eitaa logo
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
637 دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
2.9هزار ویدیو
37 فایل
🌷 کانال ویژه راویان(سیره شهدا،دفاع مقدس و مدافعین حرم،جبهه مقاومت،انقلاب،پیشرفت،مکتب حاج قاسم و جهاد تبیین) 🌹اهداف:اعزام راوی،برگزاری دوره روایتگری،اردوی راهیان نور و راهیان مکتب حاج قاسم، برگزاری کنگره ویادواره شهداو... ⚘سیاری @Mojtabas1358 ۰۹۱۰۰۲۳۷۶۸۷
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 #معجزات_شهدا ♥️ شفای مادر شهید توسط فرزندش ، #شهید_محمد_معماریان 🌷 «ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون» @raviannoorshohada
🌸 اشرف سادات منتظری مادر شهید در تشریح ماجرای اهداء شال شفا افزودند : در محرم سال 68 در پی حادثه‌ای از ناحیہ پا بہ شدت آسیب دیدم و از اینڪه نتوانستم بہ نحو شایستہ در مجالس عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) شرڪت ڪنم ، بہ درگاه خداوند ابراز ناراحتی ڪرده و طلب شفا ڪردم . 🌸 در شب عاشورا بعد از قرائت زیارت عاشورا در عالم رؤیا دیدم چند نفر از شهدای عزیز به صورت هیئتی ڪفن پوش ، از جملہ فرزندم محمد در مسجد المهدی قم آمده و بعد محمد پس از گفت‌وگو شال سبزی را ڪه از خدمت سالار شهیدان آورده بود روی پایم قرار داد .  🌸 مادر شهید معماریان بیان داشتند : زمانی ڪه از خواب بیدار شدم در ڪمال شگفتی باندها را دیدم ڪه از پایم گشوده شده و شال سبز روی پایم قرار داشت و دیگر دردی احساس نمی‌ڪردم .  🌸 وی در خصوص حوادث بعد از این جریان ادامه دادند : خبر این ماجرا بہ محضر آیت‌الله گلپایگانی (ره) رسید و پس از شرح آن موضوع شال خوشبوی معطر بہ عطر حسینی (ع) مورد تصدیق ایشان قرار گرفت .  🌷 « هم اڪنون این شال در یڪ محفظہ شیشہ ای نگهداری می شود و تاڪنون بوی عطر مخصوص آن باقیمانده است .» 🔻 در 12 سالگی بہ بسیج پیوست ، در 13 سالگی بہ جبهه‌های نبرد اعزام شد ، و در 16 سالگی بہ شهادت رسید . 🔺مزار شهید : شهر مقدس قم - گلزارشهدا - قطعہ۱۲ - ردیف۷ - شماره۶۹ @raviannoorshohada🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهید_محمد_معماریان صلی الله علیک یا اباعبدالله😭 صلی الله علیکم ایها الشهداءِ والصالحین😭 🍃حتما ببین @raviannoorshohada
🦋🍃🦋🍃🦋 مادر شهید محمد معماریان می‌گوید: «محمد، 8 سال داشت...‌ یک روز صبح از خواب بیدار شده بود گریه می‌کرد ؛تعجب کردم! فکر کردم خواب بدی دیده یا جایی از بدنش درد می‌کند. کنارش رفتم و نوازشش کردم، گفتم: چرا گریه می‌کنی؟ گفت: هوا روشن شده و من نمازم را نخوانده‌ام. انگار خواب مرگ رفته‌ام که نمازم قضا شد... در حالی که محمد فقط 8 سال داشت، اما نمازش هیچ‌ وقت قضا نمی‌شد.» http://eitaa.com/raviannoorshohada
🌱برو بچه جان! وقتی آماده شد که برود ؛ نگاهی به من کرد و گفت: محمدت را خوب نگاه کن... چیزی نگفتم ، نگاهش کردم. از نگاه قاطعم فهمید که اهل گریه و زاری نیستم...! رفت و در قابِ در خانه قرار گرفت. بلند گفت: دیدار ما به قیامت!... محمدت را نگاه کن! گفتم: برو بچه‌جان! تو را به علی‌اکبر امام حسین (ع) بخشیدم. رفت و کمی آن‌طرف‌تر ایستاد. باز گفت: رفتما! نمی‌خواهی محمدت را برای بار آخر نگاه کنی؟ داد زدم: برو بچه! تو را به قاسم و علی‌اصغر بخشیدم. قرار نیست وقتی چیزی را دادم، پس‌اش بگیرم. رفت. ..! 🍃🍃🍃 21 روز بعد، خبر شهادتش را آوردند. در حالی که 16 سال و 3 ماه داشت. 🌷 http://eitaa.com/raviannoorshohada