✅🌹زندگی نامه شهید مهدی باکری🌹
5⃣قسمت پنجم نقش شهید مهدی باکری در جنگ تحمیلی ۸سال دفاع مقدس[قسمت دوم]
اما به مقر بی سیم بسیج عازم شدند و در عملیات رمضان که نبردی بی امان در خاک عراق انجام شد فرماندهی تیپ عاشورا را به عهده گرفت.
شهید مهدی باکری این بار نیز مجروح شد، اما در هر مجروحیت، مصمم تر از همیشه و بدون خستگی در مقابل تجهیزات، سازماندهی، هدایت نیروها و طراحی عملیات احساس مسئولیت می کرد.
فرماندهی سپاه او در عملیات عاشورا و فداکاری رزمندگان، منجر به آزاد سازی استراتژیک بخش بزرگی از خاک ایران اسلامی شد.
شهید باکری در عملیات والفجر مقدماتی و فجر یک، دو، سه و چهار به عنوان فرمانده لشکر عاشورا، در کنار شجاعان و فداکاران بسیج، در انجام وظیفه و مبارزه با متجاوزان، آمادگی جسمانی و ایثارگری همه جانبه را به نمایش گذاشت.
عملیات خیبر هنگامی رخ داد که برادرش حمید به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
اما او علیرغم محبت و علاقه ای که به حمید داشت، بدون ابراز تأسف با خانواده اش تماس گرفت و اظهار داشت: حمید شهید شد و این فیض الهی است، که خانواده ما را در بر می گیرد.
همچنین شهید مهدی باکری در نامه ای به خانواده اش نوشت: به حمید حسادت می کنم که با اراده راه کربلا را دنبال میکند و شهادت ادامه می یابد تا اسلام پیروز شود.
نقش شهید باکری و لشکر دلاور حماسه ساز عاشورا در عملیات خیبر و تصرف جزیره مجنون و مقاومت در دفاع از خاک وطن در مقابل دشمن بسیار مهم و حیاتی بود.
در مرحله آماده سازی مقدمات عملیات بدر، اگرچه روزها به کندی می گذشت، اما مهدی با جدیت تمام نیروها را برای نبرد، تحریک و تشویق می کرد.
🌹شهید مهدی باکری در جایگاه یک استاد کامل تمامی مردان و عارفان و دلاوران رزمنده را هدایت و رهبری می کرد.
#ترویج_فرهنگ_ایثار_و_شهادت
#زندگی_نامه_شهید_مهدی_باکری
#پلیس_ترازانقلاب
#قسمت_پنجم
#ادامه_دارد