•
ولی من هنوز منتظرم اون خبر تکذیب بشه...
#بیمارستان_شفا
💠 @shagerde_ostad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•
🔴 خطاب به نامسلمونهای عربستان و اردن و مصر و ترکیه و هر ساکتِ بیشرفی:
اون روزهای که نتونه چشمان آدم رو برای دیدن فجایع #فلسطین باز کنه،
اون روزهای که نتونه قلب آدم رو با دیدن و شنیدن اون جنایات آتش بزنه،
اون روزهای که نتونه جسم آدم رو برای نابودی صهیونیست خبیث به حرکت دربیاره،
باید قضا کنید‼️
#بیمارستان_شفا
#ماه_رمضان
💠 @shagerde_ostad
.
رحمت الله علیها
خدا به شما و خانواده محترمتون صبر بده
ان شاءالله همنشین حضرت زهرا باشن... 🥀
@Moein_Ch
.
•
🔸پیامبر، چند لحظهای سکوت کردن و بعد، لبخند زدن؛ فرمودن: نمیپرسید از چیخندهام گرفت؟
اصحاب گفتن: چرا یا رسول الله؛ به چی خندیدین؟
🔹پیامبر فرمودن: از بحث کردن یه بنده با پروردگارش تو روز قیامت خنده ام گرفت.
🔸بنده به خدا میگه: خدایا مگه تو قول ندادی که به من ظلم نکنی؟
خدا جواب میده: بله قول دادم
بنده میگه: خب من شهادت هیچ کسی رو قبول نمیکنم مگه این که اون شاهد از خودم باشه.
خدا میفرماد: یعنی شهادت من و این فرشتههایی که اعمالت رو ثبت کردن کافی نیست؟ باشه از خودت شاهد میارم.
🔹اون موقع دهان بنده رو مهر و موم میکنن و اعضای بدنش یکی یکی شروع میکنن به شهادت دادن علیه اون بنده.
🔸بنده وقتی اون حرفها رو از اعضای بدن خودش میشنوه با عصبانیت میگه: برید گم شید الهی بمیرید من داشتم از شماها دفاع میکردم!!
پ.ن: موندم بخندم یا گریه کنم..
#روایت_من
💠 @shagerde_ostad
•
🔸مگه ملیحتر از این عبارت هم داریم؟
سُبحانَــکَ یا شَفیــق
تَعـالَیـــتَ یا رَفـیـــــق 🌱
یعنی خدایِ من! رفیقِ شفیق من!
تو نقص نداری! تو از همه سری :)💚
#دعای_مجیر
💠 @shagerde_ostad
•
بسم الله الرحمن الرحیم ✨
خب وقتشه هندزفریها رو آماده کنیم و
بشینیم پای حرفهای حضرت خالق 🌱
🔸صوت ترجمه روان و شیرینِ قرآن کریم 📖
🗓 روز چهاردهم رمضان: جزء ۱۴ 👇
•
•
🔰 ناامیدی نبود نزد گدایان حسن✨
🔸اومد پیش امام حسن و گفت:
_ ای پسر امیرالمؤمنین! تو رو به حق اون خدایی که از سر لطف این همه نعمت به تو عنایت کرده، حق من رو از این دشمن ظالم بگیر! دشمنی دارم که حرمت لباس مردم رو نگه نمیداره و به بچهها هم رحم نمیکنه...
🔹امام حسن که تا اون لحظه تکیه داده بودن، صاف نشستن و فرمودن:
_ بگو دشمنت کیه تا من حقت رو ازش بگیرم.
🔸اون مرد گفت: «فقر و نداری!»
🔹امام حسن، چند لحظهای سرشون رو انداختن پایین و بعد به خادمشون فرمودن:
_ برو هرچقدر پول بهت سپردم، بیار اینجا.
🔸خادم امام رفت و پنج هزار درهم با خودش آورد. امام فرمودن: پولها رو به این آقا بده.
🔹بعد امام رو به اون نیازمند کردن و فرمودن:
_ تو رو به حق اون قسمی که دادی، قسمت میدم هروقت این دشمن ظالم سراغت اومد، تو هم بیا پیش من و ازش شکایت کن... 🌱
_________
📚 منابع:
بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۵۰ و ج ۷۷، ص ۲۳۵
#سید_الکریم 💚
#روایت_من
💠 @shagerde_ostad
•
و فرمود:
به خدا قسم کسیکه ما رو دوستداشته باشه،
حتی اگه در دورترین شهر دنیا اسیـر باشه، این
دوستیما براش مفیده! این رو بدونید که ولایت
و محبت ما اهلبیــت، گناهان مردم رو میریزه
همــون طوری که باد، برگها رو شاخههاشــون
جدا میکنه و به زمین میریزه!
📚 بحارالانوار، ج44، ص25
#سید_الکریم 💚
#سخن_دوست
💠 @shagerde_ostad
•
🔰 اینجا طلب نکرده، میبخشند!
🔸اومد پیش امام حسن تا از ایشون کمک بخواد؛
هنوز دهان باز نکرده بود، حضرت به خادمشون فرمودن هرچی تو خزانه داریم به ایشون بده! خادم رفت، ده هزار درهم آورد و تقدیم نیازمند کرد.
🔹نیازمند گفت: آقاجان کاش میذاشتید حاجتم رو بگم و ستایشتون کنم بعد این طور در حقم لطف میکردید..
🔸امام حسن فرمودن: ما قبل از اون که ازمون درخواست بشه میبخشیم، چون میترسیم مبادا یه وقت کسی به خاطر رو زدن به ما شرمنده بشه و آبروش بریزه!...
#سید_الکریم 💚
#روایت_من
💠 @shagerde_ostad
•
بسم الله الرحمن الرحیم ✨
خب وقتشه هندزفریها رو آماده کنیم و
بشینیم پای حرفهای حضرت خالق 🌱
🔸صوت ترجمه روان و شیرینِ قرآن کریم 📖
🗓 روز پانزدهم رمضان: جزء ۱۵ 👇
•
🔰شوخیای که کلی پیامبر رو خندوند!
🔸چند نفر باهم راهی سفر شدن؛ برای این که آذوقه کم نیارن، یه نفر به اسم نعیمان رو مسئول آذوقه کردن تا حواسش به کم و زیاد مواد غذایی باشه.
🔹یه روز بین راه، یه نفر به اسم سویبط گرسنهاش شد؛ اومد پیش نعیمان و ازش خواست یه مقدار غذا بهش بده. نعیمان گفت بذار همه جمع بشن بعد.
سویبط از این حرف نعیمان ناراحت شد؛ تصمیم گرفت هر طور شده تلافی کنه.
🔸همین طور به راه خودشون ادامه دادن تا این که به یه کاروان دیگه رسیدن. سویبط رفت پیش اون کاروان و گفت: «من یه غلام دارم که میخوام بفروشمش؛ شما میخرید؟» اونها هم از خدا خواسته قبول کردن. سویبط بهشون گفت: «ولی این غلام من خیلی شوخ و سر و زبون داره؛ احتمالا به شما بگه من غلام نیستم! اگه این طوری گفت به حرفش گوش ندین و ببرینش.»
🔹سویبط غلامش رو به قیمت ۱۰ تا شتر ماده فروخت.
🔸وقتی خریدارها اومدن غلام رو ببرن، سویبط نعیمان رو نشون داد و گفت غلامم اینه! هرچی نعیمان داد میزد که من غلام نیستم کسی گوش نداد، دست و پاشو بستن و دنبال خودشون کشیدن و بردن.
🔹همین که همراهان نعیمان جریان رو شنیدن با عجله رفتن ماجرا رو تعریف کردن و نعیمان رو آزاد کردن.
🔸خبر این اتفاق که به گوش پیامبر رسید، تا مدتها هربار یاد اون جریان میفتادن کلی میخندیدن.
#روایت_من
♨️ به روایتِ راویدین | عضو بشید 👇
https://eitaa.com/joinchat/1676083905C89b2446185
•
بنویـســیـــــد مـــرا نوکـــــــر دربــار حســـــــن
یا همانخوارترین، خوارترین، خوارِ حسن
عالمی محو تماشای حسین بن علیاست
و حسین بن علــی سخت گرفتـــار حســــن
#سید_الکریم 💚
#شاگرد_استاد ✍
💠 @shagerde_ostad
•
🔸اهل شام بود؛ دید یه گروهی با وقار و ابهت دارن از کوچه میگذرن. از یه نفر پرسید: «اینها کیان؟»
جواب دادن: ایشون حسن بن علی هستن.
🔹مرد شامی اومد جلو و با غیض تو صورت حضرت نگاه کرد؛
گفت: «تو حسن بن علی هستی؟»
حضرت فرمودن: «بله خودمم»
مرد شامی گفت: «تو هم میخوای راه پدرت رو بری؟»
امام حسن فرمودن: «تو میدونی پدر من چه آدم بزرگی بود؟»
مرد شامی گفت: «پس تو هم یه کافری هستی مثل پدرت!»
🔸یه نفر از همراهان امام عصبانی شد و محکم خوابوند زیر گوش مرد شامی!
🔹امام حسن با ناراحتی همراهانشون رو مرخص کردن، عباشون رو روی شونه مرد شامی انداختن و برای عذرخواهی ایشون رو به خونه خودشون بردن؛ کلی ازش پذیرایی کردن، جایی رو برای استراحتش آماده کردن، بهش هدیه دادن.
🔸میگن مرد شامی بعد از اون روز هرجا که میرفت میگفت: روی زمین بهتر و دوست داشتنیتر از حسن بن علی وجود نداره!
#روایت_من
#سید_الکریم 💚
💠 @shagerde_ostad
قرآن یه جا میفرماد:
«وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا»
یعنی وقتی یه نفر یه محبتی بهتون میکنه، میخواد یه سلام و علیک ساده باشه، یا هدیهای که تقدیمتون میکنه، شما هم یا در همون حد براش جبران کنید یا با بهتر از اون!
یه تقلب برسونم؟
_ مثلا هرکار خوبی که انجام میدیم، ثوابش رو هدیه کنیم به اهل بیت؛ اونها به بهانهٔ همین آیه هم که شده قطعا با بهتر از اون برامون جبران میکنن🌱
#کلام_الله
💠 @Ravidin | راویدین