گذری بر زندگی و خاطرات شهید صیاد شیرازی
همسر سپهبد علی صیادشیرازی بعد از ترور همسرش در خاطرهای وضعیت جسمی و روحی شهید یک روز قبل شهادت را اینطور روایت کرد: «یادم هست شب قبل از شهادتش -۲۰ فروردین ۱۳۷۸ - را در مشهد بود. آن روزها مادرش مریض بود. شب را تا صبح در بیمارستان و کنار مادر مانده بود...»
خبرگزاری ایسنا نوشت: امروز ۲۱ فروردین ماه بیست و چهارمین سالگرد ترور سپهبد علی صیادشیرازی در سال ۱۳۷۸ است.
دو سال بعد، اواسط سال دو هزار و یکِ مسعود رجوی، سرکرده گروهک تروریستی منافقین در ملاقات با سپهبد طاهر حبوش، مسؤول سرویس اطلاعات عراق، صدور دستور ترور سرلشگر علی صیاد شیرازی را تایید کرد.

در پی این دستور بود که زهره قائمی فرمانده تیم ترور که اوائل پیروزی انقلاب اسلامی جزو تیم شکنجه سازمان منافقین بود و بعدها دستگیر شد و در سال ۱۳۶۷ به دلیل ابراز ندامت در شمار توابین قرار گرفت، عملیات ترور سرلشگر را طرحریزی و با کمک نیروهای آموزش دیده نفوذیش در ایران به اجرا درآورد.
سرلشگر علی صیاد شیرازی که حدود ۱۷ سال در محضر آیتالله سیدرضا بهاءالدینی پرورش یافته بود و سابقه پنج بار جراحت در میدانهای نبرد حق علیه باطل را در کارنامه جانفشانیهایش داشت و ۲۲ ترکش در بدن داشت، با اصابت سه گلوله به سر و سینه، عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ شد.

صیاد شیرازی کیست؟
حاصل ازدواج زیاد و شهربانو در تاریخ ۲۳ خرداد ۱۳۲۳ در روستای کبودگنبد از توابع شهرستان درگز استان خراسان رضوی متولد شد.
مادرش اهل شهر انارک مرکز بخش انارک از توابع شهرستان نایین و پدرش از عشایر قشقایی بود که شغل نظامیگری را برای خودش انتخاب کرد. زیاد خان خدمت در نظام را از ژاندارمری شروع کرد اما بعدا به ارتش رضا شاه پیوست.
علی در خاطرهای از اصالت خانوادگیش گفته است: «اجداد من از عشیرهای به نام «اخت افشار» هستند که از اصطهبانات و نیریز در فارس تا سیرجان، بافت و جیرفت در کرمان گسترش یافتهاند. پدربزرگم صیاد همراه فرزندانش و مال و احشامش دهها سال پیش به سوی خراسان و شهرستان مشهد به راه افتادند و به شهرستان درگز کوچ کردند. پس از ولادت اینجانب و حدود یک سال اقامت در این شهر بر حسب شغل درجهداری ژاندارمریِ پدرم، حدود دو سال در مشهد و بالغ بر ۱۵ سال در استانهای مازندران و گرگان در شهرهای گرگان، آمل و گنبدکاووس زندگی کرد اما در کلاس ششم ریاضی یعنی سال آخر دوره دبیرستان به تهران آمدیم و از دبیرستان امیرکبیر فارغالتحصیل شدم.»

جذابیتهای زندگی نظامی خاصه ماموریتهای پیوسته پدر به شهرهای مختلف، علاقمندی علی به نظام را سبب شد. با پایان دوران دبیرستان، علی راهی برای گذراندن دوره سربازی به ژاندارمری رفت و پس از پایان دوران خدمت به استخدام این یگان نظامی درآمد. با خوش درخشیدن علی در ژاندارمری به ارتش منتقل شد در شهرهای گرگان، مشهد، آمل و شاهرود خدمت کرد سپس به دانشکده افسری ارتش در تهران برگشت و در ۱۳۴۶ با درجه ستوان دومی در رسته توپخانه فارغالتحصیل شد.
علی دورههای چتربازی و رنجر را با رتبه یکم گذراند و مدتی بعد به عنوان افسر توپخانه منصوب شد. او جوان در خاطراتش از آن دوران، گفت: «پس از طی شدن یک سال از دوره مقدماتی رسته توپخانه، به لشکر دوم تبریز رفتم. در سال ۱۳۴۸ مأموریت استقرار در مرزهای غرب کشور، قصرشیرین به لشکر دوم تبریز داده شد. بنده به عنوان افسر دیدهبان توپخانه و معاون آتشبار، حدود یک سال مأمور به این منطقه شدم. #صیاددلها #سردار دلها # تولیدی ع س مرکز آموزش شهیدادیبی فراجا