🔹به البرز
افتاده چون برگ خشکم در بادهای حوالی
هستم ولی سرد و زردم با روزهای خیالی
اینجا همین سرب و سیمان، سر برده در آهن و دود
کو شاخ و برگ درختان، کو رویش سبز شالی؟
دیوار آهن بلند است، حاشا تحمل کند دل
کو سقف کوتاه گالی، کو بامهای سفالی؟
فانوس شبهای دریا اینجا نمیتابد ای دوست
اینجا شب است و سیاهی با روزهای زغالی
ای بادهای ولایت دست مرا هم بگیرید
تا بگذرانم خودم را از این بیابان خالی
شمشاد شهر شمالم نی نخل داغ جنوبی
اینجا مبادا بمانم ای بادهای شمالی
🔸پیغامی از زاگرس غربی - ۱۳۷۶
🔹شعر: منصور ایمانی
#شعر
#البرز
#زاگرس
@ravagh_channel