eitaa logo
روابط عمومی خراسان رضوی
347 دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
4.8هزار ویدیو
50 فایل
خرسندیم با ما همراهید🌹🙏🇮🇷
مشاهده در ایتا
دانلود
سردار محمد بهرامی، معاون تبلیغات و روابط عمومی سازمان عقیدتی سیاسی فراجا: توهین به ساحت مقدس قرآن کریم توسط برخی کشورهای اروپایی نشان از درماندگی و عجز آنان و ترس از نفوذ و گسترش و اقتدار معنوی اسلام است. سردار بهرامی گفت: قرآن ؛ کتاب بیداری و بصیرت است و همگان را به حق و عدالت دعوت می‌کند و به انسان ها می آموزد که زیر بار ظلم و ذلّت نروند و با گردنکشان و زورگویان مبارزه کنند.فلذا مستکبرین عالم، معارف و دستورات قرآن را مانعی برای زیاده خواهی و چپاولگری خود می بینند و تلاش می کنند تا به هر طریق ممکن، اجازه ندهند پیام های حیات‌بخش و انسان ساز قرآن به گوش حق طلبان برسد؛ غافل از اینکه قرآن یک حقيقت و نور الهی است و تحت هیچ شرایطی نور قرآن کم فروغ نمی شود. سردار بهرامی افزود: در میان کشورهای اروپایی، سوئد و فرانسه از جمله کشورهایی هستند که گرایش به اسلام و قرآن رشد چشمگیر و شتابانی را دارد و هر ساله تعداد زیادی از مردم در کشورهای اروپایی به دین اسلام می گروند و این مسأله برای سردمداران فاسد و قلدر کشورهای اروپائی قابل تحمل نیست.پشت پرده هتک به قرآن کریم؛ استکبار جهانی و صهیونیزم بین‌الملل قرار دارد که با پشتیبانی های پولی و رسانه ای، تلاش در اسلام هراسی و قرآن ستیزی دارند ، غافل از اینکه این نقشه شوم آنان، از قبل شکست خورده چرا که تجربه ثابت کرده که هر بار بعد از هتک آنان به ساحت مقدس اسلام و قرآن ،حق طلبان و آزادی خواهان عالم، گرایش خیره کننده ای به اسلام پیدا کرده اند. معاون تبلیغات و روابط عمومی انتظامی در ادامه افزود: با هدف تربیت پلیس تراز انقلاب اسلامی و جامعه قرآنی، امسال بیش از ۴۰ عنوان‌ برنامه قرآنی در سطح مجموعه انتظامی اجرا می شود و کارکنان مکتبی و انقلابی فراجا و خانواده های آنان استقبال بسیار خوبی از این برنامه ها دارند. همچنین در راستای محکومیت اقدام موهن جسارت به ساحت مقدس قرآن ، پویش سراسری و بزرگ (( عاشقان قرآنیم )) در بخش های شعر - دلنوشته - عکس و نقاشی برگزار می گردد که علاقه مندان می توانند آثار خود را تا تاریخ 1402/05/20 به شماره ایتای ۰۹۰۳۵۲۵۳۷۶۹ ارسال نمایند و به آثار برتر هم جوایز ارزنده ای اهدا خواهد شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی حرف و ادعا به شهادت رسیده اند گمنام و در خفا به شهادت رسیده اند گاهی به دست فرقه ی آدم ربا و دزد مظلوم و بی صدا به شهادت رسیده اند گاهی درون وادی غربت کنار مرز بی هر چه آشنا به شهادت رسیده اند حتی میان کوچه و پس کوچه های شهر دور از نگاه ما به شهادت رسیده اند ما خواب راحتیم و خبر ها نمی رسد از اینکه در کجا به شهادت رسیده اند جان بر کفان مخلص فراجای کشورم بی حرف و ادعا به شهادت رسیده اند 🌹تقدیم به روح ملکوتی شهدای مظلوم فراجا🌹
مراسم تشییع پیکر پاک شهید والامقام ستواندوم حسن وحیدی بر روی دستان مردم شهید پرور خراسان شمالی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الهی فرزند شهید شیخی دختر نباشه 😭 اخ اخ روضه خون روضه بخون روضه ی معجر بخون روضه سیلی بخون دختر سه ساله که زدن نداره
دیدار حجت الاسلام و المسلمین سیدعلیرضا ادیانی رئیس ساعس فراجا و هیئت همراه با آیت الله عباس کعبی نماینده محترم مردم شریف استان خوزستان در مجلس خبرگان رهبری 🔻🔻🔻🔻🔻
📍پخش مراسم تشییع پیکر دوشهید مدافع نظم و امنیت با سخنرانی رئیس ساعس فراجا به صورت زنده از شبکه استانی خوزستان 🎥 مراسم تشییع پیکر مطهر دو شهید مدافع نظم و امنیت "سرگرد شهید علی غلامی" و "سروان شهید سلمان غریبی" در ستاد فرماندهی انتظامی استان خوزستان با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین سیدعلیرضا ادیانی رئیس ساعس فراجا تا دقایقی دیگر به صورت زنده از شبکه استانی خوزستان پخش خواهد شد 🔻🔻🔻🔻🔻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢وداع همسرانه با پلیس شهید 🔹اینجا معراج شهدا است وداع همسر شهیدپلیس محمد رضا اسمعیلی حادثه تروریستی محور خاش - زاهدن
📍اقامه نماز بر پیکر دو شهید مدافع نظم و امنیت فرماندهی انتظامی استان خوزستان توسط آیت الله عباس کعبی نماینده محترم مردم شریف استان خوزستان در مجلس خبرگان رهبری 🔻🔻🔻🔻🔻
🌹شهادت ، هنر مردان خداست🌹 در ۴۸ ساعت گذشته شش شهید مظلوم ،فراجا تقدیم انقلاب کرد امنیت اتفاقی نیست😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعر استاد کلامی در پاسخ اهانت به قرآن: . اوکه. توهین الیبر دینه او که اهل غرض دی یاندیرا قرآنی هرکس اورگی غرق مرض دی جوهر اسلامی ده دی اجنبی لر رنگ عرض دی اولسن ای الین ساحت قرآنه اهانت جیره خوار سوئدی ریشوه اندیشوه لعنت...! 🔴
🏴اعلام زمان وداع و تشییع شهید مدافع وطن 🔶 آیین وداع و تشییع پیکر شهید مدافع وطن، ستوان دوم رضا شیخی امروز و فردا در استان برگزار می‌شود. 🔹آیین وداع با شهید ؛ ساعت ۱۵ در شهر پل سفید ، ۱۵:۳۰ در شهر زیراب ، عصر امروز در شهرستان قائمشهر و ساعت ۲۱ امشب در گلزار شهدای گمنام شهرستان نکا . 📌 پیکرپاک شهید ساعت ۹صبح فردا چهارشنبه، از مقابل سپاه ناحیه نکا (توپخانه سابق) تا گلزار شهدای این شهرستان تشییع و خاکسپاری خواهد شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺آتش سوزی در هتل محل اقامت زائران ایرانی در نجف 🔹منابع خبری از آتش سوزی در هتل شش طبقه قصر الشفاعه در منطقه قدیمی نجف خبر دادند که گفته می‌شود محل اقامت زائران ایرانی بوده است. 🔹سازمان آتش نشانی نجف اطفای حریق و خارج کردن زوار را آغاز کرده و تاکنون ۱۶۰ زائر از هتل خارج شده اند. 🔹تا این لحظه بیش از ۳۰ زائر به علت مشکل تنفسی به بیمارستان حکیم نجف انتقال داده شده اند که برخی از آن‌ها از زائران ایرانی هستند.
🌹🍃 چند آيه زيبا : 👌👌👌 ❤️گفتم: خدا آخه این همه سختی؟ چرا؟ گفت: «انَّ مع العسر یسرا» "قطعا به دنبال هر سختی، آسانی است.(انشراح/6) 💛گفتم: واقعا؟! گفت: «فإنَّ مع العسر یسرا» حتما به دنبال هر سختی، آسانی است.(انشراح/7) 💚گفتم: خب خسته شدم دیگه... گفت: «لاتـقـنطوا من رحمة الله» از رحمت من ناامید نشو.(زمر/53) 💙گفتم: انگار منو فراموش کردی! گفت:«اذکرونی اذکرکم» منو یاد کن تا یادت باشم. 💜گفتم: تا کی باید صبر کرد؟! گفت: « وَ ما یدریک لَعلَّ السّاعة تکون قریبا» تو چه می دانی، شاید موعدش نزدیک باشد.(احزاب/63) «انّی اعلم ما لاتعلمون» من چیزایی میدونم که شما نمیدونید. (بقره/ 30) ❤️گفتم: تو بزرگی و نزدیکیت برای من کوچک، خیلی دوره! تا اون موقع چی کار کنم؟ گفت: « و اتّبع ما یوحی الیک و اصبر حتی یحکم الله» حرف هایی که بهت زدمو گوش کن، و صبر کن ببین چی حکم میکنم. (یونس/ 109) 💛ناخواسته گفتم: الهی و ربّی من لی غیرک (خدایا آخه من غیر تو کیو دارم؟!) گفت: «الیس الله بکاف عبده» من هم برای تو کافی ام.(زمر/36)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وداع با پیکر مطهر شهیدغریبی و شهید غلامی با حضور حماسی مردم ولایت مدار اهواز
وداع فرمانده انتظامی خوزستان با پیکر دو همرزم شهیدش شهید علی غلامی و شهید سلمان غریبی ‌‎‎‎‎‌‌‎‎‌‎‌‌‎‌‌‎‎‎‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌
بابای خوبم شهادتت مبارک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیین وداع با پیکر شهدای نظم امنیت ایذه در اهواز ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
گل های بهشت سایبانت بابا یک دسته ستاره ارمغانت بابا دیگر چه کسی چشم به راهم باشد قربان نگاه مهربانت بابا
✍️ 💠 از اینهمه دستپاچگی، مادرش خندید و ابوالفضل دیگر دلیلی برای پنهان‌کاری نداشت که با نمک لحنش پاسخ داد:«داداش من دارم میرم تو راحت حرفاتو بزنی،تو کجا میخوای بیای؟» از صراحت شوخ ابوالفضل اینبار من هم به خنده افتادم و خنده بی‌صدایم مقاومت مصطفی را شکست که بی‌هیچ حرفی سر جایش نشست ومی‌دیدم زیر پرده‌ای از خنده، نگاهش میدرخشد و به‌نرمی میلرزد. 💠 مادرش به بهانه بدرقه ابوالفضل به‌زحمت ازجا بلند شد، با هم از اتاق بیرون رفتند ودیگر برنگشت. باران احساسش به حدی شدید بود که با چتر پلکم چشمانم را پوشاندم و او ساده شروع کرد:«شاید فکر کنید الان تو این وضعیت نباید این خواسته رو مطرح می‌کردم.» 💠 ومن از همان سحر حرم منتظر بودم حرفی بزند وامشب قسمت شده بود شرح را بشنوم که لحنش هم مثل دلش برایم لرزید:«چند روز قبل با برادرتون صحبت کردم،گفتن همه چی به خودتون بستگی داره.» نگاهش تشنه پاسخی به سمت چشمه چشمانم آمد و من در برابر اینهمه احساسش کلمه کم آورده بودم که با آهنگ آرمشبخش صدایش جانم را نوازش داد:«همونجوری که این مدت بهم اعتماد کردید، می‌تونید تا آخرعمر بهم اعتمادکنید؟» 💠 طعم به کام دلم به‌قدری شیرین بود که در برابرش تنها پلکی زدم و او از همین اشاره چشمم، پاسخش را گرفت که لبخندی شیرین لب‌هایش را ربود و ساکت سربه زیر انداخت. در این شهر هیچکدام آشنایی نداشتیم که چند روز بعد تنها با حضور ابوالفضل و مادرش در دفتر در زینبیه عقدکردیم. 💠 کنارم که نشست گرمای شانه‌هایش را حس کردم و از صبح برای چندمین بار صدای تیراندازی در بلند شده بود که دستم را میان انگشتانش محکم گرفت و زیر گوشم اولین را خرج کرد:«باورم نمیشه دستت رو گرفتم!» از حرارت لمس احساسش، گرمای در تمام رگ‌هایم دوید و نگاهم را با ناز به سمت چشمانش کشیدم که ضربه‌ای شیشه‌های اتاق را درهم شکست. 💠 مصطفی با هر دو دستش سر و صورتم را پوشاند و شانه‌هایم را طوری کشید که هر دو با هم روی زمین افتادیم. بدن‌مان بین پایه‌های صندلی و میز شیشه‌ای سفره عقد مانده بود،تمام تنم میان دستانش از ترس می‌لرزید و همچنان رگبار گلوله به در و دیوار اتاق و چهارچوب پنجره می‌خورد. 💠 ابوالفضل خودش را از اتاق کناری رسانده و فریاد وحشتزده‌اش را می‌شنیدم:«از بیرون ساختمون رو به گلوله بستن!»مصطفی دستانش را روی سر و کمرم سپر کرده بود تا بلند نشوم و مضطرب صدایم می‌کرد:«زینب حالت خوبه؟» زبانم به سقف دهانم چسبیده و او می‌خواست بدنم را روی زمین بکشد که دستان ابوالفضل به کمک آمد.خمیده وارد اتاق شده بود و شانه‌هایم را گرفت و با یک تکان از بین صندلی تا دراتاق کشید. 💠 مصطفی به سرعت خودش را از اتاق بیرون کشید و رگبار گلوله از پنجره‌های بدون شیشه همچنان دیوار مقابل را میکوبید که جیغم در گلو خفه شد. مادر مصطفی کنار دیگر کارکنان دفتر گوشه یکی ازاتا‌ق‌ها پناه گرفته بود، ابوالفضل در پناه بازوانش مرا تا آنجا برد و او مادرانه در آغوشم کشید. 💠 مصطفی پوشیده در پیراهن سفید و کت و شلوار نوک مدادی دامادی‌اش هراسان دنبال اسلحه‌ای میگشت و چند نفر از کارکنان دفتر فقط کلت کمری داشتند که ابوالفضل فریاد کشید:«این بی‌شرف‌ها دارن با مسلسل و دوشکا میزنن، ما با کلت چی‌کار میخوایم بکنیم؟» روحانی مسئول دفتر تلاش می‌کرد ما را آرام کند و فرصتی برای آرامش نبود که تمام در و پنجره‌های دفتر را به رگبار بسته بودند. 💠 مصطفی ازکنار دیوار خودش را تا گوشه پنجره کشاند و صحنه‌ای دید که لب‌هایش سفید شد،به سمت ابوالفضل چرخید و با صدایی خفه خبرداد:«اینا کیِ وقت کردن دو طرف خیابون رو باسنگچین ببندن؟» من نمیدانستم اما ظاهراً این کار درجنگ شهری عادت شده بود که جوانی از کارمندان دفتر آیه را خواند:«می‌خوان راه کمک ارتش رو ببندن که این وسط گیرمون بندازن!» 💠 و جوان دیگری با صدایی عصبی وحشی‌گری ناگهانی‌شان را تحلیل کرد:«هرچی تو حمص وحلب و دمشق تلفات میدن از چشم ایران می‌بینن!دستشون به نمیرسه، دفترش رو میکوبن!» سرسام مسلسل‌ها لحظه‌ای قطع نمی‌شد،میترسیدم به دفتر حمله کنند وتنها زن جوان این ساختمان من بودم که مقابل چشمان همسروبرادرم به خودم میلرزیدم. 💠 چشمان ابوالفضل به پای حال خرابم آتش گرفته و گونه‌های مصطفی از همسر جوانش گر گرفته بودکه سرگردان دور خودش میچرخید. ازصحبت‌های درگوشی مردان دفتر پیدا بودفاتحه این حمله را خوانده‌اند که یکی‌شان با تهران تماس گرفت و صدایش را بلندکرد:«ما ده دیقه دیگه بیشتر نمیتونیم کنیم!»
شهادت هنر مردان خداست... مهیا نمودن جایگاه مراسم استقبال و وداع با شهید والامقام سرگرد مهدی اله پور در حرم مطهر حضرت احمد بن موسی الکاظم شاهچراغ (ع)