بچه ها را به سمت بهترین شدن هدایت نکنید. پدر و مادری مراجعه کرده بودند و در مورد فرزند دخترشان مسئله ای داشتند، می خواستند فرزندشان بهترین باشد و مسئله شان این بود که درس نمی خواند، گفتم خوب نخونه! فوقش رفوزه میشه و یک سال درجا می زنه! چرا بچه ی شما اجازه نداره که یکسال رفوزه بشه؟ گفتند: نه درحد رفوزه که نیست، منظور ما اینه که نمره اش بعضی وقت ها زیر 18 میشه خیلی به ندرت ولی ما می خواهیم که اصلاً این طور نشه! ما از اون فقط 20 می خواهیم. این بچه مدرسه راهنمایی می رفت.
گفتم ببخشید شما پدرومادر همیشه 20 بودید؟ به خودتان چند می دهید؟ گفتند: نه بابا ما که 12 هم به زور می گرفتیم. گفتم: خوب12 که خیلی عالیه، این قدر بچه تان را تحقیر نکنید،12 یعنی تو 60درصد وظیفه ات را خیلی خوب انجام دادی و نمره ی 12 نمره ی خیلی خوبی است.
تدریس من در این کلاس ها مگر بدون عیب و 20 است؟ من اگر نمره ی 15 از تدریس در این کلاس بگیرم خیلی عالیه یعنی 75 درصد مطلب را توانستم برسانم.مادرها هم اگر 14 بگیرند خیلی عالیه یعنی 70 درصد وظیفه ی مادری را خوب انجام داه اند. ما در حوزهای مختلف کاری برآورد می کنیم و معدل می گیریم اگر این معدل بالای 50 درصد باشد می گوییم آن کار یا آن زندگی موفق و خوشبخت است چون نمره ی 10 به بالا شده است. خیلی از زندگی های مشترک ما زیر 10 است. خودمان را بسنجیم و ببینیم چه نمره ای داریم آنوقت از بچه هایمان انتظار داشته باشیم.
بهترین شدن یک عامل تخریب و عامل پایین آمدن عزت نفس است. مسابقه یعنی چی؟ یعنی سبقت. سبقت از گذشته ی خودمان نه کس دیگری. رقابت یعنی نگهداری، پاسبانی و حفاظت از آن چیزی که داریم. شکست و پیروزی اصلاً مفهوم ندارد. این قدر بچه ها را به عرصه ی شکست و پیروزی و بردن و باختن، نبرید. شکستی وجود ندارد، پیروزی هم وجود ندارد. همه ی این ها ساخته ی ذهن بشر است و عامل آزار بشریت. باید قدرت پیدا کنیم و این توهمات را بیرون بریزیم. ادیسون 100 بار لامپ اختراع کرد و موفق نشد، به او گفتند: خسته نشدی این همه شکست خوردی؟ گفت من شکست نخوردم بلکه صد راه پیدا کردم که نمی شود با آن ها لامپ را روشن کرد.
یک عده موفق می شوند که دانشگاه بروند و یک عده هم موفق نمی شوند که وارد دانشگاه شوند، هردو حالت پیروزی است کدامش شکست است؟ کسی که 5 سال پشت کنکور مانده درواقع روش هایی پیدا کرده که می توان با آن ها 5 سال کنکور داد و وارد دانشگاه نشد. شکست و پیروزی معنا ندارد. ما در زندگی شکست نداریم، پیروزی هم نداریم؛ چون قرار نیست به جایی برسیم.
14_panahian_hefazat.az_etelaat_(www.rasekhoon.net).mp3
3.31M
⭕️ تصمیم های خودتون رو افشا نکنید
خصوصا خانم ها!
دیدن دو نوع است:
🔸دیدن سطحی
🔸دیدن عمیق
دیدن سطحی فقط پوسته و ظاهر را توجه میکند و دیدن عمیق هم ظاهر وهم عمق و محتوا را نگاه میکند.
یک مادر سطحی نگر وجزیی نگر فقط میگوید چرا بچه من بدغذا است، ولی مادر عمیق نگر وکلی نگر از دل بدغذایی چندین دلیل و معنا را استخراج میکند.
به دوکلمه زیرتوجه کنید
🔸کشف= آشکارسازی
🔸حجاب=پنهان سازی
حجاب یعنی پرده و پنهان کننده. ما نمی توانیم بدون پرداختن به بحث حجاب وارد موضوع دیدن شویم. لطفاً کلمه ی حجاب بار فرهنگی در ذهنتان ایجاد نکند، منظور من حجاب خانم ها نیست به آن هم اشاره خواهیم کرد ولی منظور من کلی است.
ما برای دیدن احتیاج به نور داریم. تا نور نباشد ما نمی توانیم کشف کنیم. عامل کشف نور است. عامل پنهان کردن و کشف نکردن حجاب وتاریکی است. باید نور باشد تا بتوانیم ببینیم. پس برای دیدن باید حجاب ها را برداریم.
نکته ی مهم در دیدن این است که کجا باید حجاب باشد؟ کجا آشکارسازی؟ کجا باید پنهان کنیم و کجا باید آشکار سازیم. این چیزی است که در زندگی ما رابطه اش بهم ریخته و جایی که باید پنهان کنیم، آشکار می کنیم و جایی که باید آشکار کنیم، پنهان می کنیم.
آن چه که در کودکان ما یا در باورهای ما راجع به کودکان باعث می شود که بچه ها دیدن یعنی "عمیق دیدن" را یاد نگیرند، این است که بچه های ما هدایت می شوند به سمت دیده شدن "مورد توجه دیگران قرارگرفتن
دیده شدن، حجاب دیدن است. هرجایی که بخواهیم دیده شویم، از دیدن محروم می شویم. و هرجا که دیده نشویم، آن موقع است که قدرت دیدن پیدا می کنیم.
بحث دیدن را من از دو سال پیش که با دوستی که دست اندرکار آموزش و پرورش بودند و با بچه ها سروکار داشتند راجع به خلاقیت صحبت می کردم، دنبال کردم. ایشان عقیده داشتند که بچه های ما اصلاً خلاق نخواهند شد! چون بچه های ما خلاق دیدن را بلد نیستند. و تا وقتی که نتوانند خلاق ببینند، محال است که خلاقیت پیدا کنند. کلاس و آموزش هیچ کسی را خلاق نمی کند مگر این که نگاه خلاق بین داشته باشیم.
بچه های ما خلاق نگاه نمی کنند چون خود ما هم این نگاه را بلد نیستیم. خلاقیت جزء بُعد عمیق دیدن است. خلاقیت در سطح نیست بلکه در عمق است. چون نمی توانیم عمیق ببینیم، نمی توانیم خلاق شویم. مشکل بچه های ما و خود ما این است که نگاه عمیق نداریم. پس چه کنیم که دیدن را یاد بگیریم..
🔴 #آقایان_بخوانند
✅ #معجزه_کلام
💠 گاهی برخی جملات #معجزه میکنند. مردها باید با تفکر، برخی جملات را برای #تسکین دل همسرشان بر زبان جاری کنند.
💠 مثلا زن با شنیدن این #جملات قوت قلب پیدا میکند:
_امروز خسته شدی بذار کمکت کنم
_چی میخوای برات بخرم
_اعصابتو خرد نکن
_ بهت حق میدم
_نبینم غصه بخوری
_بریم یه هوایی بخوریم
_ همیشه در کنارتم
_ و ....
🍃❤️
🔸 جشن شکوفایی بچه!
ماجرا از آنجایی شروع شد كه ما به یك مهمانی «اعلام خبر بارداری» دعوت شدیم.
اول با خودمان گفتیم «آخی! خودشون خوشحالن دارن بچهدار میشن، میخوان ما رو هم شریك كنن». آن موقع نمیدانستیم از این به بعد هربار كه آنها خوشحال هستند، قرار است ما هم شریك باشیم و كادو بدهیم.
ما بیخبر از سرنوشت شومی كه در انتظارمان بود، خوشحال به آن مهمانی رفتیم. به عنوان هدیه هم از این سكه گرمیها دادیم كه هم بالاخره طلاست، هم خیلی گران نیست.
چند هفته بعد از آن مهمانی، با ذوق و شوق تماس گرفتند و گفتند به مناسبت «تعیین جنسیت بچه»، یك مهمانی كوچك گرفتهاند. هرچه اصرار كردیم بگویند بچه دختر است یا پسر، كه حداقل بدانیم هدیه صورتی تهیه كنیم یا آبی، قبول نكردند و گفتند كه باید همان شب سورپرایز شویم. ما یك هدیه سفید خریدیم و به مهمانی رفتیم؛ سعی كردیم خودمان را سورپرایزشده نشان دهیم و در حالی كه وانمود میكنیم اصلا انتظارش را نداشتهایم، بابت مشخص شدن جنسیت بچه، به والدینش با هیجان تبریك بگوییم.
نه ماه كه تمام شد، فرزند دلبندشان به دنیا آمد و در این مرحله، علیرغم دانستن جنسیت بچه، فقط باید یك تكه طلای سنگین هدیه میدادیم. از شانس ما بچه هم پسر بود و با این حساب، یك سور دیگر به مجموعه جشنها اضافه میشد.
چند ماه بعد، وقتی كمكم داشتیم نگران میشدیم كه چرا این بچه دندان درنمیآورد، زنگ زدند و گفتند: «جشن دوتا دندونش رو باهم گرفتیم، منتها یهكم بزرگتر و سنگینتر. بالاخره دوتا دندون با همه دیگه». و بدین ترتیب ما هم با یك هدیه كه چند گرم سنگینتر بود و مناسب دوتا دندان باهم، به «جشن دندونی» رفتیم.
به جز جشنهای تولد، جشن راه افتادن و جشن زبان باز كردن، خیالمان راحت بود تا زمان «از شیر گرفتن»، جشنی نخواهیم داشت كه با یك «گودبای پمپرز» ناگهانی غافلگیر شدیم. فكر اینجایش را نكرده بودیم. به این مناسبت فرخنده هم كادویی جز چند دست شلوار اضافه و قالیچه زاپاس به ذهنمان نرسید. هدایا را زدیم زیربغلمان و به جشن رفتیم. با اینكه دست و دلمان نمیرفت در مهمانیای كه تم لباسها «قهوهای» و كیك هم به شكل «پوشك» بود چیزی بخوریم، وقتی بچه میگفت شماره يك یا بعضا دو دارد، سعی میكردیم اشك شوق در چشمانمان حلقه بزند و ایستاده او را تشویق میكردیم.
بعد از اینكه فرزند دلبندشان به مدرسه رفت، نفس راحتی كشیدیم. خوشحال بودیم كه زندگیمان به حالت عادی بازگشته و كمكم داشتیم روحیهی ازدسترفتهمان را بهدست میآوردیم. تا اینكه چند روز پیش تماس گرفتند و اعلام كردند ما به جشن «به فكر به دنیا آوردن فرزند دوم افتادن» دعوت شدهایم!😜😁😁😂😂😅
💖 ۱۶ نکته مهم همسرداری
❤ به او بگویید که او را دوست دارید و به وجودش افتخار می کنید.
❤ به او اعتماد داشته باشید.
❤ وقتی به منزل برمی گردد، خوشحال باشید.
❤ به هیچ یک از اعضای خانواده اجازه ندهید به او بی احترامی کنند.
❤ در مقابل کسی که به او بی احترامی می کند بایستید.
❤ از تلاشی که برای زندگی تان می کند قدردانی کنید.
❤ در کارهای تان با او مشورت کنید.
❤ بیش از اندازه کار نکنید، برای او نیز وقت بگذارید.
❤ مغرور نباشید و اشتباهات تان را بپذیرید.
❤ وقتی به هر دلیلی دچار استرس است او را آرام کنید.
❤ اگر مشغول صحبت با شماست، گوش کنید و با طرح چند سوال به او نشان دهید که کاملا به او توجه دارید.
❤ به دلیل هر آنچه که هست به او افتخار کنید.
❤ وقتی با او هستید پرانرژی باشید.
❤ حتی در غیاب او، در مقابل دیگران از او به خوبی یاد کنید.
❤ در مقابل دیگران به او افتخار کنید.
❤ دیگران را با او مقایسه نکنید