eitaa logo
رستگاران
210 دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
894 ویدیو
62 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💠﷽💠 🔴 نقد 💠 ، برنامه ایست که استعدادهای برتر رشته‌های مختلف را کشف می‌کند و نمایش می‌دهد. اما بعد از دیدن چند برنامه، مخاطب، چه چیزهایی را به عنوان خواهد شناخت؟ با نگاهی به برنامه‌های پخش شده، مواردی که بیشترین تکرار را داشته‌اند می‌شماریم: 🔸توانایی‌های و غریب ذهنی (مثل محاسبات ریاضی، حافظه و...) 🔸توانایی‌های خاص و ورزشی (مثل حرکات رزمی، دوچرخه سواری و...) 🔸توانایی های خارق‌العاده (مثل چسبیدن اشیاء به بدن) 🔸خوانندگی 🔸مجری‌گری 🔸بازیگری 🔸استندآپ کمدی 🔴 احتمالا چیز خیلی بیشتری نمی‌توانید به این فهرست اضافه کنید. یک بار دیگر را مرور کنید، به نظر شما کسی که طی دو سال گذشته مثلاً 10 داشته است، صاحب استعداد نیست؟ یا کسی که توانسته با دست خالی 15 ایجاد کند، کارش کمتر از شکستن چوب با بدن است؟ توانایی خوب به نحوی که دانش آموزان درس و مدرسه شوند، چه نسبتی با استندآپ کمدی دارد؟ 💠 می‌بینیم که عصر جدید به طور جدی کلمه «استعداد» را در یک مجرای مشخص قرار می‌دهد. بدیهی است که در برنامه، هرگز سایر انواع استعداد نمی‌شوند و چه بسا گاهی نیز مورد تأکید قرار می‌گیرند، اما در چیزی که به آن پرداخته می‌شود، می‌شود و چیزی که به آن پرداخته نشود، از اهمیت می‌افتد. 💠 گویی عصر جدید، بیشتر به چیزی «استعداد» می‌گوید که برای مناسب باشد! شاید این لفظ، به نظر بیاید، اما احتمالا با مرور آنچه در برنامه می‌بینید و مقایسه آن با سیرک‌هایی که از تلویزیون دیده‌اید، تصدیق خواهید کرد. 💠 اینجا خوب است برای مشخص شدن این مفهوم، یک دیگر را هم پیشنهاد دهم. به نظر شما تفاوت برنامه «عصر جدید» با «مسابقه محله» در چیست؟ فاخر؟ هزینه زیاد؟ مجریان و ؟ آیا ذات این دو برنامه با هم تفاوتی دارد؟ 💠 هر دو به نوعی «شیرین کاری»‌های مخاطبان را نمایش می‌دهند؛ حالا اگر یکی‌شان اسم «استعداد» بر این «شیرین کاری‌ها» بگذارد، چیزی به اضافه نمی شود! 💠 مخاطبی که خوره عصر جدید باشد، حتماً یک ارزش‌دهی جدید در ذهنش (خودآگاه یا ناخودآگاه) شکل خواهد گرفت: و آن « بودن ارزش است» 💠 شما تصور کنید که بلدید خیلی خوب و دوچرخه سواری کنید. حتما هر چهار ضربدر شما با این استعداد شگرفتان روشن خواهد شد. کسانی می‌گیرند که بتوانند با دوچرخه پشتک بزنند. کار عادی اصلا نیست. 💠 ممکن است بگویید اساس برنامه بر نمایش کارهای و متفاوت است؛ و پاسخ بگیرید به همین دلیل، این برنامه «عادی بودن و بودن» را به تدریج از می‌اندازد، و «عجیب بودن» را خوبی می‌کند. 💠 یکی از شرکت کنندگان مسابقه، با عجیب خود اسم همه شهرهای هر استان را حفظ بود، عدد پی را تا دوهزار رقم حفظ بود، جدول و چیزهای دیگری را هم از بر کرده بود. این مرد بزرگوار تلاش کرده بود چیزهایی حفظ کند که همه بگویند « چیزی حفظ کرده» ولو این که هزار و نهصد و هشتاد و پنجمین رقم عدد پی به درد هیچ درازگوشی نخورد، اما حفظش است، چون است. اما حفظ عجیب نیست، بنابراین اهمیتی هم به آن نداده است. 💠شما مخاطب گرامی هم نتیجه می‌گیرید که اگر دارید با آن چیزی حفظ کنید که بیافریند، اگر قدرت بدنی دارید، آن را در راهی خرج کنید که چشم‌های دیگران را از در بیاورد. استفاده از این استعدادها در راهی که است، مفید نیست! 🔴 با این حساب، چرا باید را که در خیابان «تک چرخ» می زنند کنیم...
💠﷽💠 🔴 💠 تو لیست خرید برای همسرم نوشته بودم: یک‌ کیلو و نیم خوردن. همسرم آمد. سریع خریدها را گذاشت خانه و رفت که به کارش برسد. وسایل را که باز کردم سبزی‌ها را دیدم. یک کیلو و نیم نبود از این بسته‌های کوچک آماده سوپری بود که من را جواب نمی‌داد. جا خوردم! بعد با خودم حرف زدم که بی‌خیال کمتر می‌ذارم سر سفره. سلفونش را باز کردم بوی سبزی آمد. از دستش عصبانی شدم یک لحظه خواستم گوشی را بردارم و به شوهرم زنگ بزنم و یک دعوا راه بیاندازم. ولی بی‌خیال شدم. توی کمی جیغ و داد کردم و گفتم شب که آمد یک تذکر درست وحسابی بهش میدم. بعد با خودم گفتم: خوب شد زنگ نزدم! شب که آمد نرم‌تر می‌کنم. رفتم سراغ بقیه کارها و نیم ساعت بعد به این نتیجه رسیدم که اصلا اتفاق نیفتاده و ارزش ندارد همسرم را به خاطرش سرزنش کنم. ارزش ندارد غرغر کنم. حالا! مگر چه شده؟! 💠 نتیجه صبرم این شد که دم غروب، به شوهرم آرام گفتم: راستی سبزی‌ها پلاسیده بود، فکرکنم داشتی حواست نبوده! همسرم هم در ادامه گفت: آره عزیزم می‌خواستم از سبزی فروشی بخرم، گفتم تو امروز خیلی کار داری و میشی، دیگه نخوای سبزی پاک کنی. آن شب سر سفره، سبزی نگذاشتم و هیچ اتفاق و غریبی هم نیفتاد. اگر اون موقع زنگ می‌زدم امکان داشت روز قشنگم تبدیل به یک هفته شود. 💠 مکث کردن و را تمرین کنیم. گاهی زندگی سخت است اما با بی‌صبری، می‌کنیم. گاهی آرامش داریم، ولی با دست خودمان ناآرامی را وارد زندگی می‌کنیم.