دهم اردیبهشت سالگرد شهادت سردار جواد فتاحی اردکانی است. امسال هم گذشت! ۴۱ سال از شهادتش گذشت. از آن روزی که در شروع عملیات آزادسازی خرمشهر، به آسمان عروج کرد.
من جواد را نمیشناختم و البته الآن هم نمیشناسم. پارسال بود که رفتیم خانه پدر و مادرش! با جمعی از بچههای رفیق و همرزمش! من در آن جمع، هیچ چیزی از جواد نمیدانستم جز اسم یک خیابان در اردکان!
قصههای عجیبی شنیدم. از یک جوان ۲۴ ساله اردکانی که دانشجوی اصفهان بوده و در مبارزات انقلاب و بعدش در جهاد سازندگی و جنگ، کارها کرده! جوانی که اهل علم و معرفت و معنویت بوده!
جواد، قبل شهادتش آدم خاصی بوده اما بعد شهادتش خاصتر شده! زنده بودنش را نشان داده! خاطراتی که باید برای اهلش گفت!!! از همه عجیبتر، پیامی است که در خواب به پدرش، حاج محمد فتاحی داده!!!
بماند! بخواهم آنچه شنیدم و دیدم، بنویسم، از حوصله مجازی خارج است.
اما این چند خط را نوشتم که اگر کسی دید و خواند، بداند اردکان در کوچه پس کوچههای تنگ قدیمیاش، در همان محلات خشت و گلیاش، آدم های بزرگی دارد که نمیشناسیم!
و ای کاش، ما را توانی، همتی، قدمی و قلمی بود تا سردار جواد فتاحی را روایت کنیم!
ضمنا اگر رفقای جواد، این چند خط را دیدند، تمنا میکنم از جواد برای جوان امروز بگویید! بیشتر و بهتر! برایش کاری کنید! شهر، تشنه شناخت این جوادهاست! و البته که جواد، با معرفت تر از این حرفهاست!!!!
هدیه به این شهید عزیز، شاخه گل صلواتی همراه با فاتحه!
#شهید_جواد_فتاحی
#اردکان_انقلابی
#رسای_اردکان
•رسا|روابط عمومی سپاه اردکان•
▪️| @rasa_ar |▪️