eitaa logo
انجمن راویان فجرفارس
102 دنبال‌کننده
225 عکس
34 ویدیو
6 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
انجمن راویان فجرفارس
سلام و رحمت الله جانباز سرافراز و روایتگر شهیدان، قهرمان تیراندازی استان فارس ، برادر مظلوم و فداکار ، علی اکبر عسگری ، غریبانه به خیل شهیدان پیوست.... روحش شاد و یادش جاودان باد انجمن روایتگران فجر فارس @raviyanfars
انالله و انا الیه راجعون جانباز شیمیایی ، فرمانده دلاور و روایتگر صدیق شهیدان پس از تحمل سالها رنج ، مشتاقانه به خیل شهیدان پیوست.... حاج مجتبی ضیائی هم شهید شد.. او هم به آرزویش رسید چه جانانه از شهدا روایت میکردی و چه حسرتی در دل داشتی... خوشا بسعادتت که شهادت را در آغوش کشیدی و رفتی سوی رفقایی که انتظارت را میکشیدند... حاج مجتبی عزیز همین چند روز قبل بود که خبر عروج حاج علی اکبر عسگری را به من دادی و میگفتی چه باحسرت به رفتنش نگاه میکنی... چه خواستی که خودت هم بسوی آسمان ملکوت پرواز کردی... من با حسرت به رفتنت نگاه میکنم ..... برای ماهم دعا کن سیدرضا متولی انجمن راویان فجر فارس Http://eitaa.com/raviyanfars
پیکر مطهر شهید والامقام حاج مجتبی ضیائی ، صبح پنجشنبه چهارم اردیبهشت درگلزار مرکزی شهدای شهر آباده درجوار همرزمان شهیدش آرام خواهد گرفت روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
انجمن راویان فجرفارس
پیکر مطهر شهید والامقام حاج مجتبی ضیائی ، صبح پنجشنبه چهارم اردیبهشت درگلزار مرکزی شهدای شهر آباده د
لطفا درصورت امکان نماز لیلة الدفن جهت اين شهید مظلوم بخوانید. *حاج مجتبی ضیائی فرزند ابراهیم* امشب بین نماز مغرب و عشاء التماس دعا
انجمن راویان فجرفارس
انالله و انا الیه راجعون جانباز شیمیایی ، فرمانده دلاور و روایتگر صدیق شهیدان پس از تحمل سالها رنج ،
*متن پیام قدردانی خانواده سردار شهید حاج مجتبی ضیایی* 🌹 *وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَ‌بِّهِمْ يُرْ‌زَقُونَ* (سوره مبارکه آل عمران ۱۶۹) ✅ *شهادت را نه در جنگ، در مبارزه می دهند، ما هنوز شهادتی بی درد می طلبیم غافل که شهادت را جز به اهل درد نمی دهند...* 🔰 سپاس خدای عزوجل را به وسعتِ سپاسِ ملائکه یِ مقرّب و اهل بیتِ مکرّم که "بنده یِ مومنِ رستگارش" را رَدای شهادت پوشانید؛ و در زمان حیات دنیوی‌اش او را به توفیقِ «خدمتگزاری به نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران » و «پاسداری از انقلاب اسلامی» و «دفاعِ شجاعانه از آرمان هایِ اصیلِ امام روح الله و خلفِ صالحش امام خامنه ای» مفتخر نمود و عاقبتِ او را به شهادت ختم گردانید. ✅ *حاج مجتبایِ شهید،* با وجود تحملِ درد و رنجِ سی و پنج ساله یِ ناشی از گازِ شیمیاییِ خردل بر آن پیکر نورانی، در تبعیتِ محض از امامین انقلاب، نه فقط مجاهد و مردِ خستگی ناپذیر در دفاعِ مقدس که فرمانده ی میدانِ جهاد در همه ی عرصه ها خاصه جهادِ خدمت رسانی به محرومین و مستضعفین بود. 💫 او هم مثل حاج قاسم، در مکتبِ خمینی کبیر خوب آموخته بود که افراط و تفریط در امور مختلف جامعه، موجب دور شدن از خیمه ی انقلاب اسلامی است و برای تبیینِ آرمان های اصیلِ تمدنِ اسلامی و آماده سازی جامعه برای ظهور حضرت حجت(عج) لحظه‌ای نباید ترک میدان کرد. 🔰 در تحقق این امر به شهیدِ عزیزمان عرض می‌کنیم: ❇ در پیشگاهِ خدای متعال شهادت می‌دهیم راهِ تو همان راهِ حسین علیه السلام است که در راهِ زنده نمودن اسلام از بذلِ جان دریغ نورزید و تو همان شهیدِ پاسدارِ خونِ شهدايي که در راهِ اعتلای کلمه حق با غیرت و بصیرت، امانت دار اسلاف و یاران خویش بودی تا در نهایت به آن عزیزان پیوستی واکنون سوگند به مقام رفیعت؛ 🤝🏻 با تو پیمان می‌بندیم هیچگاه در تحققِ آرمان‌های بلندت تسامح نکنیم و تا جان در بدن داریم به تبعیت از روحِ بلندت راه مقدست را ادامه دهیم. 🔰 اینک از باب حدیث مَن لَم يَشكُرِ المُنعِمَ مِنَ المَخلوقينَ لَم يَشكُرِ اللّه عَزَّوَجَلَّ؛ از عمقِ جان و با شایسته‌ترین عبارات، کمال احترام و قدردانی خود را از بذلِ محبتها، الطاف خالصانه و «حضورِ پرشور و حق شناسانه ی مردم» در صدر آنها ائمه محترم جمعه علی الخصوص حجت الاسلام والمسلمین موسوی خراسانی، خانواده های معظّم شهدا، جانبازان، ایثارگران دفاع مقدس،مسولین و کارکنان ادارات و ارگان های مختلف که با تشریف فرمایی در مراسم تدفينِ آن شهیدِ سرافراز و همچنین عزیزانی که به جهت سختی و دوری راه راضی به خطر و زحمت مضاعف شان نبودیم، با ارسال پیام و ابرازِ محبت تسلّی بخشِ آلامِ جانکاهمان و موجب شادی روح مطهر شهید بزرگوار گردیدند، قدردانی و سپاس متواضعانه به جای می آوریم و 🤲🏻 دست دعا و نیاز برآسمان بلند می کنیم و عزت، سلامتی و طول عمر روزافزون رهبر جانباز و عزیزمان و سعادت و بهروزی همه ی شما عزیزان را از درگاه خدای متعال طلب می کنیم. 🤲🏻 ان شاءالله حضرت سیدالشهدا اجرتان را عاقبت خیر در دنیا و آخرت قرار دهد. *و إلهِى رضا بقضائک صَبرا علی بَلائک تَسلِیمًا لأمْرِك*🌹 *با تقدیم احترام* *خانواده ی سردار شهيد حاج مجتبی ضیایی*
🔰پخش گزارش «فرمانده» 🌹(سردار شهید حاج مجتبی ضیائی) 🕣بخش خبری امشب ساعت 20:45 «شبکه فارس»
هدایت شده از ابصار...
🔴 *غده سرطانی خطرناک تر از ویروس منحوس ؛ را فراموش نخواهیم کرد..* 🔻 عنایت به اهمیت روز قدس، برنامه‌های امسال از روز جمعه ۹۹/۲/۲۶ مصادف با سالروز اشغال فلسطین (يوم النكبة) تا روز جمعه ۹۹/۳/۲ مصادف با روز جهانی قدس به مدت یک هفته انجام خواهد شد. ✅ به همین منظور جهت اشتراک و وحدت رویه ، جمعی از کارشناسان رسانه ای موارد زیر جهت بزرگداشت روزجهانی قدس در فضای مجازی پیشنهاد داده اند. استدعا داریم از محضر نخبگان سیاسی و فعالان فضای مجازی و مدیران کانال های سیاسی که ضمن اطلاع رسانی به دوستان، بر اساس الگوی زیر اقدام فرمایند. ( یدالله مع الجماعه) 1⃣ کمپین يوم النكبة (سالروز اشغال فلسطین) در روز جمعه ۹۹/۲/۲۶ که با هشتک زیر کار می شود: 2⃣ هفته شهید قدس گرامیداشت حاج قاسم سلیمانی از روز شنبه ۹۹/۲/۲۷ الی پنجشنبه ۹۹/۳/۱ و با هشتک زیر کار میشود: 3⃣ کمپین روز جهانی قدس در روز جمعه ۹۹/۳/۲ که با هشتک‌های زیر فعالیت می‌شود: 4⃣ انتشار گسترده پیام‌ها و متن فرمایشات عزیز به مناسبت روز قدس ✅ از عموم جوانان آتش به اختیار انتظار میرود در کنار اجرای برنامه های متمرکز، ضمن برگزاری جلسات هم اندیشی با موضوع ایده ها و برنامه های خود را با دیگر دوستان به اشتراک بگذارند. ✅ با توجه به انعکاس جهانی برنامه های روز قدس سعی شود در برنامه ها پیام هایی به زبان عربی و انگلیسی منتشر شود. ✅ ویروس کرونا نبایست موجب غفلت از غده منحوس سرطانی اسرائیل شود. @game_dovom @absar313
هدایت شده از ابصار...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باسلام وآرزوی قبولی طاعات وعبادات.. این کلیپ رو دان ونشر دهید.. ظاهرا بازی به نام ضحاک در رسانه‌ها میباشد وموصوع اون توهین به رهبری وسردارومقدسات میباشد @absar313
هدایت شده از ابصار...
🚩📷سامانه راهپیمایی مجازی روز قدس شما هم با زدن لینک زیر به جمع راهپیمایان بپیوندید و از متجاوزان صهیونیست اعلام انزجار و از مردم مظلوم فلسطین اعلام حمایت کنید. 🔸️لینک وبسایت: qen.ir/qods @absar313
در این روز عزیز عیدسعید فطر جهت شفا و سلامتی یکی از حماسه سازان دفاع مقدس جانباز و یادگار ارزشمند ایثار و شجاعت سردار حاج احمد عبدالله زاده دست دعا بر آوریم و سلامتی ایشان را از خداوند متعال بخواهیم🌷 انجمن راویان فجر فارس @raviyanfars
. ۶۷/۳/۴# یک عجیب و دردناک در زندگیِ من😥 .... از تا ، مثل در سوزان شده بود 🔥 از فقط ، آنهم هر آنچه داشت فرو میریخت... و زمان میسوخت🥺🔥 و های ما هم از سوختن گذشته بود و داغ ها تازه و تازه تر میشد😢#😓 خطوط اول و پنجم را با آغشته کرد و بچه ها در کمتر از سه نفس میرفتند .... ساعت های حدود ۱۰ صبح ، خط جدید پدافندی در مقابل ایجاد شد و سرسختانه به پرداختند این .... ولی عده ای هنوز در رفت و آمد بودند فقط عده ای کمتر از انگشتان یکدست ... یکی از این زمین ، بود او بود که با خودروی وانت با کد ۱۷۴-۲۲ از همون اوائل ، در حال انتقال و ادوات و مجروح و خسته به جای داشت ... بود...😓 فقط فرصت کرده بود نمازش را بخواند که شد آخرین حسن... در مرحله ی آخر در منطقه رفت که رفت و و داغی بر دلهامان گذاشت که همچنان میسوزد .... آخرینشم و بانتظار دیدن رویش هستم که نزدیک است 🤲
هدایت شده از ابصار...
تغییر تصاویر پروفایل ها در فضای مجازی ، مزین به چهره ی با صفای حضرت امام (ره) در اینهفته به یاد امام خوبیها... لبیک یا خمینی✋🏻
هدایت شده از ابصار...
هدایت شده از ابصار...
. میگویند ، شباهت زیادی با دارد ، واحد شمارش نخلها هم نفر هست... مثلا : نخل اگر تمامش زیر رود ، خفه میشود یا اگر سَرِ نخل جدا شود ، او میمیرد! در هم نفرات زیادی از نخل ها هم جان دادند ، ، سرهایشان جدا شد و تمام رفتند ولی همچون که ایستاده دادند و سوی شتافتند ، تمام قد مقابل کردند و نگذاشتند ذره ای از در دستان بماند... نخل ها گوئیا ایستادگی را از آموختند و هنوز هم بی سر شدن ولی ایستاده اند... * : نخل بی سر ، ولی ایستاده در زیر زیبایی که سالهاس نظاره گر است و جالب اینجاس که ، آسمان ، زیبائیش را از شلمچه ، ، و... گرفته است. دی ماه ۹۸ قبل از بازی ها 😇 https://www.instagram.com/p/CBC5DEIpX17/?igshid=1svsrqx7fwoeu
:👇 🚩به روايت همسرش (1) 💥آشنايي با منوچهر: 📣 اولين ديدار ما روز 13 آبان 57 در تظاهرات دانشگاه تهران بود. به همراه دوستانم براي پخش اعلاميه رفته بودم كه درگيري مردم و دانشجويان با ساواك شروع شد. در آن ميان يك لحظه ديدم يك نفر دست مرا گرفت و كشيد و با صداي بلند گفت: "خودت را بكش بالا " از ترس، سوار موتور آن جوان شدم... "او منوچهر بود"... بعدها فهميدم او پسر همسايه ماست. تا آن روز نديده بودمش. بعد از آن چندين بار ديگر هم منوچهر را در تظاهرات ها ديدم. 📣 بعد از چند بار ملاقات كوتاه و ايجاد حس مشترك ميان هر دويمان، اولين جلسه خواستگاري صورت گرفت و منوچهر شرايطش را برايم گفت: او گفت كه؛ اگر قرار باشد اين انقلاب به من نياز داشته باشد و من به شما، من مي روم نياز انقلاب و كشورم را ادا كنم، بعد احساس خودم را. ولي به شما يك تعلق خاطر دارم». 📣 بايد خوب فكر مي كردم ؛ منوچهر تا دوم دبيرستان درس خوانده بود و رفته بود سركار. مكانيك بود و خانواده ي متوسطي داشت. خانواده ام مخالفت مي كردند. اما من انتخابش كرده بودم. منوچهر صبور بود، بي قرار كه مي شد، من هم بي طاقت مي شدم. چند ماه به انتظار گذشت، منوچهر كه حالا پاسدار شده بود براي خودش برنامه هايي داشت. گفت: بايد به كردستان بروم. بالاخره موافقت پدر را گرفتيم . نيمه شعبان سال 58 آغاز زندگي مشترك ما شد.
انجمن راویان فجرفارس
#شهيد_سيد_منوچهر_مدق:👇 🚩به روايت همسرش (1) 💥آشنايي با منوچهر: 📣 اولين ديدار ما روز 13 آبان 57 در تظ
:👇 🚩به روايت همسرش (2) 💥 شروع زندگي : 📣يك ماه تمام را در شمال كشور به ماه عسل گذرانديم. تازه آمده بوديم سر زندگي مان، كه جنگ شروع شد. شش ماه رفت و خبري از آمدنش نشد. دوري از منوچهر برايم سخت بود. به همراه او به جنوب كشور رفتم و تا آخر جنگ آنجا مانديم. در جنوب ما در يك اتاق كوچك زندگي مي كرديم. منوچهر چند ماه يكبار مي آمد و سري به من مي زد و دوباره مي رفت. شايد شش ماه اول بعد ازدواجمان كه منوچهر رفت جبهه، برايم راحت تر گذشت. 📣ولي از سال شصت و شش ديگر طاقت نداشتم. هر روز كه مي گذشت به همسرم وابسته تر مي شدم. دلم مي خواست هر روز جمع باشد و بماند پيشمان... سال 60 علي به دنيا آمد. خيلي خوشحال بود.هدي هم سال 65 به دنيا آمد. منوچهر عاشق بچه ها بود. منوچهر در عمليات كربلاي شيميايي شد. تنش تاول مي زد و از چشم هاش آب مي آمد.
انجمن راویان فجرفارس
#شهيد_سيد_منوچهر_مدق:👇 🚩به روايت همسرش (2) 💥 شروع زندگي : 📣يك ماه تمام را در شمال كشور به ماه عسل
:👇 🚩به روايت همسرش (3) 💥بعد از جنگ: 📣منوچهر سال شصت و هفت مسئول پادگان بلال كرج شد. گاهي براي پاكسازي و مرزداري مي رفت منطقه. هر بار كه مي آمد، لاغرتر و ضعيف تر شده بود. نمي توانست غذا بخورد. مي گفت 👈«دل و روده م را مي سوزاند. همه ي غذاها به نظرش تند بود. هنوز نمي دانستيم شيميايي چيست و چه عوارضي دارد. دكترها هم تشخيص نمي دادند. هر دفعه مي برديمش بيمارستان، يك سرم مي زدند، دو روز استراحت مي داند و مي آمديم خانه. 📣سال 69 مصدوميتش شديدتر شد. عملي روي منوچهر انجام دادند تا تركش هاي سمي را از بدنش خارج كنند از همان موقع شيمي درماني هم شروع شد. روزها به سختي مي گذشت و منوچهر حالش رورز به روز بدتر مي شد به طوري كه تا شش ماه نتوانست حركت كند بعد از آن هم با عصا راه مي رفت. مدتي بيناييش را از دست داد و بعد از استفاده از آمپول هاي زياد تا حدودي بهبود يافت. بدنش پر از تاول بود طوري كه نمي توانست بخوابد. ريه سمت چپش را هم از دست داد و نيمي از روده اش را هم برداشتند. سردردهاي شديد گرفت. از درد خود دماغ مي شد و از گوشش خون مي زد... 📣منوچهر كار خودش را مي كرد. اما گاهي كاسه صبرش لب ريز مي شد. حتي استعفا داد، كه قبول نكردند. سال شصت و نه، چهار ماه رفت منطقه. آن قدر حالش خراب شد كه خون بالا مي آورد. با آمبولانس آوردندش تهران و بيمارستان بستري شد. تا سال هفتاد و نه نفس عميق كه مي كشيد، مي گفت 👈 «بوي گوشت سوخته را از دلم حس مي كنم». منوچهر با خدا معامله كرد و حاضر نشد مفت ببازد... منوچهر بسيار صبور و مهربان بود. با تمام دردي كه داشت هيچ وقت اعتراض نمي كرد. "سوره ياسين و الرحمن" و "زيارت عاشورا" را خيلي دوست داشت...
انجمن راویان فجرفارس
#شهيد_سيد_منوچهر_مدق:👇 🚩به روايت همسرش (3) 💥بعد از جنگ: 📣منوچهر سال شصت و هفت مسئول پادگان بلال كرج
:👇 🚩به روايت همسرش (4) 💥 روزهای آخر منوچهر 📣سال 79 سال سخت و بدي بود چرا كه منوچهر ديگر نمي توانست درد را تحمل كند و مي گفت: "از خدا خواستم سخت شهيد شوم ولي ديگر روحم نمي تواند اين دنيا را تحمل كند"... شب آخر در بيمارستان پزشكان گفتند كه ديگر اميدي به زنده ماندن منوچهر نيست. تا صبح كنار منوچهر نشستم و هر دو گريه مي كرديم... صبح حالش بد شد و خونريزي زيادي داشت. دست كشيد روي خون و به صورتش زد گفتم: منوچهر!... چرا اين كار را مي كني؟ گفت: "خون شهيد است" 📣 از من خواست تا برايش ليوان آبي بياورم وقتي آوردم روي سرش ريخت و گفت: من غسل شهادت دادم و شروع كرد به نماز خواندن حال عجيبي داشت. بعد از نماز دست هايم را گرفت و گفت: اين دستها زحمت زيادي براي من كشيده اند چند بار تكرار كرد. من هم گريه مي كردم و نمي توانستم جوابش را بدهم. منوچهر هميشه مي گفت: نمي خواهم روي تخت بيمارستان شهيد شوم. وقتي پرستار ملافه هاي تختش را عوض مي كرد من و علي او را از تخت بلند كرديم منوچهر دست من را گرفت و يك نگاه به علي و من كرد و چشمانش را بست. 📣خدا صداي منوچهر را شنيد و او را در 2 آذر ماه سال 79 از ما گرفت. او در آغوش من و پسرم شهيد شد. منوچهر از جانش براي من و بچه ها گذشت. بچه ها هم قدردان زحمات پدر بودند. علي هميشه مي گفت: اگر ما در اين دنيا خطا زياد داشته باشيم حداقل از اين بابت خيالمان راحت است كه شرمنده پدر نبوديم. همه ما اين زندگي را مديون افرادي همچون شهيد منوچهر هستيم. هنوز هم ما احساس مي كنيم منوچهر در كنار ماست و ما را مي بيند. من و بچه ها حضور او را در همه جا احساس مي كنيم.