eitaa logo
روابط عمومیECI
1.9هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
2.1هزار ویدیو
296 فایل
این کانال جهت اطلاع رسانی کلیه برنامه ها ،طرح ها و فعالیت های فرهنگی،قرآنی،آموزشی،سیاسی،بصیرتی،مسابقات و ..ایجاد شده است. ارسال آثار و پاسخ مسابقات: @ecimosabeghat ارتباط بامدیران کانال @modir120 @Salamhaki
مشاهده در ایتا
دانلود
غم بر آن آوار شده باشد. خودش را رساند به برادر: «وامصیبتا... کاش مُرده بودم. امروز انگار مادرم فاطمه، پدرم علی و برادرم حسن از دنیا رفته‌اند. ای جانشین گذشتگان و ای پناه بازماندگان، ای اباعبدالله، پدر و مادرم به فدایت، خودت را آماده شهادت کرده‌ای. جانم به فدایت...» حسین علیه‌السلام، به چشم‌های خیس خواهر نگاه کرد. دلداری‌اش داد: «خواهر جانم! قَسَمت می‌دهم که در عزای من، گریبان پاره نکنی و صورت نخراشی و وقتی شهید شدم، شیون نکنی». زینب سلام‌الله‌ علیها با صدای حسین علیه‌السلام آرام شد؛ مثل همه‌روزه‌ای دیگر عمر. امام حسین، او را برد کنار امام سجاد علیه‌السلام. خاطرش که از آرامش او جمع شد، برگشت به دل تاریک بیابان، کنار یارانی که تا صبح صدای راز و نیاز و عبادت آن‌ها از خیمه‌ها بلند بود. بزرگ‌ترین ‌داغ زینب سلام‌الله ‌علیها در مدینه هم ساکت نماند. مدام خطبه می‌خواند و روشنگری می‌کرد و از آنچه در کربلا بر آن‌ها رفته بود، حرف می‌زد. آن‌قدر گفت تا مردم را علیه یزید شوراند. دست‌آخر حاکم مدینه تصمیم گرفت زینب سلام‌الله ‌علیها را تبعید کند. صدیقه صغری به شام سفر کرد و آنجا بیمار شد تا آخر، با قلبی که سنگین‌ترین ‌داغ جهان را تاب آورده بود، با قلبی که بزرگ‌ترین ‌امتحان الهی را از سر گذرانده بود، از دنیا رفت؛ راضیه مرضیه. منبع: سایت نوجوانان رهبر