💟 آقا و خانوم عزیز: تشکر از همسرت فراموش نشه
🔸فکر کردن به نکات مثبت همسر و موهبت های زندگی مشترکتان باعث می شود روح تازه ای به رابطه تان دمیده شود. تلاش کنید از همسرتان به خاطر خوبی هایش تشکر کنید.
🔸بعضی افراد خیال می کنند که قدردانی و سپاسگزاری باعث سوءاستفاده همسر یا کوچک شدن خودشان می شود. بعضی ها هم فکر می کنند لزومی ندارد از همسرشان به خاطر انجام وظایفش قدردانی کنند. بعضی ها هم قدردانی کلامی را لازم نمی دانند.
😊در این زمینه باید توجه داشته باشیم تشکر کردن هم مثل هر رفتار دیگری باید به اندازه و در جای درستش صورت بگیرد.
#مهارتهای_همسرداری
#قاریان افضل ایران
🚨دوستان این فیلم فوق العاده مهم است. پیشنهاد پخش در جلسات اداری و همایشها و بین الصلوتین.
قاریان افضل ایران 🇮🇷 🇮🇷 🇮🇷
🍏🍏🍏
داداش افراسیاب:
🌹گزارش آماری دفاع مقدس🌹
ﺁﻣـــﺎﺭ ﮐــﻠﯽ ﺷــﻬﺪﺍﯼ ﺟﻨﮓ ﺗﺤﻤﯿﻠﯽ منتشر شد:
ﺗﻌﺪﺍﺩ ۲۱۳۲۵۵ ﻧﻔــﺮ شهید ﮐﻪ ﺷــﺎﻣﻞ؛
۱۵۵۰۸۱ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺩﺭﮔﯿﺮﯼ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺑﺎ ﺩﺷﻤﻦ،
۱۶۱۵۴ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺣﻤﻼﺕ ﺩﺷﻤﻦ ﺑﻪ ﺷﻬﺮﻫﺎ،
۱۱۸۱۴ ﻧﻔﺮ ﺩﺭﺣﻮﺍﺩﺙ ﻣﺘﻔﺮﻗﻪ
ﻭ ﺳﺎﯾﺮ ﻣﻮﺍﺭﺩ ۹۸۸۹ ﻧﻔﺮ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ .
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺁﻣﺎﺭ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۱۵۵۲۵۹ ﻧﻔﺮ ﻣﺠﺮﺩ،
ﺗﻌﺪﺍﺩ ۵۵۹۹۶ ﻧﻔﺮ ﻣﺘﺄﻫﻞ،
ﺗﻌﺪﺍﺩ ۷۰۵۴ ﻧﻔﺮ ۱۴ ﺳﺎﻟﻪ ﻭ ﮐﻤﺘﺮ،
ﺗﻌﺪﺍﺩ ۶۵۵۷۵ ﻧﻔﺮ ﺑﯿﻦ ۱۵ ﺗﺎ ۱۹ ﺳﺎﻟﻪ،
ﺗﻌﺪﺍﺩ ۸۷۱۰۶ ﻧﻔﺮ ﺑﯿﻦ ۲۰ ﺗﺎ ۲۳ ﺳﺎﻟﻪ،
ﺗﻌﺪﺍﺩ ۲۲۷۰۳ ﻧﻔﺮ ﺑﯿﻦ ۲۴ ﺗﺎ ۲۹ ﺳﺎﻟﻪ،
ﺗﻌﺪﺍﺩ ۳۰۸۱۷ ﻧﻔﺮ ۳۰ ﺳﺎﻟﻪ ﻭ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺑﻮﺩﻩ
ﺳﭙﺎﻩ ﭘﺎﺳﺪﺍﺭﺍﻥ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺍﺳﻼﻣﯽ:
ﮐــﺎﺩﺭ: ۲۳۱۹۹ ﻧﻔﺮ
ﺳﺮﺑﺎﺯ: ۱۶۷۳۸ ﻧﻔﺮ
ﺍﺭﺗﺶ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺍﺳﻼﻣﯽ:
ﮐــﺎﺩﺭ: ۹۰۸۹ ﻧﻔﺮ
ﺳﺮﺑﺎﺯ: ۳۶۹۶۵ ﻧﻔﺮ
ﻧﯿﺮﻭﯼ ﺍﻧﺘﻈﺎﻣﯽ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺍﺳﻼﻣﯽ:
ﮐــﺎﺩﺭ: ۲۹۲۶ ﻧﻔﺮ
ﺳﺮﺑﺎﺯ: ۵۶۷۲ ﻧﻔﺮ
ﺷﻐﻞ ﺁﺯﺍﺩ: ۳۱۶۷۴ ﻧﻔﺮ
ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ: ۳۲۲۷۵ ﻧﻔﺮ
ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ: ۲۶۰۸ ﻧﻔﺮ
ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ: ۲۷۴۲ ﻧﻔﺮ
ﺑﯿﮑﺎﺭ: ۶۱۲۸ ﻧﻔﺮ
ﺩﻭﻟﺘﯽ : ۲۶۲۹۳ ﻧﻔﺮ
ﺑﺴﯿﺞ ﻭﯾﮋﻩ: ۲۳۲۹ ﻧﻔﺮ
ﺧﺎﻧﻪ ﺩﺍﺭ : ۳۱۳۶ ﻧﻔﺮ
ﮐﻮﺩﮎ : ۲۹۰۶ ﻧﻔﺮ
ﻏﯿﺮ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ: ۴۵۶۴ ﻧﻔﺮ
ﺟﻤـــﻊ ﮐــﻞ : ۲۱۳۲۵۵ ﻧــﻔﺮ …
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﺷﺮﻭﻉ ﺟﻨﮓ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭ ﻋﺮﺍﻕ ﺍﺯ ﺗﺎﺭﯾﺦ
۱۳۵۹/۶/۳۱ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ .
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﻋﺮﺍﻕ ﺑﺎ ۱۲ ﻟﺸﮕﺮ ﺯﺭﻫﯽ، ﻣﮑﺎﻧﯿﺰﻩ، ﭘﯿﺎﺩﻩ ﻭ ۳۶ ﺗﯿﭗ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﺍﺯ ۳ ﻣﺤﻮﺭ
( ﺟﻨﻮﺑﯽ؛ ﻣﯿﺎﻧﯽ؛ ﺷﻤﺎﻟﯽ) ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ .
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﻋﺮﺍﻕ ﺑﺎ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺟﻨﮕﯽ
۵۴۰۰ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﺗﺎﻧﮓ،
۴۰۰ ﻗﺒﻀﻪ ﺗﻮﭖ ﺿﺪﻫﻮﺍﺋﯽ،
۳۶۶ ﻓﺮﻭﻧﺪ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ،
۴۰۰ ﻓﺮﻭﻧﺪ ﻫﻠﯽ ﮐﻮﭘﺘﺮ،
ﺑﻪ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ .
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ :
ﺟﻨﮓ ﺗﺤﻤﯿﻠﯽ ﻋﺮﺍﻕ ﺑﺮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺗﺮﯾﻦ ﻭ ﭘﺮﻫﺰﯾﻨﻪ ﺗﺮﯾﻦ ﻭ ﻭﺳﯿﻊ ﺗﺮﯾﻦ
ﺟﻨﮓ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ( ۵ /۱ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺍﻭﻝ، ۲ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺩﻭﻡ ﺑﻮﺩﻩ
ﺍﺳﺖ )
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ۸ ﺳﺎﻝ ﺩﻓﺎﻉ ﻣﻘﺪﺱ
۱۹ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﺰﺭﮒ،
۱۹ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﻣﺘﻮﺳﻂ،
۱۲۵ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﮐﻮﭼﮏ،
ﺗﻮﺳﻂ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﺍﺳﻼﻡ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪ .
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﺟﻨﮓ ﺗﺤﻤﯿﻠﯽ ﻋﺮﺍﻕ ﺑﺮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ۲۸۸۷ ﺭﻭﺯ ( ۹۶ ﻣﺎﻩ) ﻭ ۸ ﺳﺎﻝ ﻃﻮﻝ ﮐﺸﯿﺪﻩ
ﺍﺳﺖ .
ﺁﯾﺎﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ :
ﺩﺭﻃﻮﻝ ﻧﺒﺮﺩ ۸ ﺳﺎﻝ ﺩﻓﺎﻉ ﻣﻘﺪﺱ ۱۰۰۰ ﺭﻭﺯ ﻧﺒﺮﺩ ﻓﻌﺎﻝ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ .
ﺁﯾﺎﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ۸ ﺳﺎﻝ ﺩﻓﺎﻉ ﻣﻘﺪﺱ:
۲۱۳ ﻫﺰﺍﺭ ﺷﻬﯿﺪ ،
۱۴۰ ﻫﺰﺍﺭ ﺟﺎﻧﺒﺎﺯ ،
۳۲۰ ﻫﺰﺍﺭ ﻣﺠﺮﻭﺡ ،
۴۰ ﻫﺰﺍﺭ ﻧﻔﺮ ﺁﺯﺍﺩﻩ
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ :
ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺟﻨﮓ ﺗﺤﻤﯿﻠﯽ ﻋﺮﺍﻕ ﺑﺮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۷۲۳۶۳ ﻧﻔﺮ ﻋﺮﺍﻗﯽ ﺍﺳﯿﺮ ﻭ ﺗﻌﺪﺍﺩ
۳۹۵۱۴۸ ﮐﺸﺘﻪ ﻭ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۳۶۶ ﻓﺮﻭﻧﺪ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﻭ ۹۰ ﻫﻠﯿﮑﻮﭘﺘﺮ ﺳﺮﻧﮕﻮﻥ ﺷﺪﻩ
ﺍﺳﺖ .
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﺩﺭﻃﻮﻝ ۸ ﺳﺎﻝ ﺩﻓﺎﻉ ﻣﻘﺪﺱ:
۷ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﺎﺭﻣﺰ ﯾﺎ ﺍﻟﻠﻪ
۱۳ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﺎ ﺭﻣﺰ ﻣﺤﻤﺪ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ
۷ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﺎﻧﺎﻡ ﻋﻠﯽ
۱۳ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﺎ ﻧﺎﻡ ﺯﻫﺮﺍ
۱۱ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﺎ ﻧﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ
ﻭ ۸ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﺎ ﺭﻣﺰ ﯾﺎ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ۸ ﺳﺎﻝ ﺩﻓﺎﻉ ﻣﻘﺪﺱ:
۴۵۰۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﻣﺤﻤﺪ
۲۰۰۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﺩﺭ ﻧﺎﻣﺸﺎﻥ ﮐﻠﻤﻪ ﺍﻟﻠﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ
۳۰۰۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﻋﻠﯽ
۲۰۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﺭﺿﺎ
۱۳۰۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ
۵۴۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﻋﺒﺎﺱ
۴۵۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﺍﮐﺒﺮ
۳۵۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﺍﺻﻐﺮ
۲۳۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﻗﺎﺳﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ
ﻭ ﺑﻘﯿﻪ ﻧﺎﻣﻬﺎﯼ ﻣﻄﻬﺮ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ …
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ :
ﺍﺯ ۲۱۳ ﻫﺰﺍﺭ ﺷﻬﯿﺪ؛
۱۷۱۲۳۵ ﻫﺰﺍﺭ ﺷﻬﯿﺪ ﺩﺭﺧﻂ ﻣﻘﺪﻡ،
۱۶۸۷۰ ﻧﻔﺮ ﺑﺮﺍﺛﺮ ﺣﻤﻼﺕ ﻫﻮﺍﺋﯽ ﻭ ﺗﻮﭘﺨﺎﻧﻪ
ﻭ ﺑﻘﯿﻪ ﺩﺭ ﻣﮑﺎﻧﻬﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺯ ﺟﺒﻬﻪ ﺑﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺍﻧﺪ …
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
۴۴ ﺩﺭﺻﺪ ﺷﻬﺪﺍ ﺳﻦ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺯ ۱۶ ﺗﺎ ۲۰ ﺳﺎﻝ
۳۰ ﺩﺭﺻﺪ ﺍﺯ ۲۱ ﺗﺎ ۲۶ ﺳﺎﻝ
۸ ﺩﺭﺻﺪ ۲۶ ﺗﺎ ۳۰ ﺳﺎﻝ
۱۸ ﺩﺭﺻﺪ ﺑﺎﻻﯼ ۳۰ ﺳﺎﻝ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ...
هدایت شده از روابط عمومی عقیدتی سیاسی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ
🔹 از نیروی انتظامی خودمان هم صمیمانه تشکر میکنم که در این قضیه رفتوآمدها و مرز، فکرشان را به کار انداختند و شب و روز نشناختند؛ قدر این جوانان خوب را در بخشهای مختلف باید بدانی
#بیانات_مقام_معظم_رهبری
#پلیس_تراز_انقلاب_اسلامی
#تولیدی_عس_فاتب
آیه 33🌹ازسوره آل عمران 🌹
إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمِينَ
براستى كه خداوند، آدم و نوح و خاندان ابراهيم و خاندان عمران را بر جهانيان برگزيد
آیه 33🌹ازسوره آل عمران🌹
إِنَّ=همانا
اللَّهَ=الله
اصْطَفى =برگزید
آدَمَ =آدم
وَ نُوحاً=و نوح
وَ آلَ=وخاندان
إِبْراهِيمَ =ابراهیم
وَ آلَ =وخاندان
عِمْرانَ = عمران را
عَلَى=بر
الْعالَمِينَ=جهانيان
قاریان افضل ایران
آیه 34🌹ازسوره آل عمران 🌹
ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
فرزندانى كه بعضى از آنان از (نسل) بعضى ديگرند (از پدران برگزيده زاده شده و در پاكى همانند يكديگرند) و خداوند شنواى داناست.
آیه 34🌹ازسوره آل عمران 🌹
ذُرِّيَّةً =فرزندانی که
بَعْضُها =برخی ازآنان
مِنْ =از
بَعْضٍ =برخی ديگرند
وَ اللَّهُ=والله
سَمِيعٌ=شنوای
عَلِيمٌ= داناست
@قاریان افضل ایران. حافظان عترت و قران
هدایت شده از روابط عمومی عقیدتی سیاسی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ
49.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تصویری :
گوشه ای از فعالیت های اجرایی خادمین موکب الحسین(ع) شهدای فرماندهی انتظامی تهران بزرگ در اربعین حسینی ۱۴۰۲
#پلیس_مجاهد
#اقتدار_امنیت
#اربعین_حسینی
#تولیدی_عس_فاتب
آیه35🌹ازسوره آل عمران 🌹
إِذْ قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ ما فِي بَطْنِي مُحَرَّراً فَتَقَبَّلْ مِنِّي إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
(بياد آور) هنگامى كه همسر عمران گفت: پروردگارا! همانا من نذر كردهام آنچه را در رحم دارم، براى تو آزاد باشد (و هيچگونه مسئوليّتى به او نسپارم تا تمام وقت خود را صرف خدمت در بيتالمقدّس كند،) پس از من قبول فرما، كه براستى تو شنواى دانايى
آیه35🌹ازسوره آل عمران 🌹
إِذْ =یادکن آنگاه که
قالَتِ=گفت
امْرَأَتُ=زن
عِمْرانَ=عمران
رَبِّ =پروردگارا
إِنِّي=همانا من
نَذَرْتُ=نذر کردم
لَكَ=برای تو
ما =آنچه را
فِي=در
بَطْنِي=شکم من است
مُحَرَّراً=برای خدمت معبد آزاد باشد
فَتَقَبَّلْ=پس بپذیر
مِنِّي=از من
إِنَّكَ=همانا تو
أَنْتَ=خود
السَّمِيعُ=آن شنوای
الْعَلِيمُ=دانایی
هدایت شده از تفسیرآیه به آیه قرآن کریم
03.Ale.imran.037.mp3
5.35M
آیه ۳۷ ازسوره آل عمران
@tafsirghorangharaati
آیه37🌹ازسوره آل عمران 🌹
فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً وَ كَفَّلَها زَكَرِيَّا كُلَّما دَخَلَ عَلَيْها زَكَرِيَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ يا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ
پس پروردگارش او را به پذيرشى نيكو پذيرفت و به رويشى نيكو روياند و سرپرستى او را به زكريّا سپرد. هرگاه زكريّا در محراب عبادت بر مريم وارد مىشد، خوراكى (شگفتآورى) نزد او مىيافت. مىپرسيد: اى مريم اين (غدا و خوراك تو) از كجاست؟! مريم در پاسخ مىگفت: آن از نزد خداست. همانا خداوند به هركس كه بخواهد بىشمار روزى مىدهد
آیه37🌹ازسوره آل عمران 🌹
فَتَقَبَّلَها =آنگاه پذیرفت اورا
رَبُّها =پروردگارش
بِقَبُولٍ=به پذیرشی
حَسَنٍ=نیکو
وَ أَنْبَتَها =وپروراند اورا
نَباتاً= پروردنی
حَسَناً =نیکو
وَ كَفَّلَها =وبه سرپرستی او گمارد
زَكَرِيَّا=زکریا را
كُلَّما=هرگاه
دَخَلَ=وارد می شد
عَلَيْها =براو
زَكَرِيَّا =زکریا
الْمِحْرابَ=درعبادتگاه
وَجَدَ =می یافت
عِنْدَها =نزدش
رِزْقاً=روزیی را
قالَ=ومی گفت
يا مَرْيَمُ =ای مریم
أَنَّى =از کجاست
لَكِ =برای تو
هذا =اين(روزی)
قالَتْ=می گفت
هُوَ=آن
مِنْ =از
عِنْدِ=نزد
اللَّهِ=الله است
إِنَّ=همانا
اللَّهَ=الله
يَرْزُقُ=روزی می دهد
مَنْ =هرکه را
يَشاءُ=خواهد
بِغَيْرِ حِسابٍ=بی شمار
آیه38🌹ازسوره آل عمران 🌹
هُنالِكَ دَعا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاءِ
در اين هنگام زكريّا (كه اين همه كرامت و مائده آسمانى را ديد) پروردگارش را خواند و گفت: پروردگارا! از جانب خود نسلى پاك و پسنديده به من عطا كن كه همانا تو شنونده دعائى
آیه38🌹ازسوره آل عمران 🌹
هُنالِكَ=آنجا
دَعا =خواند
زَكَرِيَّا =زکریا
رَبَّهُ=پروردگارش را
قالَ=وگفت
رَبِّ=پروردگارا
هَبْ= ارزانی دار ،ببخش
لِي=برای من
مِنْ=از
لَدُنْكَ=نزدخودت
ذُرِّيَّةً=نسلی
طَيِّبَةً =پاکیزه را
إِنَّكَ=همانا تو
سَمِيعُ=شنوای
الدُّعاءِ=دعایی
آیه39🌹ازسوره آل عمران 🌹
فَنادَتْهُ الْمَلائِكَةُ وَ هُوَ قائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيى مُصَدِّقاً بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ سَيِّداً وَ حَصُوراً وَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ
پس درحالى كه زكريّا در محراب به نماز ايستاده بود، فرشتگان او را ندا دادند كه خداوند تو را به (فرزندى به نام) يحيى بشارت مىدهد كه تصديق كنندهى (حقّانيت) كلمة اللّه (حضرت مسيح) است و سيّد و سرور، و خويشتندار (از زنان) و پيامبرى از صالحان است
آیه39🌹ازسوره آل عمران 🌹
فَنادَتْهُ = پس ندادادنداورا
الْمَلائِكَةُ=فرشتگان
وَ هُوَ=درحالی که او
قائِمٌ =ايستاده
يُصَلِّي=نماز می گذارد
فِي=در
الْمِحْرابِ=عبادتگاه
أَنَّ =همانا
اللَّهَ =الله
يُبَشِّرُكَ =مژده می دهدتورا
بِيَحْيى=به یحیی
مُصَدِّقاً =که تصديق کننده است
بِكَلِمَةٍ=به کلمه ای
مِنَ =از سوی
اللَّهِ =الله
وَ سَيِّداً =ونیز آقا وبزرگوار
وَ حَصُوراً =و پارسا
وَ نَبِيًّا =وپيامبری
مِنَ=از
الصَّالِحِينَ=شایستگان است
@
آیه40🌹 ازسوره آل عمران 🌹
قالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَ قَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَ امْرَأَتِي عاقِرٌ قالَ كَذلِكَ اللَّهُ يَفْعَلُ ما يَشاءُ
(زكريّا) گفت: پروردگارا! چگونه براى من پسرى خواهد بود، در حالى كه به پيرىِ رسيدهام و همسرم نازاست؟! (خداوند) فرمود: اين چنين خداوند هر چه را بخواهد انجام مىدهد.
آیه40🌹 ازسوره آل عمران 🌹
قالَ= گفت
رَبِّ =پروردگارا
أَنَّى =چگونه
يَكُونُ =خواهد بود
لِي=برای من
غُلامٌ =پسری
وَ قَدْ=حال آنکه به راستی
بَلَغَنِيَ =فرارسیده است مرا
الْكِبَرُ =پیری
وَ امْرَأَتِي =وزنم
عاقِرٌ=نازاست
قالَ =گفت
كَذلِكَ =اینچنین
اللَّهُ =الله
يَفْعَلُ= می کند
ما=آنچه
يَشاءُ=خواهد
آیه36🌹ازسوره آل عمران 🌹
فَلَمَّا وَضَعَتْها قالَتْ رَبِّ إِنِّي وَضَعْتُها أُنْثى وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما وَضَعَتْ وَ لَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثى وَ إِنِّي سَمَّيْتُها مَرْيَمَ وَ إِنِّي أُعِيذُها بِكَ وَ ذُرِّيَّتَها مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجِيمِ
پس چون فرزند را به دنيا آورد گفت: پروردگارا! من دختر زادهام- در حالى كه خداوند به آنچه او زاده داناتر است و پسر مانند دختر نيست- و من نامش را مريم ناميدم و من او و فرزندانش را از (شرّ) شيطان رانده شده، در پناه تو قرار مىدهم
آیه36🌹ازسوره آل عمران 🌹
فَلَمَّا =پس آنگاه که
وَضَعَتْها=بزاد اورا
قالَتْ=گفت
رَبِّ=پروردگارا
إِنِّي=همانا من
وَضَعْتُها=زادم اورا
أُنْثى=دختر
وَ اللَّهُ=والله
أَعْلَمُ=داناتر است
بِما=به آنچه
وَضَعَتْ=او زاییده بود
وَ لَيْسَ=ونیست
الذَّكَرُ=آن پسر که اومی خواست
كَالْأُنْثى=مانند این دختر
وَ إِنِّي=و همانا من
سَمَّيْتُها =نامیدم اورا
مَرْيَمَ=مریم
وَ إِنِّي= وهمانا من
أُعِيذُها بِكَ=درپناه تو قرار می دهم او
وَ ذُرِّيَّتَها = وفرزندانش را
مِنَ=از
الشَّيْطانِ=شيطان
الرَّجِيمِ=رانده شده
هرگاه به درستي تبيين شوند، راهگشاي شرايط دشوار زندگي جمعي خواهند بود. صلح امام حسن(ع) يكي از بزنگاههاي تاريخي است كه مشحون از راهبردهاي عملي با پشتوانه اعتقادي براي شرايط حساس و بحراني جامعه مسلمين است. در اين مانور هوشمندانه امام حسن مجتبي(ع) با روشنبيني در شرايط فشار راهي به چشماندازهاي پيش رو براي رسالت نبوي گشود. آيتالله شهيد دكتر بهشتي به عنوان يك تربيت يافته مكتب اهل بيت(ع)، مناسبت 28 صفر را دستمايه قرار داده و در جمع دانشجويان و ايرانيان مقيم آلمان در سالهاي حضور در مركز اسلامي هامبورگ (49-44) به تبيين صلح امام حسن(ع) پرداخته و با نگاهي نو به تحليل اين رخداد تاريخي نشسته است. در ابتداي سخن نكاتي پيرامون رحلت پيامبر(ص) و موضوع جانشيني آن حضرت آمده است كه در نوع خود از طراوت و تازگي برخوردار است. اين متن از سوي بنياد حفظ و نشر آثار شهيد آيتالله دكتر بهشتي در اختيار صفحه انديشه روزنامه ايران قرار گرفته است كه براي نخستين بار منتشر ميشود. گفتنی است که مکتوب حاضر، بخشی مختصر از سخنرانی تفصیلی شهید بهشتی است.
روز 28 صفر، در ميان مردم شيعه 12 امامي يكي از روزهاي پراحترام است.
درباره وفات پيغمبر اكرم(ص) از نظر تاريخي بسياري از مورخين و محدثين مخصوصاً برادران اهل سنت ما روز دوازدهم ماه ربيع الاول را روز وفات پيغمبر اكرم(ص) نقل كردهاند و به خاطر داريد كه همين عده عموماً همان روز دوازدهم را هم روز تولد پيغمبر اكرم(ص) صلواتالله و سلامه عليه ميدانند، بنابراين طبق نقل اين دسته از مورخين و محدثين روز تولد و روز وفات پيغمبر(ص) يكي است؛ دوازدهم ربيع الاول.
گروهي ديگر از جمله بيشتر مورخين و علمايي هستند كه روز بيست و هشتم ماه صفر را روز وفات پيغمبر اكرم(ص) ميدانند و برخي از مورخين روز دوم ماه ربيع الاول و برخي روز بيست و هشتم ماه ربيع الاول را [ذكر كردهاند]. ولي آنچه كه مورد عمل است روز بيست و هشتم [صفر] در ميان اكثريت شيعه و روز دوازدهم [ربيعالاول] در ميان اكثريت برادران اهل سنت [است].
در روز وفات پيغمبر اكرم(ص) حوادث گوناگوني در مدينه رخ داده است و من از آن ميگذرم. ولي آن گوشهاي را كه عرض ميكنم اين است كه بلافاصله بعد از وفات پيغمبر، علي(ع) و عباس (عموي پيامبر) و گروهي از بنيهاشم از خويشان پيغمبر و گروهي از صحابه پيغمبر رفتند سراغ غسل و دفن پيغمبر(ص) و در همان موقع هم عدهاي از مردان برجسته مدينه رفتند سراغ تعيين تكليف زمامداري امت اسلام بعد از پيغمبر اكرم(ص). به اين نكته توجه شود كه از مجموعه كلماتي كه از علي بن ابي طالب(ع) در نهجالبلاغه و در جاهاي ديگر نقل شده اين به دست ميآيد كه علي(ع) اين عمل افراد برجسته مدينه را كه به فكر تعيين تكليف مسأله زمامداري امت اسلام بعد از وفات پيغمبر اسلام(ص) بودند تأييد و حتي قدرداني و ستايش كرد. اعتراض علي(ع) و دوستان علي اين بود كه چرا برخلاف آنچه پيغمبر اكرم(ص) فرموده بود در آن جلسه عمومي علي(ع) به اين مقام تعيين نشد و با او بيعت نشد. اين را از اين نظر ميگويم كه بسياري از آقايان اهل منبر را شنيدهام كه در اين روزها به صورت انتقاد و خردهگيري ميگويند كه بله، مسلمانان جنازه پيغمبر(ص) را گذاشتند و رفتند سراغ مسأله حكومت. اين انتقاد بسيار نابجا و بسيار خطرناك است. براي اينكه از نظر تعاليم اسلام روشن كردن تكليف مسأله زمامداري و اداره امت اسلام يك واجب فوري قطعي بوده و شركت در مراسم غسل و كفن و دفن پيغمبر(ص) هم يك واجب قطعي است. بايد گروهي به اين واجب بپردازند و آن چند نفري كه ميتوانند اين كار را انجام دهند و بقيه به آن كار ديگر بپردازند. اين نوع تعبيرها از توجه ريشه دار مردم به اهميت مسأله حكومت و زمامداري امت و تأثير عجيب آن بر سرنوشت دين و دنياي مردم مسلمان كم ميكند و ميكاهد و اين خطر بزرگي است براي مردم.
در سال چهلم هجرت، بعد از شهادت حضرت علي(ع) [مسلمانان] به عنوان خليفه [جانشين] پيغمبر(ص) و زمامدار مسلمين با امام حسن مجتبي(ع) بيعت كردند. مورخين از قول جناد بن علي بكهام مينويسند در همان روزهاي نيمه ماه رمضان، اواسط ماه رمضان بعد از جنگ صفين و بعد از غائله خوارج نهروان يك ارتش چهل هزار نفري مصمم براي جنگ تا پاي كشته شدن با معاويه و سپاه معاويه، با علي(ع) بيعت كرده بودند. قرار بود در همان روزها اين سپاه مصمم و متشكل براي خاتمه دادن به كار معاويه ياغي در شام حركت كند. در همين موقع مسأله ترور و كشته شدن ناگهاني حضرت علي(ع) به دست ابن ملجم مرادي در مسجد صورت گرفت. بعد از شهادت حضرت، سران اين سپاه و سران كوفه كه پايتخت بود چون سيستم كار بعد از پيغمبر اكرم(ص) در مورد تعيين حكومت اينگونه شده بود كه ارباب حل و عقد يعني سرجنبانهاي پايتخت، حاكم و فرمانروا و زمامدار مسلمين را معين ميكردند، بعد از شهادت علي(ع) پايتخت كشور اسلام، صرفنظر از قسمت شام و توابع آن،
كوفه بود. اين بود كه سرجنبانهاي كوفه آمدند با امام مجتبي(ع) فرزند بزرگ علي(ع) به عنوان فرمانرواي اسلام و مسلمين بيعت كردند و اين سپاه چهل هزار نفري هم كماكان آماده حركت براي جنگ با سپاه ياغي شام بود. امام مجتبي(ع) در همان سال چهلم با اين سپاه حركت كرد. يكي از شخصيتهاي بسيار برجسته از نظر فرماندهي و همچنين از نظر اداره و كياست مرد برجستهاي در عصر خودش به شمار ميآمد قيس بن سعد بن عباده است او که از ارادتمندان و مخلصين عليبنابيطالب(ع) بود. در دوران چهار سال و چند ماه زمامداري علي فداكاريهای بسیار كرده است. بعد از شهادت امام علي(ع) جزو كساني بود كه با امام مجتبي(ع) به عنوان امام و فرماندار و زمامدار امت اسلام بيعت كرد. امام مجتبي(ع) قيس را با دوازده هزار نفر از اين سپاه چهل هزار نفري به عنوان ستون جلوي سپاه جلوتر فرستاد. خود امام هم با بقيه سپاه حركت كرد. از كوفه آمد تا مدائن. در مدائن سپاه اتراق كرده بود براي اينكه روز بعد حركت كند. عمال معاويه در كار حسن بن علي(ع). يكي از عمال معاويه شب هنگام ناگهان فرياد زد آي مردم! قيس بن سعد بن عباده كشته شده است، كوچ كنيد. حركت كنيد. اين عده بيست و هشت هزار نفري بدون اينكه به فرمانده درجه اول يعني امام مجتبي(ع) مراجعه كنند، بپرسند آيا اين حرف درست بود؟ غلط بود؟
یک مرتبه به هیجان درآمدند و همه از جا تکان خوردند. امام مجتبي(ع) از آنجا به خانه فرماندار مدائن وارد شد تا به وضع سروساماني دهد. بلافاصله بعد از به وجود آمدن اين صحنه غيرعادي، نامهاي از طرف معاويه به امام مجتبي(ع) رسيد و آن حضرت را به صلح دعوت كرد. در ماه ربيعالاول يا ربيعالاخر يا جمادي الاول سال چهل و يكم يعني بعد از پنج ماه يا هفت ماه از شهادت اميرمومنان، امام مجتبي(ع) ناچار با معاويه صلح كرد. از سال چهل و يكم تا سال پنجاهم را امام مجتبي(ع) بعد از قرارداد صلح از كوفه به مدينه آمد و اين مدت را در مدينه زندگي ميكرد اما همين زندگي اينگونه امام مجتبي(ع) در مدينه براي معاويه قابل تحمل نبود. سرانجام در سال پنجاهم هجرت معاويه امام مجتبي(ع) را مسموم كرد و حضرت مجتبي(ع) در هفتم يا بيست و هشتم ماه صفر در اثر سم
رحلت فرمود.
و اما نكتهاي كه درباره امام مجتبي(ع) لازم است همه ما بدانيم مسأله صلح امام مجتبي(ع) و روش خاصي است كه امام مجتبي(ع) در اين دوره از زندگي از سال چهلم تا سال پنجاهم هجرت داشت. اين را عرض كنم كه روي هم بايد دو مطلب را به استناد مدارك تاريخي قبول كرد. يكي اينكه از نظر اخلاق، نرمش و آرامش در خلق و خوي امام مجتبي(ع) بيشتر به چشم ميخورد. اما به اين نكته هم بايد اشاره كرد كه امام مجتبي(ع) در طول تاريخ براي كشته شدن و مرگ آماده بود و از مرگ نميترسيد، اين را هم بايد قبول كرد در صلح امام مجتبي(ع) آن روحيه صلحطلبي و آرامشطلبي به چشم ميخورد اما ترس از مرگ به چشم نميخورد. من روي فهميدن اين نكته بسيار تكيه دارم براي اينكه مكرر ديدهام كه بعضيها در اين باره سؤال ميكنند كه ميان اين دو برادر و اين دو فرزند بزرگوار رسول خدا(ص) و علي مرتضي (امام مجتبي و حضرت سيدالشهدا) مثل اينكه خيلي فرق است.
اينها خيال كردهاند امام مجتبي(ع) ميترسيد از اينكه كشته بشود و برای این که جان خود را نگه دارد با معاویه صلح کرد. حقاً اين فكر
غير منصفانه است.
براي اينكه اين قسمت از متن خوب روشن بشود اين قسمت را باز از ابن اثير نقل ميكنم. ابن اثير در كامل ميگويد: بعد از اينكه امام مجتبي(ع) به خانه مسعود ثقفي، فرماندار مدائن رفت و بعد از اينكه نامه معاويه آمد و آن حضرت را دعوت به صلح كرد، امام مجتبي(ع) مردم را دعوت كرد و با آنها اينطور سخن گفت:
ابن اثير ميگويد: امام مجتبي(ع) به پا خاست ابتدا حمد و ثناي الهي بجا آورد، بعد فرمود اي مردم! ما در مقابل سپاه شام هيچ وقت حالت تسليم به خودمان نخواهيم گرفت. در اين كه بايد با معاويه و دستگاه بيدادگر و فاسد و هرزه او مبارزه و جنگ كرد هيچ ترديدي نداريم. اما وااسفا! امروز آن سلامت فكري و سلامت ايماني و سلامت روحي پير شده و به جاي آن عداوتها و دشمنيهاي داخلي و اختلافات داخلي صف يكپارچه مبارزهكنندگان با معاويه را پراكنده كرده.
امروز من ميبينم شما مردم دو دستهايد. هر دو دسته براي كشتههاي خودتان احساسات به خرج ميدهيد، يك دسته نشستهايد و مراسم سوگواري كشتههاي صفين را به پا ميكنيد. گريه ميكنيد كه واي پسرم! واي برادرم! واي پدرم! واي عمويم! واي شوهرم در جنگ كشته شد و ديگر قدرت روحي نداريد كه به ميدان جنگ بياييد. دسته ديگر براي كشتهشدگان جنگ نهروان عزا گرفتهايد و اين دسته از من كه فرزند علي(ع) هستم و در زمان فرمانروايي علي(ع) و به فرمان علي(ع) خوارج نهروان كشته شدند ميخواهيد از من و سپاه من انتقام بگيريد. من با چنين مردم و چنين سپاهي چگونه بروم با معاو
يه و دستگاه او بجنگم؟ الان به شما اعلام ميكنم كه معاويه ما را به راهي دعوت كرده است (من دوست دارم اين جمله خوب در مغز همه بماند) معاويه ما را دعوت كرده است به چيزي كه نه براي او عزت دنياست و نه در آن عدل و انصاف و دادگري است، اما اگر شما مرد مرگ هستيد، اگر از مرگ نميترسيد، بياييد همين فردا به جنگ معاويه خواهيم رفت و (البته اين مطلب را اضافه ميكنم كه) اگر شما نميترسيد ما پس ميزنيم اين پيشنهاد معاويه را و اين پيشنهاد معاويه را برميگردانيم و محاكمه ميان خود و او را به خدا و لبه تيغ شمشيرها واگذار ميكنيم و اما اگر دلتان براي زندگي و ادامه دادن چند روزه ديگر زندگي ميلرزد و اگر سر جان خودتان ميترسيد ناچار بايد قبول كنيد پيشنهاد صلح را.
اين بيان صريح امام مجتبي(ع) است در برابر پيشنهاد صلح معاويه. حالا قضاوت بفرماييد اين عبارت صريح و كوتاه و قاطع را، آيا امام مجتبي(ع) از مرگ ميهراسيد كه چنين سخن ميگفت يا اين سخنان پيشوايي است كه از مرگ هراسي ندارد؟!
ابن اثير نقل ميكند به محض اينكه سخن امام مجتبي(ع) تمام شد از اطراف مردم فرياد برآوردند البقيه، البقيه! نه، ته مانده كار را بايد نگه داشت أمضأصلح، صلح را امضا كن. اين بود شرايط خاص امام مجتبي(ع) هنگام پيشنهاد صلح معاويه.
ملاحظه ميفرماييد امام مجتبي(ع) آماده است براي جانبازي و براي شهادت. مورخين شركت امام مجتبي(ع) را در چندين جنگ حتي در زمان عمربن خطاب نقل ميكنند. در آن زمان خود علي(ع) در جنگها شركت ميكرد. اما امام مجتبي(ع) با چه جنگ كند و چه جور جنگ كند؟ چه جور مبارزه كند كه امكان يك مبارزه مسلح جدي طبق محاسبات صحيح اجتماعي براي امام مجتبي(ع) فراهم نبود. وقتي امكان اينگونه مبارزه فراهم نبود امام مجتبي(ع) تصميم گرفت يك نوع مبارزه آرام با معاويه شروع كند.
مبارزه آرام امام مجتبي(ع) اين بود كه تا امام مجتبي(ع) زنده بود در سرتاسر بلاد اسلامي شخصيتهاي برجستهاي وجود داشتند كه با انتقادات صريح خودشان تا حدود معين، 5 درصد، 10 درصد و 20 درصد جلوي حكومت مستبد و خودكامه معاويه را ميگرفتند. امام مجتبي(ع) براي اينكه اين مقدار از مبارزه را در ميان مسلمانها زنده نگه دارد و براي اينكه بيجهت مبارزه شديد بياثر را دنبال نكند صلح با معاويه را پذيرفت. اگر امام مجتبي(ع) ساخته بود كه ديگر مسموم كردن نميخواست. شهادت امام مجتبي(ع) بهترين دليل قاطع است براي اينكه امام مجتبي(ع) سازشكاري را با معاويه در پيش نگرفت و روش خاص از مبارزه را در پيش گرفت.
اين است كه در مورد اين 10 سال زندگي امام مجتبي(ع) توجه به اين كه ائمه شيعه هميشه پرچمدار حق و حقيقت و عدالت بودهاند بايد كاملاً ميان همه ما توجه به اين نكته زنده بماند و توجه داشته باشيم كه نه تنها حضرت سيدالشهدا حسين بن علي(ع)، قيام كننده عليه ناحق و انحراف و ظلم و ستم بود بلكه همه ائمه شيعه قيام كننده عليه انحراف و ستم بودند منتها هر كدام روشي متناسب با زمان و امكانات اصلي خود و روشي متناسب با حريف خود انتخاب كرده بودند.
بیتکلفی در سیره معصومین
پیامبراکرم(ص) بیتکلف بودند و راحت حرف خود را میزدند و در سخنانشان از کلمات قصار استفاده نمیکردند. واینگونه رفتارها در حالات پیامبر بسیار بوده است.
امام صادق(ع)میفرمایند:"المتکلف ظاهره ریا و باطنه نفاق "آدم هایی که دنبال کلاس گذاشتن و تکلف هستند عاقب ذلیل و خوار میشوند. انسان هایی که ساده هستند و بیتکلف و بیتعارف سخن میگویند موفق هستند. شخصی نزد امیرالمومنین آمدند و از ایشان سوال کردند دربارهی اینکه اگر چیزی در دلمان نباشد و آن سخن را بیان کند حکم این سخن چیست؟ امیرالمومنین گفتنتد این سخن دروغ است. حرفهایی مثل اینکه منزل ما هم تشریف بیاورید خوشحال میشویم. اگر واقعا خوشحال میشوید این حرف را بگویید اگر توانایی ندارید بگویید نمیتوانم. شخصی امیرالمومنین را دعوت کردند و ایشان فرمودند دوست ندارم که به خانهی شما بیایم و شما به زحمت بیفتید اگر واقعا به زحمت میافتید نمیآیم و دفعه دیگر میآیم. یکی از بزرگترین مشکلات در کشور ما و بین مسئولین کشور ما تکلف است.
دلسوزی وحرص پیامبر نسبت به سعادت امت خویش
دومین خصوصیت عبدبودن پیامبر، حرص برسعادت دیگران بودهاست "طه، ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى"(سوره طه/ ۱-۲) طه ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را به زحمت بیفکنی.
"حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ"(سوره توبه-۱۲۸)
نشانهی واقعی بندگی ما این هست که ما باید نسبت به رشد و سعادت دیگران حریص باشیم.
حضرت موسی درحال چوپانی بودند و تابستان بود که یکدفعه یکی از گوسفندها از گله فرار میکند حضرت موسی هم به دنبال این گوسفند میرود. تا جایی که گوسفند به هنگام عصر در بالای یک تپه بلاخره این گوسفند را میگیرند و آن گوسفند را نوازش میکنند و میبوسند و در روایت داریم که با این گوسفند صحبت میکنند و دلجویی کردند (از من ترسیدی. ببخشید من تو را خسته کردم که این همه راه را آمدی و خسته شدی. از من ترسیدی؟). بعدا که حضرت موسی به نبوت رسیدند خداوند به ایشان فرمودند که میدانی چرا من تو را به پیامبری برگزیدم؟ چون دلت برای آن گوسفند سوخت و برای آن دلسوزی کردی و نشان دادی که به این مقام رسیدهای که نبی بشوی و این نشانه نبوت توست. دلسوزی برای یک گوسفند.
پیامبر فرمودند که در روز قیامت همهی مردم و همهی پیامبران میگویند: (نفسی نفسی) من تنها کسی هستم که در صحرای محشر میگویم (امتی امتی). حریص بودند واقعا برای امت خود دلسوزی میکردند. پیامبر مثل پدر بودند برای امت خود. وقتی پدری ببیند که فرزندانش به جهنم میروند واقعا میسوزد. نسبت به سعادت امت خود حریص بودند.
در روایت داریم علت اینکه پیامبر به عبادت های خود تاکید داشتند بهخاطر این بوده است که امت دارند کوتاهی میکنند و بهخودشان فشار وارد میکردند. مثل مادری که وقتی میبیند فرزندش در یک موضوعی کوتاهی میکند، سعی میکند فرزندش را از یک طریقی نجات بدهد. پیامبر مثل مادری دلسوزی بودند.
تنها خواستهی پیامبر از ما
*پیامبر فقط یک خواسته از امت داشتند. در آخرین سالهای زندگی پیامبر عدهای از پیامبر سوال کردند که ای پیامبر ما چه چیزی را به شما بدهیم، به خاطر اینهمه دلسوزی و خوبی که در حق ما کردید؟ در همین لحظه قرآن نازل شد و پیامبر فرمودند: من چیزی از شما نمیخواهم. اجر من را خدا میدهد، فقط من یک چیز از شما میخواهم "قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى" (سوره شوری-۲۳)
پیامبران قبل از رسول اکرم(ص) از امت خود درخواستی نداشتند و تنها رسول اکرم (ص) از امت خود این درخواست را داشتند.* این درخواست پیامبر نفعی برای ایشان نداشتند. با قربی(نزدیکان) من متصل باشید و مراقب آنها باشید مثل آنها باشید. مثل قربی من باشید. این خواسته به نفع پیامبر نبود. مثل این هست که شما از استاد خودتان میپرسید شما چه خواستهای از من دارید؟ نمره خوب معدل خیلی بالا، مدرک دکترا را بگیری. موفقیتهای تو را ببینم. و از دیدن آنها لذت میبرم. مودت ما به اهل بیت فایدهای برای اهلبیت ندارد، بلکه باعث رشد ما میشود. خواسته پیامبر از ما شبیه حضرت علی و حضرت زهرا شدن است . مودت شبیه اهل بیت شدن است. ریشه کلمه مودت (وَدَدَ) است یعنی وُد (میخ) فرزندان من بشوید