✨او تولـد یافت #جانبازی ڪند🌼
✨در ڪشور #ایران #سرافرازی ڪند🌼
✨اوتولد یافت تا #رهبر شود🌼
✨ماهمہ عاشق،او #دلبــر شود🌼
✨او تولد یافت گردد #نور_عین 🌼
✨ #برترین_آقا_پس_از_پیر_خمین 🌼
#تولدت_مبارک_آقای_من 💖
💐💐💐💐💐💐💐💐
💐 @rasooll_khalili 💐
💐💐💐💐💐💐💐💐
🕊 شـهیـدانــه 🕊
سالروز شهادت #سید_الاسرا#ایران، او را می شناسید!؟؟
پدر اسرا ایرانی؟؟؟🤔
کسی که در دیداری صمیمانه با فرماندهے ڪل قوا و تجدید بیعت با معظم له مفتخر به لقب "سیـدالاسـرای ایران " ازسوی رهبر معظم انقلاب گردید.
اولین و آخرین#اسیر ایرانی.
او فارغالتحصیل #خلبانی از #آمریکا بود، در سیزدهمین ماموریت هوایی مورد اصابت موشک زمین به هوا بعثی ها قرار میگیره و هواپیمایش سقوط میکند و زندگی اسارت او شروع میشود....هجده سال از سال پنجاه و نه تا هفتاد و هفت این اسارت طول می کشد...
شانزده سال کسی از سرنوشت او خبر نداشته و مفقود بوده و هیچ اسمی حتی در صلیب سرخ هم نبوده... او با ۷۰ درصد جانبازی،
سال ۷۷ به میهن برگشت...
.
این خلبان سرافراز روز نوزدهم مرداد سال 1388 براثر عارضههاے ناشی از دوران اسـارت در سالهای جنگ تحمیلی به فیـض شهــادت رسید.
.
🌷خوشا زبانی که شهدا را یاد کند با ذکر یک #صلوات🌷
#شهید_حسین_لشگری✨
🌙🌸 @rasooll_khalili
💔چه رازی در عالم نهفته است..
🕊چهلم سردار #شهید_سلیمانی و #شهید_ابومهدی_المهندس با سالگرد شهادت #شهید_عماد_مغنیه همزمان است..
سه فرمانده #مقاومت..
یکی از #لبنان، یکی از #عراق، یکی از #ایران
#راز #رمز #شهادت #زمان #اعجاز_زمان #العراق #شهدا #مقاومة💔
═▩ஜ••❄️💝❄️••ஜ▩═
@rasooll_khalili
═▩ஜ••❄️💝❄️••ஜ▩═
🔻شهید زنجانی (رحمه الله علیه) خیلی مهماننواز و کریم بود. #شب_آخری که قرار بود برگردم دمشق، آمد دنبالم🚗 به همراه شیخ و چند نفر دیگر ما را به بازار #حلب برد.
🔻به یک مغازه #عطر فروشی رفتیم. یکی از عطرهای خوشبو را پیشنهاد کرد. قصد داشتم آن را به عنوان هدیه🎁 با خودم به #ایران ببرم. وقتی قیمت را پرسیدم، فروشنده گفت: «یازده هزار لیر». برای خرید مردد شدم، ولی بهخاطر رودربایستی که با #سید و شیخ داشتم چیزی نگفتم. در دلم گفتم: «چه خبره برا یه عطر یازده هزار لیر بدم!»
🔻وقتی میخواستم پول💰 را حساب کنم، سید اجازه نداد و خودش #حساب کرد. شعارش این بود و همیشه میگفت: من باید ببخشم تا #خدا بهم بده
👈حالا من میگم #کریم بودن به اینه که آنور دست رفقات هم بگیری ...
#راوی_استاد_عباسی
#شهید_سیدعلی_زنجانی
#سیدالشهدای_حلب
┄┅─✵🕊✵─┅┄
@rasooll_khalili
┄┅─✵🕊✵─┅┄
🕊 شـهیـدانــه 🕊
طرح جدید به مناسبت وفات حضرت معصومه سلام الله علیها🍃🌹 ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
🍃مرغ دلم مسافر #قم میشود
در حرم عشق تو بانو، مهمان میشود♡
.
🍃سلام به تو ای بانوی #زینبی
سلام به تو ای خورشید #ایران زمین
.
🍃اینبار میخواهم دست ذهن پریش احوالم را بگیرم و دست در دست دفتر روزگار را ورق زنیم از تو بگوییم، از تو ای سنبل #عصمت و پاکی
از تو ای کریمه #اهل_بیت ، از تو که حریم بارگاهت پناهگاهی برای دلهای #عاشق به انتظار نشسته شده است، دلهایی که به آستان الهی دخیل بسته اند تا آن یار #غائب برساند.
.
🍃خط به خطش که میخوانیم،
باهم زمزمه وار لب به سخن میگشاییم، قلم بی جان چگونه می تواند تمامیت تو را به خط بکشاند. مگر این زبان بسته چقدر توان این حجم از بزرگی را دارد.
اما اینبار عرق شرم از جبین قلم میجوشد و بعد واگویه وار زمزمه میکند، ببخش ای زینب برادر که نمیتوانم از معصومانه ی روح تو نغمه سرایی کنم، ببخش ای زینت پدر که نمیتوانم برای فاطمه ی پدر نوحه سرایی کنم🥺
.
🍃این زبان چوبی در برابر پاکی روح تو فقط بلد است سر خم کند و سروری تو را فریاد کند🌹
.
🍃خوشا بحال #شاه_خراسانی
خواهری چون تو را دارد
#معصومه ای که عصمت مطلق بود❤
.
🍃ای فلسفه ی شیدایی، ای گنجینه ی #علم و دانش، امروز با رفتنت زمین در سوز سردیِ جانکاهی فرو می رود.گویی خورشید جهان برای همیشه به خاموشی نشسته است .
اما بعد از تو ای خورشید فروزش این حریم بارگاهت بود که مرهمی برای زخم نبودنت شد😓
.
✍نویسنده : #زهرا_حسینی
.
🕊به مناسبت سالروز شهادت #حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
.
📅تاریخ انتشار : ۶ آذر ۱۳۹۹
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #مشهد #کاظمین #عراق #صلوات
🍃دخترک کنار باغچه نشسته بود و قصه میگفت نرگس ها چشم شده بودند و او را به دقت مینگریستند، گنجشکک روی زمین نشسته بود تماما گوش شده بود و تک تک حرف های دخترک را به ذهن میسپرد. سرو سایه انداخته بود روی سرش که آفتاب کمتر او را بیازارد🌴
.
🍃صدای دخترک بلند نبود اما به گوش #آسمان رسید که از انتظارش گفت، از اینکه شاید پدر راه خانه را گم کرده و سرگردان است، قرار است برگردد منتها از #کربلا تا اینجا راه زیاد است، گم شده... کاش راه را پیدا کند که کاسه صبرش لبریز از انتظار شده😔
.
🍃آسمان شنید و بغض کرد، دلش باریدن گرفت، نرگس #اشک ریخت و شکست و دخترک همچنان از #انتظار سخن میگفت از بابا #مهدی.
.
🍃قلم نیز بغض کرد، از حسرت نهال* و انتظاری که پایان نداشت از روح آسمانی که جسمش در زمین سکنی گزید بهر تسلای دل همسر و فرزندانش و آه حسرت کشید از حرفی که روی کاغذ میرفت و حق مطلب را ادا نمیکرد😓
.
🍃رزمآورانی که میروند و مشق جنگ میکنند، با #لبیکی ره آسمان میپیمایند و زمینینان را نظاره گرند اینها قصه ایست به تأسی از واقعیت قصه هر بار تکرار میشود اما تکراری نه!♡
.
🍃انتظار دختری برای پدر، آرمانی که به #شهادت ختم میشود، عقیده ای که #سوریه را خط مقدم انقلاب و #ایران بداند، هرگز تکراری نمیشود بلکه هربار دل من و تو را تکان میدهد🥺
.
🍃دل را صیقل دهیم تا آیینه عشق شود و منعکسکننده نور حق تا نشانی خانه یار را گم نکند و بلد راه شود بلد راه عاشقی ، راهی که پایان ندارد. مسیری که منتهی به #نور است و مهدی و امثال آن روشنایی همین مسیر را گرفتند که در نور خلاصه شدند❣
#شهادتت_مبارک
.
*نهال: اسم دختر شهید♡
دشمن بعثی وارد #ایران شده بود و برخی از مناطق مرزی ایران را اشغال کرده بود
شهید #سیدحسین گفته بود:
#ایران و #افغانستان ندارد؛ همه باید برویم #مسلمان با #مسلمان مرز ندارد؛ همه برادریم
┄┅─✵🕊✵─┅┄
@rasooll_khalili
┄┅─✵🕊✵─┅┄
جهانیان بدانند که ما فرزندان و نخبه های واقعی این کشور را فراموش نمیکنیم، آنان که ماندند و برای سازندگی و اعتلای ایران عزیزم کوشیدند و حتی جان دادند...
#ایران
#شهید_فخری_زاده🕊🌹
┄┅─✵🕊✵─┅┄
@rasooll_khalili
┄┅─✵🕊✵─┅┄
7.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 دیوار نویسی های جدید بر روی لانهجاسوسی انگلیس
🔹هشتک #کاسه_لیس انگلیس ما هی می نویسیم شما هی پاک کن....
#ایران
┄┅─✵🏴✵─┅┄
@rasooll_khalili
┄┅─✵🏴✵─┅┄
#خاطراتشهدا
مادر شهید حسین زینالزاده میگوید: پسرم دو بار از من خواست که دعا کنم شهید شود؛ شب آخری که میخواست برود گفت مادر دعا کن فقط شهید بشیم؛ مامان اگر من برم میتونم یک نسل رو نجات بدم.
#شهیدحسینزینالزاده💔
#ایران
┄┅─✵🏴✵─┅┄
@rasooll_khalili
┄┅─✵🏴✵─┅┄
این بانوی مکرمه، حاجيه خانم فاطمه عباسي ورده، مادر ۴ شهید است.
شهيدان احمدجوادنيا، علي جوادنيا، يونس جوادنيا، محمّد جوادنيا.
اینبانو در دیدار مادران شهدا با امام خمینی جمله عجیبی به امام خمینی (ره) گفتند.
مادر چهار شهید دفاع مقدس در دیداری حضوری با حضرت امام (ره) عکس فرزندان شهیدش را با خود آورده بود.
عکس اول را در آورد: این شهید اولم احمد است.
عکس دوم را گذاشت روی عکس احمد:
این شهید دومم علی است، سه سال با احمد تفاوت سنی داشت.
عکس سوم را آورد و گذاشت روی عکس علی؛ رفت بگوید این پسر سومم یونس …، سرش را بالا آورد، دید شانه های امام (ره) دارد می لرزد. امام(ره) گریه اش گرفته بود.
فوری عکس ها را جمع کرد زیر چادرش و خیلی جدی گفت:
چهار تا پسرم رو دادم که اشکتو نبینم!!
#ایران
┄┅─✵🏴✵─┅┄
@rasooll_khalili
┄┅─✵🏴✵─┅┄