💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
❣
🌹
#خاطره
🔰یک روز که حسابی دلش هوای #روح_الله را کرده بود، دور از چشم خانواده اش به خانه خودشان🏘 رفت.
کلید را که به در🚪 انداخت و وارد شد بیشتر احساس #دلتنگی💔 کرد.
خیلی دلش برای روح الله تنگ شده بود😢 با قدم های آهسته و چشمی #گریان، خودش را به اتاق او رساند. به کتابخانه📚 #روح_الله نگاه کرد. از بین آن همه کتاب و جزوه های #نظامی، نگاهش روی هشت کتاب سهراب سپهری، که روح الله برایش کادو🎁 خریده بود ثابت ماند.
جلو رفت و آن را از بین کتاب های دیگر بیرون کشید📕 با دست خاک رویش را پاک کرد و آن را باز کرد📖 #کتاب را ورق زد، دوتا #گلبرگ گل رز🌹خشک شده از آن بیرون افتاد. #زینب عادت داشت، گل هایی را که روح الله برایش می خرید، پرپر می کرد و لای کتاب #خشک می کرد.
در یکی از #نبودن های روح الله، وقتی دلتنگش💔 شده بود، روی یکی از گلبرگ ها نوشت: آن چنان #مهر_توام در دل و جان جای گرفت، که اگر #سر برود از دل و از جان نرود❌ این گلبرگ را خودش نوشته بود.
اما جریان #گلبرگ_دوم را نمی دانست. وقتی آن را برگرداند، دستخط #روح_الله را شناخت که روی #گلبرگ نوشت بود:
••●❣ عشقِ من #دلتنگ_نباش ❣●••
#شهید_روح_الله_قربانی🌷
#سالروز_ولادت
🌹
🌺
🌸
🌿🍃 @rasooll_khalili
🍃🌺🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_محمد_جعفر_خانی🕊🌹
#زندگینامه1️⃣1️⃣
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
🚩فتح قله های امنیت
بچه های #صابرین با وجود ان که هوا #تاریکی مطلق بود، از امکانات دید در شب استفاده کردند و مسیر را شناسایی کردند.
#تخلیه جاسوسان کمر ضذانقلاب را شکست💯
#اولین شلیک را آنها کردند و همین اشکال ما بود چون در مرحله اول #عملیات جاسوسان،
#تعدادی از بچهها تا دهانه سنگر ضدانقلاب رفتند و متاسفانه اولین شلیک را آنها انجام دادند و بچهها #شهید شدند.🕊🕊🌹
ضدانقلاب #اصرار ما را برای تصرف آنجا دید و #مجددا تلاش کرد واسطه بیندازد که درگیر نشود. خودشان هم اولین قدم را برای آتش بس برداشتند.
ما #گفتیم تنها راه آتش بس این است که اینجا را #تخلیه کنید. تنها راهش همین است. میدانستند که ما اصرار داریم که اینجا را #بگیریم و بالاخره هم میگرفتیم.,
24 ساعت به آنها #فرصت دادیم که منطقه را #تخلیه کنند. روز موعد که شد عمل #نکردند. ما هم در همان روز روشن همه بلدوزرها و #تانکها راحرکت دادیم. باز 5-6 ساعت #مهلت خواستند و گفتند ما فردا صبح اینجا را تخلیه میکنیم. همین برای نیروهای رزمیشان #شکننده بود. وقتی منطقه تخلیه شد، از چهرههایشان معلوم بود که چقدر #ضربه خوردهاند.
بعد از #تخلیه در 26 شهریور، ما در منطقه #مستقر شدیم که عملا از کترال تا جاسوسان آزاد و مقرهای دوله کوکه 1 و 2 و 3 #آزاد شدند.✌️
#جاسوسان منطقه بسیار مهمی بود. 50 سال است که تمام #سیاستهای کردستان عراق در آنجا رقم میخورد. هر #گروهی با دولت به مشکل برخورد کرده، اینجا بود. این #شکست برای ضد انقلاب هم از نظر #سیاسی و هم از نظر #نظامی شکست بزرگی محسوب میشد.⏯
ادامه دارد◀️
💠برشی از کتاب #دلتنگ_نباش
می ترسم اگه بفهمن طراحی و خطاطی بلدم، من رو ببرن تو قسمت #فرهنگی.
من آدم #نظامی ام. دوست دارم تو همین قسمت بمونم. اصلا فکر میکنی برای چی هنر رو ول کردم⁉️ درصورتی که واقعا درسم خوب بود.
چون حس کردم دانشگاه هنر من رو از #امام_حسین(ع) دور می کنه، اما سپاه نه، #سپاه داره من رو به اون چیزی که دوست دارم می رسونه😍 راه سپاه راه امام حسینه
_اینجوری که میگی به #هنر علاقه داشتی💖 پس برات سخت بوده که بخوای ولش کنی، نه؟
+آره سخت بود یه روز تو نمازخونه دانشگاه هنر که بودم، نشستم باخودم فکر کردم💬 گفتم الان اینجایی که وایسادم چقدر با امام حسین (ع) #فاصله داره؟
دیدم خیلی فاصله دارم💕 این فاصله به جایی رسیده بود که انگار لبه #پرتگاه بودم. کافی بود فقط یک قدم، فقط یک قدم بردارم تا همه چیز نابود بشه💥موقعیت همه چیزم برام فراهم بود، اما من راه امام حسین (ع) رو انتخاب کردم✅ دل کندم از اونجا.
#شهید_مدافع_حرم روح الله قربانی🌹
سالروز تاسیس #سپاه_پاسداران گرامی باد🇮🇷
┄┅─✵🕊✵─┅┄
@rasooll_khalili
┄┅─✵🕊✵─┅┄
3.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📚برشی از کتاب #سربلند
📝زمزمه🎶 رفتن محسن به #سپاه اول توی خانواده خانمش پیچید. من خودم دوست داشتم عضو سپاه شوم. همان اوایل جنگ💥 که رفتم #جبهه . خب نشد🚫؛ اما درمورد محسن مخالفت کردم که جای پایش را سفت کنم تا فردا کسی #اعتراض نکند.
📝به پدرخانمش گفتم: آدم #نظامی اختیارش دست خودش نیست❌. شب و نصفهشب زنگ میزنند☎️ باید زن و بچه رو ول کنه بره به امون خدا. بعدا گله نکنی!
📝به مادرش هم گفتم:کسی که سپاه بره #جون_سالم به در نمیبره. یا شل و پل میشه یا #کشته. بعدا گریه و زاری😭 نکنی.از وقتی رفت توی #سپاه نگرانش بودم. همیشه نگرانش بودم؛⚡️ ولی فکر نمیکردم به این زودی #شهید شود🌷.
📝سیدرضا نریمانی شعری دارد که میگوید: یه دسته گل دارم برای این #حرم میدم... روی این شعر #حساس بودم. اگر میشنیدم به هم میریختم😥. کسی حق نداشت توی خانهی ما🏡 این مداحی را گوش کند🎧 یا بخواند...
راوی : پدر شهید
#شهید_محسن_حججی💔
┄┅─✵🕊✵─┅┄
@rasooll_khalili
┄┅─✵🕊✵─┅┄