🌹از مادر شهید حسن باقری پرسیدند: چی شد که پسری مثل حسن آقا تربیت کردی؟! جمله خیلی قشنگی گفتند: نگذاشتم امام زمان (عج) در زندگیمان گم شود.
@raviannoorshohada
پیکر پسرشونو که آوردند چیزی جز دو سه کیلو استخوان نبود...
پدر سرشو بالا گرفت و گفت:
"حاج خانوم غصه نخوری ها دقیقا وزن همون روزیه که خدا بهمون هدیه دادش"🥀
خانواده ای که پیکر پاک فرزند خود را سالها پس از جنگ تحویل گرفتند
.
"شهید ذوالفقار گوگونانی" در سن ۲۰ سالگی در جزیره مجنون به شهادت رسید و پس از ۱۸ سال پیکر وی را در همان منطقه یافتند.🌙
#شهید_ذوالفقار_گوگونانی
#شادی_روح_پاکش_صلوات
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
✨﷽✨
✨گفتم حاجی رویِ امر به معروف هم دیگه نمیشه حساب کرد، چون تأثیر نداره!
گفت ولی دشمن روی سکوت تو حساب ویژهای باز کرده✨💛
📿امــامــ زمــانےام³¹³❤️🍂
💞سلامتی امام زمان #صلوات
ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایات تکان دهنده از شهدا
روایتگری تاثیرگذار سردار احمدیان از تفحص شهدا
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
عشق
یک زینب و هفتاد و دو سر مے خواهد
بچه بازیست مگر؟!
عشــق
جگر میخواهد...
#صبحتون_شهدایی
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
📺 داستانی زیبا از شهید شاهرخ ضرغام
فراموش نمیکنم یکبار زمستان بسیار سردی بود. باهم در حال بازگشت به خانه بودیم.پیرمردی مشغول گدایی بود و از سرما میلرزید. فورا کاپشن گران قیمت خودش را درآورد و به مرد فقیر داد. بعد هم دستهای اسکناس از جیبش، به آن مرد داد و حرکت کرد. پیرمرد که از خوشحالی نمیدانست چه بگوید، مرتب میگفت: جوون، خدا عاقبت به خیرت کنه.
برگرفته از کتاب حر انقلاب
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
📕✏سه نیمه سیب🍎
⚘🌱عقربه های ساعت رسیده به دوازده و سی دقیقه که احمدی پورو همکارانش از راه می رسند.بچه های مصطفی و مهدی،داماد و دختر و دایی های بچه ها و خواهرها و خواهرزاده ها.....تو اما فقط با احمدی پور کار داری.رودررویش روی صندلی می نشینی،به قابی که روی فرش و زیر چفیه گذاشته،اعتنایی نمیکنی.می گویی:"شما رفیق مصطفای من هستید.خواهش میکنم برادری کنید و ما را از این مخمصه نجات دهید. بیشتر از این دل منِ مادر را نشکونید.خواهش..."
-نفرمایید،حاج خانوم!آخه ما چی را به شما بگیم؟خوب چیزی که ما میدانستیم،همین بود که دوتاشون زخمی شده اند دیگه؛ولی حالا....
مکث میکند.میگویی:"ولی شما که می گفتیدفقط مجتبی رخمی شده.بعدش شایع شد مجتبی شهید شده.و حالا شده اند دوتاشون مجروح؟"
-آره دیگه ....ولی خوب.اولش فقط یکی گفتند زخمی شده.بعدش باز پیگیری کردیم...
-بخدا،دوتاشونم شهید شده اند...من اگه این رو نفهمم و حس نکنم که مادرنیستم.
-ای بابا!بازهم که حرف خودت رو می زنی،حاج خانوم؟! مریم از آن گوشه ی سالن میگوید:"مامان،تورو خدا،نه...."😭
&ادامه دارد
راوی:مادر#شهیدان مصطفی و مجتبی و مرتضی بختی
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
حضور رهبرمعظم انقلاب بر مزار شهید «آرمان علیوردی» و دو تن از شهدای سانحه هواپیمای اوکراینی
🔹حضرت آیتالله خامنهای امروز بر مزار شهید مدافع امنیت آرمان علیوردی و تعدادی از شهدای مدافع حرم، شهدای گمنام، شهدای مدافع سلامت، شهدای حادثه هواپیمای اوکراینی نیز حضور یافتند.
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
📣#اطلاع_رسانی
🌹مراسم هفتمین سالگرد شهادت شهید مدافع حرم حاج سعید سامانلو🌹
🎙سخنران:حجت الاسلام و المسلمین داود هاشم پور
🎤 مداح:محمدجواد احمدی
📆چهارشنبہ ۱۲ بهمنماه ۱۴۰۱
⏰بعداز نماز مغرب و عشاء
🗺#قم_نیروگاه_بلوار شاهد_کوچه۱۹ مسجد صاحب الزمان(عج)
@raviannoorshohada
📕✏️قصه دلبــــــــری♥️
قسمت-۱۶
قارقارصدای موتورش در کوچه مان پیچید. سرهمان ساعتی که گفته بود رسید: چهاربعدازظهریکی ازروزهای اردیبهشت. نمیدانم آن دسته گل را چطور با موتور اینقدرسالم رسانده بود.مادرم به داییم زنگ زده بود بیاید سبک سنگینش کند.
نشنیدم باپدروداییم چه خوش وبش کردند. تاوارد اتاقم شدپرسید:«داییتون نظامیه؟» گفتم:«ازکجامیدونید؟» خندیدکه«ازکفشش حدس زدم» برایم جالب بود که حتی حواسش به کفشهای دم در هم بود. چندین مرتبه ذکرخیرپدرم راکشیدوسط که صادقانه سیرتاپیاززندگیش رابرای او گفته بود. بحث کشید به مهریه. پرسید:«نظرتون چیه؟» گفتم:«همون که حضرت آقامیگن» بال دراورد. قهقهه زد:«یعنی۱۴تاسکه» اززیر چادر سرم راتکان دادم که یعنی بله! خواست دلیلم رابداند. گفتم:«مهریه خوشبختی نمیاره» حدیث هم خواندم:«بهترین زنان امت من زنی است که مهریه ی او ازدیگران کمتر باشد!» این دغعه من منبر رفته بودم. دلش نمی امدصحبتمان تمام شود.
سه تا نامه ی جدید برایم نوشته بود. گرفت جلویم وگفت:«راستی سرم بره هیئتم ترک نمیشه» ته دلم ذوق کردم. نمیدانم اوهم از چهره ام فهمیدیانه، چون دنبال همچین ادمی میگشتم. حس میکردم حرف دیگری هم دارد، انگارمزه مزه میکرد. گفت:«دنبال پایه می گشتم، باید پایه ام باشید، نه ترمزم!زن اگه حسینی باشه، شوهرش زهیرمیشه!»بعد هم نقل قولی از شهیدمجتبی علمدار به میان اورد:«هر کس رو دوست داری باید برایش آرزوی شهادت کنی»
ادامه دارد...
راوی: مرجان درعلی همسرشهیدمدافع حرم
محمدحسین محمدخانی
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani