eitaa logo
راشِدون
165 دنبال‌کننده
987 عکس
176 ویدیو
13 فایل
اگردنیاراغاری‌تصورکنیم‌وماهمان‌انسانهای‌اولیه‌باشیم که‌کمی‌رشدکرده وصاحب‌تکنولوژی‌شده‌ایم، هنوزهم‌برای‌بقاواثرگذاری،به‌«نوشتن‌»نیازداریم. مهمان اتاق عملی ومعمارنویسنده‌‌ای هستیدکه جهان معمولی وفهم ناکاملش رابه کلمه تبدیل می‌کند. شیعه‌ی‌مولاعلی|همسر|مادر
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشِقان را چه زیان گَر عَقلِ شان نَکُنَد مَدَد؟ دَر خِلافَت چه خِلَل گَر با عَلی نَوَّد عَقیل؟ مرحوم سِیفِ فَرغانی
بسم الله الرحمن الرحیم سردار! شهادتت مبارک. ما تو را به حاجی می‌شناختیم. تو برای ما آن چهرهٔ ناشناس، آن صدای گرم بودی که در از آخرین پرواز حاجی می‌گفت، از آخرین ساعات مردی که داغش در فرودگاه بغداد، تا ابد روی پیشانی دل ما مهر شد. ما حتی چهره‌ات را درست‌وحسابی ندیده بودیم. عکست کنار عکس سیدمحمد حجازی بود و ما نمی‌شناختیمت. ما از تو فقط یک اسم بلد بودیم: راستش ما آدم‌معمولی‌ها حتی این را هم نمی‌دانستیم که این «سیدرضی» نام توست یا نام خانوادگی‌ات؟ گفتم که! ما تو را به حاجی می‌شناختیم. تو برای ما، همرزم او بودی. تو می‌خندیدی و می‌گفتی: «حاجی اومد گفت سید تو هم دیگه پیر شدی! دیگه به درد نمی‌خوری! باید شهـید شی!» و می‌گفتی ما که از خدایمان است! می‌گفتی الهی آمین! می‌گفتی کاش بشود. شد. امروز، شد. امروز، در هشتادمین روز از نسل‌کـشی غـزه، در هشتادمین روز از سیاه‌ترین روزگار معاصر ما، خدا حاجت تو را داد. امروز بالاخره اسم و فامیلت را درست فهمیدیم: فقط وقتی فهمیدیم که یک «شـهید» هم قبل اسمت نشسته. سیدجان! حالا که سرت خلوت شده، حالا که از دنیا و مافیها خلاص شده‌ای، خوب گوش کن. بگذار پیش تو سفرهٔ دل وا کنیم. بگذار بگوییم هشتاد روز است عزادار سرزمین زیتونیم و هشتاد روز است داریم زخم زبان به گرده می‌کشیم که: «جـنگ بین دو تا کشور دیگه‌ست! به ما چه؟» هشتاد روز است داریم تاول طعنه بر دل می‌ترکانیم که: «کار به کار اســرائیل نداشته باشین! بذارین اسـرائیل و فلـسطین خودشون با هم کنار بیان!» و امروز، خبر شـهادت تو، پتک حقیقت است که بر سر جهل خراب می‌شود: مسئول پشتیبانی سپاه قــدس در منزل خودش در زینبیهٔ سوریه، هدف مـــوشک مستقیم اسـرائیل قرار گرفت. اسـرائیل امروز یک فرماندهٔ ارشد نـظامی ایران را در خانهٔ خودش در سوریه، مستقیم تـرور کرد. این حیوان وحشی افسارپاره‌کرده که خون بیست‌هزار فلـسطینی بی‌گناه را مکیده، حالا چنان هار شده که در دی، ماهی که تلخ‌ترین ماه سال ماست، سنگین‌ترین داغمان را با داغی دگر، تازه کند. آه از این درد که جز به پاسخی هزاربرابر کوبنده‌تر اندکی التیام نخواهد یافت. سیدجان کاش خون پاک تو، چشم این جماعت همواره‌خفته را بیدار کند. کاش بفهمند امروز اگر با مشت گره‌کرده «مرگ بر اسـرائیل» نگوییم، خیال خام غاصبان این است که فردا در ایران حجله پشت حجله روشن کنیم. کاش بفهمند همه‌چیزِ این دنیا به هم مربوط است؛ به‌خصوص وقتی پای نبرد حق و باطل در میان است. راستی! سیدجان! سلام ما را به حاجی برسان. بگو جای خالی‌اش خیلی درد می‌کند، خیلی، خیلی، خیلی. پرستو علی عسگر نجاد
Hasan Ataei - Moje Parcham (320).mp3
2.91M
به فرمانِ ام‌البنینه..
در اندرونِ منِ خسته دل، ندانم کیست؟ که من خموشم و او در فغان و در غوغاست... حافظ +منم همینطور حافظ. منم همینطور.
4_5789898523856081320.mp3
8.17M
نجف می‌خانه‌ی عشق است..
4_5789898523856081294.mp3
7.02M
خونِ در شریانم: علی
بله...
2_144200951316946097.pdf
1.79M
بیانات امروز حضرت آقا در دیدار اقشار مختلف بانوان. ۱۴۰۲/۱۰/۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به شاخ و برگ در هم تنیده‌ی درختان خیره شو. شبکه‌سازی را از طبیعت هم می‌توان آموخت.. ببین چطور در هم تنیده‌اند و زیبایی خلق کرده اند! هرکدام پیچ و تابی دارند و زاویه‌ای! حواسَش به زاویه‌‌ی رشد شاخه‌ای نحیف است، باورت میشود که از مسیری که تو می‌روی، غافل باشد و برایت برنامه‌ای نداشته باشد؟! :)
امسال ساعت تحویل یجور عجیبیه که نه میتونه دلم بخواد که قبلش شیفت شب باشم و ساعت تحویل رو توی اتاق عمل، نه اینکه اون روز شیفت لانگ باشم و بلافاصله بعد از تحویل سال برم شیفتو تحویل بگیرم.. البته لانگِ روز اول عید رو ترجیح میدم به شب قبلش.. بازم خداروشکر که ماه رمضونه.. دیگه باید ببینیم چی رزقمون میشه :) ساعت تحویل: ۰۶:۳۶ :)) ۸۲ روز باقی مانده.