eitaa logo
رسم رفاقت
10.7هزار دنبال‌کننده
698 عکس
46 ویدیو
33 فایل
با رفاقت هم میشه به خدا نزدیک شد اما رفیقی که خدا برامون انتخاب کنه حسبی الله @khamenei_ir 👤ارتباط با خادم کانال: @Tehrani_ir ⛔حق انتشار مطالب محفوظ است©️ 🔗صفحه اينستاگرام رسم رفاقت: 📱 Instagram.com/RasmeRefaghat
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 🤝 قهری که دو روز دوام نیاورد! یک روز در مدرسه شاهد گپ و گفت دوستم، بهرام عطائیان با یک دانش آموز مارکسیست بودم. رفتم سر وقت بهرام و گفتم: با این آدم ها و اندیشه های کفرآمیز شان کاری نداشته باش! او هم گفت: به تو مربوط نیست، خودم می دانم. از حاضر جوابی بهرام خوشم نیامد. اول دعوا کردیم و بعد قهر. مارکسیست های مدرسه از این اختلاف خیلی خوشحال شدند اما من دست بردار نبودم. از دست دادن یک دوست همیشه همراه مثل بهرام برای من آسان نبود. موضوع را با حمید ملکی مسئول انجمن اسلامی مدرسه در میان گذاشتم. گفت با او حرف می زنم. با اینکه مثلا با او قهر بودم، رفتم سراغش، و با سردی تمام پیغام دادم که برو انجمن آقای ملکی کارت داره. او هم بهرام را که دید گفت: - برادر عطائیان، میشه از شما خواهش کنم برای رنگ آمیزی و نقاشی عکس امام روی دیوار به برادر خوش لفظ کمک کنی؟ بهرام با نجابت سرش را پایین انداخت و دو نفره افتادیم به جان دیوار. نقاشی که بلد نبودیم. فقط با قلم دیوار را رنگ می کردیم. از ناشی گری خودمان به خنده افتادیم. همین برخورد لطیف آقای ملکی باعث سر به راه شدن بهرام شد. 📕(کتاب صفحه ۹۰ خاطره ای از شهید علی خوش لفظ) ✅کانال رسم رفاقت 🔰eitaa.com/Rasmerefaghat
📜 🤝 قهری که دو روز دوام نیاورد! یک روز در مدرسه شاهد گپ و گفت دوستم، بهرام عطائیان با یک دانش آموز مارکسیست بودم. رفتم سر وقت بهرام و گفتم: با این آدم ها و اندیشه های کفرآمیزشان کاری نداشته باش! او هم گفت: به تو مربوط نیست، خودم می دانم. از حاضر جوابی بهرام خوشم نیامد. اول دعوا کردیم و بعد قهر. مارکسیست های مدرسه از این اختلاف خیلی خوشحال شدند اما من دست بردار نبودم. از دست دادن یک دوست همیشه همراه مثل بهرام برای من آسان نبود. موضوع را با حمید ملکی مسئول انجمن اسلامی مدرسه در میان گذاشتم. گفت با اوحرف می زنم. با اینکه مثلا با او قهر بودم، رفتم سراغش، و با سردی تمام پیغام دادم که برو انجمن آقای ملکی کارت داره. او هم بهرام را که دید گفت: - برادر عطائیان، میشه از شما خواهش کنم برای رنگ آمیزی و نقاشی عکس امام روی دیوار به برادر خوش لفظ کمک کنی؟ بهرام با نجابت سرش را پایین انداخت و دو نفره افتادیم به جان دیوار. نقاشی که بلد نبودیم. فقط با قلم دیوار را رنگ می کردیم. از ناشی گری خودمان به خنده افتادیم. همین برخورد لطیف آقای ملکی باعث سر به راه شدن بهرام شد. 📕(کتاب صفحه ۹۰ خاطره ای از شهید علی خوش لفظ) ✅کانال رسم رفاقت 🔰 @Rasmerefaghat