eitaa logo
انجمن راویان هزارسنگر آمل🍃
272 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
2.5هزار ویدیو
96 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید🕊️ 🌷سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفاً در انتشار مطالب کانال ما را یاری رسانید.🛑 📥مدیر کانال حاج محسن تقی زاده @taghizadeh95
مشاهده در ایتا
دانلود
47.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹حاج رمضان میگفت : سید مجتبی اذان صبح بدنیا اومد( سال ۱۳۴۵) _اذان ظهر مجروح شد ( ۱۳۶۵)_اذان مغرب هم بشهادت رسید ... . 🔹همسر شهید : همیشه اول تا یازدهم دی ماه مریض بود. خیلی عجیب بود. می گفت وقتی که شیمیایی شدم همین اوایل دی ماه بود و عجیب تر اینکه 11 دی ماه هم روز تولد و هم روز شهادتش بود. در دی ماه ازدواج کردیم و دخترمان (سیده زهرا) هم 8 دی ماه بدنیا آمد. . 🌷چند خط از اعتراف نامه شهید علمدار : خدایا اعتراف می کنم از اینکه «خدا می بیند» را در همه کارهایم دخالت ندادم و برای عزیز کردن خودم کارکردم.🔖خدایا! اعتراف می کنم از اینکه شب با یاد تو نخوابیدم و بهر نماز شب هم بیدار نشدم.🔖بارالها، اعتراف می کنم از اینکه قرآن را نشناختم و به قرآن عمل نکردم. حداقل روزی ده آیه قرآن را باید بخوانم.اگر روزی کوتاهی کردم و به هر دلیلی نتوانستم این ده آیه را بخوانم روز بعد باید حتماً یک جزء کامل بخوانم.(تاریخ اجراء 4/5/69) . 🎥 کلیپ دیدار با پدر گرانقدر شهید علمدار مرحوم سید رمضان علمدار_شهید سید مجتبی علمدار رزمنده گردان مسلم لشکر ویژه ۲۵ کربلا بود که در تاریخ ۱۱ دی ۱۳۷۵ در سن سی سالگی بر اثر عوارض ناشی از مجروحیت بشهادت رسید. شادی روحش صلوات ‌...... . @ravianaml
12.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌺 ان شاءالله قراره داستان زندگی نامه شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی 💚 کتاب یادت باشه 💚 از امشب در این کانال بارگزاری بشه.... همراه ما باشید. 📚🌸📚🌸📚🌸📚🌸📚 @ravianaml
حمید سیاهکالی مرادی تولد:۱۳۶۸،قزوین شهید پاییزی حرم پاییز سال ۱۳۸۹:سفر کربلا پاییز سال ۱۳۹۱:جشن عقد پاییز سال ۱۳۹۲:جشن ازدواج پاییز سال ۱۳۹۴:شهادت 🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 @ravianaml
🍃یک کتابی تازه خوانده ام که خیلی برای من جالب بود. دختر و پسر جوان_زن و شوهر_متولدین دهه ی ۷۰،می نشینند برای اینکه در جشن عروسی شان گناه انجام نگیرد،نذر می کنند سه روز روزه بگیرند! 🍃به نظر من این را باید ثبت کرد،در تاریخ که یک دختر و پسر جوانی برای اینکه در جشن عروسی شان ناخواسته خلاف شرع و گناهی انجام نگیرد،به خدای متعال متوسّل می شوند،سه روز روزه می گیرند. 🍃پسر عازم دفاع از حریم حضرت زینب (س) می شود؛گریه ی تو دل من را لرزاند.امّا ایمان من را نمی لرزاند! و آن زن خانم می گوید که من مانع رفتن تو نمی شوم،من نمی خواهم از آن زن هایی باشم که در روز قیامت پیش حضرت فاطمه زهرا سرافکنده باشم! 🍃ببینید،این ها مال قضایای صد سال پیش و دویست سال پیش نیست،مال سال ۹۴ و ۹۵ و مال همین سال هاست،مال همیم روزهای در پیش (روی) ماست؛امروز این است. 🍃در نسل جوانِ ما یک چنین عناصری حضور دارند،یک چنین حقیقت های درخشانی که در آن ها حضور دارد و وجود دارد.این ها را باید یادداشت کرد،این ها را باید دید،این ها را باید فهمید. 🍃فقط هم این (یک نمونه)نیست که بگویید،((آقا!به یک گل بهار نمی شود)):نه،بحث یک گل نیست؛زیاد هستند از این قبیل.این دو _زن و شوهری که عرض کردم_هر دو دانشجو بودند که البته آن پسر هم بعد می رود شهید می شود ؛جزو شهدای گرانقدر دفاع از حریم حضرت زینب (س) است.وضعیت این جوری است. «مقام معظم رهبری» ۱۳۹۷/۶/۱۵ 💞🇮🇷💞🇮🇷💞🇮🇷💞🇮🇷 @ravianaml
یک تبسم،یک کرشمه،یک خیال ((عناوین فصل ها از سروده های شهید انتخاب شده است.)) 🌸🌸 شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی *** زمستان سرد سال نود،چند روز مانده به تحویل سال،آفتاب گاهی می تابد،گاهی نمی تابد.از برف و باران خبری نیست،آفتاب و ابرها با هم قایم باشک بازی می کنند.سوز سرمای زمستانی قزوین کم کم جای خودش را به هوای بهار داده است.شب های طولانی آدمی دلش می خواهد بیشتر بخوابد،يا نه،شب ها کنار بزرگ ترها بنشیند و قصه های کودکی را در شب نشینی های صمیمی مرور کند. چقدر لذت بخش است تو سراپا گوش باشی؛دوباره.مثل نخستین باری که آن خاطرات را شنیده ای از تجسم آن روزها حس دل نشینی زیر پوستت بدود،وقتی مادرت برایت تعریف کند: ((تو داشتی به دنیا می اومدی،همه فکر می کردیم پسر هستی.تمام وسایل و لباساتو پسرونه خریدیم.بعد از به دنیا اومدنت اسمت رو گذاشتیم فرزانه.چون فکر می کردیم در آینده یه دختر درس خون و باهوش میشی)).که از تابستان فکر و ذکرش کنکور شده بود. درس عربی برایم سخت تر از هر درس دیگری بود.بین جواب سه و چهار مردد بودم.یک نگاهم به ساعت بود،یک نگاهم به متن سؤال. عادت داشتم زمان بگیرم و تست بزنم.همین باعث شده بود که استرس داشته باشم،به حدی که دستم عرق کرده بود.همه فامیل خبر داشتند که امسال کنکور دارم.چند ماه بیشتر وقت نداشتم.چسبیده بودم به کتاب و تست زدن و تمام وقت داشتم کتاب هایم را مرور می کردم.حساب تاریخ از دستم در رفته بود و فقط به روز کنکور فکر می کردم نصف حواسم به اتاق پیش مهمان ها بود و نصف دیگرش به تست و جزوه هایم.عمه آمنه و شوهر عمه به خانه مان آمده بودند.آخرین تست را که زدم،درصد گرفتم .شد هفتاد درصد جواب درست.با اینکه بیشتر حواسم به بیرون اتاق بود،ولی به نظرم خوب زده بودم.در همین حال و احوال بودم که آبجی فاطمه بدون در زدن پرید وسط اتاق و با هیجان،در حالی که در را به آرامی پشت سرش می بست،گفت: ((فرزانه!خبر جدید!)).من که حسابی درگیر تست ها بودم،متعجب نگاهش کردم و سعی کردم از حرف های نصف و نیمه اش پی به اصل مطلب ببرم.گفتم:((چی شده فاطمه؟))با نگاه شیطنت آمیزی گفت:((خبر به این مهمی رو که نمیشه به این سادگی گفت!))می دانستم طاقت نمی آورد که خبر را نگوید.خودم را بی تفاوت نشون دادم و درحالی که کتابم را ورق می زدم گفتم:((نمی خواد اصلا چیزی بگی ،می خوام درسمو بخونم.موقع رفتن درم ببند!)) آبجی گفت:((ای بابا!همش شد درس و کنکور. پاشو از این اتاق بیا بیرون ببین چه خبره!عمه داره تو رو از بابا برای حمید آقا خواستگاری می کنه.)) ادامه دارد.... ☘💐☘💐☘💐☘💐 @ravianaml
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ السَّلاَمُ عَلَى بَقِيَّةِ اللَّهِ فِي بِلاَدِهِ وَ حُجَّتِهِ عَلَى عِبَادِهِ... سلام بر مولایی که زمینیان، عطر خدا را از وجود او استشمام می کنند؛ سلام بر او و بر روزی که حکومت خدا را روی زمین برپا خواهد کرد. 📚صحیفه مهدیه، زیارت پنجم حضرت بقیة الله، ص 631. @ravianaml
6.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💌 شهـــید سید مجتبی علمدار🌿 احتیاط کن؛ توی ذهنت باشد که یکی دارد مرا می‌بیند! دست از پا خطا نکنم، مهدیِ فاطمه خجالت بکشد .. وقتی می‌رود خدمت مادرش که گزارش بدهد شرمنده شود و سرش را پایین بیندازد .. 🇮🇷۱۱دیماه ☀️  @ravianaml ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍️ باسلام واحترام مطالب ذیل جهت استفاده راویان محترم بارگزاری شده لطفاً مطالعه بفرمائید....👇👇👇