eitaa logo
راویگپ | Ravigap
329 دنبال‌کننده
272 عکس
155 ویدیو
7 فایل
﷽ 🇵🇸🇮🇷🇱🇧 ما مؤمنانِ ذكـرُ علـیٍ عبادتیم 💚🕊️ لینک ناشناس: https://daigo.ir/secret/434196413 کانال اصلی : @Ravidin
مشاهده در ایتا
دانلود
• ▪️به یاد قدیم‌ها، جنگ‌ها، دوستان و عزیزانی که جلوی چشم‌هاشون پر پر شدن، دلشون گرفته بود؛ ▪️رو به پیامبر فرمودن: یا رسول الله یادتونه بعد از جنگ احد، چقدر از دوستان و همراهانمون شهید شدن؟ ولی من با اون همه زخمی که داشتم زنده موندم... خدا می‌دونه چقدر برام سخت بود که ازشون جا موندم!‌ خدا می‌دونه چقدر حسرت شهادت داشتم... ولی مگه شما به من نفرمودین که تو هم بالاخره شهید میشی؟ ▪️پیامبر فرمودن: علی جان هنوز هم میگم تو شهید میشی. اما یه سؤال ازت دارم؛ اگه زمان شهادتت برسه، اون لحظه صبر می‌کنی؟ ▪️امیرالمومنین فرمودن: صبر؟ اون جا که دیگه جای صبر نیست! اون موقع وقت شادیه!... وقت شُکره... من سالهاست آرزوی اون لحظه رو دارم... 🥀 🖤 💠 @shagerde_ostad
و آخریـن افطـارِ علــی... 💔 💠 @shagerde_ostad
• ولی این بغض فقط رو به روی ایوان نجف باز می‌شد... 💔🥀 💠 @shagerde_ostad
• اميرالمؤمنين، «یعسوب الدین» نامیده شد به این جهت که، «یعسوب» در لغت، به معنای فرمانده زنبوران عسل است. او جلوی درب کندو می‌ایستد و فقط به زنبورهایی اجازه ورود می‌دهد که بوی عطر گل بدهند. اميرالمؤمنين علیه‌السلام نیز در روز محشر کنار حوض می‌ایستد و فقط کسی را سیراب می‌کند، که رایحه محبتش را بدهد. 📚 البروج فی‌السماء اميرالمؤمنين 👤 علامه الهادی بن الوزیر 💠 @shagerde_ostad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• ◾️ بدهی اميرالمؤمنين! ▪️تو کوفه یه تاجری بود، به اسم ابوجعفر؛ ایشون یه اخلاق خوبی داشت؛ این که هروقت یکی از شیعیان ازش قرض می‌خواست، بدون چون و چرا بهش می‌داد، و به غلامش می‌گفت: - توی دفتر بنویس علی‌بن‌ابی‌طالب فلان مبلغ قرض گرفته. ▪️یه مدت گذشت و ابوجعفر ورشکست شد! دستور داد برن سراغ دفتری که قرض‌ها رو ثبت کرده بودن، اسم هرکس که از دنیا رفته بود رو خط بزنن و از کسانی که زنده بودن، بخوان که قرضشون رو پرداخت کنن. ▪️اما این کار هم ورشکستگی‌شو جبران نکرد!.. ▪️یه روز که جلوی خونه‌اش نشسته بود، یه رهگذر، با تمسخر بهش گفت: حالا اونی که به اسمش به مردم پول قرض می‌دادی (اميرالمؤمنين) کجاست؟ چرا کمکت نمی‌کنه؟! ▪️ابوجعفر خیلی از این حرف ناراحت شد و شب رو هم با همون ناراحتی خوابید... ▪️تو عالم رویا پیغمبر، امام حسن و امام حسین رو دید. پیامبر به امام حسن فرمودند: - حسن جان پدرت کجاست؟ اميرالمؤمنين فرمودند: - در خدمتم یا رسول‌الله. پیامبر فرمودند: - علی جان چرا طلب این مرد رو بهش نمیدی؟ اميرالمؤمنين فرمودند: - الان اومدم خدمتتون که پرداخت کنم. ▪️اميرالمؤمنين، یه کیسه سفید که داخلش هزار اشرفی بود دادن به دست ابوجعفر و فرمودن: - بیا ابوجعفر این مال توئه؛ از این به بعد هم هرکدوم از فرزندان من ازت قرض خواستن بهشون بده و خیالت راحت باشه که دیگه فقیر نمی‌شی.. ▪️ابوجعفر، وقتی از خواب بیدار شد، دید یه کیسه سفید، با هزار اشرفی تو دستشه! ▪️اونو به همسرش نشون داد؛ همسرش باناراحتی گفت: - اگه این پول حق مردمه و یه کلکی سوار کردی که اونو برای خودت برداری، از خدا بترس و ببر پسش بده! ▪️ابوجعفر جریان خواب رو تعریف کرد.. همسرش گفت: - اگه راست میگی برو دفتر حسابتو بیار! ▪️دفتر حساب‌ها رو که آوردن، دیدن هر قرضی که به اسم اميرالمؤمنين بود، مبلغش ناپدید شده.. _______ 📚 منبع: الروضه فی فضائل اميرالمؤمنين علی‌بن‌ابی‌طالب علیه‌السلام/ ابن شاذان قمی/ ص ۲۷ 💠 @shagerde_ostad
تو میدون جنگ حریفش نشدن، توی محراب زدن... بین نماز زدن... از پشت زدن... 🖤🥀 💠 @shagerde_ostad
• ▪️بعد شهادت اميرالمؤمنين یه روز معاویه خواست به عدی بن حاتم (پسر حاتم طایی) زخم زبون بزنه؛ ▪️گفت: عدی پسرهات چی‌ شدن؟! ▪️عدی بن حاتم گفت: هر سه‌تاشون تو صفین فدای علی شدن! ▪️معاویه گفت: علی در حق تو بی‌انصافی کرد که پسرهای خودش رو عقب نگه داشت تا سالم بمونن، اون‌وقت پسرهای تو رو فرستاد جلو که کشته بشن! ▪️عدی گفت: من در حق علی بی‌انصافی کردم که امروز علی شهید شده و من هنوز زنده‌ام...🥀 _________ 📚 منبع: الکنی و الالقاب، ج 2، ص 105 💠 @shagerde_ostad