9.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو منو بغل بگیرۍ
دیگه نیاز به هیچکی ندارم . .
آبش ندادن . . حرمتشو شکستن :)💔
#حضرت128
رواقِ دل ؛
من همون تنها ترینم ؛
زمزمه این چند بیت رو یادته که ؟
همون اولین نگاه به بین الحرمین ؛
قسم به اون اشکا ،
دل ِمن هواتو کردھ ؛ (: 💔
#حضرت128
رواقِ دل ؛
حسین که تکراری نمیشه ؛
آقای #حضرت128 ؛
اونی که دل دستاش
واسه شیش گوشه تنگه رو که محل
بهش نمیزاری ؛ از هیئتاتم که دوره ..
خودت یادش بده
چجوری با دوریت کنار بیاد :) .
رواقِ دل ؛
یادش بخیر ؛
پارسال همین موقع
فکر و خیال جور شدن کربلا
خواب و ازم گرفته بود ..
بیستُ پنجشیش روز بعدش کربلا بودم :)
- منم نگا کن از دور ؛ قُربون چشات !
#حضرت128
رواقِ دل ؛
تاحالا شده تک تک سلولاتون درد و خستگی رو فریاد بزنه ؟ الان دقیقا تو همون حالتم ؛ فک کنم بهش میگن حرم
یادته ؟ اول نجفُ بعدش همیشه کربلا ..
#حضرت128
- باز کن درو ؛ گدایِ شب جمعه اومده :)
ولی جای من اینجا نبود ..
اینجا با این گریه ها .
امشب جای من ، تو بینالحرمین بود ؛
امشب نیاز داشتم زندگیمو کنار تو احیا کنم ..
#حضرت128
نمیدونم ، کجای دنیام ..
نمیفهمم ؛
اسم این حالمو چی میشه گذاشت ؟
خستگیِ ؟ یا دلتنگیِ محض ؟
کلافگیِ ؟ هست ..
هرچی هست ؛ طعمش تازگی نداره ..
خیلی وقت ِ باهامه ، خیلی وقت ِ همراه من آروم آروم نفس میکشه و از آرامشم تغذیه میکنه ، بهش عادت کردم ولی بدجور تلخُ شیرینیش دلمو زده حسین :)
نگاهم میکنی ؟ منو میبینی ؟ ..
حالم ؛ حالم خیلی خیلی بده .. میدونی چیه ، اصلا امتحان کردم دیدم جز با دیدن گنبدت حالم خوب نمیشه .. دیگه عکسای حرم جواب نمیده ؛ دلم میخواد از نزدیک نگاهت کنم :) همینجوریهستم ؛ تا وقتی یکبار دیگه بزاری آروم آروم قدم بزنم تا جلوی ضریح .!
وابسته شدم .. بد حالیِ ؛ با وجود اینهمه آلودگی هنوز روم میشه ازت بخوام بغلم کنی ولی خب من کسیرو غیر تو ندارم حسین :)
یکبار دیگه زمانو یجوری تنظیمش کن ؛
که یه شب جمعه بینالحرمینت باشم !
یا مثلا تو خاطره هام زندگی کنم ..
خاطره ؛ امون از خاطره ..
- من و جدا شدن از عشقِ تو ؛ خدا نکند ..
#حضرت128
- سلام جانِ من ؛
یادته گفتم تو اگه منو یادت نیست ؛
در و دیوارِ حرم منو یادشه ؟ ..
الان میگم ؛ مگه میشه منو یادت نباشه ؟ :)
خب آخه من همون خسته ی بیپناهم که هر وقت ، هر وقت گوشه کنارِ این دنیا
پناهگاهی نداشتم ،
هر وقت همه طردم کردن
هر وقت همه ترکم کردن
هر وقت همه باهام سرد شدن ..
تو هنوز بودی ! ؛ من هنوز همون نوکر بودم ،
من هنوز برای تو بودم ..
منم اومدم ..
سرمو گذاشتم رو پاهات ؛
گریه کردم و تو سرمو نوازش کردی .
اصلا مگه میشه منو یادت بره وقتی روز آخر وقتی ضریحت تو آغوشم گرفته بود با گریه گفتم فراموشم نکن ..
خلاصه ، باباحسین ؛
ذکر لب ما هر ثانیه اسم شماست ؛
شماهم مارو از یاد نبری یوقت ..
#حضرت128
13.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جوری که اشكهام زیادی سرخود شدن ؛ یِ همچین کلیپی ببینم اختیار گریه م دست خودم نیست :)))))))
#حضرت128 ❤️🩹
15.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
- من و تو یار دیرینُ ؛ من و تو عشقِ تکراری -
#حضرتِ128 ❤️🩹