#خاطرات_شهدا
غلامرضا سال 63 در جبهه غرب و عبدالرضا سال 65 در جبهه جنوب مفقود شدند. سال 80بود.
مادرم خیلی بی تابی میکرد. شب جمعه بر مزار شهدای گمنام با ناراحتی گفت :عبدالرضا، غلامرضا شما که بی وفا نبودید؟ چرا خودتان را نشان نمی دهید؟ حتی در گلزار شهدا هم جایی ندارم که بر سرش بنشینم و عقده دل بازگو کنم.
هفته بعد مادرم خوابشان را دید. هر دو در یک دسته زنجیر زنی که فریاد می زدند، "ما بی وفا نیستیم"
چیزی نگذشت که کبوترانمان برگشتند. شاید برای آرامش دل مادر بود که سوم خرداد سال 80اجساد هردو با هم کشف شد و در گلزار شهدا قطعه یک خیبر در کنار هم آرمیدند.
#شهیدان_غلامرضا_ذاکر_عباسعلی
#عبدالرضا_ذاکر_عباسعلی🕊🌹🕊
https://eitaa.com/raveyanpelak8
حاج قاسم، جانباز ۷۰ درصد بود و بهلحاظ قانونی، حق پرستاری به او تعلق میگرفت. اما وقتی کارت حق پرستاری برایش صادر شد، آن کارت را به همراه رمزش به من داد و گفت: "یک ریال از موجودی این کارت، حق من نیست! ببرید بنیاد شهید، هرکس از خانواده شهدا آمد آنجا و معطل کرایه راه یا گرفتار پول دارو و درمان بود، از موجودی این کارت به او بدهید...»
راوی : مدیر کل سابق بنیاد شهید استان کرمان🍀
#سردار_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#خاطرات_شهدا
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
زمین کارزار ما تلاویو است تهران نه
🌸🌺🌸
https://eitaa.compela
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرمای شديدی خورده بود. احساس می كردم به زور روی پاهايش ايستاده است. من مسئول تداركات لشكر بودم. با خودم گفتم: خوبه يك سوپ برای حاجی درست كنم تا بخوره حالش بهتر بشه
همين كار را هم كردم. با چيزهایی كه توی آشپزخانه داشتيم، يك سوپ ساده و مختصر درست كردم.
از حالت نگاهش معلوم بود خيلی ناراحت شده است.
گفت: چرا برای من سوپ درست كردی؟
گفتم: حاجی آخه شما مريضی، ناسلامتی فرماندهی لشكرم هستی؛ شما كه سرحال باشی، يعنی لشكر سرحاله!
گفت: اين حرفا چيه می زنی فاضل؟
من سؤالم اينه كه چرا بين من و بقيهی نيروهام فرق گذاشتی؟ توی اين لشكر، هر كسی كه مريض بشه، تو براش سوپ درست می کنی؟
گفتم: خب نه حاجی!
گفت: پس اين سوپ رو بردار ببر؛ من همون غذایی رو می خورم كه بقيهی نيروها خوردن
راوی : همرزم شهید 🍀
#خاطرات_شهدا
#سردار_شهید_حاج_احمد_کاظمی
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
زمین کارزار ما تلاویو است تهران نه
https://eitaa.com/raveyanpelak8
کتاب #شهید_علم
نخبه شهید داریوش رضایینژاد در آیینه خاطرات
اثر: دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی
📝متن یادداشت:
باسمه تعالی
الحمدلله که کتابی درباره شهید نخبه و دانشمند شهید رضایینژاد خواندم چند وقتی بود که کتاب را خریدم اما تا امروز توفیق مطالعه پیدا نکرده بودم.
این شهید نماد شعار "ما میتوانیم" است او در درجه عالی تواضع شجاعت و مبتکر بودن قرار داشت.
همسر شجاع و قهرمان او و فرزند مقاوم او راهش را چه خوب ادامه دادند.
سلام بر او و درخواست شهادت از او و درود بر خانواده بزرگوارش
📆تاریخ یادداشت:
۱۴۰۰/۴/۸
#شهدا #خاطرات_شهدا #شهدای_هستهای
یادداشتهای #حجت_الاسلام_راجی در ابتدای کتب
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
زمین کارزار ما تلاویو است تهران نه
https://eitaa.com/raveyanpelak8
شب قدر بود بیخبر برای شب زنده داری به مصلای بناب آمد، در حال راز و نیاز با خدا بود رفتم روبهرویش عکس بگیرم، صدایم کرد گفت میخواهم با خودم باشم و با خدا خلوت کنم. از من عکس نگیر لطفاً. خادمان مخلص نیازی به دیده شدن ندارند
راوی : شهرام سلیمان زاده _ عکاس🍀
#خاطرات_شهدا
#شهید_مالک_رحمتی
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
زمین کارزار ما تلاویو است تهران نه
https://eitaa.com/raveyanpelak8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در مسیر سفر به کربلا برای استراحتی کوتاه در موکبی توقف کردیم. زائران زیادی که متوجه حضور شهید در موکب شدند دور ما حلقه زدند و نهتنها به ایشان فرصت استراحت نمیدادند، بلکه طولانی شدن گفت و شنود آنها با شهید برنامهریزی ما برای رسیدن به مقصد را به هم میزد. همدلی شهید با مردم باعث تعجب موکبدار عراقی شده بود. این موکبدار آرزوی زیارت امام هشتم (ع) را داشت و وقتی شهید رئیسی از او خواست همراه خانواده اش بهعنوان میهمان حرم و بدون هزینه به ایران سفر کند از خوشحالی سر از پا نمیشناخت.
راوی : معاون سابق اماکن متبرکه آستان قدس رضوی🍀
#خاطرات_شهدا
#آیت_الله_شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
🔻زمین کارزار ما تلاویو است تهران نه
https://eitaa.com/raveyanpelak8
حسین از همان نوجوانی یک پیراهن آبی یقه دیپلماتی داشت، دقیقا مثل لباسهایی که حالا میپوشید. این پیراهن آبی را حسین سالیان سال داشت و میپوشید. یکبار به او گفتم: حسین جان الان 15.16 سال هست که این پیراهن را داری و تنت میکنی، چرا دور نمیاندازیاش دیگر کهنه شده است؟ حسین چیزی گفت که جگرم را آتش زد، او گفت، من با این لباس خاطره روزهای سختی و تلاش را به یادم میاورم، باید این تنم باشد تا یادم بماند چه چیزها کشیدم و از کجا به کجا رسیدم
راوی : خاله ی شهید 🍀
#خاطرات_شهدا
#شهید_حسین_امیر_عبداللهیان
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
🔻زمین کارزار ما تلاویو است تهران نه
https://eitaa.com/raveyanpelak8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی به زیارت امام رضا (ع) میآمد با وجود مخالفت محافظانش با هواپیماهای شخصی یا لوکس مسافرت نمیکرد و از من میخواست بلیط هواپیماهای معمولی که مردم عادی برای سفر استفاده میکنند برایش تهیه کنم. عید نوروز هم که برای زیارت به مشهد آمد بلیط رفتش هواپیمای شرکت تابان بود و با هواپیمای آوا برگشت که هواپیماهایی عادی و معمولی هستند. در مشهد هم با خودروی سمند شخصی اش رفتوآمد میکرد و اجازه نمیداد برایش خودروی دیگری فراهم کنیم
راوی : دوست شهید (خادم حرم مطهر رضوی)☘️
#خاطرات_شهدا
#آیت_الله_شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
زمین کارزار ما تلاویو است تهران نه
https://eitaa.com/raveyanpelak8
📨#خاطرات_شهدا
🌹شهید مدافعحرم #وحید_نومی_گلزار
🦋همسر شهید نقل میکنند: یک روز وحید ناراحت از سر کار به خانه آمد و مستقیم به آشپزخانه رفت و وسایل را جدا میکرد؛ نصف وسایل را برداشت. بهش گفتم: «وحید این وسایل را چهکار میخواهی بکنی؟» گفت: «دوستم تازه ازدواج کرده، در منزلشان هیچی ندارند. از لوازم منزل، آنهایی که از نظرم اضافه است را جمع کردم تا به آنها بدهم.»
🦋در آن مدتی که در بندرعباس بودند، این کار وحید سهمرتبه تکرار شد. حتی موتورش را به یکی از دوستانش بخشید تا دوستش و همسرش به گردش بروند و زندگی مشترکشان نابود نشود.
🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات
🎊اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد🎊
#شهید-ظهر-عاشورا
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
زمین کارزار ما تلاویو است تهران نه
https://eitaa.com/raveyanpelak8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همرزم شهید :
پس از وقوع سیل خوزستان، با رزمندگان به شوش رفتیم، حاج قاسم پس از ورود به منطقه، با مردم صحبت و آنان را به آرامش دعوت کرد. زمانی که قرار بود سوار بالگرد شود، راننده او به سوی سردار دوید و دست حاج قاسم را بوسید که سردار یکدفعه برگشت، او را در آغوش گرفت و به صورت و دستش بوسه زد. راننده که اختلاف درجه سازمانی زیادی با سردار داشت، از این اقدام حاج قاسم شوکه شده بود به حدی که از فرط خوشحالی نمی توانست رانندگی کند و مدام بر دست خود بوسه می زد و می گفت سردار دست مرا بوسیده است
#خاطرات_شهدا
#سردار_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
زمین کارزار ما تلاویو است تهران نه
https://eitaa.com/raveyanpelak8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک بار که برای بازدیدی رسمی همراه شهید رئیسی رفته بودیم، در مسیر بازگشت مادری را دیدیم که دست فرزند خردسالش را گرفته بود و کنار جاده انتظار میکشید تا آقای رئیسی را ببیند. خودروی ایشان از کنار او رد شد، اما آقای رئیسی که از آینه خودرو او را دیده بود به راننده دستور داد که برگردد تا دلیل حضور او در آن جاده را پرس و جو کند. آن مادر برای درمان فرزندش به کمک نیاز داشت که با پیگیری ایشان حل شد. بانوی دیگری هم که زندگی فقیرانهای داشت، وقتی شهید برای زیارت به حرم میرفت خودش را به او رساند و خواست که مقداری وسایل منزل برایش تهیه کنیم. شهید به چند نفر از خادمان ماموریت داد که پس از اطمینان از صحت صحبتهای او به شب نرسیده وسایل مورد نیازش را فراهم و به منزلش برسانند.
راوی : دوست شهید(از خادمان حرم مطهر رضوی)🍀
#خاطرات_شهدا
#آیت_الله_شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
زمین کارزار ما تلاویو است تهران نه
https://eitaa.com/raveyanpelak8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بارها دیدم حاج قاسم شخصا برای شناسایی عملیات به عمق دشمن میرفت
به او گفتم : اسارت شما هزینه زاست.
بدست دشمن بیفتید چی؟ گفت: محمود ، این بچه های افغانستانی، پاکستانی، سوری، عراقی، لبنانی، ایرانی و همه در مقاومت عین فرزندان خودم هستند. تا مطمئن نشوم نمی گذارم جایی بروند
راوی : سردار چهارباغی از فرماندهان نسل اول توپخانه سپاه🍀
#خاطرات_شهدا
#سردار_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
🔻زمین کارزار ما تلاویو است تهران نه
https://eitaa.com/raveyanpelak8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
افرادی که آن روز در کنار وی بودند، تعریف می کنند که وقتی خبر شهادت پسرش هادی را به وی دادند، چشم هایش را بست تا ۲ قطره اشکی را که گوشه چشمانش جمع شده بود، نبینند، سپس وضو گرفت و به نماز ایستاد. هنگامی که پیکر فرزندش در عملیات تبادل با دشمن صهیونیستی به لبنان بازگشت، خود او را کفن کرد، گریست و برای شادی روحش قرآن و دعا خواند، پیشانی اش را پاک کرد، سپس او را از پیشانی بوسید و مابقی کارها را به اطرافیان سپرد
#خاطرات_شهدا
#شهید_سید_حسن_نصرالله
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
🔻زمین کارزار ما تلاویو است تهران نه
https://eitaa.com/raveyanpelak8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواهر شهید :
برادرم اصلاً اهل پارتیبازی نبود. مثلاً وقتی به ایشان میگفتیم: «فلانی لیسانس مدیریت دارد و دیگری لیسانس حقوق دارد. دست آنان را جایی بند کنید و آنها را مشغول کار کنید»، برادرم میگفت: «همۀ فرزندان ایران مانند فرزندان خود ما هستند، من اگر توانستم برای همه آنها شغل ایجاد کنم، برای آشنایان و فامیل هم این کار را انجام میدهم. اگر چنین کاری کنم، با مسئولانی که تخلف میکنند چه تفاوتی دارم؟!» همیشه با صحبتهای خود ما را قانع میکرد
#خاطرات_شهدا
#آیت_الله_شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
🔻زمین کارزار ما تلاویو است تهران نه
https://eitaa.com/raveyanpelak8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از وقتی که دادستان کل کشور شد، هر سال یک مرتبه در مشهد مقدس و یک مرتبه در تهران در یک حسینیه مجلس میگرفت و اقوام را مهمان میکرد. با رویی گشاده به استقبال آنها میرفت. کاری نداشت که این فرد فقیر است، دکتر است، پیرمرد است یا بچه است! معمولا پیشسلام بود و همیشه لبخند میزد.
مقام و منصب هیچ تاثیری بر اخلاق برادرم نداشت. از هیچ حرفی ناراحت نمیشد. هرچه به او میگفتیم، ناراحت نمیشد، فقط با خنده جواب میداد
راوی : خواهر شهید ☘️
#خاطرات_شهدا
#آیت_الله_شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
🔻زمین کارزار ما تلاویو است تهران نه
https://eitaa.com/raveyanpelak8
خاطرم هست یک روز در ارتفاعات شمال تهران مشغول کوهنوردی بودیم که یکی از بچههای نظامی حاج آقا را دید و به سمت حاجی آمد و از حاج آقا خواست با خانواده او عکس بیندازد. حاجی با گشادهرویی قبول کردند. وقتی حاجآقا با این خانواده عکس انداخت دو تا خانم جوان هم که از لحاظ ظاهری پوششان اسلامی نبود از حاج آقا خواستند تا با آنها عکس بیندازد، حاج آقا هم قبول کرد و اصلا با آنها رفتار خشکی نکردند و آنها را به خاطر حجابشان توبیخ نکردند.
راوی : معاون سابق تشریفات نیروی قدس☘️
#خاطرات_شهدا
#سردار_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
🔻زمین کارزار ما تلاویو است تهران نه
https://eitaa.com/raveyanpelak8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلی به امام رضا علیه السلام علاقه مند بود. حتی وقتی برای جلسات کاری به مشهد می آمد و وقت کوتاهی هم داشت، یا این که مثلا پروازش دو ساعت تاخیر داشت، خیلی زود می رفت و به زیارت امام رضا علیه السلام عرض ادب می کرد و برمی گشت و از هر فرصتی برای ادای احترام به امام رضا علیه السلام استفاده می کرد
راوی : برادر شهید ☘️
#خاطرات_شهدا
#آیت_الله_شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
🔻زمین کارزار ما تلاویو است تهران نه
https://eitaa.com/raveyanpelak8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواهر شهید :
همسر برادرم با ریاست جمهوری او مخالف بود. نذر و نیاز هم کرده بود که سیدابراهیم همانجا در آستان قدس بماند. بهخاطر بار سنگین مسئولیت ریاست جمهوری، خانوادهاش نمیخواستند که او رئیسجمهور شود. سیدابراهیم پرونده همۀ مخالفینش را در دست داشت، سالها قضاوت کرده بود، میتوانست بهراحتی علیه آنها با سند صحبت کند، اما هرگز این کار را انجام نداد. در رقابتهای انتخابات سال ۹۶ روزی که مناظره داشت، روزه میگرفت که مراقب باشد چه صحبتی میکند
#خاطرات_شهدا
#آیت_الله_شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
🔻زمین کارزار ما تلاویو است تهران نه
https://eitaa.com/raveyanpelak8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پدرم فرد خاصی از لحاظ رفتار بود و در برخورد با فرزندانش هم متفاوت بود
اگر بخواهید ۱۰ مدیر ارشد پر مشغله را نام ببرید پدرم جز یکی از آنهاست. معمولا بیشتر اوقات او را نمی دیدیم شاید هفته ها و این اواخر به ماه هم
می رسید. مواقعی که پدر در خانه بود همه آن انرژی را که باید می بود و صرف بچه ها می شد را یکجا جمع کرده بود و در آن لحظات کوتاه آن را به ما انتقال می داد ما از لحظه به لحظه ای که ایشان در کنار ما بود انرژی دریافت
می کردیم چون میدانستیم ممکن است دو یا سه هفته ای پدر را نبینیم.
راوی : نرجس سلیمانی(دخترشهید)☘️
#خاطرات_شهدا
#سردار_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
سردار دلها
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
🔻اللّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحمّد وآلِ مُمحد
https://eitaa.com/raveyanpelak8