•
اميرالمؤمنين، «یعسوب الدین» نامیده شد به این جهت که، «یعسوب» در لغت، به معنای فرمانده زنبوران عسل است.
او جلوی درب کندو میایستد و فقط به زنبورهایی اجازه ورود میدهد که بوی عطر گل بدهند.
اميرالمؤمنين علیهالسلام نیز در روز محشر کنار حوض میایستد و فقط کسی را سیراب میکند، که رایحه محبتش را بدهد.
📚 البروج فیالسماء اميرالمؤمنين
👤 علامه الهادی بن الوزیر
#فضائل_امیرالمؤمنین
💠 @shagerde_ostad
•
◾️ بدهی اميرالمؤمنين!
▪️تو کوفه یه تاجری بود، به اسم ابوجعفر؛
ایشون یه اخلاق خوبی داشت؛ این که
هروقت یکی از شیعیان ازش قرض میخواست،
بدون چون و چرا بهش میداد،
و به غلامش میگفت:
- توی دفتر بنویس علیبنابیطالب فلان مبلغ قرض گرفته.
▪️یه مدت گذشت و ابوجعفر ورشکست شد!
دستور داد برن سراغ دفتری که قرضها رو ثبت کرده بودن، اسم هرکس که از دنیا رفته بود رو خط بزنن و از کسانی که زنده بودن، بخوان که قرضشون رو پرداخت کنن.
▪️اما این کار هم ورشکستگیشو جبران نکرد!..
▪️یه روز که جلوی خونهاش نشسته بود، یه رهگذر، با تمسخر بهش گفت:
حالا اونی که به اسمش به مردم پول قرض میدادی (اميرالمؤمنين) کجاست؟ چرا کمکت نمیکنه؟!
▪️ابوجعفر خیلی از این حرف ناراحت شد و شب رو هم با همون ناراحتی خوابید...
▪️تو عالم رویا پیغمبر، امام حسن و امام حسین رو دید.
پیامبر به امام حسن فرمودند:
- حسن جان پدرت کجاست؟
اميرالمؤمنين فرمودند:
- در خدمتم یا رسولالله.
پیامبر فرمودند:
- علی جان چرا طلب این مرد رو بهش نمیدی؟
اميرالمؤمنين فرمودند:
- الان اومدم خدمتتون که پرداخت کنم.
▪️اميرالمؤمنين، یه کیسه سفید که داخلش هزار اشرفی بود دادن به دست ابوجعفر و فرمودن:
- بیا ابوجعفر این مال توئه؛ از این به بعد هم هرکدوم از فرزندان من ازت قرض خواستن بهشون بده و خیالت راحت باشه که دیگه فقیر نمیشی..
▪️ابوجعفر، وقتی از خواب بیدار شد، دید یه کیسه سفید، با هزار اشرفی تو دستشه!
▪️اونو به همسرش نشون داد؛
همسرش باناراحتی گفت:
- اگه این پول حق مردمه و یه کلکی سوار کردی که اونو برای خودت برداری، از خدا بترس و ببر پسش بده!
▪️ابوجعفر جریان خواب رو تعریف کرد..
همسرش گفت:
- اگه راست میگی برو دفتر حسابتو بیار!
▪️دفتر حسابها رو که آوردن، دیدن هر قرضی که به اسم اميرالمؤمنين بود، مبلغش ناپدید شده..
_______
📚 منبع:
الروضه فی فضائل اميرالمؤمنين علیبنابیطالب علیهالسلام/ ابن شاذان قمی/ ص ۲۷
#روایت_من
#فضائل_امیرالمؤمنین
💠 @shagerde_ostad
•
تو میدون جنگ حریفش نشدن،
توی محراب زدن...
بین نماز زدن...
از پشت زدن... 🖤🥀
#شهادت_امیرالمؤمنین
💠 @shagerde_ostad
•
▪️بعد شهادت اميرالمؤمنين یه روز معاویه خواست به عدی بن حاتم (پسر حاتم طایی) زخم زبون بزنه؛
▪️گفت: عدی پسرهات چی شدن؟!
▪️عدی بن حاتم گفت: هر سهتاشون تو صفین فدای علی شدن!
▪️معاویه گفت: علی در حق تو بیانصافی کرد که پسرهای خودش رو عقب نگه داشت تا سالم بمونن، اونوقت پسرهای تو رو فرستاد جلو که کشته بشن!
▪️عدی گفت: من در حق علی بیانصافی کردم که امروز علی شهید شده و من هنوز زندهام...🥀
_________
📚 منبع:
الکنی و الالقاب، ج 2، ص 105
#حدیث_عشق
💠 @shagerde_ostad
•
شک ندارم که خطاکارم و بد، آه ولی
بِعَلــــــــیٍ بِعَلــــــــیٍ بِعَلـــــــــیٍ بِعَلـــــــــی...
#شب_قدر 🌙
💠 @shagerde_ostad
میفرمود:
_ «شـادیاش دوام ندارد
و کسـی از اندوهـش در امان نیسـت!»
+دنیا را میگفت... ❤️🩹
💠 @Ravidin | نهجالبلاغه،خطبه۱۱۱