«باید دنبال پرچمت تا ابد رفت....»
روایت #زهراجلمبادانی از استان #خراسان_رضوی شهر #سبزوار:
دستِ خدا
روضۀ مقاومت این بار رنگ و بوی دیگری داشت. ما تا به حال کلی روضۀ مقاومت برای شهدای مختلف گرفته بودیم، اما این یکی جنسش فرق داشت. روضۀ این بار پر شده بود از رنگ زیبای همدلی و همکاری. از برکات شهادت شهدای خدمت این بود که همۀ مجموعههای فرهنگی مردمی شهر را دور هم جمع کرده بود. همه یکی شده بودیم و دنبال یک چیز بودیم. روز روضه رسید و ما مثل همیشه منتظر مهمانهایمان بودیم. خیلی زودتر از چیزی که فکرش را بکنیم سالن پر شد و مهمانها مجبور شدند از سالن دیگری برای شنیدن روضۀ مقاومت استفاده کنند. استقبال مردم از روضه بی نظیر بود و ما در بهت بودیم!
پذیرایی که برای مهمانها آماده کرده بودیم، خیلی زود تمام شد. دویدم سمت در که بروم و دو سه بسته میکادو تهیه کنم. هنوز پایم را بیرون نگذاشته بودم که یکی از مهمانها رسید و یک جعبه میکادو گذاشت توی بغلم و گفت: «نذریه،بیزحمت پخش کنید!» چشمانم پر از اشک شده بود. رفتم نذری را دادم به بچهها که پخش کنند، خودم هم برگشتم سمت در تا بروم و دو جعبه دیگر میکادو تهیه کنم،
نرسیده به در خروجی، مهمانی با دو سینی حلوا جلویم سبز شد و گفت: «بیزحمت این رو هم پخش کنید!» این حلواها آمده بودند تا کسی مثل من همه جوره باورش شود، هوای روضۀ مقاومت را خود خدا دارد!
#به_یاد_واعظ_مدافع_قرآن
#عهد_خستگی_ناپذیری
#قسم_به_خون_تو
#دهه_هشتادی_و_نودیا
#به_رسم_خادم_الرضا
🌐www.rastadot.ir/khadem8
@rastadot_ir_khadem8
«باید دنبال پرچمت تا ابد رفت....»
روایت #محمد_حسین_ایزی از یک #نقش_آفرینی برای #رییس_جمهور_شهید و یارانش از استان #خراسان_رضوی شهر #سبزوار:
📌 #رئیسجمهور_مردم
روایت بیرجند
بخش اول
با تاکسی از سبزوار راه افتادهایم طرف بیرجند. میرویم تا فردا صبح در تشییع شهدای خدمت باشیم و واکنش مردم را ثبت کنیم.
راننده تاکسی میگوید:
- در فوت هیچ شخصی لباس سیاه نپوشیدم جز امام حسین و آقای رئیسی.
ادامه دارد...
#سهم_کوچک_من
#عهد_خستگی_ناپذیری
#قسم_به_خون_تو
#دهه_هشتادی_و_نودیا
#به_رسم_خادم_الرضا
📲 ۵۰۰۰۴۸۴۹ #نقش_افرین
💌 شما هم راوی این لحظهها باشیدو روایتهایتان را با ما به اشتراک بگذارید👇
🌐www.rastadot.ir/khadem8
@rastadot_ir_khadem8
«باید دنبال پرچمت تا ابد رفت....»
روایت #راوی از استان #خراسان_رضوی شهر #سبزوار:
همنشین کوخ نشینها
تو عزیز خانه ی ما شدی شهید جمهور
🏠منطقه هفتتیر سبزوار
#عزیز_خانه_ما
#عهد_خستگی_ناپذیری
#قسم_به_خون_تو
#دهه_هشتادی_و_نودیا
#به_رسم_خادم_الرضا
📲 ۵۰۰۰۴۸۴۹ #نقش_افرین
🌐www.rastadot.ir/khadem8
@rastadot_ir_khadem8
«باید دنبال پرچمت تا ابد رفت....»
روایت #منتظر از استان #خراسان_رضوی شهر #سبزوار:
نذرِ جمهور
خبر را که شنیدم ختم صلوات برای سلامتیشان گرفتم. تسبیحم را برداشتم و شروع کردم به صلوات فرستادن. توی حال و هوای خودم بودم که چشمم افتاد به دختر ششسالهام. تسبیح سبزرنگی را برداشته بود و صلوات میفرستاد. توی چشمهایم نگاه کرد و گفت: «مامان! منم صلوات میفرستم تا رئیس جمهور زود خوب بشه!»
#سهم_کوچک_من
#عهد_خستگی_ناپذیری
#قسم_به_خون_تو
#دهه_هشتادی_و_نودیا
#به_رسم_خادم_الرضا
📲 ۵۰۰۰۴۸۴۹ #نقش_افرین
🌐www.rastadot.ir/khadem8
@rastadot_ir_khadem8
«باید دنبال پرچمت تا ابد رفت....»
روایت #خادم از استان #خراسان_رضوی شهر #سبزوار:
جشنی که عزا شد
از هفته قبل مدام با خودم فک میکردم برای ولادت امام رضا چکار کنم؟ با وجود نوزاد سه ماههام هرکاری را بالا پایین میکردم میدیدم نمیشود. در یخچال را که باز کردم شیشه سس توی یخچال چشمک میزد. به دلم افتاد کمی الویه درست کنم و بین نیازمندان توزیع کنم. اما بدون برنامه ریزی قبلی یکهو دو تا کار وقت گیر هم سپردند دستم برای جشن دوشنبه شب. دودو تا چهارتایی کردم و با خودم گفتم: «احتمالا این کار ثوابش بیشتره پس نذری باشه واسه بعد!»
سرگرم کار بودم که ناگهان اخبار سقوط رو دیدم.
دل توی دلم نبود. تا دیروقت بیدار ماندم و تسبیح چرخاندم. خبر شهادت را که شنیدم گریه امانم نمیداد. یاد روز سخت 13 دی 98 افتادم. دیگر جشنی در کار نبود. آستینها را بالا زدم و الویههای نذریام را این بار برای شهدای خدمت آماده کردم.
#سر_خُم_مِی_سلامت
#عهد_خستگی_ناپذیری
#قسم_به_خون_تو
#دهه_هشتادی_و_نودیا
#به_رسم_خادم_الرضا
📲 ۵۰۰۰۴۸۴۹ #نقش_افرین
🌐www.rastadot.ir/khadem8
@rastadot_ir_khadem8