10.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💯 #کلیپ | یک پله بالاتر
✨️ خبر خوش رهبر انقلاب به جوانان
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
@shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم
7.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️و خداوند بالاترین قدرتها و یار و یاور مؤمنان است .
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
@shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم
هنوز سیزده سالش هم تمام نشده بود
خانهی شان حیاط بزرگی داشت
شبها میترسید تنهایی بیرون برود
از بچگی ترس خاصی از تاریکی داشت.
خبرِ شهادت بچههای مسجد
یکی یکی می رسید؛
بی طاقت شده بود....
مادر را به زور راضی کرد و رفت!
دوستانش میگفتند :
رفته بود گردان تخریب!
امیدِ یک عملیات بودن...
تاریکی مطلق...
وسط مینهای آدم خوار
با مرگ بازی کردن ،
دلِ شیر میخواست....
#نوجوانان
#تخریب_چی
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
@shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم
🔴 شهید شاپور برزگر؛ شهادت با لب تشنه و یک دست قطعشده
📌 یک دستش قطع شده بود، اما از جبهه دست نمیکشید. به او گفتند: «با یک دست که نمیتوانی بجنگی، برو عقب.»
🔸 شهید شاپور با صدای رسا پاسخ داد: «مگه حضرت ابوالفضل با یک دست نجنگید؟ مگر نفرمود: «والله ان قطعتمو یمینی، انی احامی ابدا عن دینی»؟»
🔹 در عملیات والفجر ۴، مسئول محور بود. حمید باکری به او مأموریت داد که گردان حضرت ابوالفضل را از محاصره دشمن نجات دهد.
▫️ در لحظات آخر، وقتی قمقمه آب را آوردند، با لبهای خشکیده گفت: «مگه مولایم امام حسین علیهالسلام در لحظه شهادت آب آشامید که من بیاشامم؟»
💔 شهید شاپور برزگر، در حالی که بیدست بود و لب تشنه، به شهادت رسید.
#شهید_شاپور_برزگر
#خاطرات_شهدا
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
@shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
روایتی از شب قبل از شهادت حجتالاسلام رازینی
🔴حجتالاسلام گلپایگانی: خانوادۀ این شهید بیان داشت که ایشان در شب شهادت تا صبح شب زندهداری می کرد و به قرائت قرآن و نیایش مشغول بود؛ گویا حس کرده بود که آخرین شب عمرش است.
▪️حتی این شهید بزرگوار روز حادثه گفته بود که قبایی که مخصوص تشرف به حرم علی بنموسی الرضا(ع) بر تن میکردند را برایش بیاورند و با آن لباس به محل کار آمد و به شهادت رسید.
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
@shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم
🌱میخواهم شهید شوم
تا خونم نهال کوچکی از
جنگل انبوه انقلاب را آبیاری کند
#شهید_سردار_حاج_یدالله_کلهر
#جانشین_لشکر۱۰سیدالشهدا
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
@shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم
🌱مهریۀ من یک جلد کلامالله مجید بود و یک سکۀ طلا. سکه را که بعد از عقد بخشیدم، اما آن یک جلد قرآن را سیدمحمدعلی بعد از ازدواج برایم خرید و در صفحهی اولش نوشت:
امیدم به اینست که این کتاب اساسِ حرکتِ مشترکِ ما باشد، نه چیز دیگر؛ چرا که همه چیز فناپذیر است، جز این کتاب... حالا هر چند وقت یکبار که خستگی بر من غلبه میکند، این نوشته ها را میخوانم و آرام میگیرم.
📚 بانوی ماه ۵/ به روایت همسر شهید
#شهید_سیدمحمدعلی_جهان_آرا
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
@shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم
🌱شهیدی که حافظ قرآن بود...
یکی از همرزمان شهید نقل کرد که:
«یک بار بعد از شهادت شهید شهریاری
خواب دیدم در هیأت هستیم و با هم
صحبت میکنیم.
از او پرسیدم:
«چه چیزی برای آن دنیا مفید است؟»
به من جواب داد:
«قرآن بسیار به درد میخورد.»
#شهید_اکبر_شهریاری
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
@shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم
🌱ﻗﺒﻞ از ﺷﻬﺎدتش
در ﻣﺤﻞ اﺳﺘﻘﺮار ﻟﺸﻜﺮ5 ﻧﺼﺮ ﮔﻔﺖ:
اﮔﺮ ﭘﺎﻫﺎﻳﻢ ﻗﻄﻊ ﺷﻮد ﺑﺎ دﺳﺘﻬﺎﻳﻢ
و اﮔﺮ دﺳﺘﻬﺎﻳﻢ قطعﺷﻮد ﺑﺎ ﺧﻮﻧﻢ
بہ ڪرﺑﻼ ﺧﻮاﻫﻢ رﻓﺖ.
در ڪربلای 5 کربلایی شد ...
#شهیدسردارمحمدفرومندی
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
@shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم
💠بچه های واحد اطلاعات و عملیات لشکر 21 امام رضا علیه السلام یک شب در قرارگاه ایلام، دست به یکی کردند که هم زمان با شیرین کاری های مجید، عملیات ایذایی را اجرا نمایند تا گوشه چشمی به مجید نشان دهند.
💠عملیات شروع شد و برنامه ها طبق نقشه پیش می رفت، تا مجید یک لیوان آب روی یکی از بچه ها ریخت، بلافاصله چند تا از بچه ها، دست و پای مجید را گرفتند، در منبع آب را باز کردند و او را داخل منبع آب سرد انداختند و درب منبع را بستند.
💠مجید با زحمت درب منبع را باز کرد و از داخل منبع بیرون آمد، هوا خیلی سرد بود! مقداری دوید تا کمی گرم شود، بعد آتش و چایی درست کرد و همه ی بچه ها را صدا زد و گفت:
💠-بچه ها ! بیایید چایی بخوریم.
💠به تک تک بچه هایی که اذیتش کرده بودند چایی داد! با هر لیوان چایی که برای بچه ها می ریخت گل صورتش بیشتر باز می شد.
#سردارشهید_مجید_افقهیفریمانی🌷
#سالروز_شهادت
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
@shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم
9.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مطلب زیبا و عنایت ویژه از سوی
حضرت زینب سلام الله علیها
به شهید مجید سلمانیان،
از زبان خود شهید
#شهدا
#شهادت
#ماه_رجب
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
@shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم
💠سید حسین تنها فرزند پسر خانواده هفت نفری ما بود، گاهی وقتی می خواست به جبهه برود، اصرار به ماندن سید حسین در شهر می کردیم و می گفتیم به وجود شما اینجا نیاز است و او را از رفتن به جبهه منع می کردیم، می گفت:
شما مادرها باید که ما را از خانه بیرون کرده و روانه جبهه سازید، چگونه می خواهید که در این شرایط ما در شهر بمانیم!
💠آخرین باری که می خواست به جبهه اعزام شود وقتی از درب خانه خارج می شد گفت: مادر هرچه قدر که می خواهید صورت مرا ببوس!
فهمیدم این وداع آخر است.
💠خواب دیدم بانویی بر مزاری نشسته و به شدت اشک میریزد.
مرا که دید گفت:
من حضرت زهرا هستم و این قبر حسین است به مادر حسین خبر بدهید!
💠حسین عاشق و دلسوخته حضرت زهرا بود. شب میلاد حضرت زهرا به دنیا آمد.
شب شهادت حضرت زهرا در عملیات کربلای ۵ هم ترکشی به پهلویش نشست و شهید شد.
#طلبه_شهید سید محمد حسین انجوی امیری
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
@shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم