eitaa logo
کانال مذهبی راز قرآن جواب تمام سوالات در کانال سنجاق شده است برای خوندنش حتماً کلمه تایید را بزنید👇
87.2هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
8.4هزار ویدیو
19 فایل
جهت رزرو تبلیغات تعرفه 👇 https://eitaa.com/joinchat/2613314037C39e1ac75c8 ❌ کپی پست برای اعضای کانال مجاز است.به شرط صلوات بر محمد و ال محمد و دعا برای ظهور اقا امام زمان عج. تبلیغاترایگان نداریم هزینه ارتفاع کانال بشدت بالاست.
مشاهده در ایتا
دانلود
(هر روز یک داستان از زندگی پیامبران از آدم تا خاتم) آنگاه كه مخالفین صالح دریافتند كه زنگ خطری علیه حكومت و دولت آنان به صدا در آمده تصمیم گرفتند عجز صالح را بر مردم آشكار سازند، لذا از وی در خواست معجزه ای كردند كه دعوت او را تایید و رسالتش را تصدیق نماید. صالح علیه السلام از شكم كوه شتری را برانگیخت و گفت : آیت و علامت صدق دعوت من این شتر است، این شتر را رها كنید یك روز سهم آب شهر را بخورد و روز دیگر، آب مورد استفاده عموم قرار گیرد. پس او را در استفاده از آب و مرتع آزاد بگذارید تا صدق گفته های مرا در یابید. بی تردید، صالح كه سالیان متمادی اصرار قوم خود را بر كفر و پیروی از باطل آنان را به خاطر داشت، می دانست آنگاه كه حجت وی بر ضد بت پرستان آشكار گردد، آنانرا ناراحت می سازد و از ظهور برهان صالح به وحشت می افتند و آنگاه كه گواه رسالت او هویدا گشت، كینه و حسادت مخفی آنان ظاهر می گردد و از دیدن معجزه او عصبانی می شوند، لذا ترسید كه مردم دست به كشتن این شتر بزنند. همین نگرانی وی را ناگزیر ساخت قوم را از كشتن این حیوان بر حذر دارد و از این رهگذر بود كه صالح به آنان گفت: زنهار كه موجبات آزار این شتر را فراهم سازید كه به عذابی نزدیك گرفتار می شوید. شتر صالح مدتها به چرا مشغول بود و به نوبه خود از آب استفاده می كرد، یك روز آب محل را می آشامید و روز دیگر از صرف آب خود داری می نمود. جای تردید نیست، كه بوجود آمدن شتر و رفتار عجیب آن، عده ای را متوجه صالح كرد، و با مشاهده این شتر صحت رسالت وی برایشان آشكار گردید و یقین كردند كه صالح در نبوت خود راستگو است. این گرایش جدید، خود خواهان را به وحشت انداخت و ترسیدند دولت آنان متلاشی و سلطنتشان واژگون گردد. مخالفین صالح به آن دسته از حق گرایان كه نور ایمان جان و دلشان را منور كرده و افكارشان را به سوی صالح سوق داده بود گفتند: آیا شما می دانید كه صالح پیغمبر خدا است؟ پیروان صالح پاسخ دادند: آری! ما به رسالت او ایمان آورده ایم. اما با شنیدن این پاسخ، اثری از تواضع و تسلیم در برابر حق در آنها ظاهر نگشت و از كبر و غرور آنان كاسته نشد، بلكه بر كفر خود اصرار ورزیدند و به تكذیب و سرزنش پیروان صالح پرداختند و به آنان گفتند: ما نسبت به آنچه شما ایمان آورده اید، كافریم. شاید این شتر نیرومند با آن هیبت مخصوص به خود، حیوانات آنان را می ترساند، شترها را رم می داد و به همین جهت با وجود این شتر، مخالف بودند و چه بسا آنگاه كه مردم احتیاج فراوان به آب داشتند، شتر نوبت خود را به آنان نمی داد و نمی گذاشت از آب استفاده كنند و گاهی عناد و كینه توزی آنان با صالح، آنان را ناگزیر می ساخت تا معجزه صالح را از بین ببرند و دلیل حقانیت او را معدوم سازند، زیرا متوجه شدند این معجزه، قلوب مردم را به صالح جذب می كند و مردم را به او متمایل می سازد، لذا مخالفین صالح ترسیدند كه معتقدین به صالح و یاوران و پیروان او فزونی یابند. همه این عوامل دست به دست هم داد و آنان را مصمم ساخت تا شتر را نابود كنند و بر خلاف آنچه صالح، از عواقب تهدید آزار و اذیت این حیوان برایشان گفته بود، تصمیم بر نابودی آن گرفتند! مخالفین صالح همواره فكر می كردند كه این "ناقه" خطری بزرگ و تهدیدی جدی برای حكومت آنها است. لذا پس از مدتی تفكرو تفحص، بالاخره تصمیم به قتل ناقه گرفتند ولی از كشتن آن بر جان خود بیم داشتند و هر موقعی كه تصمیم قتل آن را می گرفتند به علت وحشت، از فكر خود منصرف می شدند و با ترس فراوان عقب گرد می كردند و كسی جرات بر اقدام آن عمل نكرد. 🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد! @raz_quran •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•