eitaa logo
هیئتـــ‌ رَیآحیـن‌الهُـ❤️ـدے
1.1هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
51 فایل
💌| عنایـــت‌حضـــرت‌مهـــدی(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)مارابه‌اینجـــارســـانده‌اســـت... 🌿|هیـــئت‌نوجـــوانان‌دختـــر‌انصــارالشهــداءدارالعبـــاده‌یـــزد 😉| کپی؟ حلاله‌رفیق 🤗| خــٰادِم‌کانــٰال‌و‌َتَبــــٰادُل: @rayahin_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
*🍀﷽‌🍀 رمـان 🍃🌷 قسمت الف ادامه تحقیقم از زندگی نامه شهید همت شهیدی که از خواب غفلت بیدارم کرد چشامو شفا داد ☘️فعالیت های پس از پیروزی انقلاب: بعد از پیروزی انقلاب در جهت ایجاد نظم ودفاع از شهر و راه اندازی كمیته انقلاب اسلامی شهرضا نقش اساسی داشت. او از جمله كسانی بود كه سپاه شهرضا را با كمك دوتن از برادران خود و سه تن از دوستانش تشكیل داد. با درایت و نفوذ خانوادگی كه درشهر داشتند مكانی را بعنوان مقر سپاه دراختیار گرفته و مقادیر قابل توجهی سلاح از شهربانی شهر به آنجا منتقل كردند و از طریق مردم، سایر مایحتاج و نیازمندی‍ها را رفع كردند. به تدریج عناصر حزب اللهی به عضویت سپاه درآمدند. هنگامی كه مجموعه سپاه سازمان پیدا كرد، او مسؤولیت روابط عمومی سپاه را به عهده داشت. به همت این شهید بزرگوار و فعالیت‍های شبانه روزی برادران پاسدار در سال 58، یاغیان و اشرار اطراف شهرضا كه به آزار واذیت مردم می‍پرداختند، دستگیر و به دادگاه انقلاب اسلامی تحویل داده شدند و شهر از وجود افراد شرور و قاچاقچی پاكسازی گردید. از كارهای اساسی ایشان در این مقطع، سامان بخشیدن به فعالیت‍های فرهنگی، تبلیغی منطقه بود كه در آگاه ساختن جوانان و ایجاد شور انقلابی تأثیر بسزایی داشت. اواخر سال 58 برحسب ضرورت و به دلیل تجربیات گران‍بهای او در زمینه امور فرهنگی به خرمشهر و سپس به بندر چابهار و كنارك (در استان سیستان و بلوچستان) عزیمت كرد و به فعالیت‍های گسترده فرهنگی پرداخت. ادامه دارد.. 💕| @dokhtarane_booyesib 🍃| @booyesib_ir
1.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*🍀﷽‌🍀 رمـان #بـــنده_نــفس_تا_بـــنــده_شــهــدا 🍃🌷 #پارت30 قسمت ب 💐نقش شهید دركردستان و مقابله با ضدانقلاب: شهید همت در خرداد1359 به منطقه كردستان كه بخش‍هایی از آن در چنگال گروهك‍های مزدور گرفتار شده بود،اعزام گردید.ایشان با توكل بخدا و عزمی راسخ مبارزه ی همه جانبه ای راعلیه عوامل استكبار جهانی و گروهك‍های خودفروخته دركردستان شروع كرد و هر روز عرصه را برآنها تنگ‍ترنمود.از طرفی در جهت جذب مردم محروم كُرد و رفع مشكلات آنان به سهم خود تلاش داشت و.. برای مقابله بافقر فرهنگی منطقه اهتمام چشمگیری ازخود نشان میداد تاجایی كه هنگام ترك آنجا،مردم منطقه گریه می‍كردند وحتی تحصن نموده و نمی‍خواستند از این بزرگوارجدا شوند. رشادت‍های او دربرخورد با گروهك‍های یاغی قابل تحسین وستایش است.براساس آماری كه از یادداشت‍های آن شهید بدست آمده است،سپاه پاسداران پاوه از مهر 59 تادی‍ماه 60 (بافرماندهی مدبرانه او) عملیات موفق درخصوص پاكسازی روستاها از وجود اشرار،آزادسازی ارتفاعات ودرگیری بانیروهای ارتش بعث داشته است. این انسان پارسا تاآخرین لحظات حیات خود،دست از دعا ونیایش برنداشت. نماز اول وقت را برهمه چیز مقدم می‍شمرد و قرآن و توسل برنامه روزانه او بود. او براستی همه چیزش را فدای انقلاب كرده بود. آن چیزی كه برای او مطرح نبود خواب وخوراك و استراحت بود. هر زمان كه برای دیدار خانواده اش به شهرضا می‍رفت،درآنجا لحظه ای از گره گشایی مشكلات و گرفتاری‍های مردم باز نمی ایستاد و دائماً در اندیشه انجام خدمتی به خلق الله بود. شهید همت آنچنان با جبهه وجنگ عجین شده بود
رمان 🍁 📖 آری! این کـاروان به رضای خـدا راضـی است. *** ما به راه خود به سوی کوفه ادامه می‌دهیم و در بین راه از آبادی‌های مختلفی می‌گذریم. نگاه کن! آن کودك را می‌گویم.چرا این چنین با تعجب به ما نگاه میکند؟! گویا گمشده‌ای دارد. ــ آقا پسر، اینجا چه میکنی؟! ــ آمده‌ام تا امام حسین علیه السلام را ببینم. ــ آفرین پسرخوب، با من بیا. کاروان می‌ایسـتد. او خدمت امام می‌رسد و سـلام می‌کند. امام نیز، با مهربانی جواب او را می‌دهد.گویا این پسـر حرفی برای گفتن دارد، اما خجالت می‌کشد. خدای من! او چه حرفی با امام حسین علیه السلام دارد. او نزدیک می‌شود و می‌گوید: «ای پسر پیامبر!چرا اینقدر تعداد همراهان و نیروهای تو کم است؟». این سوال، دل همه مـا را به درد می‌آورد. این کودك خـبر دارد که امـام حسـین علیه السـلام علیه یزیـد قیـام کرده است. پس بـاید نیروهای زیادتری داشته باشد. همه منتظر هستیم تا ببینیم که امام چگونه جواب او را خواهـد داد. امام دسـتور می‌دهد تا شتری که بار نامه‌های اهل کوفه بر آن بود را نزدیک بیاورند. سپس می‌فرماید: «پسرم! بار این شتر، دوازده هزار نامه است که مردم کوفه برای من نوشته‌اند تا مرا یاری کنند». کودک با شـنیدن این سـخن،خوشـحال شده و لبخند میزند. سـپس او برای امام دست تکان می‌دهد و خداحافظی می کند. کاروان همچنان به حرکت خود ادامه می‌دهد. *** غروب یکشنبه بیستم ذی الحجه است. اکنون دوازده روز است که در سفر هستیم. کاروان به منزلگاه «شُقُوق» می‌رسد. برکه آب، صفای خاصی به این منزلگاه داده است. 🔜ادامه دارد... 🥀| @dokhtarane_booyesib 🏴| @booyesib_ir