✍️مطلبی که پدران و مادران باید بخوانند
اندر وصف دنیای قبل از اینترنت، مهاجران و بومیان دیجیتال
🎯چیزی نمانده تا زمانی که هیچکس روی زمین یادش نیاید دنیا پیش از اینترنت چه شکلی بود. آنهایی که اواخر دهۀ ۱۹۷۰ به دنیا آمدند، آخرین نسلیاند که بدون اینترنت بزرگ شدند. جامعهشناسان به آنها «واپسین معصومان» یا «#مهاجران_دیجیتال» میگویند یعنی کسانی که در هر دو حالِ «با و بدون اتصال شلوغ حیات آنلاین» زیستهاند.
🎯آمار و ارقام از رشد دیوانه وار همه شاخصها خبر میدهند و هر روز جلوه های تازه ای از زندگی آفلاین به دنیای دیجیتال و آنلاین (تعبیر صحیح به جای اصطلاح غلط و من درآوردی فضای مجازی) منتقل میشود و آدمها هر روز بیش از دیروز وقتشان را با گجتهای خود میگذارنند.
🎯زیر هر سقفی تعداد گجتها از تعداد آدمها بیشتر است. باور نمیکنید؟ امتحان کنید! تعداد گوشیهای هوشمند، لپتاپها، کنسولهای بازی، تبلتهای خانه یا محل کار خود را بشمارید. اقلا دو برابر تعداد آدمها گجت پیدا خواهید کرد.
🎯در این معرکه اما نسل جدید آدمها (منظورم متولدین ۱۰ تا ۱۵ سال اخیر است) بدجوری روی دست همه مانده اند. این آدمها عصر بیارتباطی (Disconnectedness) را تجربه نکردهاند و اصطلاحا آیفون به دست به دنیا آمدهاند.
🎯اینها ساکنان و #بومیان_عصردیجیتال یا اصطلاحا Digital Native هستند. مشکل اما اینجاست که، اینها والدینی دارند که تنها نسل بشر هستند که هم عصر بی ارتباطی را تجربه کردهاند و هم عصر دیجیتال را. در واقع اینها مهاجرین عصر دیجیتال Digital immigrants محسوب میشوند. این نسل همیشه سردرگم، بعد از همه تلاطمهای ۴۰ سال اخیر از یک طرف خود درگیر هضم انقلاب عظیم دیجیتال است و از طرف دیگر خود را مسئول حفاظت از بچه های عصر دیجیتال میداند.
🎯در دهه ۶۰ مشکل با بچه های دهه ۵۰ این بود که ما از صبح تا شب در کوچه و خیابان بودیم مشغول هفت سنگ و زو و فوتیال و غیره بودیم. در دهه ۷۰ مشکل با بچه های دهه ۶۰ این بود دائم پای تلویزیون هستند. در دهه ۸۰ مشکل با بچه های دهه ۷۰ این بود که دائما پای ماهواره و کامپیوتر بودند. در دهه ۹۰ مشکل با بچه های دهه ۸۰ اما خیلی بزرگتر از این حرفها است! امروز معضل خانواده ها، این است که بچه های خانواده دائما در حال کار کردن با گوشیهای هوشمند یا گجتهای مختلف هستند. با کسی در خانه حرف نمیزنند و تا زمانی که حجم اینترنتشان تمام نشده صدایی از ایشان به گوش نمیرسد.
🎯دلیل هم این است که کلا هر جور کاری که در همه قرون و اعصار بشر قابل انجام بود از طریق همین جعبه لعنت قابل انجام است. از بازی و معاشرت گرفته تا موزیک گوش دادن و فیلم دیدن و درس خواندن و خرید کردن و علافی و غیره. نتیجه این است که والدین در عصر جاری با همه مشکلاتی که همه والدین قبلی روبرو بودند یکجا روبرو هستند. مضافا به اینکه خود این والدین درک ناقص و بعضا نادرستی از الزامات و مقتضیات عصر دیجیتال دارند.
🎯نوجوانان در سنین بلوغ عموما از پیله خانواده عزم خروج کرده و درصدد شناخت جهان و جامعه بر میایند. به دنبال دوستیهای جدید، کارهای جدید و مستقل شدن هر چه بیشتر خواهند بود. گوشیهای هوشمند دروازه ای هستند برای این بچه ها که بغل دست من و شما بنشینند و دنیای مستقل خود را بسازند و آب هم از آب تکان نخورد.
💢مساله تقابل میان بومیان و مهاجران است؛ مهاجرانی که حق دارند دغدغه داشته باشند و بومیانی که راه خود را میروند و معتقدند رفتارشان غیر طبیعی نیست.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
سواد رسانه ای نیاز هر ایرانی
دوستان خود را دعوت نمایید👇
https://eitaa.com/savad_r
🔎حسینیه معلّی و دلالت های دهگانه در یک تحلیل فرهنگی_اجتماعی
▫️این بررسی با نگاه بر نکات مثبت و وجوه راهبردی و اضلاع مهمی است که در این برنامه به بار نشسته و مدعی است که علی رغم برخی ضعفهای فرمی یا محتوایی یا اجرایی، بایستی دلالت های چنین برنامه ای را برداشت کرده و در موقعیت ها و فرم های متنوعی مدلسازی نمود تا مخاطب را در نسبت با دین و #دینداری، آگاهتر و مشتاقتر نمود.
1⃣ ترکیب شادی و معنویت: شاید یکی از شبهات یا ذهنیات نسبت به دین و مناسک دینی، درونگرایی و برجسته کردن گریه ها و گرایش به غم و غصه بود که این برنامه با این #ذهنیت_رسوب_یافته به تقابل جدی پرداخت و ترکیب نو و لازمی را به جامعه ارائه داد که طبیعتا در تنظیم سرعت و کیفیت و برد بیشتر به مشورت نیاز دارد.
2⃣ شور مرکب با شعور: انتقال معرفت دینی و معرفی کتاب و رد و بدل اطلاعات مذهبی و اجتماعی و سیاسی و احترام به والدین و ادب برخورد با مردم و خانواده در حد و مدیوم یک برنامه رسانهای هم در نوع خودش جالب بود که گاها با روایت خوانی میثم مطیعی و خاطره گویی سیدمجید بنی فاطمه و تکمله های نجم الدین شریعتی صورت میگرفت. در برنامه های شاد معمولا عنصر #توان_بخشی_معرفتی مغفول واقع می شود که در این برنامه دقت خوبی شده بود اما اینکه چه چیزی، را چه کسی، در چه زمانی و با چه بیانی ارائه میداد هم محل تاملات بیشتری است.
3⃣ صمیمیت و اخوت: در عصر فناوری و تفردیافتگی و #انبوه_تنها(Lonely Crowd) به تعبیر رایزمن، این احساس اخوت و صمیمیتی که از طرف داوران نسبت به همدیگر یا مجریان و حتی مهمانان و تماشاگران به تصویر کشیده شد، فرامتن معنوی_ارتباطی قشنگ و بجایی در سطح افکارعمومی برجای میگذارد.
4⃣ توجه ویژه به نوجوان: در پیچیدگی های دنیای مدرن و بحبوحه پیدایش نسلی نو که به #بومیان_عصردیجیتال یا نسل نت و زِد، مشهور شده اند، جای خالی فاکتور ارزشمندی بنام "توجه" و تعریف نقش برای انتقال ۱.هویت، ۲.جهت و ۳.معنا موج میزند که در این برنامه در حد قابل قبولی به این مساله دقت شده بود که البته به ارتقاء ایده ها و فرم ها باید توجه ویژه داشت و یک افق بالاتری را برای چنین برنامه هایی به ثمر رساند.
5⃣ احترام به بانوان: شاید در تم شاد مذهبی با لوای هیات، تعریف نقش برای بانوان یک #ریسک تلقی شود. این برنامه در حد دعوت و نقش دهی به تعدادی از تیم های اجرای بانو و اختصاص یک سمت کامل از تصویر برای بانوان با حفظ عدالت در تصویر و انتخاب زاویه دوربین نه دور نه نزدیک(مدیوم شات)، بنظر کار سختی را با نمره نسبتا خوبی به انجام رساند که البته جای اندیشه ورزی و تامل کیفی بیشتری دارد.
6⃣ توجه به آیین ها و سنت ها: در واقع با اصالت دادن و برجسته کردن آیین ها و سنت های محلی، #گفتمان_مدرن را در ساحت جامعه سازی یکدست، تک سایز، فاقد تفاوت و خلاقیت و البته قابل پیش بینی تحت عنوان پرطمطراق شهروند خوب و مدرن به نقد کشید.
7⃣ پُررنگ سازی وحدت اجتماعی: دعوت از اقصی نقاط کشور با زبان ها و آیین های مختلف و همچنین بها بخشی به اجرای اهل سنت با تم ترکمن یا بلوچ یا کرد و تشویق بی نظیر حضار و شوخی و صمیمیت و تبادل هدیه با ذاکرین جلسه، دلالت یکپارچگی اجتماعی(social entegration) را به مخاطب منتقل میکرد.
8⃣ امتداد و برد بینالمللی: دعوت از شیخ جلیل القدر نیجریه ابراهیم زکزاکی و بسیاری از شرکت کنندگان مسلمان از کشورهای همسایه و حتی آفریقا و نفس انتخاب نزار القطری در ردیف داوران برنامه، حکایت از یک #نگاه_فراگیر منطقه ای و بین المللی حاکم بر برنامه داشت که نکته لطیف راهبردی داشت.
9⃣ احترام صریح به ولایت و رهبرانقلاب: #شکستن_مارپیچ_سکوت با زبان شعر و اجرا در قاب رسانه ملی از باب ابراز علاقه و محبت به رهبری هم قابل توجه بود. احترام و قداست یک راهبر فراموقعیت در قالب خاطره یا نقل قولی جالب یا حکم فقهی ویژه و متناسب از ایشان و ابراز احساسات حضار و مجریان و ایجاد فضای تولی هم جای تقدیر داشت. البته وجه هنری، غیرمستقیم گویی، ایده ناظر، جذابیت داستانی، موقعیت شناسی راوی ها، وزن محتواها و توجه به ظرافت هایی که مخاطب به اصطلاح خاکستری را هم با ماجرا همراه کند، بایستی تقویت شود.
🔟 احترام به پیشکسوت ها و پدرهای جامعه: در قسمت های مختلف شاهد این اتفاق مبارک بودیم که یک دلالت راهبردی جدی دارد. تعارف که نداریم در عصر اطلاعات و جهان مدرن، نسبت ها بهم ریخته و سکوها و مرجعیتهای فکری و معنوی و تربیتی جامعه دستخوش تغییر و تکثر و تحقیر شده است. اساسا عصر مدرن، دوره عبور از پدرها و پدری هاست و یک ولنگاری و #مصرفزدگی_بدون_کنترل و نظارت را دنبال میکند تا به یک مدیریت استاندارد جهانی با وساطتهای برساخته رسانه زده و بدون وساطت عناصر سنتی فرهنگ و لایه های مداخله گری چون خانواده و رهبران فکری و تربیتی ختم شود.
#حسینیه_معلّی
✍علیرضامحمدلو
@Rasanebadr