eitaa logo
هیئتـــ‌ رَیآحیـن‌الهُـ❤️ـدے
1.2هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.3هزار ویدیو
50 فایل
💌| عنایـــت‌حضـــرت‌مهـــدی(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)مارابه‌اینجـــارســـانده‌اســـت... 🌿|هیـــئت‌نوجـــوانان‌دختـــر‌انصــارالشهــداءدارالعبـــاده‌یـــزد 😉| کپی؟ حلاله‌رفیق 🤗| خــٰادِم‌کانــٰال‌و‌َتَبــــٰادُل: @rayahin_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💙«عَلَىٰ سُرُرٍ مَوْضُونَةٍ» «آنان بر سریرهای زربفت مرصّع به انواع جواهر تکیه زنند.» |• سوره واقعه آیه ۱۵ ☁️|@dokhtarane_booyesib ☄|@booyesib_ir
۱۴ مرداد ۱۴۰۰
4_6048392642394325632.mp3
2.44M
○•🌱 🔸باربری که در جوانی دلداده امام زمان(عج) شد... 👤حجت‌الاسلام پناهیان 🕊| @dokhtarane_booyesib 🌈| @booyesib_ir
۱۵ مرداد ۱۴۰۰
✍🏼 🌱⃢❤️ • ما مالِ خداییم، آدم مالِ دیگری را صرفِ کسی نمیکند :) • 💌 | @dokhtarane_booyesib
۱۵ مرداد ۱۴۰۰
••🐊| #گاندو °°🖼| #پروفایل بیا ببین چه ضربه هایی خوردیم 😔 از چپ و راست برای بار چندم 🚶🏻‍♀ پ.ن: کپی حلاله رفقا ☺️💛 ☘| @dokhtarane_booyesib 🌻| @booyesib_ir
۱۵ مرداد ۱۴۰۰
⚜ | آماده سازی حوزه علمیه امام خمینی(ره) جهت برگزاری مراسم دهه اول محرم ➖➖➖➖➖ 🆔 @booyesib_ir
۱۵ مرداد ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍀﷽‌🍀 رمان#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا 🍃🌷 #پارت50 تو شش ماه من از گذشته ام به حاج رضا گفتم گاهی تحسینم میکرد گاهی اخم گاهی گریه.... اما کلا همیشه بهم میگفت تو نظر کرده #حاج_همتی ..... امروز #پنجشنبه است به عادت همیشگی اول راهی مزار #شهدا دوتا دست گل خریدم یکی برای شهدا یکی برای #حاج_رضا... اول رفتم قعطه سرداران بی پلاک و آخر مزاری که به یاد #حاج_ابراهیم_همت بود.... از مزار خارج شدم از همون راه قصد آسایشگاه دیدن حاجی کردم 🙈🙈🙈 تا آسایشگاه سه ساعتی تو راه و ترافیک بودم مستقیم رفتم اتاقش .... -سلام 😍😍😍 رضا: سلام چرا زحمت کشیدید 🙈🙈 -زحمتی نیست رضا: مادر شمارو فردا ناهار دعوت کردن دلم میخاست جیغ بکشم از خوشحالی .... وای خدایا از هیجان خوابم نمیبره تا ده صبح همش به ساعت نگاه میکردم تا ده شد با ذوق حاضر شدم ..... وسط راه یه سبد گل رز قرمز🌹 و سفید خریدم بالاخره با ترافیک تهران تا برسم خون حاجی اینا یکی، دوساعتی طول کشید ..... مامان بابای رضا خیلی مهربون بودن انگار خونه ای خودم راحت بودم 🙈🙈🙈 #ادامه_دارد ... 💕| @dokhtarane_booyesib 🍃| @booyesib_ir
۱۵ مرداد ۱۴۰۰
*🍀﷽‌🍀 رمان 🍃🌷 مامان و باباش بعداز یه ساعت رفتن تو حیاط کباب بزنن رضا داشت میخورد یهو بهش گفتم بامن میکنی؟ انگور پرید گلوش رفتم براش آب آوردم گونه هاش مثل دخترا قرمز شده بود خخخخ سرش انداخت پایین هیچ حرفی نمیزد گفتم چیه من دوست دارم همسرم باشه خب ازت خوشم اومده 😁😁😁 هیچی نگفت تا عصر اصلا بهم نگاه نمیکرد،و سرش پایین بود ... آره من چندماه بود رضا بودم فرداش رضا زنگ زد خونمون، بابام که حرفاش شنید داد و فریاد راه انداخت ... بهم گفت ازخونه برو از محرومم کرد از خونه که بیرونم کردن برگشتم خونه خودم یک هفته بعد رضا و مادر و پدرش اومدن با 14سکه و یه سفر به عقدش دراومدم 😍😍😍😭😭😭.... خونه مجردیم به اسم خودم بود خونه فروختم و جهزیه خریدم البته رضا نمیذاشت اما من کار خودم کردم و خونه فروختم و جهزیه آماده کردم رضا نذاشت من مراقبش بشم بازم پرستارا میومدن مراقبش البته خیلی این موضوع اذیتم میکرد...... رضا داشت نماز میخوند 5روز زندگی شروع شده بود ... 💕| @dokhtarane_booyesib 🍃| @booyesib_ir
۱۵ مرداد ۱۴۰۰
#جمعه یه دختر امام زمانی ... سعی کنیم در طول روز یک صفحه قران قرائت کنیم و ثوابش رو به امام زمان عزیزمون هدیه کنیم تا خود ایشون در زندگی یاور ما باشن🤗💐 ☘️| @dokhtarane_booyesib 🌻| @booyesib_ir
۱۵ مرداد ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آفرین و درود بر این سطح فکر و جوابهای زیبا 🍃🌸 •┈┈••✾••┈┈• @dokhtarane_booyesib @booyesib_ir •┈┈••✾••┈┈•
۱۶ مرداد ۱۴۰۰
#سخن_دل خدا جون 😍 دستم را بگیر 🤝 تا آب از سرم نگذشته است ..🚶🏻‍♀💔 ☘| @dokhtarane_booyesib 🌻| @booyesib_ir
۱۶ مرداد ۱۴۰۰
۱۶ مرداد ۱۴۰۰