🌷پنجشنبه ها اما
دلتنگی هایمان رنگ دیگری دارد.
به رنگ حسرتی بی پایان
به رنگ بغضی کودکانه که زانوی غم بغل کرده و در گوشه ای از گلویمان
چمبره زده
به رنگ خاطراتی که دیگر تکرار نمیگردد.
پنجشنبه ها را مشق گذشته میکنیم.
چند خطی از تو مینویسیم سجادجان
تا فراموش نکنیم آدمهای خوب این دنیا را ...
و چه تلخ است تحمل فراقشان بر ما جاماندگان.....
#صلوات
#از_عشق_دل_نوشت
@rasooll_khalili
🕊 شـهیـدانــه 🕊
یا امام رضا(ع) جوانم چون جوادت قد رشیدی داشت .... @rasooll_khalili
🌷عید قربان بود و راهی مشهد ....
زمینه سفر را دلهای دلتنگ امام رضا چیدن.....
خاله و مادر و اصرار به پدری که می دانست خبری در راه است ....
پدر دل آشوب بود و خبر از بازگشت پاره جگر داشت اما نتوانسته دعوت امامش را رد کند ....
شاید آنجا بهترین مکان بود تا دلش آرام شود ...
🍃مشهد بود و قدم های پدری که قلبش میتپید به شوق پسری ....
که شاید برگردد نشانی و باشد سجادش.....
تماس و تماس و .... دل نگرانی مادر از حال همسر .... همسری که همدم دل منتظرش بود ...
دست های دعای مادر رو به ضریح پرمی کشید تا شاید خبرآمدن سجادش بیاید .....
🍃
صحن جوادالائمه برایش بوی دیگری داشت .... قدم هایش آهسته تر می شد ... بوی جوان امام رضا....
یا امام رضا.... جوانم فدای جوادت.... سجادم چون جوانت قد رشیدی دارد ... چهره ای دلربایی دارد .... مدافع عمه جان شده ...
کاش از سفر برگردد... برسانید که مادرش دلتنگ است و بی قرار ...
🌷از سفر بر می گردند ...
عیدغدیر است و سادات پذیرای مهمانان ....
خانه ای که چند سالی است مسافرش دیر کرده ....
پدر اما خبری را شنیده ....
چگونه به مادر بگوید ....
مادر ذوق شنیدن آمدن دارد اما چگونه بتواند سجادش را در یک تابوت مجسم کند ....
سیدزهراجان ... سادات عزیزم عید غدیر مولایمان عیدی و چشم روشنی داده ...
سجاد برگشته ...
اشک های مادر ذکر شکر به زبان دارد ...
یا امام رضا (ع) دعایم مستجاب شد ... چه زود جوابم را دادی آقاجان....
جوانم برگشت .....
🍃
بعد یکسال شب شهادت امام جواد (ع ) در حرم مطهر امام رضا (ع) مادری آمده که هم درد امام غریبمان در این شب است و ذکر لب هایش آشناست ....
یا امام رضا (ع) جوانم چون جوادت قد رشیدی داشت .......
💠عکس ارسالی از مادربزرگوار آقاسیدسجاد
#شهید_سیدسجاد_خلیلی
#از_عشق_دل_نوشت
#مشهد_مقدس
#شب_شهادت_امام_جواد_ع
@rasooll_khalili
#دلنوشته_مادرانه
🌷تولدت مبارک پسرم 🌷
دوباره نیمه زرد آذر
با اشک هایی که
هنوز بر گونه ام خیسی میکند
لحظه آغوش کشیدنت تداعی می شود
🍂
گوش کن سجاد …
صدای گریه هایت را می شنوی؟
این زیباترین #هدیه خداست که برای مادرت می آید...
وقتی بار اول در آغوش میکشیدمت واهمه داشتم از لحظه ای نبودنت .....
کودکم را محکم تر به قلبم میچسباندم تا آرام گیرم ...🍂
قد کشیدن یک پسر هر لحظه اش با مادر حرف میزند ....
پسر ماه عشق در #قلب_مادر است ....
سجاد چقدر زود بزرگ شدی جانم
چقدر زود با آرزوهایم قد کشیدی
لا لایی های شبانه از #حضرت_زینب(س) تو را چقدر باغیرت کرد همچون عباسش....
مادرجان تپش و عشق حرم در حال و هوایت تو را راهی #دمشق کرد....
چه دلیرانه بر شانه های خان طومان درخشیدی ...
🍁
اکنون پاییز کنارم آرام آرام قد مى کشد
اما هنوز بوى بهار مى آید
بهاری که مرا چشم به راهت کرد
🍁
مگر میشود روز #میلاد پاره تنم باشد و
در این میان نباشی و دلتنگت نبود ؟!
🌾🌴
اما مادرت #صبرش را از حضرت زینب(س) آموخت ....
همان لحظه که دلبندم را در لباس مقدس #دفاع از حرم آل الله میدیدم و از شوق و افتخارش خدا را شاکر بودم که پسرم زیر پرچم ولایت بزرگ شده....
پاییز به مهرش می نازد
و من به #غیرت پسرم.....
🌷
پاییز را باید
با چشم های #عباس گونه” تو ” نگاه کرد سجادجان آن وقت پاییزم بهار می شود ...
🌸🌸🌸
میلادت مبارک سجاد جان🍃
#شهیدسیدسجادخلیلی
#از_عشق_دل_نوشت
@aghaseyedsajad