🔴 #فرهنگ، #ضد_فرهنگ...
چندی پیش یکی از دوستان آلبوم زیبایی از کتاب صوتی " #گلستان_سعدی " را برایم هدیه آورد. نام سعدی و کتاب گلستان و بوستانش همواره در ذهنم یادآورد پندها و اندرزهای انسان ساز بوده و هست.
در میان اشعار آن شاعر نامور هم چون سایر بزرگان عرصه ادبیات کهن ایران و از جمله سرحلقه آنان، حافظ، هم گاه به اشعار و ابیاتی برخورده ام که تمنیات مادی و دنیایی مورد اشاره در آن ذهنم را به خود مشغول داشته، لیکن این امر را به کم اطلاعی خود از شعر و ادب و تمثیلات و تشبیهات شاعرانه حواله کرده و از آن گذشته ام.
در این دو سه ماهه تقریبا تمامی ساعات رانندگی بین مسیر منزل و مقصدها را، که به یمن دوری راه ناگزیر یکی دو ساعتی به طول می انجامد، کارم شنیدن باب ها و حکایات گلستان سعدی این کتاب صوتی است.
تا پیش از این فرصت، هیچگاه تا به این اندازه گلستان سعدی را دوره نکرده بودم! فرصتی گرچه مغتنم ولی همراه با تاسف از بارها شنیدن حکایت شاهد و شاهدبازی آن هم از زبان سعدی!
این موضوع مرا به فکر فرو برده که چرا وقتی جمعی با گردآوردن افراد متخصص، سرمایه های مادی و انسانی و بکارگیری تجهیزات و فناوری و انواع تخصص ها دست به کار تولید این آلبوم شده اند، تا این اندازه کج سلیقگی نشان داده و در انتخاب بخش هایی از گلستان شیخ اجل، نمونه این شاهد بازی ها را از باب پنجم گلستان که پیرامون " عشق و جوانی" است در ترکیب این مجموعه برگزیده و قرار داده اند.
هر بار که این مجموعه را می شنوم این سئوال در ذهنم بیشتر طرح می شود که چه اصراری بوده که در این ترکیب بخش هایی از باب پنجم گلستان انتخاب و درج شود. ناشر از میان این همه آثار ادبی چرا به سراغ سعدی رفته و اندیشه های سعدی را بر چه اساس و تحلیلی در این برهه نیازمند طرح دیده است. پاسخ به این سئوال برای شنونده اثر آنگاه سخت و پیچیده تر می شود که در دل این رویکرد، با انتخاب حکایاتی نظیر داستان شاهد بازی قاضی با جوان نعلبند و یا معلم با کودک دبستانی و امثال اینها، با آن جزییات آزاردهنده و گاه مشمئز کننده روبرو می شود.
از جمله و برای مثال آنجا که کودک ساده لوح بینوا از معلم خود میخواهد که: آن چنان که در آداب درس من نظری میفرمایی در آداب نفسم نیز تأمل فرمای تا اگر در اخلاق من ناپسندی بینی که مرا آن پسند همینماید بر آنم اطلاع فرمایی تا به تبدیل آن سعی کنم... پاسخ مشمئزکننده معلم به درخواست طفل معصوم چنین است که: ای پسر این سخن از دیگری پرس که آن نظر که مرا با تست! جز هنر نمیبینم.!!
آنچه به یقین بر اثر شنیدن این مجموعه در ضمیر ناخودآگاه شنونده، خصوصا قشر جوان -که اغلب بدلیل سایر مشغولیت های جذاب و روزآمد، کمتر فرصت مطالعه خصوصا در زمینه ادبیات را دارند- رسوب کرده و باقی می ماند، صرفنظر از قضاوت او درباره بزرگانی چون سعدی، نه تنها هیچ تاثیر مثبت و آموزش و رشدی را در پی نخواهد آورد بلکه نگاه او را نسبت به جامعه و مردمی که او باید به سهم خود در جهت رشد و توسعه آن وارد عمل شود، آلوده و مشکوک خواهد کرد. اگر در نگاهی خوشبینانه، فرض شود دستاندرکاران تولید این مجموعه تعالی فرهنگی و مقاصد تربیتی را مد نظر قرار داده باشند، با کمال تاسف باید گفت که به سختی از مسیر دور مانده و به بیراهه رفته اند. رابطه و نسبت چنین رویکردی با گرایش آرایش زلف و ابروی مردان سرزمین ستارخان و میرزا کوچک جنگلی چیست؟
🔴 دریافتی از #مخاطبین_محترم کانال #رصد_فرهنگی
📡 به کانال #رصد_فرهنگی بپیوندید 👇👇👇
eitaa.com/joinchat/1802240000C83cefa672d
ارتباط با ما
@rasadef