•
🔸مجنون برای خودش راه میرفت و با لیلیِ خیالاتش بلند بلند حرف میزد؛ بدون اینکه متوجه بشه، کنار چند نفر ایستاد که داشتن نماز جماعت میخوندن.
🔹حرفهای مجنون باعث شد حواس اونها از نماز پرت، و نمازشون باطل بشه.
🔸 با عصبانیت اومدن یقه مجنـون رو گرفتن و گفتن: پسره دیوانه چرا ایستادی جلوی ما چرت و پرت میگی نمازمون رو باطل کردی!!
🔹مجنون گفت:
من داشتم با معشوقهام حرف میزدم اصلا متوجه شماها نشدم!.. ولی مگه شما هم بـا معشــوق خودتون حرف نمیزدیـن؟! چجـوری مــن رو دیدیـن و حواستون از صحبت با اون پرت شد؟!..
:)
🎥 #لیلی_و_مجنون
💠 @shagerde_ostad