معامله با خدا✨
❣رضا با خدا معامله کرد از همان روز اول میدانستم این پسر پیش من نمیماند و مال من نیست. روزی که میخواست به سوریه برود، گفتم: «من جواب بچههایت را نمیتوانم بدهم»، رضا گفت: «مادر! من اگر نروم از حرم دفاع کنم، شما فردا میتوانی سرت را مقابل جدت حضرت زهرا(س) بالا بگیری؟ به حرم بی بی(س) جسارت میکنند، من چطور آرام بنشینم؟» حالا هم در عجبم که چرا اینقدر آرامم و صبور. مطمئنم در حقم دعا کرده وگرنه مگر میشو خار به پای فرزندی برود و مادرش آرام بنشیند. بخدا رضا برایم دعا کرده است.🍃🌹
راوی:مادرشهید🌱
#شهیدسنجرانی
@raviannoorshohada
🍃
رزمنده ۱۴ ساله ای را به اسارت گرفته بودند.
فرماندهی عراقی وقتی او را دید و متوجه سنش شد، پرسید مگر سن سربازی ۱۸ سال نیست؟
خمینی سن سربازی را پایین آورده؟
رزمنده در جواب عراقی گفت نه،
سن سربازی همان ۱۸ سال است،
خمینی سن عشق را پایین آورده.❤️🍃
✍خاطره از: سیدناصر حسینیپور،
جانباز دفاع مقدس و نویسنده کتاب «پایی که جا ماند»🌿
#سن_عاشقی✨
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷ما از تو بوی سیدالقائدالخامنه ای (امام خامنه ای) رو استشمام میکنیم..
@raviannoorshohada
#چـــادرت را چند میفـــ🧐ــروشی؟؟؟
برای تو می نویسم...
برای تو که حاضر نیستی در این گرمای داغ و طاقت فرسای تابستان چادرت را در ازای لذت خنک شدن معامله کنی و کنار بگذاری!😌💕
برای تو می نویسم، برای تو که حاضر نیستی چادرت را با لذت ظاهریِ خوش تیپ شدن،😉 با لذت دیده شدن و با لذت پوشیدن لباس های تنگ و کوتاه و رنگارنگ عوض کنی!👭
برای تو می نویسم برای تو که دشواری های پوشیدن چادر را در مدرسه،🙃 دانشگاه، محل کار، کوچه و خیابان تحمل می کنی اما آن را کنار نمی گذاری!😍
برای تو می نویسم، برای تو که چادرت را به شایستگی در تن خود حفظ می کنی و حرمت چادر را در جامعه با شلخته پوشیدن و رها کردن آن نمی شکنی!😍😌
برای تو می نویسم، برای تو که از عمق جان باور داری که شهدا سرخی خونشان را به سیاهی چادر تو امانت داده اند و تو باید امانتدار خوبی باشی!😔😍
برای تو می نویسم، برای تو که وقتی پیش از یک خانم بدحجاب وارد فروشگاه می شوی فروشنده حق تو را فراموش می کند و به کار آن خانم بدحجاب سریعتر رسیدگی می کند🙁 ولی این بی عدالتی ها نه تنها تو را سست نمی کند بلکه اراده ات را قوی تر می کند!💪😉
برای تو می نویسم، برای تو که هنگام ورود به دانشگاه چادرت را درون کیفت نمی گذاری بلکه آن را با افتخار بر سَرَت حفظ می کنی و مایه ی مباهات خود می دانی!☺️
برای تو می نویسم، برای تو که وقتی صدا و سیمای جمهوری اسلامی زنان شیک و باسوادو موفق را بدون چادر، و زنان ساده لوح و سخن چین را چادری نشان می دهد غمگین می شوی و اشک در چشمانت حلقه می زند 😥ولی این بی مهری ها تو را از داشتن حجاب پشیمان نمی کند!😊
برای تو می نویسم، برای تو که هم حجاب ظاهر داری و هم حجاب باطن و همچون خیلی های دیگر نیستی که چادرت وسیله ای باشد برای سرپوش گذاشتن بر نگاه ها و پیامک ها و دوستی های مفسدانه ات.😍😟
آری خواهرم...😌
برای تو می نویسم و به تو افتخار می کنم، به تو که سالهاست عفیف و محجوب مانده ای ولی هیچگاه کسی به تو به خاطر نمره های بیستت در درس های عفت و نجابت، مهر صدآفرین روی برگه ات نزده است اما مطمئن باش که صدآفرین هایت نزد خداوند محفوظ است.😊
@raviannoorshohada
5cf8b116463260de0d4ab70c_-5140826465204308285.mp3
3.22M
🎙 کِشمیر
🔰 روایت #حاج_حسین_یکتا از فعالیتهای فرهنگی جوانان کِشمیر هندوستان
@raviannoorshohada
40.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پیشنهاد_دانلود
🎥مستند از ایروان تا بهشت
🔸شهید ابراهیم هادی مرا پیدا کرد
🔹من شبیه شهید مجید قربانی هستم!!!
🔸از حاج قاسم هدیه گرفتم
🔹ایرانی ها چقدر توفیق داشتند که در ایران به دنیا آمده اند
🔸شهید رسول خلیلی با من حرف زدند
🔹آرامشی که در بهشت زهرا دارم هیج جا ندارم
🔸این ها تنها گوشه ای از ارادت خانم نازلی مارگاریان نسبت به شهدا است...
@raviannoorshohada
داییش تلفن کرد ،
گفت: « حسین تیکه پاره
رو تخت بیمارستان افتاده،
شما همین طور نشستین؟»
گفتم: « نه ؛ خودش تلفن کرد
گفت: دستش یه خراش کوچیک
برداشته پانسمان میکنه می آد
گفت: شما نمیخواد بیاین
خیلی هم سرحال بود....»
گفت: «چی رو پانسمان می کنه؟
دستش قطع شده»
همان شب رفتیم یزد ، بیمارستان
به دستش نگاه می کردم
گفتم: « خراش کوچیک! »
خندید … گفت:
«دستم قطع شده، سرم که قطع نشده»
راوی : مادر شهید
#شهید_حاج حسین خرازی
#فرمانده لشکر۱۴_امامحسین
@raviannoorshohada