eitaa logo
روابط عمومی خراسان رضوی
416 دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
6.8هزار ویدیو
61 فایل
خرسندیم با ما همراهید🌹🙏🇮🇷
مشاهده در ایتا
دانلود
💠خط شکنی از جنس علم ¤در یک مسأله علمی‌ پیچیده گیر کرده بودیم و راه حلی برای آن پیدا نمی‌کردیم. گفتیم رضایی‌نژاد می‌تواند کار را ادامه بدهد، موضوع را بااو در میان گذاشتیم و مبلغ زیادی هم پیشنهاد کردیم. ¤بی‌توجه به مبلغ پیشنهادی ما گفت: این مسأله به دردی هم می‌خوره؟ ما هم گفتیم: نه، به دردی نمی‌خوره، اما اینطوری ما اولین گروهی هستیم که توی جهان این مسأله رو حل می‌کنه. داریوش گفت: ¤من اگه تو زندگیم بتونم، یه چوب کبریت یا یه پیچ‌گوشتی درست کنم که به درد چهار نفر بخوره، خیلی بیشتر برام ارزش داره تا اینکه بخوام بگم دستگاهی رو درست کردم که هیچ‌ کس مثل اون رو نداره یا مسأله‌ای رو حل کردم که هیچ کس حل نکرده. ‌‌🎤راوی: همکارشهید 🌷
🔰شهیدحسین فهمیده الگویی برای دانش‌آموزان ما
🔻پیشنهاد جالب شهید مطهری برای محجبه شدن دختران دانشگاه تهران در زمان شاه 📌در سال 1354 دانشکده الهیات دانشگاه تهران برای اولین بار دانشجوی دختر پذیرفت. در آن شرایط که رژیم شاه مروّج و مشوق بی‌حجابی بلکه عریانی بود آیت‌الله مطهری که استاد دانشکده الهیات بودند گفتند نمی‌شود که دختران بدون حجاب وارد دانشکده الهیات بشوند. لذا پولی به برخی کارکنان دانشکده دادند و گفتند بروید تعدادی چادر و روسری تهیه کنید. قرار شد نگهبان درب ورودی این چادرها و روسری‌ها را به دختران هدیه بدهد. این کار انجام شد. همه دختران پذیرفتند و با حجاب وارد دانشکده شدند جز یک نفر که او هم چند روز بعد پذیرفت. البته رژیم شاه هم ممانعتی به عمل نیاورد. 🤏میخوام یه مطلب بگم: ببینید یک معلم چقدر میتونه تاثیرگذار باشه کاش همه معلمین عزیز ما هم تفکراتشون مثل شهید مطهری بود.اونوقت دیگه نیازی به اجرای طرح نور ومقابله با بی حجابی درجامعه نبود. 🇮🇷روابط عمومی پلیس🇮🇷 🆔@pr_police
🇮🇷هشتمین سالگرد شهادت سردار حاج محمد ناظری، فرمانده یگان تکاوری دریایی سپاه گرامی باد 🇮🇷جالب است بدانید سردار ناظری مربی آموزش شهید حاج قاسم سلیمانی، سید حسن نصرالله و شهید عماد مغنیه بود و در آغاز تشکیل ‎حزب‌ الله نیروهای آن را آموزش میداد.
پرستار می گفت: کشیک بودم. رفتم سری بزنم به اتاق های بخش. تو یکی از اتاق ها دیدم یکی از مجروحین جنگی، اوضاعش خیلی خرابه. زیر گلوش، بر اثر اصابت گلوله مثل یک گودال سوراخ شده و بدنش هم ترکش خورده. می‌گفتن تو "بازی دراز" چنین شده؛ فرمانده اونجا بوده. دیدم با این وضعش داره تیمم می کنه. از پشت در داشتم نگاهش می کردم. شروع کرد به نماز خوندن. چه نمازی؟... من با این تن سالمم، تا به حال همچین نمازی نخونده بودم! رفتم جلو تا کمی پشتی تختش رو بلند کنم که راحت تر باشه. بعد موندم بالا سرش تا نمازش تموم شد. گفتم: اگه درد داری، برات مسکن بیارم؟ با همون فک بسته شده به زحمت گفت: نه خواهر، درد من، مسکنش همین نمازه... شهید محسن وزوایی