📚 هرچه کنی به خود کنی!!
مرد فقیری بود که همسرش #کره میساخت و او آن را به یکی از #بقالیهای شهر میفروخت، آن زن کرهها را به صورت دایرههای یک کیلویی میساخت. مرد آن را به یکی از بقالیهای شهر میفروخت و در مقابل مایحتاج خانه را میخرید.
روزی مرد #بقال به اندازه کرهها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را #وزن کند. هنگامی که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود. او از مرد #فقیر #عصبانی شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمیخرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من می فروختی در حالی که وزن آن ۹۰۰ گرم است.
مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: ما #وزنه #ترازو نداریم و یک کیلو #شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو #شکر را به عنوان وزنه قرار میدادیم.
http://eitaa.com/ravabeteci