eitaa logo
روابط عمومی خراسان رضوی
348 دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
4.8هزار ویدیو
50 فایل
خرسندیم با ما همراهید🌹🙏🇮🇷
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽تلاوتی بی نظیر وبسیار کمیاب از استاد عبدالباسط عبدالصمد 🍂🍃_________________🍃🍂 📖حشر_شمس 📥۵.۸مگابایت ⏰۱۰دقیقه 💠پیشنهاد
«جرقۀ ایرانی بر باروت آلمانی» ▪️سفر شاه به برلین محمدرضا شاه و فرح در جریان سفر خود به اروپا، پس از چکسلواکی و فرانسه، به آلمان غربی رسیدند (۱۴ خرداد ۱۳۴۶). یکی از تناقضات تاریخی همین است که شاه متحد بلوک غرب بود، اما در سفر به کشورهای بلوک غرب خیال آسوده‌ای نداشت، زیرا دانشجویان و مخالفانش می‌توانستند از فضای باز آن کشورها برای اعتراض به شاه استفاده کنند؛ در حالی که برعکس این، شاه با خیال راحت می‌توانست به کشورهای کمونیستی بلوک شرق سفر کند، بدون اینکه نگران اعتراض و شعاری علیه خودش باشد. وقتی خبر سفر شاه در نشریات آلمان پخش شد، دانشجویان ایرانی به تکاپو افتادند تا زنگ اعتراض علیه شاه را به صدا درآورند. بیش از همه جوانی ایرانی به نام بهمن نیرومند در این راستا تلاش می‌کرد. بهمن نیرومندِ چپ‌گرا دانشجوی دکتری زبان و ادبیات آلمانی بود و البته پیش از آن، مدتی در دانشگاه تهران ادبیات تطبیقی تدریس کرده بود. بهمن نیرومند (متولد ۱۳۱۵) در سال ۱۹۶۰ در هایدلبرگ «کنفدراسیون دانشجویان ایرانی» را که نهادی چپ‌گرا بود تأسیس کرد و در ۱۹۶۷ کتابی با عنوان «ایران؛ الگوی کشوری در حال توسعه یا دیکتاتوری جهان آزاد» به زبان آلمانی در آلمان منتشر کرد. نیرومند مصادف با حضور شاه در آلمان، در اول ژوئن ۱۹۶۷، سخنرانی تأثیرگذاری را در دانشگاه برلین انجام داد که از جمله عوامل تعیین‌کننده در بروز تظاهرات اعتراضی گسترده علیه شاه در برلین بود. او در این سخنرانی برای ۳ تا ۴ هزار دانشجوی پرشور حاضر وضعیت غیردموکراتیک و اسفبار ایران را شرح داد و «رودی دوچکه»، رهبر دانشجویان معترض، به این نتیجه رسید که مبارزه با سرکوب در ایران در واقع مبارزه برای ویتنام است. به این ترتیب، برای فردای آن روز سه تجمع اعتراضی پیش‌بینی شد. در میان دانشجویانی که سخنرانی بهمن نیرومند را می‌شنیدند جوانی بود به نام «بِنو اونِزورگ» که کتاب نیرومند را هم خوانده بود. و در آن جمع پرشور او تنها کسی بود که ساعت به ساعت به مرگ نزدیک می‌شد... ▪️قتل بِنو اونِزورگ به این ترتیب، در دوم ژوئن راهپیمایی گسترده‌ای توسط دانشجویان در برلین انجام شد. یک نکتۀ مهم دیگر در این میان نیز این بود که عده‌ای ایرانی به هنگام بازدید شاه از برلین به طور سازماندهی‌شده در محل دیدار حاضر می‌شدند تا این اعتراضات را تحت‌الشعاع قرار دهند و صدای شعارهای ضدشاه شنیده نشود. دوم ژوئن، این هواداران پس از رفتن شاه با معترضان درگیر شدند. غروب آن روز، در دیدار شاه و فرح از اپرا، دانشجویان معترض بیشتری جمع شدند و شعارهای ضدشاه شروع شد. شعارهایی مانند: «شاه شاه شارلاتان»، «مو مو مصدق!»، «دیکتاتور! آدمکش! شاه شاه اس‌اس» و مانند این‌ها. البته هو کردن و پرتاب گوجه و تخم‌مرغ نیز بخشی از اقدامات دانشجویان بود. پلیس دانشجویان را سرکوب کرد و رفتار خشونت‌آمیزی با معترضان کرد. اما آنچه این راهپیمایی را به نقطۀ عطفی در تاریخ آلمان تبدیل کرد این بود که یک افسر پلیس، به نام کارل هاینتس کوراس، دانشجویی به نام بِنو اونِزورگ را به قتل رساند. ماجرا از این قرار بود که گویا سه پلیس این دانشجو را دستگیر کرده بودند و کوراس بدون آن‌که دلیلی وجود داشته باشد از فاصلۀ نزدیک به آن دانشجو شلیک کرده بود. شلیک در ساعت ۸:۳۰ رخ داد و دانشجوی مضروب پیش از رسیدن به بیمارستان در آمبولانس جان باخت. قتل این دانشجو اعتراضات دانشجویی را در ماه‌های آینده شدت بخشید و رادیکالیزه کرد، به خصوص با توجه به این‌که این افسر پلیس در دادگاه از اتهام قتل عمد تبرئه شد. حتی «راف»، گروه تروریستی چپ‌گرایی که در ماه‌های بعد تشکیل شد و عملیات‌هایی را انجام داد، به این قتل پلیس استناد می‌کرد. دادگاه دیگری نیز که در سال ۱۹۷۰ علیه کوراس برگزار شد دوباره با حکم تبرئۀ او پایان یافت. رئیس دادگاه در پایان جمله‌ای خطاب به او می‌گوید که هم جالب است و هم با آن پلی می‌زنیم به حقیقتی که ۴۰ سال بعد افشا شد. قاضی می‌گوید: «خطای انسانی یا گناه اخلاقی، این را باید نزد خود و خدای خود تشخیص دهید و بارش را خود به دوش بکشید. ما قادر نبودیم اثبات کنیم شما گناهی کیفری مرتکب شده‌اید.» (ادامه در پست بعدی...)
(ادامه از پست پیشین...) مسئله در این‌جا دقیقاً همین است. آیا کوراس مرتکب قتل عمد شده بود یا ناخواسته انسان بی‌گناهی را کشته بود. شواهد زیادی از این حکایت داشت که او عامدانه بنو اونزوگ را کشته بود. برای دانشجویان چپ‌گرای آن سال‌ها مسجل بود که در این‌جا جنایتی فاشیستی رخ داده است، زیرا پس از قتل اونزورگ یکی از مطالبات اصلی دانشجویان این بود که نیروهای پلیس «فاشیستی‌زدایی» شوند. پس از نظر دانشجویان این قتل جنایتی ایدئولوژیک بود. اما چهل و چند سال بعد اسنادی افشا شد که این گمان را وارونه می‌کرد! ▪️افشای تکان‌دهنده در مه ۲۰۰۹ در جریان بررسی پرونده‌های وزارت امنیت آلمان شرقی مشخص شد کارل هاینتس کوراس، یعنی همان افسر ضارب که دانشجوی بی‌گناه را کشته بود، «همکار غیررسمی» وزرات امنیت آلمان شرقی بوده است. چنین کشفی همۀ برداشت‌ها از ماجرای قتل بنو اونزورگ را زیر و زبر می‌کرد. البته سندی پیدا نشد که نشان دهد کوراس این قتل را به دستور مقامات امنیتی آلمان شرقی انجام داده است، یعنی با این هدف که آشوب‌ها در برلین غربی و در کل در آلمان غربی بالا گیرد. در واقع انگیزۀ این قتل هیچ‌گاه تا به امروز مسجل نشد. خود کوراس نیز تا وقتی در سال ۲۰۱۴ درگذشت چیزی در این باره نگفت. اما همان‌طور که زمانی دانشجویان معترض بوی قتل ایدئولوژیک را استشمام می‌کردند، پس از افشای این سند نیز این گمان به ذهن‌ می‌رسید که کوراس مأموریت داشته چنین کند یا نهایتاً به دلیل همدلی با بلوک شرق و آلمان شرقی و نفرت از نظام کاپیتالیستی، حدس می‌زده که این قتل بنزینی خواهد بود بر آتش اعتراضات ضدحکومتی. برای این‌که ببینیم این حدس و گمان ما بیراه نیست کافی است به یکی از معتبرترین افراد مراجعه کنیم: «اوتو شیلی». اوتو شیلی در سال ۱۹۶۸ از وکلای خانوادۀ مقتول بود و بعدها به یکی معروف‌ترین سیاستمداران آلمان تبدیل شد. او از حزب سوسیال‌دموکرات سال‌های ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۵ وزیر کشور آلمان بود. وقتی مشخص شد کوراس مأمور مخفیِ اشتازی (پلیس امنیت آلمان شرقی) بوده، اوتو شیلی قضاوت خود را این طور بیان کرد: «پرسش تعیین‌کننده برای من این است که آیا کوراس به عنوان مأمور پلیس به دلیل تعهداتش به اشتازی [= سرویس امنیت آلمان شرقی] در این موقعیت بحرانی متفاوت از آن چیزی که وظیفه داشته عمل کرده بوده؟» برخی رخدادها آدمی را به بازخوانی تاریخ وامی‌دارد، چنان‌که هانس اولریش یورگس از اعضای تحریریۀ نشریۀ اشترن در ژوئن ۲۰۰۹ گفته بود: «پرونده‌های اشتازی ما را به بازنگری‌ در تاریخ سه‌ دهۀ آلمان، جنبش ۶۸ و انحرافات تروریستی آن وامی‌دارد.» تنها کافی است در این‌جا به این اشاره کنیم که در جریان رادیکالیزه شدن اعتراضات دانشجویی گروه تروریستیِ «راف» (فراکسیون ارتش سرخ) شکل گرفت که یک گروه چپ‌گرای افراطی بود و در زمان فعالیت خود ۳۳ کشته و بیش از ۲۰۰ مجروح به جامعۀ آلمان تحمیل کرد.  در پایان یادی کنیم از بهمن نیرومند مارکسیست که به این بشکۀ باروت جرقه انداخت. او پیروزِ میدان برلین بود. توانست سفر شاه به برلین را به یک رسوایی تمام‌عیار تبدیل کند. کام شاه تا مدت‌ها از این فاجعه تلخ بود. نیرومند پس از انقلاب، خرسند از سرنگونی شاه، به ایران بازگشت، اما فقط مدت کوتاهی در ایران ماند. خیلی زود از ماندن در ایران پشیمان شد و به آلمانِ کاپیتالیست بازگشت. آثار زیادی از او در آلمان منتشر شده ــ اعم از ترجمۀ برخی آثار ادبی ایرانی به آلمانی و نیز آثاری دربارۀ اوضاع سیاسی ایران ــ و همیشه یکی از مراجع اصلیِ آلمانی‌ها برای شناخت مسائل سیاسی ایران بوده است. اما او در نهایت زندگی در بلوک غرب را بر زندگی کنار هموطنانش ترجیح داد.
Jafari: ✅دهمین پدرانه... 🔸عفو رهبری خبرساز بود؛ آنهم بلافاصله بعد از عکس های دلنشین جشن تکلیف با فرشته های کوچک و پاک. ایندو را باید با هم دید. هردو پدرانه است. هم خنده های صمیمانه و هم گذشت آموزنده. محبت پدر برای همه فرزندان است و البته جلوتر از اخمش. چه بسا اخمش نیز از سر محبت است و همه اش نیز از ابتدا تا انتها دستگیری. اشتباه نشود؛ رفتار پدرانه را نباید تنها به عفو و گذشت دید. از روز اول اغتشاشات چنین است، همه اش از همین جنس است. 1⃣یکم. روز اول بها ندادند و هیچ نگفتند. عبور کردند و چشم پوشیدند. خطائی بود که نباید برجسته می شد. 🔸خلاصه اولین پدرانه بی اعتنایی به خطای فرزند بود. 2⃣دوم.از سخنرانی دوم به بعد انگشت را سمت خناسان و شیاطین اصلی بردند. حتی به بداخلاقی چهره ها نیز توجه نکردند. تاکید کردند این جماعت نیز با مردم اند و انقلاب. 🔸دومین پدرانه شان بی اعتنایی به اختلاف های داخلی و انگشت اشاره به بیرون از خانه بود. 3⃣سوم.تلاش کردند تحلیل فرزندان را نسبت به وقایع اصلاح کنند. اصرار داشتند که این اغتشاشات ثمره پیشرفت شماست نه ضعف ها. نخواستند تلخی های آن ایام باعث شود، واقعیت ها دیده نشود و اعتماد به نفس ملی لطمه ببیند. 🔸سومین پدرانه تصویر و ترسیم قدرت ملی بود، نشان دادن حرکت و پیشرفت در زیر آتش کین ها. 4⃣چهارم.تصریح داشتند به سطح بندی خطاها. مدام هم تکرار کردند؛ "نکند همه را با یک چوب قضاوت کنید." اینکه بین جاهل و غافل و مجرم تفاوت است. بین هیجان زده و دشمن فاصله است. 🔸چهارمین پدرانه تفکیک میان خطاها بود. 5⃣پنجم.اجازه رفتار تحکم آمیز به نظمیه و امنیه ندادند. سیاست "کشته دهیم اما نکشیم" برای چنین مرشدانه ای بود. گوئی می دانستند این اغتشاشات ثمره جهل مجازی است و راهش خون ریختن نیست. 🔸پنجمین پدرانه این بود که هزینه دهیم، اما فرصت دهیم تا آگاهی رشد کند و دیگران بهوش شوند. 6⃣ششم.مانع ظاهرگرایی شدند. فرمودند چه بسا دختران شل حجابی که دلشان با انقلاب و اسلام است: "همین ها مشت محکم بر دهان دشمن زدند." 🔸ششمین پدرانه عبور از ظاهر و دیدن باطن فرزندانش بود. 7⃣هفتم.انقلابی ها را دعوت به خویشتنداری کردند. اینکه صبوری بخرج دهید و اجازه ندهید از سر خشم و ناراحتی گرفتار قانون شکنی شوید. 🔸هفتمین پدرانه دعوت به صبر انقلابی بود. 8⃣هشتم .دیگری صداقت در اوج اغتشاش بود. وقتی از خودی ها خطا دیدند، بلافاصله واکنش نشان دادند و دلجوئی کردند. ماجرای اعزام سفرای شفقت به زاهدان از این جهت الگو بود. 🔸هشتمین پدرانه درس حریت و صداقت در پذیرش خطا بود؛ آنهم خطای دیگران. 9⃣نهم.خونخواهی برای فرزندان مظلومش بود. لاله های پرپری که به نام انقلاب و اسلام جاودانه شدند تا بیرق "آرمان" بالا بماند. از روح الله تا دانیال و حسین و ... را به آغوش کشیدند و سر مزارشان سلام دادند تا نام شان ثبت بر تاریخ شود. 🔸نهمین پدرانه خونخواهی از سر غیرت مقابل شیاطین بود. 🔟و دهم عفو. گذشتند چون احساس کردند تلنگری بس است. چون غرض نهایی، دستگیری است نه مچ گیری. هدایت است نه صرفا مجازات. فرماندهی کل قوا اول معلم است و راهبر. 🔸واپسین پدرانه، انتقال محبت به فرزندان خطا کار بود تا بدانند دوستدار و دلسوز نهایی آنها اسلام است و انقلاب.  👈روزهای تلخ اغتشاش گذشت؛ اما باید سالها نوشت و نوشت. یکی اش پدرانه های رهبری...
📸 زلزله ۷.۷ ریشتری ترکیه بیش از ۱۰۰ کشته برجای گذاشت 🔸آناتولی: 🔹زمین لرزه ۷.۷ ریشتری بامداد دوشنبه در ترکیه ، ساختمان‌های زیادی را ویران کرد و تاکنون بیش از ۱۰۰ نفر کشته و هزاران نفر زخمی شده اند.
🥀 زنی دیدم که در گودال می رفت پریشان خاطر و احوال می رفت گلی گم کرده بود اما بمیرم به هر گل می رسید از حال میرفت... (س)🥀 🥀
🔹 مهم نیست نشریات غربی، چه قضاوتی می کنند و چه توهین و تهمت هایی را نسبت به امام خمینی و امام خامنه ای روا می دارند. 🔹 مهم این است که انقلاب اسلامی و تاثیرات تعیین کننده آن در مقیاس جهانی، پنج دهه است ذهن دوستان و دشمنان ملت ایران را تسخیر کرده و ابر قدرت ها را به زانو در آورده است. ✍ دیوید ایگنیشس تحلیلگر آمریکایی سه سال قبل در واشنگتن پست نوشت: "پمپئو پس از انفجار دو نفتکش در دریای عمان، بدون ارائه دلیل و مدرک، ایران را مقصر خواند. در همین زمان آبه شینزو در ایران بود تا پیام ترامپ را به رهبر ایران بدهد اما آیت الله خامنه ای درخواست ترامپ را رد کرد". "صدای رهبر معظم ایران را نمی توانستیم شفاف تر از این بشنویم. در صدای او می توان بازتاب این عبارت آیت الله خمینی را شنید که گفت . ایران، اعتماد به نفس قابل توجهی دارد". 🔹 انقلاب اسلامی، با وجود طوفان انواع توطئه ها و تهدید ها ۴۴ ساله شد؛ تا ثابت کند دست خدا پشت سر این انقلاب و بالا دست همه ابر قدرت هاست. به تعبیر مجله تایم؛ این "آزمون اراده ها" است. این، نبرد اراده هاست. محمد ایمانی
🌸 امتدادِ زینبی با تربیتِ بانوانِ مبلغ 🔸️بقای داستان کربلا، مرهون زحمات حضرت زینب سلام‎ الله‎ علیها است. عمده کار حضرت زینب سلام ‎الله ‎علیها سخنرانی‎های ایشان است. آیا خانم‌های متدین ما می‌توانند یک سخنرانی بکنند؟ در مقابل یک گمراهی اگر بخواهند سخنرانی کنند چه کار باید انجام دهند؟ ...برای این‌که سخنران بشوند و بتوانند جواب شبهات را بدهند، در دهان مثل یزید و ابن زیاد بزنند، کجا باید تربیت شوند؟ جامعه اسلامی چنین ظرفیتی باید داشته باشد. ۱۳۹۸/۰۸/۰۹
❌ شایعه از پنجم بهمن ماه تصویر خانمی با این عنوان در فضای مجازی منتشر شد که شهلا عبدی زندانی باردار 21 ساله اهل بوکان و محبوس در زندان ارومیه، به اعدام محکوم شد ✅ پاسخ اصلاً هیچ محکوم و زندانی به نام شهلا عبدی وجود ندارد. تصویری هم که به نام شهلا عبدی منتسب شده مربوط به محکوم دیگری است که سال ۱۴۰۰ از زندان آزاد شده است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️واکنش ابوالفضل پور عرب درخصوص بخشش اغتشاش گران توسط رهبری بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون: 🔹من کوچک‌تر از این حرفها هستم که بخواهم به بزرگان حرفی بزنم، اما امروز بسیار خوشحالم که خانواده‌هایی به واسطه این لطف مقام معظم رهبری خرسند شده‌اند. 🔹 امروز بدون تردید با اعلام خبر موافقت رهبری، بخشی از جامعه از این عفو به آرامش می‌رسد. 🔹 آشتی ملی موجب یکپارچگی و مانع دست‌درازی دشمنان به کشورمان می‌شود و سنگ‌اندازی‌ها کاهش خواهد یافت، ما هرچه داریم از وحدت و یکدلی مردم داریم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢گزارش ساواک در خصوص هدیه ۶ میلیون تومانی شاه و هویدا برای احداث ساختمان فراماسونری در شهریار تهران در سال ۱۳۵۱ این مبلغ در آن سال معادل حقوق ماهانه ۲۱ هزار کارگر ایرانی بود. سند ساواک، ۱۷ مهر ۱۳۵۱