انسان انسان است
انسان موجودی است که بر خلاف گیاهان و حیوانات دارای اراده بوده و بر اساس فطرت و روان خود واجد ظرفیت های به خصوصی است. عدم توجه به این ظرفیت ها باعث مخدوش شدن جایگاه انسان می شود و او را از رشد و تکامل باز می دارد.
با انسان شناسی تطبیقی می توان به موقعیت ممتاز انسان نسبت به سایر موجودات پی برد و با شناخت قابلیت های او، جهتگیری مناسبی ارائه نموده و مسیر رشد او را فراهم کرد.
#انسان_شناسی
🆔 @ravanshenasi_fetrat
سایکولوژی؛ زیرمجموعه علوم حیوانی
از آنجا که غرب انسان را #حیوان می داند و #انسان_شناسی_غربی مترادف با حیوان شناسی است، می توان گفت علم #سایکولوژی در میان #علوم_حیوانی دسته بندی می شود، نه علوم انسانی!
🆔 @ravanshenasi_fetrat
#سایکولوژی جایگزین خدا
🔺 با بیخبری از خدا در تمدن غرب، ما چشم به روانشناسان (و روانپزشکان) داریم که به ما بگویند معنای زندگی واقعاً چیست. مرشد (guru) تو راهنمای من باش و اگر این مرشد یک اولوژی (ology) (شناسی) میداشت، دلیل بیشتری برای اعتماد به او داشتیم.
📚 کتاب روانشناسی روانشناسان، نوشته دیوید کهن، ص 11
#علوم_انسانی_غربی
#علوم_ضددینی
🆔 @ravanshenasi_fetrat
روانشناسی یا فطرت شناسی
#سایکولوژی جایگزین خدا 🔺 با بیخبری از خدا در تمدن غرب، ما چشم به روانشناسان (و روانپزشکان) داریم
#سایکولوژی سترون؛ تحریر حس مشترک
🔺 پاول کلاین (Paul Kline) یکی از صاحبنظران بریتانیا در روانآزمایی، به سال 1990 فریاد برآورد که بیشتر مطالب روانشناسی، تحریر پرطمطراق شعور مشترک (common sense) است (روانشناسی بیحفاظ Psychology Exposed، 1990)
🔺 نهمیا جردن در اثر خود با عنوان مضامین روانشناسی تعمقی (1986) کساندرای کبیر بود (قهرمان اساطیر یونان که از قدرت پیشگویی برخوردار بود). او اینگونه سوگوارانه میگوید:
تردیدی نیست که روانشناسی علمی معاصر آمریکایی، #سترونِ سترون است. سالها تلاش شاق و تهور سختکوش صدها استاد و هزاران دانشجو دقیقاً حاصلی نداشته است. در پنجاه و سه سال که از آن رخداد پیامبری (momentous) گذشته است (ج. بی. واتسون، روانشناسی آنگونه که رفتارگراها میبیند، 1913) آیا میتوان به یک مشارکت مثبت در جهت ارتقاء دانش بشر اشاره کرد؟ چنین چیزی را به هیچ وجه نمیتوان یافت: هیچ مشارکت اساسی را نمیتوان نام برد. این تصور باطل که «روانشناسی علم جدیدی است» دیگر سودمندی تبیینی خود را از دست داده است. باید حقایق نامطلوب و نومیدکننده را صادقانه پذیرفت.
📚 کتاب روانشناسی روانشناسان، نوشته دیوید کهن، ص 13 و 16
#علوم_انسانی_غربی
#علوم_ضددینی
🆔 @ravanshenasi_fetrat
نظام مشکوک سایکولوژی
🔺 فصیحترین منتقد روانشناسی در انگلستان لیام هادسون (Liam Hudson) بود که به شکرانه تحصیلات تفکر خلاقش در دبیرستان خیلی زود در حرفه خود مشهور شد. او در کتاب «کیش حقیقت (1972)« چیزی شبیه به خود زندگینامه روشنفکرانه، یک خلاصه قانع کننده دارد (ص 111):
سلامت این نظام مشکوک است... و نتوانسته است مجموعه منسجمی از قوانین علمی را ارائه دهد و فرآوردههای آن بدون اشتباه، هوای پیش پاافتادگی در خود دارند. تلاشها برای توجیه پژوهش روانشناختی بر اساس سودمندی اجتماعیاش، در حال حاضر، بدون چون و چرا به سقوط میانجامد. آنچه ما در پنجاه سال گذشته ارائه کردهایم، در واژه «مربوط» (relevant) متمرکز بوده و با هر تعبیری از این واژه پیچیده این دستاورد اندک است.
📚 کتاب روانشناسی روانشناسان، نوشته دیوید کهن، ص 18
#علوم_انسانی_غربی
#علوم_ضددینی
🆔 @ravanshenasi_fetrat
سایکولوژی؛ توهم علم و درمان
🔺 آیسنک از این واقعیت افسوس میخورد که با اینکه شواهد نشان میدادند روانتحلیلی چرت و پرت است، مردم آن را باور داشتند.
آیسنک در مقالهای به سال 1952 اعلام کرد افرادی که تحت درمان روانتحلیلی قرار میگیرند، شانس بهبودیشان کمتر از کسانی است که هیچ کاری انجام نمیدهند. افرادی که به طور خودبهخودی بهبود یافتهاند بیشتر از کسانی هستند که با تحلیل روانی درمان شدهاند.
آیسنک اغلب تکرار میکرد که #فروید به حق شایسته جایزه گوته در ادبیات بود که در 1925 دریافت کرد. #فروید_رماننویس بزرگی بود نه یک دانشمند. اما اکثر مردم به این حقایق گوش ندادند.
هم آیسنک و هم برودنیت به متخصصانی که دیدگاه مسیحاباور (Messianic) به روانشناسی داشتند، اعتماد نداشتند. روانشناسی به شما نمیگوید چگونه #زندگی خود را بگذرانید. آنان نه فقط فروید و یونگ، بلکه ستارگان روانشناسی انسانگرا مانند آبراهام مزلو، ویکتور فرانکل و کار راجرز را سرزنش میکردند.این مردان به #شهود (intuition) خود ایمان قوی داشتند. برودبنت اشاره میکند که شهود در مقایسه با آزمایش کار بسیار سادهای است. متأسفانه شهود معمولاً نادرست است و اگر برای وارسی آن آزمایش نکنید، هرگز نمیتوانید به درستی آن پیببرید. شما خودتان را در #جهالت_ابدی محبوس میکنید. شما #توهم_دانش خاص را برای خودتان میخرید. شما هرگز به دانایی نمیرسید، مگر زحمت فهمیدن را متحمل شوید.
📚 کتاب روانشناسی روانشناسان، نوشته دیوید کهن، ص 21
#علوم_انسانی_غربی
#علوم_ضددینی
🆔 @ravanshenasi_fetrat
#سایکولوژیستها؛ #پیامبران_غرب
🔺 منتقدانی مثل چامسکی و هادسون، از نحوۀ غلبه رفتارگرایی بر روانشناسی انگلیس و آمریکا در دهه 1970 زمانی که آنها قلم میزدند، وحشتزده شدند. مایۀ نفرت خاص آنها بورهوس #اسکینر بود. هادسون در هجمه خود گفت که اسکینر جبۀ «#رسول_خدا» (demi god) دارد.
📚 کتاب روانشناسی روانشناسان، نوشته دیوید کهن، ص 19
#علوم_انسانی_غربی
#علوم_ضددینی
🆔 @ravanshenasi_fetrat
توهم #روانشناسی_دین
دین و جلوه های مختلف آن همواره برایم رازی شگفت و یکی از مایه های اصلی خیال پردازی هایم بوده است. آیا دین حاصل فعالیت اجتماعی انسان ها است یا ریشه روانی و فردی دارد؟ آیا منشأ دین جهان مادی یا ذهنی انسان است یا این که دین از جایی و منبعی خارج از این جهان سرچشمه می گیرد؟ تنوع ادیان آیا نتیجه نیاز روحی انسان ها است یا از خطای ذهنی و ادراکی ان ها پدید می آید؟ آیا گزاره های دینی گزاره هایی مطابق واقع اند و می توان ان ها را مثل گزاره های علمی در معرض ازمایش قرار داد و میزان صحت و سقمشان را سنجید؟
پرسش هایی از این دست بود که مرا وادار کرد تا این کتاب را مطالعه و ترجمه کنم. البته در این کتاب پرحجم با همه جامعیتی که دارد، هیچ پاسخ قاطعی برای این پرسش ها نمی توان یافت.
این کتاب اگرچه نام «روان شناسی» بر خود دارد، لیکن طیف وسیعی از مباحث فلسفی و کلامی راهم در بر می گیرد و البته به اقتضای مطلب ورودی هم دارد به برخی حوزه های علوم طبیعی، نظیر پزشکی و داروشناسی. (مقدمه محمد دهقانی مترجم)
#سایکولوژی_روانشناسی_نیست
#سایکولوژی_ضددین
#سایکولوژی_دین_ستیز
#علوم_انسانی_غربی
#علوم_حیوانی
#علوم_شرک_آلود
🆔 @ravanshenasi_fetrat
✝️ #تثلیث_در_سایکولوژی (1)
انسان شناسی تثلیثی #فروید
در انسان شناسی تثلیثی فروید، انسان سه پاره است و از سه بخش مجزا تشکیل شده و فاقد یکپارچگی است. از نظر فروید انسان از سه قسمت غریزه (نهاد) (Id)، من (ego) و من برتر (superego) تشکیل شده است.
#سایکولوژی_علم_تثلیثی
#تثلیث_فروید
#انسان_شناسی_تثلیثی
🆔 @ravanshenasi_fetrat
✝️ #انسان_شناسی_سایکولوژیست_ها (1): #فروید
زیگموند فروید تصویری خوشایند یا خوشبینانه در مورد انسان ندارد و هر شخص را زیرزمین تاریکی از تعارض میداند که پیوسته در حال نبرد است. انسانها با لحن بدبینانهای توصیف شدهاند، محکوم به مبارزه با نیروهای درونی هستند و تقریبا همیشه محکوم به باختن هستند. انسان فروید محکوم به اضطراب است و باید بیوقفه از خودش در برابر نیروهای نهاد که همیشه برای واژگون کردن او هوشیار هستند، دفاع کند. هدف نهایی و ضروری در زندگی کاهش تنش است. نهاد (غریزه) قدرتمندترین بخش شخصیت است و ساختاری ارثی دارد و مبنای آن فیزیولوژیکی است. فروید دیدگاهی جبرگرا داشت و معتقد بود تقریبا هر چیز که انجام میدهیم، فکر میکنیم و خواب میبینیم، توسط غرایز زندگی (میل به بقا با جستجوی آب و غذا و ...) و مرگ (میل ناهشیار به مردن، مثل میل به پرخاشگری)، نیروهای دست نیافتنی و نادیدنی درون انسان، از پیش تعیین شده اند. شخصیت بزرگسال توسط تعامل هایی که قبل از پنج سالگی صورت گرفتهاند تعیین میشود، یعنی زمانی که انسان کنترل کمی بر آن دارد. این تجربهها برای همیشه انسان را در چنگال خود نگه میدارد.
فروید (1963، ص 62-61) میگوید «من در انسانها به طور کلی، چیز کمی یافتهام که خوب باشد. بنابر تجربه من، اغلب آنها آشغالند»
فروید غرایز را عناصر اصلی شخصیت می دانست و آنها را نیروهای برانگیزانندهای می نامید که رفتار را سوق می دهند و جهت آن را تعیین می کنند. به اعتقاد وی هنگامی که یک نیاز مثل گرسنگی، در بدن برانگیخته میشود، حالتی از برانگیختگی فیزیولوژیکی یا انرژی را تولید میکند. ذهن این انرژی بدنی را به میل تبدیل میکند. این میل، یعنی بازنمایی ذهنی نیاز فیزیولوژیکی، همان نغریزیه یا نیروی سوقدهنده است که فرد را برای رفتار کردن به شیوهای که نیاز را برآورده سازد، برانگیخته میکند.
هنگامی که بدن در حالت نیاز است، فرد احساس تنش یا فشار را تجربه میکند. هدف غریزه، ارضا کردن نیاز و از این رو کم کردن تنش است.
به اعتقاد فروید ساختار شخصیت از سه قسمت نهاد (غریزه)، من و فرامن تشکیل شده است (#تثلیث)
منبع: نظریه های شخصیت شولتز
#سایکولوژی_علم_تثلیثی
#انسان_شناسی_تثلیثی
#انسان_شناسی_فروید
#سایکولوژی_علم_شرک_الود
🆔 @ravanshenasi_fetrat
✝️ #تثلیث_در_سایکولوژی (2)
انسان شناسی تثلیثی #یونگ
در انسان شناسی تثلیثی یونگ، انسان سه پاره است و از سه بخش مجزا تشکیل شده و فاقد یکپارچگی است. از نظر یونگ انسان از سه قسمت من، ناهشیارشخصی و ناهشیارجمعی تشکیل شده است.
#سایکولوژی_علم_تثلیثی
#تثلیث_یونگ
#انسان_شناسی_تثلیثی
🆔 @ravanshenasi_fetrat
✝️ #انسان_شناسی_سایکولوژیست_ها (2): #یونگ
کارل یونگ نسبت به انسان نگاه جبرگرایانه نداشت و معتقد بود شخصیت ممکن است تا اندازهای به وسیله تجربیات کودکی و توسط کهن الگوها (دیرین گونه ها) تعیین شود. وی هدف نهایی و لازم زندگی را تحقق بخشیدن به خود می دانست.
تجربه های باستانی موجود در ناهشیار جمعی به وسیله موضوعات یا الگوهای تکراری آشکار می شوند که یونگ آنها را کهن الگو یا صورت های ازلی نامید. کهن الگوها با تکرار در زندگی نسلهای متوالی در روان ما تثبیت شده اند و در رؤیاها و خیال پردازیهای ما آشکار می شوند. وی کهن الگوهای اصلی را پرسونا (نقاب)، آنیما (زن)، آنیموس (مرد)، سایه (غرایز) و خود میداند. از نظر وی قدرتمندترین کهن الگو سایه است که شامل غرایز بنیادی و ابتدایی می شود. کهن الگوی من مسئول کنترل سایه (غرایز) است تا خلاقیت و نشاط را به اندازه کافی داشته باشیم. کهن الگوی خود وحدت، یکپارچگی و هماهنگی کل شخصیت را نشان میدهد. یونگ هدف نهایی زندگی را تلاش به سوی کامل شدن می داند. کهن الگوی خود شامل کنار هم قرار گرفتن و توازن تمام قسمتهای شخصیت است. در کهن الگوی خود، فرایندهای هشیار و ناهشیار همگون می شوند به طوری که خود یعنی کانون شخصیت، از من به نقطه ای از تعادل در نیمه راه بین نیروهای متضاد هشیار و ناهشیار منتقل میشود (#تثلیث سایه، من و خود).
به نظر یونگ تا وقتی دستگاه های دیگر روان رشد نکرده باشند، کهن الگوی خود نمی توانند شروع به ظاهر شدن کند. این حالت حدود میان سالی اتفاق می افتد که در نظریه یونگ دوره بسیار مهم انتقال است، همانگونه که در زندگی خود او بود. شکوفا شدن خود مستلزم هدفها و برنامه های برای آینده و درک دقیق توانائی های شخص است.
منبع: نظریه های شخصیت شولتز
#سایکولوژی_علم_تثلیثی
#انسان_شناسی_تثلیثی
#انسان_شناسی_یونگ
#سایکولوژی_علم_شرک_آلود
🆔 @ravanshenasi_fetrat
✝️ #تثلیث_در_سایکولوژی (3)
انسان شناسی تثلیثی #آدلر
در انسان شناسی تثلیثی آدلر، انسان سه پاره است و از سه بخش مجزا تشکیل شده و فاقد یکپارچگی است. از نظر فروید انسان از سه قسمت خودحقیر، خودآرمانی و خودخلاق تشکیل شده است.
#سایکولوژی_علم_تثلیثی
#تثلیث_آدلر
#انسان_شناسی_تثلیثی
🆔 @ravanshenasi_fetrat
✝️ #انسان_شناسی_سایکولوژیست_ها (3): #آدلر
آلفرد آدلر معتقد بود احساس های حقارت، همواره به عنوان یک نیروی انگیزاننده در رفتار وجود دارند. به نظر وی انسان بودن یعنی خود را حقیر احساس کردن (آدلر، 1939). چون این حالت در همگی ما مشترک است، نشانه ضعف یا نابهنجاری نیست. به اعتقاد وی احساس های حقارت منبع همه تلاش های انسان هستند. پیشرفت، رشد و ترقی فرد در نتیجه جبران است، یعنی ناشی از تلاش های ما برای غلبه کردن بر حقارت های واقعی یا تخیلی مان.
آدلر تلاش برای برتری را واقعیت اساسی زندگی دانست. به اعتقاد وی برتری، هدف نهایی است که در جهت آن تلاش می کنیم. منظور وی از این مفهوم تلاش برای کمال بود نه گرایش خودپسندانه یا سلطه جویانه. وی معتقد بود ما در جهت کامل کردن خودمان برای برتری تلاش میکنیم (شولتز، ص 141).
به اعتقاد آدلر هدف هایی که برایشان می کوشیم، استعدادها یا توانشها هستند نه واقعیت ها. به عبارت دیگر ما برای آرمانهایی تلاش می کنیم که به صورت ذهنی در ما وجود دارند. آدر باور داشت که هدفهای ما آرمان هایی خیالی هستند که نمی توانند در براب رواقعیت آزمایش شوند. اعتقاد به وجود زندگی پس از مرگ بر پایه واقعیت عینی قرار ندارد، امام برای شخصی که به این نظر معتقد باشد، واقعی است. آدر این مفهوم را با عنوان #غایت_نگری_خیالی بیان کرد. یعنی این نعقیده که وقتی ما در جهت حالت کامل هستی یا وجود تلاش می کنیم، اندیشه های خیالی رفتار ما را هدایت می کنند. ما زندگی خود را به وسیله بسیاری از این خیال ها هدایت می کنیم، اما فراگیرترین آنها آرمان خیال است. او معتقد بود بهترین بیان این آرمان که انسانها تاکنون آن را به وجود آوردهاند، مفهوم #خدا است (شولتز، ص142).
آدلر قائل به سه خود در انسان است و آنها را خودحقیر، خودآرمانی و خود خلاق نام گذاری کرده است (#تثلیث)
#سایکولوژی_علم_تثلیثی
#انسان_شناسی_تثلیثی
#انسان_شناسی_آدلر
#سایکولوژی_علم_شرک_آلود
🆔 @ravanshenasi_fetrat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️ یونگ: من نیازی به باور داشتن به خدا ندارم!
🔺 یونگ به عنوان یکی از #سایکولوژیست های بزرگ که البته گرایشات ماورائی و دینی دارد و 9 نفر از بستگان او کشیش هستند، در پاسخ به سوال خبرنگار که می پرسد «آیا هم اکنون به خدا باور داری؟» می گوید: «من خدا را می شناسم و نیازی به باور داشتن به خدا ندارم!». (ثانیه 11)
نتیجه یک عمر مطالعه سایکولوژی یونگ عدم باور به خدا است.
#یونگ
🆔 @ravanshenasi_fetrat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 سایکولوژی؛ علم #حیوان_شناسی
سایکولوژیست ها به وضوح انسان را یک #حیوان_اجتماعی می دانند و سایکولوژی را علم مطالعه ذهن و رفتار او می دانند.
متأسفانه، دانشگاه های ما این علم را به صورت کامل پذیرفته اند و اعتراضی به انحرافات شدید آن نمی کنند!
#سایکولوژی
#سایکولوژی_علم_حیوان_شناسی
#سایکولوژی_روانشناسی_نیست
🆔 @ravanshenasi_fetrat
🔺 سایکولوژی؛ علم #حیوان_شناسی
📚 از نگاه غربی ها انسان یک #حیوان_اجتماعی است و برای آن کتاب های متعددی نوشته اند.
از نگاه غرب، انسان انسان نیست، بلکه یک حیوان است!
#سایکولوژی
#علم_حیوان_شناسی
#غرب_وحشی
#علوم_حیوانی
🆔 @ravanshenasi_fetrat
🔺 تحریف #سایکولوژی!
📓 در حالی که خود غربی ها انسان را حیوان می دانند و برای او کتاب #حیوان_اجتماعی می نویسند، به اصطلاح استادهای دانشگاه، این کتاب ها را به غلط #روانشناسی_اجتماعی ترجمه می کنند و باعث اغوای مردم می شوند و سایکولوژی منحط را به دروغ، روانشناسی معرفی می کنند!
#استادنماهای_غربزده
#مزدوران_غرب
#غوایت_فکری
#انحراف_فکری
#سایکولوژی_روانشناسی_نیست
🆔 @ravanshenasi_fetrat
مقایسه علوم انسانی غربی و علوم انسانی اسلامی
اگر در علوم انسانی غربی، سایکولوژی به عنوان علم مطالعه ذهن و رفتار حیوانات (از جمله انسان!) قرار دارد، در علوم انسانی اسلامی، فطرت شناسی به شناخت فطرت انسان می پردازد.
#سایکولوژی
#فطرت_شناسی
#سایکولوژی_روانشناسی_نیست
🆔 @ravanshenasi_fetrat
تثلیث در علوم انسانی غربی
ماهیت علوم انسانی غربی تثلیثی است. یکی از تثلیث های سایکولوژی، تثلیث فروید در مورد ماهیت انسان و ساختار شخصیت اوست. فروید انسان را به سه بخش مجزای اید (غریزه)، ایگو (من) و سوپرایگو (فرامن یا وجدان) تقسیم می کند و معتقد است مهمترین بخش وجود انسان غرایز او هستند. فروید انسان را سه بخشی و سه پاره تلقی می کند و ماهیت یکپارچه و توحیدی برای او متصور نیست.
#علوم_انسانی_غربی
#علوم_تثلیثی
#معرفت_تثلیثی
#سایکولوژی_روانشناسی_نیست
🆔 @ravanshenasi_fetrat
سایکولوژی روانشناسی نیست!
سایکولوژی علم مطالعه ذهن و رفتار است نه روانشناسی!
#سایکولوژی_روانشناسی_نیست
🆔 @ravanshenasi_fetrat
تحریف سایکولوژی!
سایکولوژی علم مطالعه ذهن و رفتار است و به غلط به روانشناسی ترجمه شده و باعث انحراف فهم مردم شده است.
#سایکولوژی_روانشناسی_نیست
🆔 @ravanshenasi_fetrat
انسان غربی یا حیوان غربی؟
انسان شناسی غربی، در واقع حیوان شناسی است، زیرا انسان را نوعی حیوان تلقی می کنند و به مطالعه او می پردازند.
#انسان_حیوان_نیست
#سایکولوژی_روانشناسی_نیست
🆔 @ravanshenasi_fetrat
تفاوت های سایکولوژی و فطرت شناسی
سایکولوژی به عنوان یک علم مادی و انسان محور به دنبال شناخت کشش ها و کنش های مادی و غریزی انسان (آنگونه که هستند) است، در حالی که فطرت شناسی تلقی الهی از خداوند دارد و فطرت او را معطوف به سمت خداوند تلقی می کند و با نگاهی غیب محور و آخرتگرا به شناخت نفس او و رشد او به سمت کمال حقیقی مدنظر قرار می دهد و مسیر مطلوب را برای او ترسیم می کند.
#سایکولوژی
#فطرت_شناسی
#علم_فطرت_شناسی
#سایکولوژی_روانشناسی_نیست
🆔 @ravanshenasi_fetrat
هویت
هویت از تعامل انسان با پدیده های مختلف شکل می گیرد. انسان در روابط خود بر اساس تعلقات و انتخاب هایی که دارد، ماهیت خاصی پیدا می کند که هویت او را شکل می دهد.
هویت انسان باید در روابط چهارگانه (رابطه با خود، دیگران، طبیعت و خداوند) بررسی شود و نادیده گرفتن هر یک از این ارتباط ها، باعث دور شدن از شناخت هویت واقعی انسان می شود.
مهمترین بعد هویت انسان در ارتباط با خداوند شکل می گیرد، ولی متأسفانه این بخش مهم هویت در سایکولوژی نادیده گرفته شده و باعث انحراف از شناخت انسان شده است.
#هویت
#روابط_چهارگانه
#رابطه_با_خدا
#انواع_هویت
#ابعاد_هویت
🆔 @ravanshenasi_fetrat