eitaa logo
🕊 شـهیـدانــه 🕊
312 دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
101 فایل
[به یاد تمام شهدا ،شهیدانه ای به نام شهید مدافع حرم محمدحسن(رسول) خلیلی] 🌸متولد:1365/9/20 تهران 🌸شهادت: 1392/8/27سوریه 🌸مزار: گلزارشهدای بهشت زهرا، قطعه 53،ردیف87 کپی مطالب آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ . . . چشــــمت رهَـــــــــم نمیدهــــد به گذرگاهِ عافیـــــت بیمـــارم و خوشـــــم که دلـــــم مبتــــــلای توســــــت . . . .. میترسم بخاطر گناهانم از چشمانت افتاده باشم دلم خوش است فقط به اینکه تو حداقل نگاهمان میکنی و پیش خدا شفاعتمان میکنی گرچه بدم و بدی کردم .... . . . حالے،خیال وَصلت خوش می‌دَهد فَریبم..! . . . 🌸🍃 ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
﴾﷽﴿ در منطقه که بودیم، ﯾﮏ ﺷﺐ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﻭﯾﻢ ﮔﺸﺖ ﻭ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ. ﺑﺎﺭﺍﻥ شدیدی ﻣﯽﺁﻣﺪ. #ﻋﻤﺎﺭ ﮐﻪ ﺩﯾﺪ ﻣﻦ ﭼﻘﺪﺭ ﺧﺴﺘﻪ ام، ﺧﻮﺩﺵ ﻫﻤﺮﺍه ﺭﻭﺡ_ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﻣﯿﺜﻢ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺑﺮوند. ﺑﺎﯾﺪ ۱۲ ﮐﯿﻠﻮﻣﺘﺮ ﻣﯽﺭﻓﺘﻨﺪ ﺗﻮﯼ ﺩﻝ ﺩﺷﻤﻦ! ﺗﺎ ﯾﮏ ﻣﺴﯿﺮﯼ ﺭﺍ ﻣﯽﺷﺪ ﺑﺎ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺭﻓﺖ ﺟﻠﻮ؛ ﺣﺪﻭﺩ ﺳﺎﻋﺖ ﻧُﻪ ﺷﺐ ﺑﻮﺩ. ﺑﺎ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺭﺳﺎﻧﺪﻡ ﺷﺎﻥ ﻭ ﺧﻮﺩﻡ ﺗﻮﯼ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺧﻮﺍﺑﻢ ﺑﺮﺩ. ﺩﻡ ﺩﻣﺎﯼ ﺍﺫﺍﻥ ﺻﺒﺢ، ﺩﯾﺪﻡ ﺑﯽ ﺳﯿﻢ ﻣﻦ ﺭﺍ ﭘﯿﺞ ﮐﺮﺩ: «ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺑﺎش ﺳﻪ ﻧﻔﺮ ﻣﺴﻠﺢ ﺑﺎ ﺩﻭ ﺗﺎ ﺳﮓ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺗﻮﯼ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﭘﺮﺳﻪ ﻣﯽﺯﻧﻨﺪ.» ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩﻡ. ﺗﻮﯼ ﻓﮑﺮ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﭼﻪ ﮐﺎﺭ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﯾﮏ ﺩﻓﻌﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﻋﻤﺎﺭ ﻭ ﻣﯿﺜﻢ ﻭ ﺭﻭﺡﺍﻟﻠﻪ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻣﯽﺁﯾﻨﺪ ﻭ ﺩﻭ ﺗﺎ ﺳﮓ ﻫﻢ ﺩﻧﺒﺎﻝﺷﺎﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺧﺴﺘﮕﯽ ﺍﺯ ﺳﺮ ﻭ ﺻﻮﺭﺕ ﺷﺎﻥ ﻣﯽ ﺑﺎﺭﯾﺪ. ﻟﺒﺎﺱ ﻫﺎیشاﻥ ﻫﻢ ﺧﯿﺲ ﺁﺏ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﻧﺰﺩﯾﮏ ﮐﻪ ﺷﺪﻧﺪ، پرسیدم ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﺳﮓﻫﺎ چیه؟ عمار گفت: اینا رو خدا فرستاد کمکمون. سگ‌های ولگرد تو منطقه زیاد بودن. کافی بود یکی شون با دیدن ما پارس کنه تا لو بریم‌. اما این دو تا سگ که اومدن سمت‌مون روح‌الله از تو جیبش کمی بهشون نون داد. اونا هم دنبال مون راه افتادن. همین باعث شد سگ های دیگه با دیدن اینا پارس نکنن. خیلی خسته بودند. وقتی ﺑﺮﮔﺸﺘﯿﻢ ﻣﻘﺮ از خستگی خوابشان برد. ﯾﺎﺩﻡ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺩﻭ ﺭﻭﺯ ﻃﻮﻝ ﮐﺸﯿﺪ ﺗﺎ ﭘﻮﺗﯿﻦﻫﺎﯼﺷﺎﻥ ﺧﺸﮏ ﺷﻮﺩ. #نقل_خاطـره_از_جانبــاز_مدافع_حــرم_امیرحسیـن_حاجی_نصیــــری #حاج_عمار #شهید_محمدحسین_محمدخانی ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
🕊 شـهیـدانــه 🕊
🚨#خبر_فوری 🌷مدافع حرم عمه سادات #حامد_سلطانی در سوریه به فیض عظیم شهادت نائل آمد. 💠دعوتید به مراسم
و شهدای مدافع حرم تیپ سیدالشهدا💔 حامد در چهارمین سالگرد محمدحسین خودش رو به رفیقش رسوند😔😭😭😭😭 ایشون در حال پاکسازی مناطق آلوده به مین در سوریه به شهادت رسیدند🕊 شادی روح هر دو شهید صلوات ای دوست دست ما درمانده گان راهم بگیر الهی رزقی شهادت...✋ ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
درست پنج شنبه بعد ازشهادت سردار حاج قاسم سلیمانی کنار تربت شهید محمد حسین بودم که خانم میانسالی اومدن و از من پرسیدن شما مادر حاج عمار هستید ؟ بله ایشان تعریف کردند که شبی که سردار به خاک سپرده شدند در خواب دیدم درست همین جا کنار تربتش حاج عمار در حالی که حاج قاسم را روی شانه هایش نشانده بودو دستان سردار را در دست داشت و خیلی از شهدا هم دورشان بودند شادمان قهقهه زنان میرفتند. وقتی این را تعریف کردیاد سخن مقام معظم رهبری افتادم که فرمودند امروز ارواح مطهر شهدا روح حاج قاسم را در آغوش گرفتند. ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
🌷تهران که می‌آمد وعده می‌کرد در مراسم های حاج منصور ارضی. تازه موتور خریده بودم. بعد از گفتم می‌آیم دنبالت باهم برویم. 🌷از میدان شهدا که رد شدیم یک ماشین پیکان سفید آمد و پیچید جلوی ما. بدجور خوردیم بهش. پرت شدم. از بالای سرم رد شد خیلی متبحرانه خودش را جمع کرد. استخوان ترقوه‌ام شکست.😞 🌷محمدحسین زخم های سطحی برداشت. می‌خواستم زنگ بزنم به پلیس، نگذاشت. می‌گفت ... گفتم: بابا من داغون شدم، چیزی از موتورم نمونده گفت: این بنده خدا گناه داره، گرفتاره 🌷بالاخره به راننده ماشین گفت برو! من رو برد بیمارستان امام حسین (ع). دکتر آورد بالای سرم. اذان گفتند؛ بدون نیت کرد؛ هرچه اصرار کردم نرفت خانه 🌷بچه اولش که به دنیا آمد از همان بدو تولد مشکل تنفسی داشت. هرچی زنگ می‌زدم جواب نمی‌داد. بعد از چند روز پیام داد: دارم پسرم را دفن می‌کنم 🌷از یزد که آمد نمی‌خواستم راجع به آن قضیه صحبت کنم. معلوم بود در دلش غصه دارد. با خانمش می‌آمد مسجد ارگ 🌷یکدفعه گفت: اگر این مناجات حاج منصور نبود نمی‌دانم می‌توانستم این درد را تحمل کنم یا نه‌😞... اینجا که میام آرام می‌شوم. ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
📤 🍂اصلا تکه کلامش این بود که "خودت رو خرج امام حسین(ع) ❤️کن. معلوم نیست از این مجلس به مجلس بعدی برسی!"🌱 🏴 🏴 ┄┅─✵🏴✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🏴✵─┅┄
﴾﷽﴿ در منطقه که بودیم، ﯾﮏ ﺷﺐ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﻭﯾﻢ ﮔﺸﺖ ﻭ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ. ﺑﺎﺭﺍﻥ شدیدی ﻣﯽﺁﻣﺪ. ﮐﻪ ﺩﯾﺪ ﻣﻦ ﭼﻘﺪﺭ ﺧﺴﺘﻪ ام، ﺧﻮﺩﺵ ﻫﻤﺮﺍه ﺭﻭﺡ_ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﻣﯿﺜﻢ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺑﺮوند. ﺑﺎﯾﺪ ۱۲ ﮐﯿﻠﻮﻣﺘﺮ ﻣﯽﺭﻓﺘﻨﺪ ﺗﻮﯼ ﺩﻝ ﺩﺷﻤﻦ! ﺗﺎ ﯾﮏ ﻣﺴﯿﺮﯼ ﺭﺍ ﻣﯽﺷﺪ ﺑﺎ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺭﻓﺖ ﺟﻠﻮ؛ ﺣﺪﻭﺩ ﺳﺎﻋﺖ ﻧُﻪ ﺷﺐ ﺑﻮﺩ. ﺑﺎ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺭﺳﺎﻧﺪﻡ ﺷﺎﻥ ﻭ ﺧﻮﺩﻡ ﺗﻮﯼ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺧﻮﺍﺑﻢ ﺑﺮﺩ. ﺩﻡ ﺩﻣﺎﯼ ﺍﺫﺍﻥ ﺻﺒﺢ، ﺩﯾﺪﻡ ﺑﯽ ﺳﯿﻢ ﻣﻦ ﺭﺍ ﭘﯿﺞ ﮐﺮﺩ: «ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺑﺎش ﺳﻪ ﻧﻔﺮ ﻣﺴﻠﺢ ﺑﺎ ﺩﻭ ﺗﺎ ﺳﮓ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺗﻮﯼ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﭘﺮﺳﻪ ﻣﯽﺯﻧﻨﺪ.» ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩﻡ. ﺗﻮﯼ ﻓﮑﺮ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﭼﻪ ﮐﺎﺭ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﯾﮏ ﺩﻓﻌﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﻋﻤﺎﺭ ﻭ ﻣﯿﺜﻢ ﻭ ﺭﻭﺡﺍﻟﻠﻪ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻣﯽﺁﯾﻨﺪ ﻭ ﺩﻭ ﺗﺎ ﺳﮓ ﻫﻢ ﺩﻧﺒﺎﻝﺷﺎﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺧﺴﺘﮕﯽ ﺍﺯ ﺳﺮ ﻭ ﺻﻮﺭﺕ ﺷﺎﻥ ﻣﯽ ﺑﺎﺭﯾﺪ. ﻟﺒﺎﺱ ﻫﺎیشاﻥ ﻫﻢ ﺧﯿﺲ ﺁﺏ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﻧﺰﺩﯾﮏ ﮐﻪ ﺷﺪﻧﺪ، پرسیدم ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﺳﮓﻫﺎ چیه؟ عمار گفت: اینا رو خدا فرستاد کمکمون. سگ‌های ولگرد تو منطقه زیاد بودن. کافی بود یکی شون با دیدن ما پارس کنه تا لو بریم‌. اما این دو تا سگ که اومدن سمت‌مون روح‌الله از تو جیبش کمی بهشون نون داد. اونا هم دنبال مون راه افتادن. همین باعث شد سگ های دیگه با دیدن اینا پارس نکنن. خیلی خسته بودند. وقتی ﺑﺮﮔﺸﺘﯿﻢ ﻣﻘﺮ از خستگی خوابشان برد. ﯾﺎﺩﻡ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺩﻭ ﺭﻭﺯ ﻃﻮﻝ ﮐﺸﯿﺪ ﺗﺎ ﭘﻮﺗﯿﻦﻫﺎﯼﺷﺎﻥ ﺧﺸﮏ ﺷﻮﺩ. ┄┅─✵🏴✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🏴✵─┅┄
☆به نام زیبا مصَوَّر هستی☆ . 🍃دنیا سرایی است، که نابودی برایش مقدر گشته و کوچ کردن مردمش از آن، حتمی است. دنیا در دیده‌ی ، مانند سایه‌ی زوال ظهر است، که هنوز گسترده نشده، جمع می شود و هنوز بلنده نشده، کوتاه می‌گردد.* . 🍃چه زیباست، این چنین . زیبا و . و این علم، این ، این ایمان، در هر آن کسی متجلی می‌گردد، که باشد و سائل کوی یار🌹 . 🍃چه در که در ایام شکوه شکوفایی آمالش پرسه می‌زند، چه در که دیری نیست وصل دلدار و همرهش، میسَر گشته و چه در پیری جهان دیده که گویی و رنجور است. . 🍃به یقین، او هم به چنین باوری دست یافته بود، که از عمق جان و از ورای ، دیده فروبست از این زمانه‌ی وهم آلودِ سایه وار، دیده فروبست و خردمندانه عاشقی کرد❤️ . آری! چنین است و باید اندشید، که ما نیز چون او گشته ایم؟ خردمند و . عبد و . شایسته‌ است که بیندیشیم، چه باید کرد و از کدامین ، دیده فروبست؟ . پ.ن: * خطبه های ۴۵ و ۶۳ نهج البلاغه . ✍️نویسنده : . 🕊به مناسبت سالروز شهادت . 📅تاریخ تولد : ۹ تیر ۱۳۶۴ . 📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱۳۹۴.حلب سوریه . 📅تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱۳۹۹ . 🥀مزار شهید : بهشت زهرا قطعه ۵۳ .
11.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•●🕊⃝⃡❥‌●• پــࢪوࢪدگـاࢪا ... حقیقٺ " شهادتــ❥ " چیسٺ⁉️ ڪہ بࢪ ↯ هࢪ بنـده‌اۍ⤶نصیبــ میگࢪدد🌱 این‌چنیـن نوࢪانـے ۆ زیبــا میشـۆد.🦋 ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
🌱 می گویند : شهدا رفتند تا ما بمانیم...🥀 ولی من میگویم : "شهدا رفتند تا ماهم به دنبالشان برویم" آری! جا مانده ایم... دل را باید صاف کرد ! 🍂 🥀 🌷 @shahidmohamadhosinmohamadkhani ═✧❁🌸یازهـرا🌸❁✧═┄