eitaa logo
حاج حسین ناظری
1.2هزار دنبال‌کننده
844 عکس
474 ویدیو
16 فایل
❇️محتوای شهدایی ♦️خدمات تخصصی یادواره های شهدا ❇️آموزش سخنرانی و روایتگری چند رسانه ای ♦️برنامه ها و فعالیت های فرهنگی حاج حسین ناظری 📣 فعالیت های دیگر استاد @hosh110 زیلینک https://zil.ink/ravyfer ارتباط مستقیم با حاج حسین ناظری : @ravyfer
مشاهده در ایتا
دانلود
✅داستان ♦️قسمت : آن روز به هر بدبختی که بود خودم را از از مخمصه رها کردم و البته می دانستم که مادرم دست بردار نخواهد بود چراکه خوب می شناختمش! . حدسم هم درست بود و چند روز بعد دوباره سر حرفی ، باز مادرم ملتمسانه از من خواست که جواب اورا بدهم و من بازهم تونستم با لطایف الحیل خودم را از پاسخ صریح رها کنم . یک روز دم عصر بعد از این که از نانوایی نان خریده و به خانه برمی گشتم مادرم هم همزمان با من به خانه وارد شد . در آستانه در رو به من کرد و با خوشحالی پنهانی که در چهره اش موج می زد گفت : - می دونی حمید از کجا می آم؟ - از کجا مادر؟! ـ دارم از خانه آقا جواد میام . با بی میلی جواب دادم: آقا جواد ... کدوم آقا جواد ؟! -آقا جواد ...آقا جواد رو چطور نمی شناسی! همین بقال سرکوچه . با خودم گفتم حتماً حساب و کتابی داشتند و تسویه حسابی و از این جور کار ها . بنابراین گفتم : «حتماً تسویه حساب چیزی داشتین ؟» مادرم یک لحظه ایستاد و گفت : -تسویه حساب؟ نه تازه حساب باز کردم . من بیچاره ساده هم خواستم مزاحی کرده باشم گفتم : «خوب مواظب باش حسابت سنگین نشه که پرداختنش مشکله ها !» و بعدش به نشان پایان حرفم خنده مصنوعی سر دادم . مادرم با زیرکی خاصی گفت :« نخیر آقا حمید! حساب من سنگین نمی شه! این حساب شماست که سنگین میشه ، البته قربون این جور سنگینی ها !! ». کمی مکث کردم و در حالی که کفش هایم را در می آوردم گفتم : - این حرفها چیه مادر ؟ ... چه حسابی؟! چه کتابی ؟! مادرم گفت : «خودت را به اون راه نزن آقا پسر ... یعنی تو نمی دونی من واسه چی چند روزه راه خونه آقا جواد رو گز می کنم ؟» من که تازه فهمیده بودم که مادرم چند روزه به خانه آقا جواد رفت و آمد می کند با تعجب گفتم :« نه واسه چی مادر ؟ » مادر هم چادرش را سر جالباسی گذاشت و گفت : «امون از این حواس پرتی جوونای امروز» . معمای عجیبی بود که من ازهیچ چیزش سر در نمی آوردم به همین خاطر متعجبانه و پرسشگرانه پرسیدم :« مادر بالاخره می گی جریان این آقا جواد چیه یا نه ؟ منو که نصف جون کردی ! » مادر هم زیرکانه خندید و گفت : «الهی من فدای اون عروس خوشگلم برم که هنوز نیومده پسر من رو نصف جون کرده ! » قسمت دوم ادامه دارد
👌 آماده اجرا شد!👇 ✅کارگاه بصیرتی چند رسانه ای 🎯تبیین ، تحلیل و ماهیت شعار اغتشاشات اخیر 📌محتوایی جذاب و قابل درک برای مقطع متوسطه اول و دوم ✅هماهنگی اجرا برای نیمه دوم آذر به بعد ☎️ 09151342012 🆔ایتا: @ravayatf 🆔سروش : @ravayatf 🆔روبیکا(صفحه): https://rubika.ir/ravyfer
اسامی و تعداد شهدای اغتشاشات ۱۴۰۱ شهدایی که در این روزها با های سرد و گرم با تمام به رسیده اند. 🇮🇷۱. بسیجی هیاتی شهادت: مشهد با وارد کردن چاقوی اغتشاشگر به قلب شهید 🇮🇷۲. فرمانده پایگاه بسیج مسجد فاطمیه تبریز شهادت: تبریز با ضربه چاقوی دونفر از آشوبگران 🇮🇷۳. پلیس افتخاری ۳۷ساله شهادت: ۲۹شهریور۱۴۰۱ در شیراز با گلوله تفنگ اغتشاشگران محل‌دفن: گلزارشهدای‌دارالرحمه‌شیراز 🇮🇷۴. بسیجی ۲۳ساله شهادت: در شهر تاکستان با گلوله مستقیم تفنگ اقتشاشگران 🇮🇷۵. بسیجی ۲۰ساله شهادت: در شهر گرمسار با گلوله مستقیم آشوبگران 🇮🇷۶. کرج 🇮🇷۷. قوچان 🇮🇷۸. ارومیه 🇮🇷۹. تهران 🇮🇷۱۰. شیراز 🇮🇷۱۱. تهران 🇮🇷۱۲. آمل 🇮🇷۱۳. زاهدان 🇮🇷۱۴. زاهدان 🇮🇷۱۵. زاهدان 🇮🇷۱۶. زاهدان 🇮🇷۱۷. زاهدان 🇮🇷۱۸. زاهدان 🇮🇷۱۹. قم 🇮🇷۲۰. مریوان 🇮🇷۲۱. قشم 🇮🇷۲۲. تهران 🇮🇷۲۳. تهران 🇮🇷۲۴. سنندج 🇮🇷۲۵. لارستان 🇮🇷۲۶. لارستان 🇮🇷۲۷. تهران 🇮🇷۲۸. تهران 🇮🇷۲۹. ملایر 🇮🇷۳۰. تهران 🇮🇷۳۱. کرج 🇮🇷۳۲. لاهیجان 🇮🇷۳۳. گیلان 🇮🇷۳۴. گیلان 🇮🇷۳۵. شهادت: مشهد تشییع: مشهد و کاشمر تدفین: روستای فروتقه کاشمر 🇮🇷۳۶. شیراز 🇮🇷۳۷. بوکان 🇮🇷۳۸. کامیاران 🇮🇷۳۹. اصفهان 🇮🇷۴۰. اصفهان 🇮🇷۴۱. شهادت: اصفهان 🇮🇷۴۲. (۲۱ساله) شهادت: ایذه نحوه شهادت: گلوله کلاشینکف 🇮🇷۴۳. (۹ساله) شهادت: ایذه نحوه شهادت: گلوله کلاشینکف 🇮🇷۴۴. (۴۵ساله) شهادت: ایذه نحوه شهادت: گلوله کلاشینکف 🇮🇷۴۵. شهادت: ایذه نحوه شهادت: گلوله کلاشینکف تشییع: باغملک دفن: گلزار شهدای روستای آسماری در جاده هفتگل 🇮🇷۴۶. (۱۳ ساله) شهادت: ایذه نحوه شهادت: گلوله کلاشینکف 🇮🇷۴۷. شهادت: ایذه نحوه شهادت: گلوله کلاشینکف 🇮🇷۴۸. محل شهادت: مشهد نحوه شهادت: ضربات چاقوی اغتشاشگران 🇮🇷۴۹. محل شهادت: مشهد نحوه شهادت: ضربات چاقوی اغتشاشگران 🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️ 💠 با ""عضویت"" و نشر این کانال، ما را حمایت کنید. ستادمردمی‌یادواره‌های‌شهدای‌کشور https://eitaa.com/yadvareha
✅برنامه 10 روز آینده در و (هفته بسیج 1401)👇 ♦️یکشنبه 29 آبان ساعت 16/ مشهد حرم مطهر آقا امام رضا(ع)، صحن قدس برنامه منبر کتاب ♦️دوشنبه 30 آبان بعداز نماز مغرب و عشا / مشهد- قاسم آباد،بلوار شهید فلاحی، بلوار شهید هاشمی مهنه، ♦️شهید هاشمی مهنه 6، (ع) 🔹چهارشنبه 2 آذر /استان خراسان جنوبی – شهرستان قاینات ، شهر 🔹پنجشنبه 3 آذر / استان خراسان جنوبی ، شهرستان ♦️شنبه 5 آذر بعداز نماز مغرب و عشا / مشهد ، پنجتن 3 سلمان 8 (شهید مرادی دهنوی ) بعداز چهارراه ♦️یکشنبه 6 آذر ساعت 16/ مشهد حرم مطهر آقا امام رضا(ع)-صحن قدس برنامه منبر کتاب ♦️یکشنبه 6 آذر بعداز نماز مغرب و عشا/مشهد ، مطهری شمالی 39، 🆔ایتا: @ravayatf 🆔سروش : @ravayatf 🆔روبیکا(صفحه): https://rubika.ir/ravyfer
حاج حسین ناظری
✅برنامه 10 روز آینده #حاج_حسین_ناظری در #مشهد و #شهرستانها (هفته بسیج 1401)👇 ♦️یکشنبه 29 آبان ساعت
🔹جمعه 4 آذر / استان خراسان رضوی ، شهرستان ، بخش یونسی ، روستای مرندیز بعداز نماز مغرب و عشا
🌹نسیم خوش در مجتمع بزرگ زائر شهر رضوی 🆔ایتا: @ravayatf 🆔سروش : @ravayatf 🆔روبیکا(صفحه): https://rubika.ir/ravyfer
✅دانلود رایگان 📌پروژه اجرای چند رسانه ای (پرده خوانی چند رسانه ای) با عنوان "بزرگراه قدس" مناسب اجرا در مجالس گرامیداشت سپهبد شهید و شهدای مدافع حرم آماده اجراست . مبلغین و راویان گرامی می توانند پاورپوینت اجرایی این پروژه را بطور دریافت نمایند.تمام توضیحات مورد نیاز راوی در قسمت notes پاورپوینت درج شده است . هزینه دانلود سه صلوات به روح مطهر تمامی شهدا بویژه شهید از اینجا دانلود بفرمایید 👇👇👇 http://s7.picofile.com/file/8383996692/ghods.rar.html ------------------------------------------------------- 🆔ایتا: @ravayatf 🆔سروش : @ravayatf 🆔روبیکا(صفحه): https://rubika.ir/ravyfer
حاج حسین ناظری
✅برنامه 10 روز آینده #حاج_حسین_ناظری در #مشهد و #شهرستانها (هفته بسیج 1401)👇 ♦️یکشنبه 29 آبان ساعت
❌ ❌ /اصلاحیه /برنامه روز دوشنبه 30 آبان مشهد مسجد چهارده معصوم (ع) بدلیل همزمانی با پخش فوتبال به هفته آینده موکول شد
قسمت سوم 👇
✅داستان دنباله دار ✍️ با شنیدن این حرف یک لحظه از اضطراب و تشویش اطاق دور سرم چرخید ولی خیلی زود سر جاش برگشت : ـ مادر این چه حرفیه ؟ دختر آقا جواد کدومه ؟ من که از چیزی خبر ندارم . هنوز این حرفم تمام نشده که مادرم وسط حرفم پرید و در حالی که دستش را بالا و پایین می برد گفت : «خبه خبه حالا برای من نقش هم در میاره پسره سر به هوا !! » و من بودم که جدی تر گفتم :« آخه مادر شما مثل اینکه خودتون می برید و خودتون هم می دوزین . آخه من نباید خبر داشته باشم که همسر آینده من کیه ؟» و بعد هم خواستم کمی خود را عصبانی نشان بدهم گفتم :« اصلاً برای شما مهم نیست که من همسر آیندمو می پسندم یا نه ؟ » و این مادر بود که دست روی شانه ام گذاشت و گفت :« یواش یواش پسر جون ...» و بعدش هم با خنده ای تمسخر آمیز گفت :« انگار همین الآن می خواد زنش رو به خونه ببره ... ولی اوه کو تا این حرفا! ». و من هم برای این که خودم را آروم نشون بدم گفت : -درسته مادر ولی ... ـ حرف نباشه پسر و گرنه شیرمو حلالت نمی کنم! این جمله بود که که دیگر دهان مرا بست و من آنروز دیگر به خودم اجازه ندادم یک کلام بیشتر حرف بزنم . هر چند شروع این ماجرا به این شکل برام خیلی عجیب بود ولی خیلی هم برام غیر منتظره نبود . راستش را بخواهید خودم را هم بدم نمی آمد که سر و سامانی بگیرم لا اقل دیگر مادرم دست از سرم برمی داشت ! دو سه ماه بعد رفت و آمد ما و خانواده جواد آقا بیشتر شد تا جایی که یک روز رسماً برای خواستگاری به اتفاق مادر و پدرم به خانه شان رفتیم و آنها هم تقریباً قبول کردند فقط یک شرط داشتند و آن اینکه من باید تعهد می کردم که دیگر به جبهه نروم و جواد آقا با این که خودش آدم رو به راهی بود نمی دانم به چه دلیلی این شرط را گذاشته بود . روزها می گذشت و من در نظر داشتم مادرم را راضی کنم که به جواد آقا تفهیم کند که این شرط برای من قابل اجرا نیست چون که به هر حال همه می دانستند که من اگر صدای نوحه آقای آهنگران را از بلند گوی اعزام نیرو بشنوم دیگر دست خودم نیست و وقتی چشم باز می کنم خود را در صف رزمندگان اعزامی می بینم و گویا مادرم هم این مطلب را می دانست و شاید به همین خاطر قصد داشت به قول خودش پای مرا جایی بند کند که دیگر جبهه نروم . چند بار با مادرم در این زمینه صحبت کردم و او هم امروز و فردا می کرد و دائم می گفت : «چشم می گویم » و البته می دانم که او هرگز به آقا جواد نگفت ! ♦️پایان قسمت ادامه دارد ... 🆔ایتا: @ravayatf 🆔سروش : @ravayatf 🆔روبیکا(صفحه): https://rubika.ir/ravyfer