eitaa logo
روابط عمومی خراسان رضوی
348 دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
4.9هزار ویدیو
50 فایل
خرسندیم با ما همراهید🌹🙏🇮🇷
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴معاون شورای امنیت روسیه: اگر کرۀ‌جنوبی به اوکراین کمک تسلیحاتی کند، در جوابش جدیدترین تسلیحاتِ روسیه را در دستانِ کرۀ‌شمالی مشاهده خواهد کرد.
🔰آیت الله اعرافی، مدیر حوزه های علمیه: 🔻حجاب نمادی از زیست ایمانی و هویت ایرانی و انقلابی است. حجاب پرچم شرافت و افتخار زن ایرانی است حجاب یک ارزش آسمانی الهی است، حجاب محدودیتی کوچک برای آزادی های بزرگ است و زنان خود این را در انقلاب اسلامی فهمیدند. 🔻در ترویج تحکیم حجاب همه ما وظیفه داریم. نباید وظیفه را به یکدیگر ارجاع دهیم. هم باید دستگاه‌های فرهنگی اقدامات ایجابی کنند، هم امر به معروف به روش صحیح در جامعه انجام شود، هم دولت و مسئولان، زیر ساخت‌های یک زندگی اسلامی را تامین کنند و دستگاه‌های مسئول در اجرای قانون مطابق ضوابط عمل کنند.
اهمیت حفظ آبروی مومن
هدایت شده از دارالقرآن پلیس
با احترام به استحضار سروران قرآنی همراه در کانال نورالقرآن می رساند: مسابقه روز بیست و هشتم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۲ همانند روز های گذشته با استقبال چشم گیری از همراهان صورت گرفت که از بین این عزیزان پس از قرعه کشی برندگان ذیل مشخص شدند: ۱- سرکار خانم زینب سادات احمد زاده طاهری از استان اصفهان _ آران و بیدگل ( خانواده کارکنان) ۲- جناب آقای محمد شریف اعلم از استان خراسان رضوی _ درگز ( کارکنان) ۳-سرکار خانم فاطمه امیریان از استان ایلام _ مهران ( خانواده کارکنان) ۴- جناب آقای حسن کریمی از استان خراسان جنوبی _ بشرویه ( کارکنان ) ۵- جناب آقای سید علی حسینی از استان مازندران _ بابلسر ( کارکنان) پاسخ صحیح این مسابقه : ۲۸۳ اطلاع رسانی اداره قرآن ، عترت و نماز فراجا 🆔 @nouralquran
هدایت شده از دارالقرآن پلیس
این مسابقه آخرین مسابقه ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۲ بود ... از تمامی برندگان تقاضا می شود برای پرداخت جوایز شماره حساب به نام شخص برنده (ترجیحا شماره حساب بانک سپه) را به همان آیدی که برنده شدنتان را اعلام نموده است ارسال نمایید... با تشکر و قدردانی از همه ی عزیزانی که در مسابقه مشارکت داشتند کانال رسمی نورالقــ♥ــرآن 🆔 @nouralquran
✍️ رمان 💠 از پنجره اتاق نسیم خوش رایحه بهاری نوازشم می‌کرد تا خستگی یک شب طولانی را خمیازه بکشم. مثل هر روز به نیت شفای همه بیمارانی که دیشب تا صبح مراقب‌شان بودم، سوره خواندم و سبک و سرحال از جا بلند شدم. 💠 روپوش سفید پرستاری‌ام را در کمد مرتب کردم، مانتوی بلند یشمی رنگم را پوشیدم و روسری‌ام را محکم پیچیدم که کسی به در اتاق زد. ساعت ۷ صبح بود، آرزو کردم در این ساعتِ تعویض شیفت، بیمار جدیدی نیاورده باشند و بتوانم زودتر به خانه بروم که در چهارچوب در، قد بلندش پیدا شد. 💠 برای شیفت صبح آمده بود و خیال می‌کرد هر چه پیراهن و شلوارش تنگ‌تر باشد، پیش چشمم جذاب‌تر می‌شود و خبر نداشت فقط حالم را بیشتر به هم می‌زند که با لبخندی کرشمه کرد :«صبح بخیر آمال!» نمی‌دانست وقتی با آن خط باریک ریش و سبیل، صدایش را نازک می‌کند و اسم کوچکم را صدا می‌زند چه احساس بدی پیدا می‌کنم که به اجبارِ رابطه همکاری، تنها پاسخ را دادم و او دوباره برایم زبان ریخت :«دیشب خیلی خسته شدی؟» 💠 نمی‌خواستم مستقیم نگاهش کنم که اگر می‌کردم همین خشم چشمانم برای بستن دهانش کافی بود و می‌دانستم صورتم زبانش را درازتر می‌کند که نگاهم را به زمین فرو بردم و یک جمله گفتم :«گزارش مریضا رو نوشتم.» و دیگر منتظر پاسخش نماندم، کیفم را از کمد بیرون کشیدم و از کنارش رد شدم که دوباره با صدای زشتش گوشم را گزید :«چرا انقدر بد رفتار می‌کنی آمال؟» 💠 روی پاشنه پا به سمتش چرخیدم و باید زبانش را کوتاه می‌کردم که صدایم را بلند کردم :«کی به تو اجازه داده اسم منو ببری؟» با لب‌های پهن و چشمان ریز و سیاهش نیشخندی نشانم داد و همه خویشتن‌داری دخترانه‌ام را به تمسخر گرفت :«همین کارا رو می‌کنی که هیچکس نمیاد سمتت! هم انقدر سخت نمی‌گرفت که تو می‌گیری!» 💠 عصبانیت طوری در استخوان‌هایم دوید که سرانگشتانم برای زدن کشیده‌ای به دهانش راست شد و با همان دستم دسته کیفم را چنگ زدم تا خشمم خالی شود. این جوانک تازه از برگشته کجا داعش را دیده بود و دیگر لیاقت نداشت حتی صدایم را بشنود که از اتاق بیرون رفتم. 💠 می‌شنیدم همچنان به ریشخندم گرفته و دیگر نمی‌فهمیدم چه می‌گوید که حالا فقط چشمان کشیده و نگاه نگران آن جوان را می‌دیدم. او به گمانش فقط به تمسخرم گرفته و با همین یک جمله کاری با دلم کرده بود که دوباره خمار خیال او خانه خاطراتم زیر و رو شده بود. 💠 از بیمارستان خارج شدم و از آنهمه شور و نشاط این صبح تنها صحنه آن شب شیدایی پیش چشمانم مانده بود که قدم‌هایم را روی زمین می‌کشیدم و دوباره حضورش را می‌خوردم. از آخرین دیدارش سه سال گذشته بود و هنوز جای خالی‌اش روی شیشه احساسم ناخن می‌کشید که موبایلم زنگ خورد. 💠 گاهی اوقات تنها مرهم درد دوری می‌شود که کودکانه آرزو کردم او پشت خط باشد و تیر خیال‌بافی‌ام به سنگ خورد که صدای نورالهدی در گوشم نشست. مثل همیشه با آرامش و مهربانی صحبت می‌کرد و حالا هیجانی زیر صدایش پیدا بود که بی‌مقدمه پرسید :«آمال میای بریم ؟» 💠 کنار خیابان منتظر تاکسی ایستادم و حس کردم سر به سرم می‌گذارد که بی‌حوصله پاسخ دادم :«تازه شیفتم تموم شده، خسته‌ام!» بی‌ریاتر از آنی بود که دلگیر حرفم شود، دوباره به شیرینی خندید و شوخی کرد :«خب منم همین الان از شیفت برگشتم خونه! تازه مگه همیشه دوست نداشتی محبت اون پسره رو جبران کنی؟ اگه می‌خوای الان وقتشه!» 💠 نگاهم به نقطه‌ای نامعلوم در انتهای خیابان خیره ماند و باور نمی‌کردم درست در همان لحظاتی که او شده بودم، نامش را از زبان نورالهدی بشنوم که به لکنت افتادم :«چطور؟» طوری دست و پای دلم را گم کرده بودم که نورالهدی هم حس کرد و سر به سرم گذاشت :«یعنی اگه اون باشه، میای؟» 💠 حس می‌کردم دلم را به بازی گرفته و اینهمه تکرار حالم را به هم ریخته بود که کلافه شدم :«من چی کار به اون دارم!» رنجشم را از لحنم حس کرد، عطر خنده از صدایش پرید و ساده صحبت کرد :« داره نیروهای رو برای کمک به سیل می‌بره ایران.»...
✅ راههای ابراز محبت 🔵 آقایان و خانمها هردو بخوانید👇 1⃣ کلامی 👈 دوست داشتن باید بیان شود. 2⃣ رفتاری 👈 مثل نوازش کردن ، نگاه با محبت، همدردی، بدرقه، استقبال، هدیه دادن ووووو..... 3⃣ نوشتاری👈 عمق دوست داشتن هایتان را بنویسید درجمله های کوتاه و زیبا و پیام دادن هم در طول روز یادتان نرود. بدانید با محبت خارها گل می شود وعشق شما به یکدیگر محکم و عمیق می شود.
✅ میزان زکات فطره در رمضان 1402 بنا بر نظر مراجع تقلید 🔵 زکات فطره یا فطریه : یکی از فروع دین اسلام است؛ که در عید فطر پرداخت می‌شود. میزان فطریه: یک صاع است که معادل مبلغ حدود سه کیلوگرم قوت غالب مورد استفاده افراد است که می‌تواند گندم یا برنج یا ذرت یا کشمش یا خرما و مانند این‌ها باشد.
تعطیلات عید سعید فطر در برخی کشورهای مسلمان
✅ اعمال عید سعید فطر 🔵 مقام معظم رهبری مدظله العالی عید سعید فطر روز رحمت است، روز مغفرت است، روز اجر و پاداش است برای مؤمنین، برای نیکوکاران، برای کسانی که برای خدا و در راه خدا عملی انجام دادند و حرکتی کردند و دلهای خود را به خدای رحیم و غفور نزدیک کردند. خدا را شکر میکنیم که یک بار دیگر، یک ماه رمضان دیگر و یک عید فطر دیگر را نصیب ما کرد؛ باید این نعمت الهی را قدر بدانیم. ۱۳۹۱/۰۵/۲۹
✅ عید سعید فطر؛ روز اجتماع و عزت مسلمین 🔵 مقام معظم رهبری مدظله العالی: حقیقتاً ما مسلمین امروز باید به دنبال آن نقاطی باشیم که همه آحاد مسلمان را در شرق و غرب دنیای اسلام، از هر ملیتی، با هر نژادی، با هر زبانی و با هر فرهنگی، گرد محور توحید و کلمه متعالی اسلامی جمع کند. عید فطر از جمله اینهاست. لذا در دعای قنوت عید فطر عرض میکنیم «الذّی جعلته للمسلمین عیدا» ۱۳۷۶/۱۱/۰۹ ملتهای مسلمان میتوانند عید فطر را وسیله‌ای قرار بدهند برای عزت؛ نردبانی قرار بدهند به سمت علوّ معنوی و مادی و عزت دنیا و آخرت. باید بیدار باشیم، باید از این موقعیتها استفاده کنیم. ۱۳۹۱/۰۵/۲۹
✅ عید سعید فطر؛ روز اجتماع و عزت مسلمین 🔵 مقام معظم رهبری مدظله العالی: حقیقتاً ما مسلمین امروز باید به دنبال آن نقاطی باشیم که همه آحاد مسلمان را در شرق و غرب دنیای اسلام، از هر ملیتی، با هر نژادی، با هر زبانی و با هر فرهنگی، گرد محور توحید و کلمه متعالی اسلامی جمع کند. عید فطر از جمله اینهاست. لذا در دعای قنوت عید فطر عرض میکنیم «الذّی جعلته للمسلمین عیدا» ۱۳۷۶/۱۱/۰۹ ملتهای مسلمان میتوانند عید فطر را وسیله‌ای قرار بدهند برای عزت؛ نردبانی قرار بدهند به سمت علوّ معنوی و مادی و عزت دنیا و آخرت. باید بیدار باشیم، باید از این موقعیتها استفاده کنیم. ۱۳۹۱/۰۵/۲۹
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: جمعه - ۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ میلادی: Friday - 21 April 2023 قمری: الجمعة،30رمضان 1444 🌹 امروز متعلق است به: 🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري عليهما السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: ا 🔹عید سعید فطر 🔹مرگ عمرو بن عاص، 43_41ه-ق 🔹جنگ قَرقَرة الکُدر، 2ه-ق 📆 روزشمار: ▪️7 روز تا سالروز تخریب قبور ائمه علیهم السلام در بقیع ▪️15 روز تا شهادت حضرت حمزه و وفات حضرت عبدالعظیم حسنی علیهما السلام ▪️25 روز تا شهادت امام صادق علیه السلام ▪️30 روز تا ولادت حضرت فاطمه معصومه س و آغاز دهه کرامت ▪️40 روز تا ولادت امام رضا علیه السلام
🌸 🗓دعای روز ۳۰ ماه مبارک رمضان 🔹 اللهمّ اجْعَلْ صیامی فیهِ بالشُّکْرِ والقَبولِ على ما تَرْضاهُ ویَرْضاهُ الرَّسولُ مُحْکَمَةً فُروعُهُ بالأُصُولِ بحقِّ سَیِّدِنا محمّدٍ وآلهِ الطّاهِرینَ والحمدُ للهِ ربِّ العالمینَ.  🔸 خدایا قرار بده روزه مرا در این ماه مورد قدردانى وقبول بر طبق خوشنودى تو وپسند رسول تو باشد واستوار باشد فرعش بر اصل به حق آقاى ما محمد وخاندان پاکش وستایش خاص پروردگار جهانیان است.
🔴 ربع پهلوی آخرین میخ تابوت اپوزیسیون رو کوبید... فرزند آرزو به گوربرنده شاه فراری که توسط مخالفان جمهوری اسلامی ایران، به عنوان رهبر انتخاب شده به رژیم صهیونیستی سفر کرد تا یک مانور رسانه‌ای و اعلام هم‌بستگی با دشمنان خونی ایران عزیزمان و این رژیم کودک‌کش انجام داده باشه، اما در کمال حقارت نخست وزیر نامحترم رژیم صهیونیستی این بچه خرفت رو در آبدارخانه و در حضور چند سطل آشغال محترم مورد استقبال قرار داد و به معنای واقعی کلمه میزان حقارت دشمنان جمهوری اسلامی رو به نمایش گذاشتن از یه طرف نمایش حقارت و بی‌مقداری ربع پهلوی و اپوزیسیون و از طرف دیگه حقارت خودشون که این‌قدر به خنسی افتادن که با این حقیر پدرفراری دیدار مثلا راهبردی در آبدارخانه برگزار می‌کنند 😄 در واقع شما در اين تصاوير دو وجه حقارت دشمنان ملت بزرگ ایران رو می‌بینید، نه فقط حقارت ربع پهلوی بیچاره، بلکه حقارت رژیم غاصبِ صهیونیستیِ مدعیِ اقتدار که این‌گونه توسط خودشون به نمایش گذاشته‌اند.
با احترام به استحضار سروران قرآنی همراه در کانال نورالقرآن می رساند: مسابقه روز بیست و هشتم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۲ همانند روز های گذشته با استقبال چشم گیری از همراهان صورت گرفت که از بین این عزیزان پس از قرعه کشی برندگان ذیل مشخص شدند: ۱- سرکار خانم زینب سادات احمد زاده طاهری از استان اصفهان _ آران و بیدگل ( خانواده کارکنان) ۲- جناب آقای محمد شریف اعلم از استان خراسان رضوی _ درگز ( کارکنان) ۳-سرکار خانم فاطمه امیریان از استان ایلام _ مهران ( خانواده کارکنان) ۴- جناب آقای حسن کریمی از استان خراسان جنوبی _ بشرویه ( کارکنان ) ۵- جناب آقای سید علی حسینی از استان مازندران _ بابلسر ( کارکنان) پاسخ صحیح این مسابقه : ۲۸۳ اطلاع رسانی اداره قرآن ، عترت و نماز فراجا
عید است و دوباره شوقِ دیدار برپا شدن جماعت یار مهدی ست که ایستد به محراب احمد صفِ اول است وانصار از فیض دعای در قنوتش دلها همه مست اگرچه هوشیار عید فطر مبارک
عید فطر است و خدا عیدی جانانه دهد بهر ما حضرت حق باده و پیمانه دهد زان که سی شب زغم و یاد علی ضجه زدیم از سر لطف به ما، منصب شاهانه دهد خدایا ماه رمضان تمام شد، سرنوشتمان را خیر بنویس، تقدیری مبارک
✅ فرصتِ بازنگری در مسائل دنیای اسلام 🔵 مقام معظم رهبری مدظله العالی: عید سعید فطر، یک‌ عید اسلامی‌ محض‌ است‌ و جا دارد که‌ رهبران‌ و هدایتگران‌ افکار عمومی‌ مسلمانان‌ از جمله‌ علما، روشنفکران‌، شعرا، نویسندگان‌، هنرمندان‌ و سیاسیون‌ جهان‌ اسلام‌، با استفاده‌ از این‌ فرصت‌ مسائل‌ اساسی‌، عمومی‌ و کلان‌ دنیای‌ اسلام‌ را مورد بازنگری‌ قرار دهند و آن‌ را با ملتهای‌ مسلمان‌ در میان‌ نهند و این‌ خود یکی‌ از مضامین‌ عید سعید فطر است‌. ۱۳۷۴/۱۲/۰۱
✅ عیدِ شکرِ ذکر و عبادت 🔵 بیانات مقام معظم رهبری مدظله العالی: عید رمضان[عید فطر] در حقیقت عید شکر است؛ شکر به خاطر توفیق گذراندن دوران یک ماهه‌ی ضیافت الهی، شکر روزه‌داری، شکر توفیق عبادت و ذکر و خشوع و توسل به بارگاه کبریائی حضرت حق. حقیقتاً هم برای این شکر، انسان مؤمن باید عید بگیرد. ۱۳۸۶/۰۷/۲۱
عید به معنای بازگشت است. مومنان در عید فطر به شادی و سرور می پردازند. نه به خاطر این که ماه رمضان و تکلیف سنگین توانفرسای روزه گذشت، بلکه به دلیل این که در دوره کوتاه مدت خودسازی و تزکیه توانستند گام های بزرگی بردارند و خود را تا مرزهای متقین بالا بکشند. روز عید سعید فطر روز شرف حضور در پیشگاه الهی و فخر و مباهات به این که توانستند به اطاعت و پیروی از پیامبر اکرم(ص) سربلند بیرون آیند. آیین ویژه عید سعید فطر در اوز با حالتی متفاوت و زیبا برگزار می شود.
🌹سالروز تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی(دوم اردیبهشت/۱۳۵۸) به فرمان حضرت امام خمینی(ره) برتمامی سبز پوشان سبزقامت سپاه پاسداران وملت انقلابی ایران مبارک باد
🔴باز نشر/تصوير سلاحى كه در خطبه هاى نماز عيد فطر سال ۹۸ در دستان رهبرمعظم انقلاب بود مورد توجه رسانه ها قرار گرفت. ♦️اين سلاح " دراگانوف" نام دارد. اما اين سلاح چه خصوصيتى دارد؟ ♦️سلاح تک تيرانداز "دراگانوف" سلاح انفرادی است که بیشتر در عملیات های تجسسی کاربرد داشته و برای از کار انداختن نفرات شاخص دشمن، در حین عملیات کمین از فاصله دور به کار می رود. ♦️این سلاح از وزن کم و دقت فوق العاده ای برخوردار است و با ظاهری زیبا، عملکردی مطمئن و بی خطر دارد. 🌹اللهم احفظ قائدنا الامام خامنه ای … ♦️گفتندنماز عیدمحشـر شده است مبهوت ز خطبه های رهبر شده است ♦️گفتندبـه هـم دوباره انگار «علی» آماده برای فتح خیبرشده است
📸 تصاویری از پیش‌نویس نیم سوخته اساسنامه سپاه ♦️مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سند نیم‌سوخته مربوط به اولین اساسنامه سپاه را که پس از شهادت شهید یوسف کلاهدوز قائم‌مقام وقت فرمانده کل سپاه از کیف ایشان پیدا شد، منتشر کرده است.
✍️ رمان 💠 ذهنم هنوز درگیر نگاهش بود و برای فهم هر کلمه به زحمت افتاده بودم تا بلاخره حرف آخر را زد :«گروه‌های امدادی هم دارن باهاشون میرن. منم با ابوزینب میرم برا کارای درمانی، تو نمیای؟» ماشین‌ها به سرعت از کنارم رد می‌شدند و انگار هیچ‌کدام سراغ مسافر نبودند که خسته بهانه آوردم :«آخه شیفت دارم!» و او با حاضر جوابی پاپیچم شد :«چند روز بیشتر نمیشه! شیفتاتو عوض کن، همین امروز بیا . ما فردا حرکت می‌کنیم سمت مرز زرباطیه.» 💠 از همان صبحی که مقابل چشمانم رفت، همیشه دلم می‌خواست محبتش را جبران کنم و حالا فرصتی دست دلم آمده بود تا حداقل برای مردم کاری انجام دهم که راضی به رفتن شدم. نورالهدی هم مثل همان روزهای دانشگاه وقتی نقشه‌ای می‌کشید تا آخر ایستاده بود که دو دختر کوچکش را به مادرش سپرد و با همسرش تا آمد، دل پدر و مادرم را نرم کرد و همان شب مرا با خودشان به بغداد بردند. 💠 از فلّوجه تا بغداد یک ساعت راه بود و از بغداد تا مرز سه ساعت و در تمام طول این مسیر، نورالهدی تنها از دوران آشنایی‌مان در دانشگاه پزشکی بغداد می‌گفت. اصلاً به روی خودش نمی‌آورد در این سال‌ها بین ما چه گذشته و شاید نمی‌خواست آزارم دهد که حتی نامی از برادرش نمی‌برد و با همان صورت سفید و چشمان روشنش تنها به رویم می‌خندید. 💠 همسرش ابوزینب هنوز در حال و هوای جنگ و در هر فرصتی از خاطرات رفقای ایرانی‌اش در نبرد با می‌گفت و بین هر خاطره سینه سپر می‌کرد :« که به کمک ما نیازی نداره، ما خودمون دوست داشتیم یجوری جبران کنیم که داریم میریم!» و از دریای آنچه او دیده بود، قطره‌ای هم به نگاه من رسیده و دِینی به گردنم مانده بود که قدم در این مسیر نهادم و تازه دیدم در مرز زرباطیه شده است. 💠 صدها خودروی با آمبولانس و بیل مکانیکی همه به جبران محبت ایران برای ورود به صف کشیده و به گفته ابوزینب ساماندهی همه این نیروها در خوزستان با و بود. تنها سه سال از آزادی فلوجه گذشته و یادم نرفته بود دو فرمانده قدرقدرتی که فلوجه را از دهان داعش بیرون کشیدند، و بودند که حتی از شنیدن نام‌شان کام دلم شیرین می‌شد. 💠 ساعتی در مرز معطل ماندیم و وقتی وارد شدیم دیدم خوزستان دریا شده و فوران آب زندگی مردم را با خودش برده است. قرار ما شهر بود، جایی که خانه‌ها تا کمر در آب فرو رفته بود، روستاها تخلیه شده و مردم در چادرها ساکن شده بودند. 💠 باید هر چه سریعتر کارمان را شروع می‌کردیم که همانجا کنار آمبولانسی در یک چادر کوچک، همه امکانات درمانی‌مان را مستقر کردیم. چند روز بیشتر از خوزستان نگذشته و در همین چند روز، بیماری حریف کودکان شادگانی شده بود که تا شب فقط مشغول معاینه و نسخه پیچیدن بودیم. 💠 نزدیک مغرب و عشاء، از کمر درد همان کف چادر دراز کشیدم و نورالهدی آخرین مادر و کودک را رهسپار کرد که صدای ابوزینب از پشت چادر بلند شد :«یاالله!» من سریع از جا بلند شدم و نوالهدی به شوخی جواب داد :«مریضِ مرد نمی‌بینیم، نمیشه بیای تو!» 💠 ابوزینب وارد شد و مرا گوشه چادر دید که از خیر شیطنت با همسرش گذشت و با مهربانی خبر داد :«یکی از موکب‌های برای شام دعوت‌مون کرده!» و نورالهدی هم مثل من ضعف کرده بود که روپوشش را درآورد و رو به من صدا رساند :«بلند شو بریم که رنگت پریده!» تا رسیدن به موکب باید از مسیرهای ساخته شده بین آب و گِل رد می‌شدیم و همه حواسم به زیر پایم بود که صدایی زنانه سرم را بالا آورد. 💠 دختری با چشمانی گریان و میکروفون به دست، نزدیک موکب ایستاده و پیرمردی مقابلش اصرار می‌کرد تا انگشتری را از او قبول کند...