eitaa logo
🕊 شـهیـدانــه 🕊
308 دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
101 فایل
[به یاد تمام شهدا ،شهیدانه ای به نام شهید مدافع حرم محمدحسن(رسول) خلیلی] 🌸متولد:1365/9/20 تهران 🌸شهادت: 1392/8/27سوریه 🌸مزار: گلزارشهدای بهشت زهرا، قطعه 53،ردیف87 کپی مطالب آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
✨او تولـد یافت ڪند🌼 ✨در ڪشور ڪند🌼 ✨اوتولد یافت تا شود🌼 ✨ماهمہ عاشق،او شود🌼 ✨او تولد یافت گردد 🌼 ✨ 🌼 💖 💐💐💐💐💐💐💐💐 💐 @rasooll_khalili 💐 💐💐💐💐💐💐💐💐
🕊 شـهیـدانــه 🕊
سالروز شهادت #ایران، او را می شناسید!؟؟ پدر اسرا ایرانی؟؟؟🤔 کسی که در دیداری صمیمانه با فرماندهے ڪل قوا و تجدید بیعت با معظم له مفتخر به لقب "سیـدالاسـرای ایران " ازسوی رهبر معظم انقلاب گردید. اولین و آخرین ایرانی. او فارغ‌التحصیل از بود، در سیزدهمین ماموریت هوایی مورد اصابت موشک زمین به هوا بعثی ها قرار میگیره و هواپیمایش سقوط میکند و زندگی اسارت او شروع میشود....هجده سال از سال پنجاه و نه تا هفتاد و هفت این اسارت طول می کشد... شانزده سال کسی از سرنوشت او خبر نداشته و مفقود بوده و هیچ اسمی حتی در صلیب سرخ هم نبوده... او با ۷۰ درصد جانبازی، سال ۷۷ به میهن برگشت... . این خلبان سرافراز روز نوزدهم مرداد سال 1388 براثر عارضه‌هاے ناشی از دوران اسـارت در سال‌های جنگ تحمیلی به فیـض شهــادت رسید. . 🌷خوشا زبانی که شهدا را یاد کند با ذکر یک 🌷 ✨ 🌙🌸 @rasooll_khalili
💔چه رازی در عالم نهفته است.. 🕊چهلم سردار و با سالگرد شهادت همزمان است.. سه فرمانده .. یکی از ، یکی از ، یکی از 💔 ═▩ஜ••❄️💝❄️••ஜ▩═ @rasooll_khalili ═▩ஜ••❄️💝❄️••ஜ▩═
🔻شهید زنجانی (رحمه الله علیه) خیلی مهمان‌نواز و کریم بود. که قرار بود برگردم دمشق، آمد دنبالم🚗 به همراه شیخ و چند نفر دیگر ما را به بازار برد. 🔻به یک مغازه فروشی رفتیم. یکی از عطرهای خوشبو را پیشنهاد کرد. قصد داشتم آن را به عنوان هدیه🎁 با خودم به ببرم. وقتی قیمت را پرسیدم، فروشنده گفت: «یازده هزار لیر». برای خرید مردد شدم، ولی به‌خاطر رودربایستی که با و شیخ داشتم‌ چیزی نگفتم. در دلم گفتم: «چه خبره برا یه عطر یازده هزار لیر بدم!» 🔻وقتی می‌خواستم پول💰 را حساب کنم، سید اجازه نداد و خودش کرد. شعارش این بود و همیشه می‌گفت: من باید ببخشم تا بهم بده 👈حالا من میگم بودن به اینه که آنور دست رفقات هم بگیری ... ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
🕊 شـهیـدانــه 🕊
طرح جدید به مناسبت وفات حضرت معصومه سلام الله علیها🍃🌹 ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
🍃مرغ دلم مسافر میشود در حرم عشق تو بانو، مهمان میشود♡ . 🍃سلام به تو ای بانوی سلام به تو ای خورشید زمین . 🍃اینبار میخواهم دست ذهن پریش احوالم را بگیرم و دست در دست دفتر روزگار را ورق زنیم از تو بگوییم، از تو ای سنبل و پاکی از تو ای کریمه ، از تو که حریم بارگاهت پناهگاهی برای دلهای به انتظار نشسته شده است، دلهایی که به آستان الهی دخیل بسته اند تا آن یار برساند. . 🍃خط به خطش که میخوانیم، باهم زمزمه وار لب به سخن میگشاییم، قلم بی جان چگونه‌ می تواند تمامیت تو را به خط بکشاند. مگر این زبان بسته چقدر توان این حجم از بزرگی را دارد. اما اینبار عرق شرم از جبین قلم میجوشد و بعد واگویه وار زمزمه میکند، ببخش ای زینب برادر که نمیتوانم از معصومانه ی روح تو نغمه سرایی کنم، ببخش ای زینت پدر که نمیتوانم برای فاطمه ی پدر نوحه سرایی کنم🥺 . 🍃این زبان چوبی در برابر پاکی روح تو فقط بلد است سر خم کند و سروری تو را فریاد کند🌹 . 🍃خوشا بحال خواهری چون تو را دارد ای که عصمت مطلق بود❤ . 🍃ای فلسفه ی شیدایی، ای گنجینه ی و دانش، امروز با رفتنت زمین در سوز سردی‌ِ جانکاهی فرو می رود.‌گویی خورشید جهان برای همیشه به خاموشی نشسته است . اما بعد از تو ای خورشید فروزش این حریم بارگاهت بود که مرهمی برای زخم نبودنت شد😓 . ✍نویسنده : . 🕊به مناسبت سالروز شهادت . 📅تاریخ انتشار : ۶ آذر ۱۳۹۹ .
🍃دخترک کنار باغچه نشسته بود و قصه می‌گفت نرگس ها چشم شده بودند و او را به دقت می‌نگریستند، گنجشکک روی زمین نشسته بود تماما گوش شده بود و تک تک حرف های دخترک را به ذهن می‌سپرد. سرو سایه انداخته بود روی سرش که آفتاب کمتر او را بیازارد🌴 . 🍃صدای دخترک بلند نبود اما به گوش رسید که از انتظارش گفت، از اینکه شاید پدر راه خانه را گم کرده و سرگردان است، قرار است برگردد منتها از تا اینجا راه زیاد است، گم شده... کاش راه را پیدا کند که کاسه صبرش لبریز از انتظار شده😔 . 🍃آسمان شنید و بغض کرد، دلش باریدن گرفت، نرگس ریخت و شکست و دخترک همچنان از سخن میگفت از بابا . . 🍃قلم نیز بغض کرد، از حسرت نهال* و انتظاری که پایان نداشت از روح آسمانی که جسمش در زمین سکنی گزید بهر تسلای دل همسر و فرزندانش و آه حسرت کشید از حرفی که روی کاغذ میرفت و حق مطلب را ادا نمی‌کرد😓 . 🍃رزم‌آورانی که میروند و مشق جنگ میکنند، با ره آسمان می‌پیمایند و زمینینان را نظاره گرند اینها قصه ایست به تأسی از واقعیت قصه هر بار تکرار میشود اما تکراری نه!♡ . 🍃انتظار دختری برای پدر، آرمانی که به ختم می‌شود، عقیده ای که را خط مقدم انقلاب و بداند، هرگز تکراری نمیشود بلکه هربار دل من و تو را تکان میدهد🥺 . 🍃دل را صیقل دهیم تا آیینه عشق شود و منعکس‌کننده نور حق تا نشانی خانه یار را گم نکند و بلد راه شود بلد راه عاشقی ، راهی که پایان ندارد. مسیری که منتهی به است و مهدی و امثال آن روشنایی همین مسیر را گرفتند که در نور خلاصه شدند❣ . *نهال: اسم دختر شهید♡
دشمن بعثی وارد شده بود و برخی از مناطق مرزی ایران را اشغال کرده بود شهید گفته بود: و ندارد؛ همه باید برویم با مرز ندارد؛ همه برادریم ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
جهانیان بدانند که ما فرزندان و نخبه های واقعی این کشور را فراموش نمی‌کنیم، آنان که ماندند و برای سازندگی و اعتلای ایران عزیزم کوشیدند و حتی جان دادند... 🕊🌹 ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
7.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 دیوار نویسی های جدید بر روی لانه‌جاسوسی انگلیس 🔹هشتک انگلیس ما هی می نویسیم شما هی پاک کن.... ┄┅─✵🏴✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🏴✵─┅┄
بدون شرح‼️‼️‼️ ┄┅─✵🏴✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🏴✵─┅┄
مادر شهید حسین زینال‌زاده می‌گوید: پسرم دو بار از من خواست که دعا کنم شهید شود؛ شب آخری که می‌خواست برود گفت مادر دعا کن فقط شهید بشیم؛ مامان اگر من برم می‌تونم یک نسل رو نجات بدم. 💔 ┄┅─✵🏴✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🏴✵─┅┄
این بانوی مکرمه، حاجيه خانم فاطمه عباسي ورده، مادر ۴ شهید است. شهيدان احمدجوادنيا، علي جوادنيا، يونس جوادنيا، محمّد جوادنيا. این‌بانو در دیدار مادران شهدا با امام خمینی جمله عجیبی به امام خمینی (ره) گفتند. مادر چهار شهید دفاع مقدس در دیداری حضوری با حضرت امام (ره) عکس فرزندان شهیدش را با خود آورده بود. عکس اول را در آورد: این شهید اولم احمد است. عکس دوم را گذاشت روی عکس احمد: این شهید دومم علی است، سه سال با احمد تفاوت سنی داشت. عکس سوم را آورد و گذاشت روی عکس علی؛ رفت بگوید این پسر سومم یونس …، سرش را بالا آورد، دید شانه های امام (ره) دارد می لرزد. امام(ره) گریه اش گرفته بود. فوری عکس ها را جمع کرد زیر چادرش و خیلی جدی گفت: چهار تا پسرم رو دادم که اشکتو نبینم!! ┄┅─✵🏴✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🏴✵─┅┄