📣 سلاح به دست گرفتم برای «دختر ۲ ساله، کاپشن صورتی با گوشواره قلبی»
🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴
@ravianaml
#انجمن_راویان_هزارسنگر_آمل
«پدیده اعتکاف یکی از رویش های انقلاب است »
مقام معظم رهبری
🔶اعتکاف ویژه دانشجویان ( بهانه وصل ) ۱۴۰۲
🔰۵ ، ۶ ، ۷ بهمن ماه مصادف با سیزدهم الی پانزدهم رجب
✅️ همراه با برنامه های متنوع معنوی و بصیرتی
با حضور اساتید برتر حوزه های علمیه و مداحان برجسته استانی
مکان : در پوستر قید شده است
⚠️ ظرفیت محدود بوده و برای ۳۰۰ دانشجو برنامه ریزی شده ، اولویت با افرادی که زودتر ثبت نام نموده اند
کسب اطلاعات بیشتر
واحد برادران : +989116613969
آیدی ایتا : @Amol1402
واحد خواهران : 09386930284
آیدی ایتا : @alai_l
🇮🇷ستاد برگزاری اعتکاف بسیج دانشجویی دانشگاه های شهرستان آمل
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
@ravianaml
#انجمن_راویان_هزارسنگر_آمل
8.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◖♥️🌝◗
وقتی حاج قاسم و شهید صدرزاده، جوانهای امروزی را جذب میکردند...
‹ ♥️⇢ #حاجقاسم ›
‹ 🪴⇢ #شهیدصدرزاده ›
@ravianaml
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
#انجمن_راویان_هزارسنگر_آمل
میگفت:
"پای دهه نودیها
هم به شهادت باز شد💔"
چقدر راست میگفت!
@ravianaml
#انجمن_راویان_هزارسنگر_آمل
ما عاقلانه فکر می کنیم و عاشقانه عمل می کنیم
شهید سید حسین علم الهدی
۱۶ دی ماه ؛ سالگرد حماسه دانشجویان خط امام در هویزه ، گرامی باد
@ravianaml
#انجمن_راویان_هزارسنگر_آمل
انجمن راویان هزارسنگر آمل🍃
#قسمت_هفتم_یادت_باشد شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی 🌸🌸🌸 دلم مثل سیر و سرکه می جوشید؛دست خودم
#قسمت_هشتم_یادت_باشد
شهید مدافع حرم
حمید سیاهکالی مرادی
🌸🌸🌸
سر تا پای حمید را ورانداز کردم.شلوار طوسی و پیراهن معمولی ،آن هم طوسی رنگ که روی شلوار انداخته بود.بعداََ متوجه شدم که تازه از مأموریت برگشته بود.برای همین محاسنش بلند بود.چهره اش زیاد مشخص نبود به جز چشم هایش که از آن ها نجابت می بارید.
مانده بودیم که کداممان باید شروع کند.نمکدان کنار ظرف میوه به داد حمید رسیده بود؛از این دست به آن دست با نمکدان بازی می کرد.من هم سرم پایین بود و چشم دوخته بودم به گره های فرش شش متری صورتی رنگی که وسط اتاق پهن بود؛خون به مغزم نمی رسید.چند دقیقه ای سکوت فضای اتاق را گرفته بود تا این که حمید اولین سؤال را پرسید :((معیار شما برای ازدواج چیه؟)).
به این سؤال خیلی فکر کرده بودم.ولی آن لحظه واقعا جا خوردم.چیزی به ذهنم خطور نمی کرد.گفتم((دوست دارم همسرم مقید باشه و نسبت به دین حساسیت نشون بده.ما نون شب نداشته باشیم بهتر از اینه که خمس و زکاتمون بمونه.))
گفت:((این که خیلی خوبه.من هم دوست دارم رعایت کنیم. ))بعد پرسید؛((شما با شغل من مشکل نداری؟من نظامیم،ممکنه بعضی روزها مأموریت داشته باشم،شب ها افسر نگهبان بایستم.بعضی شب ها ممکنه تنها بمونید.)).جواب دادم:((با شغل شما هیچ مشکلی ندارم،خودم بچه پاسدارم.میدونم شرایط زندگی یه آدم نظامی چه شکلیه.اتفاقا من شغل شما رو خیلی هم دوست دارم.)).بعد گفت:((حتما از حقوقم خبر دارین.دوست ندارم بعدا سر این چیزها به مشکل بخوریم.از حقوق ما چیز زیادی در نمیاد.))گفتم:(برای من این چیزها مهم نیست.من با همین حقوق بزرگ شدم.فکر کنم بتونم با کم و زیاد زندگی بسازم.)).همان جا یاد خاطره ای از شهید همت افتادم و ادامه دادم:من حاضرم حتی توی خونه ای باشم که دیواره کاه گلی داشته باشه،دیوارها رو ملافه بزنیم.ولی زندگی خوب و معنوی داشته باشیم..حمید خندید و گفت:با این حال حقوقمو بهتون میگم تا شما باز فکراتون رو بکنین.ماهی ششصد و پنجاه هزار تومن چیزیه که دست ما رو می گیره.
زیاد برام مهم نبود .فقط برای این که جو صحبت هایمان از این حالت جدی و رسمی خارج بشود،پرسیدم:(اون وقت چقدر پس انداز دارین؟).گفت:چیز زیادی نیست'حدود شش میلیون تومن).گفتم:شما با شش میلیون تومن میخوای زن می گیری؟
در حالی که می خندید،سرش را پایین انداخت و گفت:با توکل به خدا همه چی جور میشه.بعد ادامه داد؛بعضی شب ها هیئت میرم،امکان داره دیر بیام.گفتم:اشکال نداره ،هیئت رو میتونین برین.ولی شب هرجا هستین برگردین خونه؛حتی شده نصف شب.
قبل از شروع صحبتمان اصلا فکر نمی کردم موضوع این همه جدی پیش برود.هر چیزی که حمید می گفت مورد تأیید من بود و هرچیزی که من می گفتم حمید تأیید می کرد.پیش خودم گفتم؛این طوری که نمیشه،باید یه ایرادی بگیرم حمید بره.با این وضع که داره پیش میره باید دستی دستی دنبال لباس عروس باشم.!به ذهنم خطور کرد از لباس پوشیدنش ایراد بگیرم،ولی چیزی برای گفتن نداشتم. تا خواستم خرده بگیرم،ته دلم گفتم؛(خب فرزانه!تو که همین مدلی دوست داری.))نگاهم به موهایش افتاد که به یک طرف شانه کرده بود.خواستم ایراد بگیرم ،ولی باز دلم راضی نشد،چون خودم را خوب می شناختم؛این سادگی ها برایم دوست داشتنی بود.
ادامه دارد....
@ravianaml
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
#انجمن_راویان_هزارسنگر_آمل
#سلام_امام_زمانم
صدای آمدنت را به گوش ما برسان
زمان غیبت خود را به انتها برسان...
نگاه نافذ خود را بر این گدا انداز
برای درد نهفته کمی دوا برسان...
اگرچه بهر ظهورت نکرده ام کاری
بیا و بر لب ما فرصت دعا برسان...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@ravianaml
#انجمن_راویان_هزارسنگر_آمل