می‌فهمند
او یتیمی است که نعلین ندارد حتی فکر صد زخم در آن بین ندارد حتی
او نمی‌دید که خاری به کف پایش بود دامن پیرهنش زیر قدم‌هایش بود
چند باری به زمین خورد ولی باز دوید تا که زهرا به زمین خورد، علی باز دوید...
خیره چشمانِ تَرَش رو به همان «منظره» بود دورِ گودال فقط دایره در دایره بود
همه با خاطره‌ی بغضِ علی جمع شدند حلقه در حلقه به یک نقطه ؛ ولی جمع شدند..
حلقه‌ها تنگ‌تر از تنگ‌تر از قبل شده قلب‌ها سنگ‌تر از سنگ‌تر از قبل شده
باید از  بینِ همه رد بشود می‌داند نه محال است مردد بشود، می‌داند...