eitaa logo
🌹روابط عمومی ف.انتظامی کردستان 🌹
457 دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
8.9هزار ویدیو
37 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
موجب ایمنی از عذاب و آتش. پیامبراکرم صلےالله‌علیه‌وآله‌وسلم می‌فرمایند : 🔹بر تو باد خواندن قران، زیرا خواندن آن، کفاره گناهان است و پرده ای در برابر آتش و موجب ایمنی از عذاب است. 🍀 https://eitaa.com/ravabetomoomikordestan
در محضر قرآن کریم: ✅ ذَلِكَ الَّذِى يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ قُلْ لَّا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِى الْقُرْبَى‌ وَ مَن يَفْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ (شوری/۲۳) 🔹این(فضل بزرگ) چیزى است كه خداوند به بندگانش، آنان كه ایمان آورده و كارهاى شایسته انجام داده‌اند بشارت مى‌دهد.(اى پیامبر! به مردم) بگو: من از شما بر این (رسالت خود) هیچ مزدى جز مودّت نزدیكانم را نمى‌خواهم و هر كس كار نیكى انجام دهد، براى او در نیكویى آن مى‌افزاییم. همانا خداوند بسیار آمرزنده و قدردان است. 🔸 شعار تمام انبیا این بود كه ما جز از پروردگارمان پاداشى نمى‌خواهیم (شعراء/۱۰۹ تا ۱۲۷) البتّه شكى نیست كه مراد انبیا این بود كه ما پاداش مادى نمى‌خواهیم، ولى اطاعت كردن و هدایت شدن شما را مى‌خواهیم، زیرا همه آنان پس از آنكه درخواست مزد را منتفى دانستند، تقوا و اطاعت از خدا را سفارش مى‌كردند: «فاتقوا اللّه و اطیعون» 🔸پیامبر اکرم(ص) نیز از مردم درخواست مزد مادى نداشت، ولى چندین مرتبه از طرف خداوند با كلمه «قل» مأمور شد تا مزد معنوى را كه به نفع خود مردم است، از مردم تقاضا كند: «قل ما سألتكم من أجر فهو لكم»(سبأ/۴۷) این مزد معنوى نیز در دو تعبیر آمده است. یک بار مى‌فرماید: من هیچ مزدى نمى‌خواهم جز آنكه هر كه خواست راه خدا را انتخاب كند، «الّا من شاء ان یتّخذ الى ربّه سبیلا»(فرقان/۵۷) و یک بار در این آیه كه مى‌فرماید: «لا اسئلكم علیه اجرا الّا المودّة فى القربى» 🔸بنابر این مزد رسالت دو چیز است: یكى انتخاب راه خدا و دیگرى مودّت قربى‌. جالب آنكه در هر دو تعبیر كلمه «الّا» مطرح شده است، یعنى مزد من تنها همین مورد است. با كمى تأمل مى‌فهمیم كه باید راه خدا و مودّت اهل بیت یكى باشد. از طرفى این مودّت و محبت با دو چیز ملازم است: معرفت و اطاعت. البته این مزد، ضامن بقای شریعت محمدی (ص) است.
در محضر قرآن کریم: ✅ وَ عَاداً وَ ثَمُودَاْ وَ قَد تَّبَيَّنَ لَكُم مِّن مَّسَاكِنِهِمْ وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَ كَانُواْ مُسْتَبْصِرِينَ (۳۸) 🔹و (قوم) عاد و ثمود را نیز (هلاک كردیم)؛ و بى‌شک (بعضى) از خانه‌هاى مسكونى (مخروبه‌ى) آنان براى شما آشكار است؛ و شیطان اعمالشان را براى آنان زینت داد، پس آنان را از راه (خدا) باز داشت، در حالى كه (براى شناخت حقّ و باطل) بصیرت داشتند. 🔸ماجرای قوم عاد و پیامبرشان هود(ع) در آیه‌ی ۶۵ سوره اعراف و آیات ۵۰ به بعد سوره‌ی هود و برخی سوره‌های دیگر قرآن بیان شد و ماجرای قوم ثمود و پیامبرشان صالح(ع) در آیه‌ی ۷۳ سوره‌ی اعراف، آیه‌ی ۶۱ سوره‌ی هود و آیه‌ی ۲۱ به بعد سوره‌ی احقاف و برخی سوره‌های دیگر قرآن بیان گردید. 🔸در این آیه اشاره شده که پس از سرکشی قوم عاد و ثمود و هلاکت آنان، ویرانه‌های شهرهایشان در منظر شماست، چون مردم مکه هر سال برای تجارت به سوی شام می‌رفتند و از کنار سرزمین حجر که در شمال جزیرة‌العرب است می‌گذشتند و ویرانه‌ی شهر قوم را می‌دیدند و نیز هنگام مسافرت به یمن از کنار احقاف که در جنوب جزیرة‌العرب بود، می‌گذشتند و ویرانه‌های شهر قوم عاد را می‌دیدند. 🔸مقصود از بینا بودن اقوام عاد و ثمود چیست؟ (کانوا مستبصرین). برخی مفسران این تعبیر را به معنای داشتن عقل و درک کافی و برخی به معنای دارا بودن فطرت سالم و برخی به معنای راه‌نمایی پیامبران دانسته‌اند. ولی مانعی ندارد که مقصود آیه هر سه مطلب باشد؛ یعنی قوم عاد و ثمود با آن که فطرت و وجدان بیدار و عقل کافی و پیامبرانی هم چون هود و صالح علیهم السلام داشتند و جاهل قاصر نبودند، باز هم لجاجت کردن و به دنبال وسوسه‌های شیطان رفتند. ❇️ از پيام‌های آیه ▫️حفظ برخى آثار تاریخى، براى عبرت مردم لازم است. «تبیّن لكم من مساكنهم» ▫️زشتى‌هاى خود را خوب دیدن، دام شیطان است. «زیّن لهم الشّیطان اعمالهم» (غرور و خود بزرگ بینى و افتخار به ثروت و قدرت، جلوه‌هایى از تزیین شیطانى است.) ▫️تبلیغات و توجیهات مسموم فرهنگى، یكى از عوامل انحراف از حقّ است. «زیّن لهم الشّیطان... فصدّهم» ▫️انسان فطرتاً زینت و زیبایى را دوست دارد و شیطان از این گرایش درونى، سوء استفاده مى‌كند. «زیّن لهم الشّیطان... فصدّهم» ▫️انسان‌هاى بصیر و آگاه نیز در معرض اغفال شیطانند. «زیّن لهم الشّیطان... و كانوا مستبصرین» ▫️خداوند هیچ قومى را بدون دلیل و بیّنه، عذاب نمى‌كند. «عاداً و ثمود... و كانوا مستبصرین» ▫️مردم از طریق فطرت، عقل و ارشاد انبیا آگاه مى‌شوند، «كانوا مستبصرین» ولى شیطان هم بیكار نیست. «زیّن لهم الشّیطان ... فصدّهم»
اینفوگرافی آثار و فواید آیت الکرسی در روایات.
در محضر قرآن کریم: ✅ مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَآءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتاً وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنكَبُوتِ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ (۴۱) 🔹مَثَلِ كسانى كه غیر خدا را سرپرست خود برگزیدند، همانند مَثَل عنكبوت است كه (براى خود) خانه‌اى ساخته؛ و البتّه سست‌ترین خانه‌ها، خانه‌ى عنكبوت است اگر مى‌دانستند. 🔸به مناسبت این آیه، این سوره، عنكبوت نام گرفته است. از افلاطون نقل شده كه مگس حریص‌ترین حشره است كه براى معاش خود روى ترشى، شیرینى، آلودگى و زخم مى‌نشیند؛ ولى عنكبوت در گوشه‌اى مى‌تند و قناعت دارد، جالب این است كه خداوند فعّال‌ترین و حریص‌ترین حشره را طعمه گوشه‌گیرترین حشره قرار مى‌دهد، مگس با پاى خود به سراغ عنكبوت مى‌رود و او با تارهاى خود مگس را شكار مى‌كند. 🔸قرآن کریم در این آیه مثالی جالب از عنکبوت می‌زند، در مورد این مثال دو تفسیر شده است: مقصود خانه‌ی عنکبوت است که بسیار سُست است به طوری که با اشاره‌ی دست انسان پاره می‌شود، پس دوستی و سرپرستی غیر الهی نیز این‌گونه است یا مقصود خانواده‌ی عنکبوت است؛ چرا که در برخی انواع عنکبوت‌ها، بعد از ازدواج، عنکبوت ماده، عنکبوت نر را می‌کشد، از این‌رو می‌توان گفت سُست‌ترین خانواده‌ها، خانواده‌ی عنکبوت است که به این سهولت از هم فرو می‌پاشد و در این آیه دوستی‌های غیر الهی به دوستی خانواده‌ی عنکبوت تشبیه شده که کم‌دوام است و منتهی به دشمنی می‌گردد. ❇️ از پيام‌های آیه ▫️استفاده از مثل، یكى از بهترین شیوه‌ها در تعلیم و تربیت است، «مثل الّذین ...» و بهترین مثال‌ها، مثالى است كه در همه‌ى زمان‌ها و مكان‌ها و براى همه‌ى اقشار مردم ملموس باشد. «كمثل العنكبوت» ▫️بناى شرک، مانند خانه‌ى عنكبوت سست و بى‌اساس است. «مثل الّذین... كمثل العنكبوت...» ▫️عنكبوت، در اماكن متروكه خانه مى‌سازد؛ شرک نیز در روح‌هاى دور از خدا جا گرفته و تأثیر مى‌گذارد. «دون اللَّه - كمثل العنكبوت» ▫️خانه‌ى عنكبوت، تنها اسم خانه را دارد؛ غیر خدا نیز اسم‌هایى بیش نیستند. «دون اللَّه - أوهن البیوت» ▫️عنكبوت، در عالم خود خیال مى‌كند كه خانه دارد و خانه‌اش در برابر حوادث مقاوم است؛ مشرک نیز به چنین توهّمى دچار است. «أوهن البیوت» ▫️ولایت الهى، بنیانى مرصوص و بنایى آهنین دارد، «كانّهم بنیان مرصوص»(صف/۴) امّا ولایت غیر خدا، بسیار سست است. «أوهن البیوت» ▫️گاهى انگیزه‌ها، خیالات و دوستى‌ها، مانع فهمیدن حقّ است. «لو كانوا یعلمون» (چنانكه مى‌گویند: «حبّ الشىء یعمى و یصمّ»، برخى علاقه‌ها، انسان را كور و كر مى‌كند.) ▫️مشركان از سر جهل و بى‌خبرى به سراغ غیر خدا مى‌روند. «لو كانوا یعلمون»
🔴 شفاعت در قرآن کریم ✅ قرآن کریم، واژه‌ی «شفاعت» و هم خانواده‌های آن را ۳۱ بار به‌کار گرفته که می‌توان این آیات را به چند دسته تقسیم کرد: 🔹یکم) آیات نفی نفع شفاعت: مدثر/۴۶ تا ۴۸، شعراء/۹۸ تا ۱۰۱، اعراف/۵۳، بقره/۴۸، بقره/۱۲۳ 🔸دوم) آیات انحصار شفاعت در خدا: انعام/۵۱، انعام/۷۰، سجده/۴، زمر/۴۴ 🔹سوم) آیات نفی شفاعت بت‌ها: انعام/۹۴، روم/۱۳، یونس/۱۸، زمر/۴۳، یس/۲۳ 🔸چهارم) آیات شفاعت مأذونان (دارای اذن خدا): بقره/۲۵۵، یونس/۳، مریم/۸۷، طه/۱۰۹، سباء/۲۳، زخرف/۸۶، یونس/۳، نجم/۲۶ 🔹پنجم) آیات بیان‌کننده اوصاف شافعان و مشفوعان: زخرف/۸۶، انبیاء/۲۸، مریم/۸۷، نجم/۲۶ 🔸ششم) آیات حرمان ستمگران از شفاعت: غافر/۱۸، بقره/۲۵۴، مدثر/۴۸، شعراء/۱۰۰ 🔹هفتم) آیات ناظر به شفاعت (به کمک قرائن): دخان/۴۱-۴۲، ضحی/۴-۵، اسراء/۷۹ ▫️از نظر قرآن و روایات اسلامی، حق شفاعت در باره گروه‌ها، افراد، مکان‌ها، قرآن و ... فراوان به چشم می‌خورد، از جمله: خداوند، پیامبر اسلام (صلوات الله علیه و آله)، حضرات معصومین (علیهم السلام)، قرآن، پیامبران الاهی، فرشتگان، شهیدانِ راه خدا، دانشمندان و علمای دین، خویشاوندان، همسایگان، مؤمنان و پارسایان، امانت‌داران، روزه، اطاعت از فرمان خداوند، توبه و بازگشت به خدا، صلوات بر محمد و آل او، صدیقان، جهادگران با زبان، قلم و ... ▪️محرومان از شفاعت: کافران و مشرکان، ستمگران، دشمنان خاندان پیامبر(ص)، آزارکنندگان ذرّیه و فرزندان رسول خدا، تکذیب‌کنندگان شفاعت، خیانت‌پیشگان، تارکان و سبک‌شماران نماز، منکران ولایت علی و فرزندان معصوم او (علیهم السلام)، منافقان و ...
در محضر قرآن کریم: ✅ أَلَّذِينَ إن مَّكَّنّٰهُمْ فِى الْأَرْضِ أَقَامُواْ الصَّلَوٰةَ وَ ءَاتَوُاْ الزَّكَوٰةَ وَ أَمَرُواْ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْاْ عَنِ‏ الْمُنْكَرِ وَ لِلَّهِ عَٰقِبَةُ الْأُمُورِ (حج/۴۱) 🔹كسانى كه اگر آنان را در زمین به قدرت رسانیم، نماز بر پا مى‌دارند و زكات مى‌دهند و (دیگران را) به خوبى‌ها دعوت مى‌كنند و از بدى‌ها باز مى‌دارند؛ و پایان همه‌ى امور براى خداست. 🔸این آیه می‌تواند جلوه‌ای بی‌نظیر دین‌داری در حکومت مهدوی را برای ما ترسیم کند. اگر قدرت و امكانات، در دست افراد صالح باشد، بهره‌بردارى صحیح مى‌كنند و اگر در اختیار نااهلان قرار گیرد سوء استفاده مى‌كنند. بنابر این دنیا و قدرت، براى گروهى نعمت و براى گروهى وسیله‌ى بدبختى است و قرآن از هر دو نمونه یاد كرده است: اگر مؤمنان به قدرت برسند، به سراغ نماز و زكات و امر به معروف مى‌روند ولى انسان‌هاى منحرف و نااهل، اگر قدرتمند شوند كارشان طغیان است: «اِنّ الانسان لَیَطغى» (علق/۶) و در راه نابودى منابع اقتصادى و نسل بشر گام بر مى‌دارند: «و اذا تَولّى سَعى فى الارض لیفسد فیها و یُهلك الحَرث و النَّسل» (بقره/۲۰۵) و عاقبت، مردم را به دوزخ مى‌كشانند: «ائمّة یدعون الى النّار» (قصص/۴۱) ❇️ از پيام‌های آیه ▫️یارى خداوند از طریق احیاى دین اوست. «و لینصرنّ اللّه من ینصره»، «الّذین اِن مَكّنّاهم...» ▫️امر به معروف و نهى از منكر، به قدرت نیاز دارد. «مكّنّاهم» ▫️پیروزى مؤمنان، زمینهٔ بندگى و تعاون مالى و فرهنگى را فراهم مى‌كند و غفلت و غرور را از بین مى‌برد. «اِن مَكّنّاهم ...» ▫️براى مؤمنان، تمام زمین یكسان است، آنان هر كجا كه توان دارند، هدف مقدّس خود را پیاده مى‌كنند. «فى الارض» ▫️همهٔ قدرت‌ها را از خدا بدانیم. «مَكّنّا» ▫️اوّلین ثمرهٔ حكومت صالحان، نماز و زكات و امر به معروف و نهى از منكر است. «اِن مكّناهم فى الارض اَقاموا الصلوة ...» ▫️رابطه با خدا و دستگیرى از محرومان و آگاهى دادن به جامعه و جلوگیرى از مفاسد، از هم جدا نیست. «اَقاموا الصلوة و آتوا الزّكوة و امروا بالمعروف...» ▫️اقامهٔ نماز و اداى زكات و امر به معروف و نهى از منكر از وظایف و كارهاى قطعى مسئولان حكومت اسلامى است. «اَقاموا» نه «یقیمون» ▫️حاكمان مؤمن، هم در فكر ارتقاى روحى و رشد امور معنوى هستند و هم به دنبال رفاه و حل مشكلات اقتصادى و فقرزدایى و اصلاح جامعه. «اَقاموا الصلوة و آتوا الزّكوة ...» ▫️جامعه‌اى تحت حمایت خداوند است كه این چهار ارزش محورى را داشته باشد: نماز، زكات، امر به معروف و نهى از منكر. «و لینصرن اللّه من ینصره»، «الّذین اِن مكنّاهم اَقاموا الصلوة» ▫️امر و نهى شما، زمانى در جامعه موثّر است كه اوّل به وظایف فردى خود عمل كنید. «اقاموا الصلوة... اَمَروا بالمعروف» ▫️اقامهٔ نماز، به قدرت و امكانات نیاز دارد. «اِن مكنّاهم ... اقاموا الصلوة» ▫️زكات، همتاى ناگسستنى نماز است. «اَقاموا الصلوة و آتوا الزكوة» (در ۲۸ آیهٔ‌ قرآن، زكات در كنار نماز آمده است). ▫️با انجام همهٔ وظایف، باز هم به حسن عاقبت خود و نتیجهٔ نهایى كارتان مطمئن نشوید و بر خداوند امید و توكل داشته باشید. «وللّه عاقبة الامور» ▫️امكانات، بیش از چند روزى در دست شما نیست. «و للّه عاقبة الامور»
در محضر قرآن کریم: ✅ وَ قَارُونَ وَ فِرْعَوْنَ وَ هَامَانَ وَ لَقَدْ جَآءَهُم مُّوسَى بِالْبَيِّنَاتِ فَاسْتَكْبَرُواْ فِى الْأَرْضِ وَ مَا كَانُواْ سَابِقِينَ (۳۹) 🔹و قارون و فرعون و هامان را (نیز هلاک كردیم)؛ و به راستى موسى همراه دلایل روشن (و معجزات) به سوى آنان آمد، (ولى) آنان در زمین تكبّر و سركشى كردند، و (با این همه) نتوانستند (بر خدا) پیشى گیرند (و از عذاب الهى فرار كنند). (قارون، فرعون و هامان به ترتیب نماد زر، زور و تزویر بودند) 🔸«قارون»، مظهر ثروت‌اندوزی و غرور و غفلت بود که در برابر موسی(ع) ایستاد و با ثروت خویش فخرفروشی کرد و در پایان هلاک گردید. شرح ماجرای قارون در آیات ۷۶ تا ۸۱ سوره‌ی قصص آمده است. «فرعون»، از بزرگ‌ترین مستکبران جهان بود که در برابر موسی(ع) گردن‌کشی کرد و در نهایت غرق شد. شرح ماجرای فرعون در سوره‌های متعددی از قرآن از جمله بقره، اعراف، یونس، هود، اسراء، طه، شعراء، قصص و غافر بیان گردید. «هامان»، وزیر و فرمانده نظامی فرعون بود که الگوی کسانی است که همکار و یاور ستمکاران می‌شوند و بر نیروی نظامی خویش تکیه می‌کنند. آری، سرانجام او نیز غرق شد. شرح ماجرای هامان در آیه‌ی ۳۸ سوره قصص و ۳۶ سوره غافر آمده است. 🔸مقصود از عبارت «این سرکشان بر خدا پیشی نگرفتند»، آن است که آنان نتوانستند اراده‌ی خود را بر خدا تحمیل کنند و مسیر تاریخ را به نفع خویش تغییر دهند و نور حق را خاموش سازند، بلکه آنان پس از سرکشی نتوانستند از قلمرو حکومت الهی فرار کنند و از عذاب او رهایی یابند و آن‌گاه که خدا اراده کرد، هلاک شدند. ❇️ از پيام‌های آیه ▫️عاقبت استكبار، نابودى است و سرنوشت شوم آنان، درس عبرت است. «و قارون و فرعون و هامان ...» ▫️سنّت خداوند، اتمام حجّت و سپس مؤاخذه است. «جاءهم موسى بالبیّنات» ▫️جلوه‌هاى استكبار مختلف است؛ قارون مظهر مال‌پرستى بود و فرعون و هامان مظهر قدرت‌پرستى، ولى همه‌ى آنان در طغیان، سركشى و لجاجت با حقّ مشترک بودند. «و قارون و فرعون و هامان - فاستكبروا» ▫️زر و زور، در برابر قدرت خداوند عاجز و بى‌اثر است. «و ما كانوا سابقین»
در محضر قرآن کریم: ✅ خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِينَ (اعراف/۱۹۹) 🔹عفو و میانه‌روى را پیشه كن (عذر مردم را بپذیر و بر آنان آسان بگیر)، و به كارهاى عقل‌پسند و نیكو فرمان بده، و از جاهلان اِعراض كن. 🔸با آنكه براى كلمه‌ى «عفو»، چند معنا بیان شده است: حدّ وسط و میانه، قبول عذر خطاكار و بخشودن او، آسان گرفتن كارها، ولى ظاهراً در این آیه، معناى اوّل مراد است. «خُذ العفو»، به معناى عفو را تحت اختیار و كنترل خود داشتن و به جا استفاده نمودن است، لذا در بعضى موارد باید قاطعانه برخورد كرد، «و لاتأخذكم بهما رأفة فى دین اللّه» (نور/۲). چنانكه «اعرض عن الجاهلین» به معناى آزاد و رها نمودن جاهلان و دشمنان نیست، بلكه مراد با آنان نبودن و میل به آنان نداشتن است، امّا گاهى موعظه، تذكّر و یا برخورد با آنان لازم است: « فاعرض عنهم و عظهم » (نساء/۶۳) 🔸این آیه با تمام سادگى و فشردگى، همه‌ى اصول اخلاقى را در بر دارد. هم اخلاق فردى: «عفو»، هم اخلاق اجتماعى: «و أمر بالعُرف»، هم با دوست: «عفو»، هم با دشمن: «أعرض»، هم زبانى: «و أمر»، هم عملى: «أعرض»، هم مثبت: «خُذ»، هم منفى: «أعرض»، هم براى رهبر، هم براى امّت، هم براى آن زمان و هم براى این زمان. چنانكه امام صادق علیه السلام فرمودند: در قرآن، آیه‌اى جامع‌تر از این آیه در مكارم الاخلاق نیست.(تفسیر فرقان) ❇️ از پيام‌های آیه ▫️همواره باید راه میانه و اعتدال را پیشه كرد. «خذ العفو» ▫️تكلیف باید به اندازه‌ى طاقت باشد، نه بیشتر. «خذ العفو» (اگر «عفو» به معناى حدّ وسط باشد) ▫️تنها خوب بودن كافى نیست، باید در جامعه خوبى‌ها را ترویج كرد و سفارش نمود. «و أمر بالعرف» ▫️مخاطب آیه تنها پیامبر(ص) نیست، هر مسلمان و هر مبلّغ و مصلح اجتماعى باید با لجوجان و جاهلان یاوه‌گو، برخوردى اعراض آمیز داشته و در برابر توهین و تهمت‌ها چشم‌پوشى و صبر كند، نه آنكه درگیر و گلاویز شود. «و اعرض...» ▫️هم باید به معروف، امر كرد و هم شیوه‌ى امر كردن، باید معروف و پسندیده باشد. «و أمر بالعُرف» ▫️مراد از جاهلان، نابخردان است، نه بى‌سوادان. «و اعرض عن الجاهلین» در فرهنگ قرآن و روایات، معمولاً جهل در برابر عقل است، چنانكه در روایات عنوان «العقل و الجهل» داریم. ▫️در شیوه‌ى اعراض و عفو و گذشت، نباید به خواسته و گفته‌ى جاهلان كه بر خلاف مصلحت است توجّه كنیم، بلكه باید محكم و استوار ایستاد. «اعرض عن الجاهلین» https://eitaa.com/ravabetomoomikordestan
حضرت فاطمه زهرا (س): از دنیای شما محبت سه چیز در دل من نهاده شد: 🔸تلاوت قرآن، 🔸نگاه به چهره پیامبر خدا 🔸انفاق در راه خدا
در محضر قرآن کریم: ✅ قُلْ هَٰذِهِ سَبِيلِى أَدْعُواْ إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَاْ وَ مَنِ اتَّبَعَنِى وَ سُبْحاَنَ اللَّهِ وَ مَآ أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ (یوسف(ع)/۱۰۸) 🔹(اى پیامبر تو نیز) بگو: این راه من است. من و هر كس پیروى‌ام كرد با بینایى به‌سوى خدا دعوت مى‌كنیم و خداوند (از هر شریكى) منزه است و من از مشركان نیستم. 🔸دعوت كننده به توحید با توده مردم فرق دارد، در آیه ۱۰۶ آمده است که توده‌ى مردم غالباً ایمانشان آلوده به شرک است: «و ما یؤمن اكثرهم باللَّه الّا و هم مشركون»، امّا رهبر و مبلّغ آسمانى باید بتواند بگوید: «و ما انا من المشركین» 🔸این آیه، خط مشی پیامبر اکرم(ص) و پیروان او را مشخص می‌سازد که همان توحید و دعوت به سوی خداست و پیامبر(ص) وظیفه دارد این خط مشی را به صراحت اعلام کند. یکی از ویژگی‌های رهبران راستین آن است که با صراحت برنامه و هدف خود را بیان می‌کنند، بر خلاف رهبران دروغین که اهداف و برنامه‌های خود را با ابهام بازگو می‌نمایند تا بتوانند انحراف‌های خود را پوشانیده و توجیه کنند. از این آیه استفاده می‌شود که هر مسلمانی باید هم‌چون پیامبر اکرم(ص)، دیگران را با گفتار و کردارش به سوی خدا فرا خواند. 🔸واژه «بصیرت» در اصل به معنای بینایی و در این‌جا شناخت همراه با یقین است که اساس دعوت پیامبران الهی را تشکیل می‌دهد یعنی فراخوان پیامبران بر اساس تقلید نیست، بلکه با آگاهی و شناخت و یقین به سوی خدا دعوت می‌کنند و حقانیت این راه برای پیامبر(ص) و رهروان راستین ایشان روشن شده است و از این‌رو است که برخی مفسران منظور آیه‌ را تنها پیروان خالص و بابصیرت ذکر کرده‌اند. در جهاد تبیین که امروزه امام جامعه بر آن تأکید دارند، عنصر بصیرت نقش مهمّی ایفا می‌کند. ❇️ از پيام‌های آیه ▫️راه انبیا، روشن و در معرض شناخت و دید همگان است. «هذه سبیلى» ▫️پویندگان راه حقّ باید مواضع خود را با صراحت و بدون ترس بیان و اعلام كنند. «هذه سبیلى» ▫️دعوت رهبر باید به سوى خدا باشد، نه به سوى خود. «ادعوا الى اللَّه» ▫️رهبر باید بصیرت كامل داشته باشد. «على بصیرة» ▫️مردم را چشم بسته و بدون آگاهى نباید به انجام كارى ترغیب كرد. «على بصیرة» ▫️پیروان پیامبر(ص) باید هر كدام مبلغى باشند كه با بصیرت و آگاهى مردم را به سوى خدا دعوت كنند. «ادعوا الى اللَّه... اَنَا و من اتّبعنى» ▫️محور تبلیغ، تنزیه خداوند از هرگونه شرک و شریک است. «سبحان اللَّه» ▫️مبلّغان دینى باید افرادى خالص و مخلص باشند. «ما أنا من المشركین» ▫️توحید و نفى شرک، اساس دین اسلام است. «ادعوا الى اللَّه، ما أنا من المشركین» https://eitaa.com/ravabetomoomikordestan
در محضر قرآن کریم: ✅ يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِن تَتَّقُواْ اللَّهَ يَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَاناً وَ يُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ‏ (انفال/۲۹) 🔹اى كسانى كه ایمان آورده‌اید! اگر تقواى الهى پیشه كنید، خداوند برایتان فرقانى (قوّه‌ى شناخت حقّ از باطلى) قرار مى‌دهد و بدى‌هایتان را از شما مى‌پوشاند و شما را مى‌آمرزد و خداوند صاحب فضل و بخشش بزرگ است. 🔸وسیله و معیار شناخت حقّ از باطل متعدّد است، از جمله: ▫️انبیا و اولیاى الهى؛ چنانكه پیامبر صلى الله علیه و آله را فاروق نامیدند و یا در حدیث مى‌خوانیم: «مَن فارق علیّاً فقد فارق اللّه» هر كس على علیه السلام را رها كند، خدا را رها كرده است. ▫️كتاب آسمانى؛ كه با عرضه امور به آن مى‌توان حقّ را از باطل تشخیص داد. ▫️تقوا؛ زیرا طوفان غرائز و حبّ و بغض‌هاى همراه با بى‌تقوایى، مانع درک حقایق است. ▫️عقل و خرد؛ كه بدون آن نمى‌توان حتّى به سراغ وحى رفت. 🔸فرقان و قدرت تشخیص حقّ از باطل، حكمت و بینشى خدادادى است كه به اهل تقوا داده مى‌شود و به علم و سواد و معلومات وابسته نیست.به گفته‌ى تفسیر كبیر فخررازى، «تكفیر سیّئات»، پرده‌پوشى در دنیا و «مغفرت»، رهایى از قهر خدا در آخرت است، و به گفته‌ى تفسیر نمونه، «تكفیر»، محو آثار اجتماعى و روانى گناه و «مغفرت»، بخشایش نسبت به عذاب دوزخ است. 🔸كسانى كه تقوا داشته و تمایلات نفسانى را كنار بگذارند، قوّه‌ى تشخیص حقّ به آنها عطا مى‌شود. چنانكه در آیه‌ى دیگرى مى‌خوانیم: «اتّقوا اللّه و یعلّمكم اللّه» [بقره/۲۸۲] از خدا پروا كنید، خداوند شما را آگاه مى‌كند و یادتان مى‌دهد. گویا روح همچون آینه‌اى است كه تقوا غبار را از آن مى‌زداید و نور حقّ در آن منعكس مى‌شود، چنانكه حضرت على علیه السلام تقوا را دارو و درمان دل‌ها، نور و بینایى كوردلى‌ها و شفا و وسیله‌ى اصلاح قلب، تطهیر جان، امنیّت ترس‌هاى درونى و روشنایى تاریكى‌ها مى‌داند.[خطبه ۱۸۹] و بر عكس، حرص‌ها و طمع‌ها سبب لغزش خردها مى‌شود.(حکمت ۲۱۹) ❇️ از پيام‌های آیه ▫️اگر تقوا داشته باشیم، در آزمایش مال و فرزند، خداوند ما را راهنمایى مى‌كند كه چگونه برخورد نماییم. «اموالكم و اولادكم فتنة... ان تتّقوا اللّه یجعل لكم فرقانا» ▫️عملكرد انسان، در بینش او اثر دارد. كسى كه تقوا دارد، علاوه بر علم، فطرت، عقل وتجربه، خداوند بصیرت و دید و شناخت ویژه‌اى به او مى‌دهد. («فرقان» نكره آمده است تا نشان دهد كه بصیرت خاصّى مراد است) ▫️تقوا، هم عامل شناخت صحیح، «فرقان» هم مایه‌ى آبرو و حیثیّت اجتماعى، «یُكفّر عنكم» و هم سبب مغفرت اخروى است. «یغفر لكم» ▫️اعطاى بصیرت ویژه به اهل تقوا و بخشش گناهان آنان، تفضّلى از جانب خداوند است. «یجعل لكم فرقانا... واللّه ذو الفضل العظیم»