👌اگر#مسئولین اینجوری باشند!
✅سردار سلیمانی میگفت: یک بار از ماموریت برمیگشتم . منتظرنماندم که ماشین بیاد دنبالم .از فرودگاه مستقیم سوار تاکسی شدم.
راننده تاکسی جوانی بود. یه نگاه معنا داری به من کرد بهش گفتم: چیه؟آشنا بنظر میرسم؟ بازم نگاهم کرد، گفت: شما با سردار سلیمانی نسبتی دارین؟ برادر یا پسر خاله ی ایشان هستید؟ گفتم: من خود سردار هستم!
جوان خندید و گفت:ما خودمون اینکاره ایم شما میخواهید منو رنگ کنی؟
خندیدم و گفتم: من سردار سلیمانی هستم. باور نکرد. گفت: بگو بخدا که سردار هستی!
گفتم: بخدا من سردار سلیمانی هستم.
سکوت کرد، دیگه چیزی نگفت. گفتم:چرا سکوت کردی؟ حرفی نزد.
گفتم: چطوره زندگیت با گرونی چه میکنی؟ چه مشکلی داری؟
جوان نگاه معنا داری بهم کردو گفت: اگه تو سردار سلیمانی هستی؛ من هیچ مشکلی ندارم. 😌
@ravayatf
❌✋این خاطره را فقط #مسئولین بخوانند !
✅ماجرای عجیب پتوی کهنه سربازی و آقا مهدی! 😧
✍️وقتی #مهدی_باکری به پشت تریبون رسید، قبل از هیچ اقدامی خم شد و پتوی کهنه سربازی که به احترام فرمانده زیر پایش انداخته بودند، را برداشت ، تکان داد و خیلی آرام تایَش کرد و به جای زیر پایش، بر روی تریبون نهاد وگفت:
خاک بر سرت مهدی! آدم شدهای که بیتالمال را به زیر پایت انداختهاند؟!
🍀برگی از زندگی سردار شهید #مهدی_باکری
@ravayatf