خوشبخت ترین کاشی
کاش کاشی بودم هرچند شکسته اما، بر دیوار حرم آرام و قرار داشتم...
رنگ و رو برایم مهم نبود آنگاه که رنگ و روی طلایی گنبد، به خورشید عالم تاب نور می داد...
داغی آفتابِ تابستان یا برف و سردیِ زمستان آزارم نمی داد؛ چرا که جایگاهم قطعه ای از بهشت بود.
آنگاه خوشبخت ترین کاشی دنیا بودم...
#دلنوشته
دست تقدیر و یادآوری بودنت..
شاید دست تقدیر، برای یادآوری بودنت، دشوارترین و بیرحمانهترین راه را برگزید و ما را به فقدانت دچار ساخت.
علی شفیعی طلبه و دانشجوی رشته حقوق دانشگاه علوم اسلامی رضوی دلنوشته ای را قلم زده تا از دست تقدیر و این فقدان سوزناک روایت کند..
از اینجا بخوانید: https://B2n.ir/qh6194
#دلنوشته
#شهید_رئیسی
#دانشگاه_رضوی
@razaviac