برای تحقق #تمدن_نوین_اسلامی در حوزه فناوری های سخت ما به دو مسیر نیاز داریم، مسیر علمی و مسیر اکتشافی. متاسفانه در کشور ما مسیر اکتشافی هنوز خوب طی نشده...و بدتر از اون برای طی کردن مسیر اکتشافی از اساتید دانشگاه استفاده میشه....!!
@raveshetanadoni
قانونگذاری توسط حاکمیت را میتوان از مهمترین آثار بشری بهشمار آورد. آنها برای رسیدگی به مهمترین مشکلات جامعه استفاده می شوند و تأثیر مستقیمی بر حقوق انسان ها، سبک زندگی و سبک حکمرانی دارند. با این حال، برخلاف موفقیت های دیگر محصولات مانند رایانه، آنتی بیوتیک ها و تلفن همراه؛ قوانین عمدتاً در هدف خود که حل مشکلات اجتماعی است شکست خورده اند. نتیجه این شکست این است که جنگ، بحران های مالی، نرخ بالای جنایت، فقر و بی خانمانی و... همچنان گریبانگیر مردم در هر منطقه از جهان با وجود صرف #منابع هنگفت تحت نظارت و هدایت قوانین حاکمیت است. در پاسخ به مشکلات که هرگز حل نمی شوند، مجالس قانونگذاری قوانین بیشتری را ایجاد می کنند که به ابعاد، هزینه و پیچیدگی دولت می افزاید، اما برای بهبود وضعیت انسانی هیچ کاری انجام نمی دهند یا کار کمی انجام می دهند. نتیجه این روند شکست خورده، این است که مجموعه قوانین به قدری بزرگ و پیچیده شده است که "شناخت قانون" برای هرکسی غیرممکن شده و دولت ها باید قوانین را به طور انتخابی و با نقض حاکمیت قانون اجرا کنند. این هرج و مرج فزاینده قوانین، خود یک مشکل جدی اجتماعی است، زیرا حیات دولتهایی را که موظف به تأمین نظر شارع مقدس و حقوق مردم خود را دارند، تهدید میکند و به ظهور و رشد دولتهای غیرالهی و مستبد کمک میکند تا قدرت، امتیازات و ثروت را برای حاکمان خود تضمین کنند. دو سوال پیش می آید. 1) علت شکست قوانین چیست؟ 2) برای بهبود عملکرد حل مسئله قوانین چه می توان کرد؟ پاسخ سوال اول اصلاح روش سنتی قانونگذاری است. پاسخ سوال دوم علم احکام (فقه نظامات) و قانون گذاری است.
کارکردها و ساختارهای جامعه علمی (علم به معنای عام) که نظام بنیادین و کلیدی برای تشکیل #تمدن_نوین_اسلامی است، می بایست در اولویت اول مبتنی بر عقلانیت ارزش گرا طراحی و معماری گردد.
@raveshetamadoni
روش های بی ایمان سازی جوامع توسط دانشمندان غربی
بعد از جنگ جهانی دوم دانشمندان غربی تحت "نظریه مدرنیزاسیون" به دنبال سکولاریزاسیون و بی دینی جامعه رفتند. آن ها بیان می کنند که سه عامل منجر به بی دینی جامعه می شود: تمایز اجتماعی، جامعه پذیری و عقلانی شدن. «تمایز اجتماعی فرآیندی است که توسط آن نقشها و نهادهای تخصصی ایجاد میشوند. . . برای رسیدگی به ویژگی ها یا کارکردهای خاص» مانند آموزش، مراقبت های بهداشتی، رفاه، و غیره، که همه آنها قبلاً تحت یک نهاد (مذهبی) متحد شده بودند. جامعه پذیری فرآیندی است که طی آن زندگی کمتر توسط «جوامع نزدیک، یکپارچه و در مقیاس کوچک» و بیشتر توسط واحدهای بزرگتر، مانند «ملت» سازماندهی می شود. عقلانی شدن به تأثیر فزاینده کاوش عقلانی و تجربی اشاره دارد. این خود را به طرق مختلف نشان می دهد، از جمله توسعه فناوری (که «عدم اطمینان و در نتیجه اتکا به ایمان» را کاهش می دهد) و عقلانی کردن الهیات و اخلاق. از دیگر عوامل می توان به بازارسازی تا جدی که دین را نیز در بر بگیرد، اشاره نمود.
@raveshetamadoni
اولین نقشه جامع تمدن نوین اسلامی-نسخه 1.3 .jpg
17.06M
بسم الله الرحمن الرحیم
عنوان: نقشه جامع دستیابی به تمدن نوین اسلامی از نگاه فرارشته ای
کاربرد: سند...
محل استفاده: نهادهای دولتی-خصوصی-حوزه علمیه قم
نسخه 1.3
وضعیت: در حال تکمیل شدن
طراح: رضا کیانوش
@raveshetamadoni
در دهه های اخیر پیشگامان حوزه طراحی مسیرهای جدیدی را باز کرده اند، که اغلب شامل تغییر از طراحی مصنوعات و محصولات به طراحی مشارکتی و تسهیل فرآیندهای جدید، خدمات، سیستم ها و شیوه های زندگی و حکمرانی است.
@raveshetamadoni
عوامل و محرک های اصلی برای تحقق تمدن نوین اسلامی
برای تحقق تمدن نوین اسلامی ما باید به ابعاد مختلف نگاه کنیم تا تغییرات در الگوهای سبک زندگی کل جامعه و سبک حکمرانی حاکمیت را درک کنیم…
باید بفهمیم برای درک تغییرات الگوهای کل جامعه باید به دنبال چه چیزی در ابعاد مختلف باشیم. شاید بتوان هفت بعد برای آن در نظر گرفت: بعد اول: نگاه به بازیگران است! از نگاه مادی زدایی صرف در تمدن فعلی مبتنی بر مبانی دینی اسلامی باید پرسید که آیا تعداد بازیگرانی مانند مراکز دینی، شرکتهای دانش بنیان، دانشگاهها، نهادهای و سازمان های سیاستگذار و غیره در حال افزایش است؟ چگونه می توانیم از این تعداد بازیگر حمایت کنیم؟ ما برای تحقق تمدن نوین اسلامی به بازیگران بیشتری نیاز داریم که از پیشرفت در راستای نگاه الهی به زندگی حمایت کنند. بنابراین بازیگران یکی از ابعاد کلیدی هستند. بعد دوم: توسعه مفاهیم شناختی جدید است! برای کاهش پیچیدگی در جوامع خود، از مفاهیم شناختی مانند مدل های اکتشافی/ علمی مبتنی بر منابع دینی استفاده می کنیم. بعنوان مثال برای تحقق تمدن نوین اسلامی، ما به نقاط مرجع شناختی جدیدی نیاز داریم که تفکر، منابع و تصمیم گیری تمام اقشار جامعه ما را هدایت کند. من میخواهم در اینجا فقط روی دو مورد از این موارد تمرکز کنم: حلقه های میانی و نظریه نظام انقلابی در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی. بعد سوم: یکپارچه سازی سیاست ها!
ما باید مفاهیم شناختی جدید و اهداف جدید پیشرفت را در الگوهای سیاست گذاری یکپارچه ایجاد نماییم. در کشور ما هنوز ترکیبی از سیاست هایی که به اهداف تمدن مادی و غیرمادی کمک می کند وجود دارد. این یک وضعیت ترکیبی است و هنوز جای برای کار زیاد است. بعد چهارم: دیدگاه های هنجاری جدید برای جامع است. در سال های گذشته مبنای پیشرفت در کشور ما تنها مبتنی بر حوزه اقتصاد بوده است. ولی الان نیاز به هنجارهایی جدید برای ایجاد تعادل بر اساس احکام الهی بین سه حوزه اجتماعی، فناوری و محیط زیستی داریم. و سه بعد بعدی شامل نوآوری، ایجاد بستر در سطح منطقه ای و جهانی و نهایتا تصویرسازی و روایت جدید است.
@raveshetamadoni
هدایت شده از حبیباله بابائی
نکات تحلیلی از مشاهدات علمی و تجربیات پژوهشی در آمریکا
قسمت هفتم: تلفیق میان نگرشهای جزءنگر و کلنگر
چگونگی جمع میان نگرشهای تخصصی با نگاههای کلی و جامع در شگردهای علمی و پژوهشی بسیار قابل توجه است که با فعالیتهای علمی گروهی از یک سو، و مطالعات میانرشتهای از سوی دیگر حاصل میشود. نمونه این گونه مطالعات حتی در مطالعات بین الادیانی نیز دیده میشود که نمونه آن فعالیتهای پژوهشی مرکز مسیحی، یهودی و اسلامی جی.تی.یو (Graduate Theological Union) در دانشگاه بِرکلی در کالیفرنیا (University of California, Berkeley) است که محققان مختلف در اسلام و یهودیت و مسیحیت در کنار هم پژوهش میکنند. در واقع مسئله تکثرگرایی از جمله روشهای نهادینه شده در پژوهش است که به گونههای مختلفی رخ میدهد؛ مثل رشتهها و تحقیقات میانرشتهای و مطالعات تطبیقی که به نحو بسیار پیچیدهای در حال گسترش است.
به بیان دیگر ریز مسئلهها در یک منطق سیستمی، مورد مطالعه و تطبیق قرار میگیرد. در واقع موضوعات ریز و جزیی، مجموعههای علمی را از کلینگری و کلاناندیشی غافل نکرده است. یکی از مسایل بسیار درسآموز و قابل توجه، محور قراردادن موضوعات کلان، برای گفتگوهای مختلف از منظرهای متفاوت است. نمونه این رویکرد در موسسه (IASC) درموضوع تقلیل گرایی (Reductionism) در سال 2007 و مدرنیته متأخر (Late Modernity) در سال 2008 بود. این موسسه با محور قرار دادن این موضوعات برای سمینارهای روز جمعه، زمینه را برای حضور اساتید مختلف از دپارتمانهای گوناگون آماده میکرد تا آنها موضوع کلی مثلا تقلیلگرایی، را از نظر تخصص خود ارائه نموده و آنگاه به نقدها و نظرات افراد حاضر در جلسه که خود از دپارتمانهای جامعهشناسی، دینشناسی، تاریخ، اقتصاد و علوم سیاسی بودند، پاسخ گویند. این گفتوگوها نگاههای کلان و خرد را در کنار هم تقویت میکرد و زمینههای نگرش ارتباطی و میانرشتهای را فراهم میآورد.
@Habibollah_Babai
هدایت شده از پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
🖼#عکس_نوشت|رابطه تفکر سیستمی و میان رشتگی
➕ رابطه ميان «تفكر سيستمی» و «رويكرد ميان رشتهای» دوطرفه است. تفكر سيستمی در محيطی فرارشتهای و تلفيقی و در ضديت با نگاه تخصصگرا متولد شده و رشد كرده است. در مقابل ميان رشتگی نيز نتيجه تفكر سيستمی است.
🔅 بسياری از نويسندگان ميانرشتگی را معاصر و مقارن نظریه های مهم قرن بيستمی مانند نظريه سيستم های عمومی و نظريه سيستمهای پيچيده و... میدانند و معتقدند تفكر سيستمی منشأ تحول جنبش ميان رشتهای شده است.
◽️ چنانكه از تعريف ميانرشتگی مشخص است، موضوع مطالعات ميان رشتهای مسالهای «پيچيده» است و پيچيدگی را میتوان به «مطالعه رفتار سيستمها» تعريف كرد. از همين جاست كه پای مفهوم «سيستم» بهعنوان موضوع مطالعات ميان رشتهای باز میشود.
✍️ حجت الاسلام دکتر #علیرضا_قائمی_نیا مدیر #قطب_فلسفه_دین_اسلامی پژوهشگاه، برگرفته از نودمین شماره فصلنامه پژوهشی «ذهن»
#برشی_از_مقاله
🆔 @iictchannel
از پیامدهای اجرای حکم امام خمینی در مورد سلمان رشدی؛می توان به افزایش ترس در سران تمدن غرب و دشمنان جمهوری اسلامی، افزایش اعتبار حکم ولی فقیه در مقیاس جهانی و بسترسازی برای حکمرانی جهانی تحت نظام ولایت اشاره کرد.
@raveshetamadoni
برای تحقق #تمدن_نوین_اسلامی نیازمند دستیابی به #تدبر نظام ساز، #تفقه نظام ساز، #تفکر نظام ساز، #تعقل نظام ساز و #تذکر نظام ساز هستیم.
@raveshetamadoni
طرح ”پرچم از مبدا“
برای استفاده از تمامی ظرفیتهای مسیر نورانی اربعین و تبلیغ حداکثری نام و یاد امام زمان غریبمان از لحظه حرکت از خانه و کاشانه مان پرچم مقدسِ منقش به ذکر شریف ”اللهم عجل لولیک الفرج“ را به اهتزار در میاوریم تا ان شاالله بتوانیم اذن و اجازه ظهور و قیام مولایمان را از خداوند قادر متعال بگیریم
@raveshetamadoni
یکی از ارکان حرکت به سمت #تمدن_نوین_اسلامی علم به معنای عام است. از ظرفیت های ایجاد شده در این راستا، دو نظریه علم دینی و فقه نظام می باشد که علومی میان رشته ای هستند. از نشانه های بلوغ این دو نظریه تبدیل شدن آن ها به رشته است، که هنوز محقق نشده است. لذا شاید زمان آن فرا رسیده که رشته ای جدید که ترکیبی از مفاهیم علم دینی و فقه نظام باشد، در مراکز آموزشی مشترک بین حوزه و دانشگاه شکل بگیرد.
@raveshetamadoni
ترکیب علم دینی و فقه نظام می توانند به عنوان یک رشته دانشگاهی جدید مطرح شود که هدف اصلی آن ارتقای درک طراحی و تحلیل تعاملات پیچیده بین سامانه های اجتماعی، طبیعی، فنی و انسان از منظر قرآن و روایات باشد. هدف از ترکیب این رشته جدید می تواند درک این موضوع باشد که "چگونه تغییر ارتباط هر یک از سه حوزه فناوری، جامعه و محیط زیست بر یکدیگر می تواند موجب تعالی انسان مبتنی بر منابع دینی و در راستای اهداف امام هدایت و تغییر جهت داده شود."
@raveshetamadoni
علم دینی و فقه نظام موجود در حال حاضر بیشتر مبتنی بر نگاه سیلویی و تک رشته ای است.
@raveshetamadoni
نمایی دیگر از شمای کلی زنجیره ارزش #تمدن_نوین_اسلامی
دسته بندی علوم ذکر شده کامل و جامع نیست و هدف نشان دادن ارتباط بین زمینه، رشته و رویداد بود
دستگاه فکری «ادغام نظریه و عمل» است. دستگاه فکری «امتداد دستگاه نظر و کنش در فضای عمل» است. به طور کلی دستگاه به تلاشی فکری و عملی از طریق ایجاد راه حل های جامع بمنظور حل چالش های پیچیده در جامعه و دولت اشاره دارد. در این دستگاه مفاهیم، اصول و روشها به گونهای طراحی خواهند گردید که امکان یکپارچه سازی زمینه های مختلف تولید دانش را فراهم نمایند.
@raveshetamadoni
یکی از ملزومات #تحقق_تمدن_نوین اسلامی، داشتن دستگاه فکری با ذهنیت کل گرایانه است بنحویکه بتواند نظر را به عمل مرتبط کند.در این دستگاه دین بعنوان یک مزیت تمدنی می بایست نسبت به تمدن مادی حاکم بر جهان مورد توجه قرار گیرد. برای بکارگیری دین در تمام شئون زندگی از جمله سبک زندگی و سبک حکمرانی نیازمند این دستگاه فکری هستیم. در این دستگاه ظرفیت بهره گیری از هوش مصنوعی برای بکارگیری بعنوان دستیار مهندس&دستیار راهبر... ایجاد می گردد. از طریق مدل های ایجاد شده در این دستگاه می توان زمینه را برای استفاده از هوش مصنوعی در دستگاه دین برای ظرفیت سازی در ایجاد ابزارهایی همچون دستیار فقیه... مهیا نمود. در تصویر نشان داده شده از الگوهای برگرفته شده از دستگاه فکری برای استخراج معنای آیات و روایات می توان استفاده نمود.
@raveshetamadoni
انگیزه تعریف نظام&سیستم
نیاز به روشن شدن معنا و کاربرد کلمه نظام&سیستم وجود دارد، زیرا تفاوت های کنونی در تفسیر افراد و نحله های مختلف منجر به عدم ارتباط بین آن ها می شود(در غرب بیش از 100 تعریف برای واژه سیستم وجود دارد). از آنجایی که این اصطلاحات اهداف متفاوت و مهمی را دنبال می کنند، باید از تفسیرهای نادرست اجتناب شود، زیرا می تواند منجر به پیامدهای نامطلوب گردد. ما نیازمند تحقیقاتی هستیم که یک تعریف یا خانواده ای از تعاریف را ترکیب کرده که همه کسانی که از اصطلاح نظام&سیستم استفاده می کنند بتوانند آن را باهم به اشتراک بگذارند. یک تعریف خوب باید اهداف زیر را فراهم کند:
◀️برای دستیابی به اهداف مشترک، نیازمند برقراری ارتباط معنایی واژه هایی همچون نظام&سیستم، پیشرفت... به صورت موثرتر در میان جوامع تحقیقاتی و عملیاتی هستیم.
◀️تکنیک های جوامع دیگر را بیاموزد و بپذیرد.
◀️بهبود درک ذینفعان&ذیحقان دستگاه فکری، از طریق جهان بینی های مرتبط در نحله های مختلف.
@raveshetamadoni
اهداف سند چشم انداز، شفافیت، فساد، عدالت، حکمرانی منابع طبیعی، مناقشات، پیوند سیاست های آب-انرژی-زمین-غذا، شهرنشینی (ناشی از مهاجرت روستا به شهر)، فناوری، سبک زندگی... این موضوعات همگی بین رشتهای هستند زیرا شامل نظریهها، روشهای تحلیلی، و تخصصی از چندین رشته از جمله مهندسی عمران و محیطزیست، فقه، بومشناسی، علوم سیاسی، اقتصاد و جامعهشناسی و غیره است. این موضوعات فراتر از رشتهها و زمینه های آکادمیک و حرفهای است و به این ترتیب، حل آن ها نیازمند رویکردی فرا رشتهای است.
می توان روشها و ایدهها را از حوزههای مختلف وام گرفته و ترکیب کرد تا رویکرد جدیدی برای درک و تجزیه و تحلیل مسائل مربوط به چالشهای پیچیده در تحقق تمدن نوین اسلامی با استفاده از دستگاه فکری با ذهنیت کل گرایانه ایجاد گردد.
@raveshetamadoni
علم دینی
برای ایجاد تمدن نوین اسلامی، نیازمند یک تلاش هماهنگ در سطح کشور برای گنجاندن علم دینی&فقه نظام...در فعالیتهای همه بخش های نظام تعلیم و تربیت هستیم. این فعالیت ها همچنین باید در بخش آموزش نیز دیده شود، جایی که فعالیت های چند رشته ای برای اطمینان از دستیابی به اهداف تمدن نوین اسلامی می تواند صورت گیرد. این امر از طریق آموزش برای تحقق تمدن نوین اسلامی و هم در عملیات کلی مؤسسات آموش عالی و حوزوی به طور کلی و همچنین در مدارس و دانشکده های خاص این موضوعات می بایست پیگیری شود.
تا آنجا که به بخش آموزش تعلیم و تربیت مربوط می شود، حوزه ها و دانشگاه ها این قدرت را دارند که برخی از حوزه های کلیدی مانند دینی کردن برنامه های درسی، تحقیقات و مشارکت جامعه را پوشش دهند.
از نظر آموزش، هدف معرفی دانشی است که به اعضاء جامعه و نهادهای حاکمیتی آموزش هایی ارائه دهد که به آنها امکان توسعه ارزشها و ترویج شیوههای سبک زندگی اسلامی(حیات طیبه) و سبک حکمرانی مهدوی را مهیا نماید.
علاوه بر این، تلاشها در زمینه آموزش ممکن است به یادگیرندگان کمک کند تا انتخابهایی را دنبال کنند که تحقق تمدن نوین اسلامی را در فعالیت های روزمره خود ادغام کنند.
در صورت تلاش برای ارتقای آموزش برای تحقق تمدن نوین اسلامی در مؤسسات آموزش عالی؛ می تواند نتایج مثبت بسیاری را به همراه داشته باشد. یکی از آنها این است که بسیاری از سازمان ها تشویق می شوند تا تحقق تمدن نوین اسلامی را در شیوه های یادگیری و آموزشی خود به کار برند.
حوزه کلیدی دیگری که اجرای پایداری در آن مهم است، تحقیق است. در واقع، میزان تحقیقات درباره و برای تمدن نوین اسلامی است که به طور قابل توجهی می تواند بخش های مختلف دیگر را تشویق به اتخاذ شیوه های علم دینی نماید.
این موضوع به طور خاص مفید است، زیرا تحقیق می تواند بسیاری از رشته ها را گرد هم آورده و تولید مشترک دانش را تضمین کند. اقدام فرا رشتهای که توسط تحقیقات کاتالیز میشود، محققان و حوزویان و دانشجویان را قادر میسازد تا شیوههایی را توسعه دهند که نیازها و سناریوهای متعدد را برآورده کند.
برای دههها، اقدامات میان رشتهای می تواند برای حصول اطمینان از اینکه علم دینی به شیوهای رخ میدهد که دانش در بخشها و رشتههای مختلف را به حساب میآورد، مورد حمایت قرار گیرد.
این اقدامات را می توان با اطمینان از اینکه اساتید حوزه و دانشگاه در حوزه های مختلف اعم از فلسفه(فیلسوف)، دین(فقیه...)، مهندسی(مهندس)، علوم طبیعی&اجتماعی (دانشمندان علوم اجتماعی و انسانی)...گرد هم می آیند تا راه حل هایی را برای مشکلات پیچیده جهانی ارائه دهند ردیابی کرد.
در بسیاری از موارد، نوآوری برای ارائه ایدههای تازه برای دستیابی به علم دینی به ویژه در داخل و بین رشتهها معرفی و ترویج گردد. موسسات و رشته های مختلف در درون آنها دستخوش دو نوع تغییر اصلی نوآورانه هستند. اولین مورد شامل نوآوری ساختاری است که حکمرانی و هماهنگی تلاش ها را در دانشگاه ها ترویج می کند. این ممکن است به عنوان مثال با تعیین یک تیم علم دینی برای اطمینان از اجرای صحیح توسعه علم دینی انجام شود. مورد دوم در مورد نوآوری عملیاتی است که در چارچوب آموزش انجام می شود و تضمین می کند که رشته های خاص در حال به حداکثر رساندن پتانسیل خود برای برقراری ارتباط پیام های مرتبط با علم دینی بین مخاطبان خود هستند. یک مثال ممکن است ایجاد فناوریهای مبتنی بر الزامات دینی باشد که میتواند به تلاشهای دانشگاه برای کاهش ردپای محصولات غیرسلامی کمک کند.
نوآوری همچنین ممکن است به ایجاد شبکه هایی کمک کند که می توانند ابتکارات حوزه علم دینی/نظام سازی... را ترویج، پشتیبانی مالی و اجرا کنند. نوآوری فعالیتهای بین رشتهای و فرا رشتهای را ممکن میسازد و به معرفی علم دینی به گروههای کمتر آگاه کمک میکند. در شکل مروری بر برخی از مناطقی که علم دینی... می تواند با آنها مرتبط شود، نشان داده شده است. این تصویر به هیچ وجه جامع نیست و به منظور نشان دادن تعدادی از عناصر موضوعی مرتبط با آن است.
بعنوان مثال در رشته اقتصاد، علم دینی می تواند به طور گسترده ترویج گردد. علم دینی می بایست به طور فعال در برنامههای درسی دورههای مرتبط با اقتصاد در دانشگاههای سراسر کشور ادغام شود. که این امر دانشجویان و حوزویان را برای تصمیمگیری آگاهانه در مورد پیامدهای اقتصادی آنچه در جامعه تولید و مصرف میشود، آماده میکند. بنابراین، علم اقتصاد اسلامی می تواند به درک جریان منابع کمک کند، و اینکه چگونه این منابع ممکن است به عنوان محرک مشکلات و فشارهای زیست محیطی و ارزشی عمل کنند، را مورد توجه قرار می دهد.
@raveshetamadoni
🔶روش ها و دیدگاه ها در علم دینی از نگاه نویسنده
1️⃣مقدمه
علم دینی یک رشته و زمینه دانشگاهی نوظهور است که به مشکلات پیچیده ای می پردازد که به طیف وسیعی از دانش ها نیاز دارد. در این بخش به تعریف اساسی علم دینی، ویژگیهای آن، کاربردها و چگونگی تبدیل آن به یک عمل علمی پرداخته می شود که برای حل مسائل پیچیده جهانی می تواند استفاده شود.
2️⃣علم دینی: چیست و چگونه آغاز شد
علم دینی یک رشته حوزوی&دانشگاهی و زمینه تحقیقاتی نوظهور است که تعاملات مرتبط بین سیستم های اجتماعی، فنی و زیست محیطی را با نگاه دین مدارانه از نزدیک بررسی می کند. این دانش، از ارزشها و دیدگاههای افراد و موسسات خارج از نگاه دینی (در صورت عدم مغایرت) را برای یافتن راهحلهای چالشهای مبتنی بر ارزش ادغام میکند. علم دینی به عنوان یک عامل تغییر در یافتن راه حل هایی عمل می کند که فاصله بین نیازهای فردی و اجتماعی انسان، نیازهای زیست محیطی و نیازهای پس از مرگ را پر می کند.
چگونه آغاز شد(تاریخچه علم دینی)
(به علت موجود بودن این مطالب و کاهش متن از آوردن آن خودداری کردم).
علم دینی فقط یک «علم» به معنای اصطلاح رایج آن در جهان نیست، بلکه شامل تحقیقات علمی مبتنی بر انواع ابزارهای شناختی است، و همچنین شامل طیف گسترده ای از ایده ها، دیدگاه ها و دانش ها از زمینه های غیر علمی نیز می باشد. در نتیجه، همیشه توافق بر سر موضوعات یا راه حل های خاص وجود ندارد.
اغلب در فرآیند چگونگی نزدیک شدن به یک مشکل ناشناخته است، و دیدگاه های مختلف باعث سطوح مختلف اختلاف نظر می شود. علم دینی از طریق دانش و عملکرد به هم پیوسته به دست آمده توسط محققان و پژوهشگران، با دیدگاههای جهانی و محلی، و رهبرانی که در زمینههای مختلف تخصص دارند، برتری مییابد.
در هسته خود، علم دینی یک رشته و زمینه تحقیقاتی حوزوی و دانشگاهی است که از مجموعهای از پیشینهها و سوابق ناشی میشود که همکاری با ذینفعان مختلف آن را در حل پیچیدهترین امور پایداری جهان منحصر به فرد و حیاتی میکند.
نویسنده رضا کیانوش
@raveshetamadoni
3️⃣کاربردهای علم دینی
هنگام بحث در مورد روش هایی که علم دینی را می توان در حل مسائل پیچیده مبتنی بر نگاه دینی به کار برد، مسائل پیچیده باید به طور کامل درک شوند. مسائل پیچیده آنهایی هستند که پاسخ یا راه حل درستی ندارند. بسیاری از نگرانی های بهم پیوسته مرتبط با اخلاق، اقتصادف فناوری یا محیط زیست وجود دارد. این طیف وسیع از امور منجر به گستردگی غیرقابل پیشبینی در کل سیستم میشود، جایی که هر مقدار تغییر یا درگیری میتواند کل فرآیند یافتن راهحل بالقوه را مختل کند. علم دینی با استفاده از دانش خود در زمینههای مختلف و همکاری برای یافتن راهحلی که برای همه مفید باشد، برای رفع این طیف وسیع از نگرانیها تلاش میکند.
علم دینی همچنین به حل مشکلات شرورانه می پردازد. مشکلات شرورانه شبیه به مشکلات پیچیده هستند به گونه ای که اغلب راه حل روشنیبرای آن ها وجود ندارد. آنها به یک مشکل اجتماعی یا فرهنگی مربوط می شوند که به دلایل زیر مانور در آن بسیار دشوار است: (1) حاوی دانش ناقص یا متناقض هستند. (2) تنوع دیدگاه ها و نظرات موجود، دستیابی به درک مسئله را دشوار می کند. و (3) ماهیت به هم پیوسته این مشکلات با بسیاری از مسائل پیچیده دیگر، راه حل را دشوار می کند. علم دینی در مدیریت مشکلات بزرگ در مقیاس بزرگ ارزشمند است، به عنوان مثال می توان به معضلات اجتماعی همچون عفاف و حجاب، مسائل خانواده، مشکلات زیرساختی در حوزه انرژی، آب، تغییرات آب و هوا، بیماری های همه گیر و ساخت فناوری اشاره کرد. علم دینی با همکاری و رویههای مشارکتی خود که شامل دانشمندان، مهندس ها، فقها، فلاسفه، مدافعان این حوزه ، مردم و طیف وسیعی از دانش است، رشد میکند. در تلاش برای حل مسائلی که جامعه را تهدید می کند، این رویکردهای مشارکتی ابزارهای کارآمدی برای توسعه راه حل های امیدوارکننده ارائه می دهند.
@raveshetamadoni